طرحی اولیه پیرامون سیر گفتمانی ما!
معرفی و مقدمه ی کتاب بهزاد کریمی
•
روز ۱۹ بهمن امسال همزمان با چهل و پنجمین سالگرد زایش جنبش فدائی یکی از چهره های سرشناس این جریان کتابی را که با عنوان «طرحی اولیه پیرامون سیر گفتمانی ما» نوشته است عرضه می کند. بهزاد کریمی در این کتاب به سیر تاریخی تحولات فکری در فدائیان خلق ایران (اکثریت) می پردازد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٨ بهمن ۱٣۹۴ -
۷ فوريه ۲۰۱۶
اخبار روز جهت اطلاع و آشنائی علاقمندان با محتوی کتاب «طرحی اولیه پیرامون سیر گفتمانی ما»، مقدمه و فهرست مندرجات آن را منتشر می کند. با سپاس از آقای بهزاد کریمی که متن مقدمه و فهرست کتاب را پیش از توزیع عمومی در اختیار ما گذاشتند.
پیش درآمد
آنچه که در این کتاب آمده طرح گونهایی است از سیر فکری و روشی در پدیده "چریک فدایی خلق" و بیشتر و عمدتاً هم متمرکز بر تحولات نظری و برنامهایی و روشی در شاخه "اکثریت" فداییان خلق. طرحی ناظر بر تطورات ذهنی ما در مسیر تاریخ ۴۵ سالهایی که پشت سرنهادهایم و کوششی برای تبیین درونمایه این تحولات و سمت و سوی آنها. اگر این درست است که تغییرات گفتمانی در هر پدیده تاریخی را آنگاه بهتر می توان شناخت که با درک منطق درونی حلقات تکوینی، تشخیص نقاط عطف و تبیین ماهیت چرخشهای آن همراه باشد؛ آنگاه بهتر می توان دریافت که چرا فهم پدیده تاریخی در گرو شناخت تاریخ پدیده است.
کارنامه ما طی تاریخ رسمی ۴۵ سالهمان - و البته عملاً چند سالی بیشتر از آن- در زمره بحث انگیزترینهای تاریخ معاصر ایران به شمار می رود. دیرسالی است که ما زیر انواع انتقادها قرار داریم و نه تنها عملکردها و تاریخ ما، که موجودیتمان نیز مواجه با داوریهای جوراجور است؛ از جایگاههای جانبداری تا خصومتورزیهای محض، و در میان این دو، طیفی از نقادیها. اینجا، سخن از پدیدهایی در میان است با چرخیدنهای سیاسی در طول حیات خود و در نتیجه، هماره در معرض پرسشگری سیاسی از سوی گرایشهای گوناگون. با آنکه شخصاً هیچ نقدی نسبت به عملکرد این کارنامه سراغ ندارم که این یا آن عنصر واقعی در دل و متن خود نداشته باشد، اما برآنم که در حق آن بیانصافی هم کم نرفته است! در این نوشته کوشش شده تا نگاه نقادانهایی انداخته شود به این پدیده از درون آن؛ نگاهی به تاریخ تحولات فکری و سیاسی دهسال نخست چریک فدایی خلق، درنگی بر متفرعات و نیز مرتبطها با این جنبش، و همچنین عطف توجهی در وجه تفصیلی به سیر گفتمانی آن طیف از فدایی خلق که نگارنده خود بدان تعلق دارد. پس، از جایگاه قضاوتی است معین، و خود همین قضاوت، اکنون روگشا برای داوری عمومی.
این نوشته، ادعای تاریخ نگاری ندارد. صرفاً به تاریخ تفکر در متن معینی می پردازد و امر پردازش نیز، صرفاً مبتنی بر روایتهای کسی که خود در این متن زیسته است. نگارنده به کمبود این نوشته در زمینه عدم انضمام اسناد به آن وقوف دارد و امیدوار است که ارایه این طرح کلی در شکل روایت، فقط یک آغاز تلقی شود و بس؛ و یاری رسانی کم و بیش به مورخینی که تاریخ را مستقیماً مبتنی بر اسناد می نویسند. این نوشته در عین حال، نه باز نگاری هر واقعه تاریخ ۴۵ ساله ما را مد نظر خود دانسته و نه که توضیح همه رخدادها را هدف خویش قرارداده است؛ به تشریح وقایع و مباشرین و مجریان آن نمی پردازد و درنگش بیشتر بر تحولات فکری و روشی طیفی معین از فداییان است. هر جا هم که در کتاب به وقایع مشخصی اشاره شده برای پرتو انداختن بر مضامین گفتمانی است و نه که فرورفتن در خود حادثه و یا فرارفتن برای تعیین سهم آمران و عاملان آن. آوردن اسامی معین در نوشته نیز، با آدرسدهیهای متوجه اثرگذاری کم یا زیاد آنان بر این سیر و مسیر رابطه می گیرد؛ و در اساس، از نظر نگارنده بگونهایی مرتبط با اصل مطلب. سرانجام این یادآوری نیازین که نیامدن نامهای دیگر در این نوشته، بمعنی نادیده گرفتن و یا کم بها دادن به رفقایی نیست که هر یک از آنان طی عمرشان و به سهم خود، این روند طولانی را خشت زدهاند.
پرداختن به تاریخ نمی تواند از موقعیت تاریخی پردازنده به آن تجرید شود. تاریخ نویسی از ایندست، خود نوعی از سیاست است و این، نمی تواند و نباید که چیز پنهانی باشد! تاریخنگار و تاریخپرداز بیطرف نداریم. در عینحال اما، حفظ فاصله از تاریخ، شرطی است برای پرداختن اعتماد برانگیز به تاریخ! و پرسش اینست که یک چنین فاصلهگیری برای شخص درون متن و جزیی از روند - هر اندازه هم خود او جدیت ورزد که درون روایت غرق نشود و یا از عملکرد خود ننویسد- تا چه میزان عملی است؟! تاریخ کم تر جانبدار نسبت به سیاست گرهخورده با روزگار همان تاریخ را، فقط مورخین و محققینی خواهند نوشت که از امروز آن فاصله گرفته باشند. تازه آنان نیز، باز وقایع تاریخی را کماکان بدانگونه خواهند خواند که عقل سیاسیشان حکم می کند و بدین انگیزه خواهند نوشت که مسیر تاریخسازان زمانه خویش را در سمت نگاه خود روشن بدارند! نوشتار مرتبط با سیاست، در هر حال جانبدار سیاسی است. با اینهمه اما، در این نوشته به جد کوشیدهام تا به تبرئه جویی در نغلطم. قضاوت با خواننده!
در ارزیابی من، سازمان ما طی بیست و پنج ساله بعد از کنگره اول خود در سال ۶۹ شمسی تا به امروز، در مجموع سیر تکاملی معینی را پیموده و عموماً هم در خصلتبندی چپ دمکرات پیش آمده است که پایه های آن در نیمه دوم دهه شصت ریخته شد. این، دورهایی است که تحولات در آن بیشتر جنبه کمی داشته و دارند - و اگرچه به فراوانی و ارزشمند - و نیز همراه با رویش پارهایی کیفیتهای همجنس از این کمیتها. در همان حال، نه حاوی و حامل آن سان نوسانات و چرخشهای گفتمانی، که درنگی ویژه را ایجاب بدارند. بعلاوه، این دورهایی است که کماکان ادامه دارد و هنوز هم در حال تکوین. لذا به روایت نشستن آن در مشخصها، درگیر شدن با سیاست روز خواهد شد و خارجشدن از تاریخ، ولو که ناخواسته و به اجبار. و چنین چیزی، در تناقض است با قصد نگارنده! هم از اینرو، نوشته حاضر آگاهانه از دوره مورد اشاره به اختصار سخن گفته و تنها با منضم کردن ضمیمهایی به این کتاب و تحت عنوان "ضمیمه اول- سیری در سرگذشت سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و کیستی امروزین آن"، خواسته است تا بگونهایی چنین خلایی را پرکند. این "ضمیمه"، پیش نویس "تاریخچه سازمان" و تهیه شده توسط من در چند سال پیش و به درخواست کمیسیون اسناد کلان سازمان بود، که بعداً با تصحیحات و تدقیقاتی به امضای هیئت سیاسی وقت انتشار بیرونی یافت. این پیشنویس را که مسئولیت مندرجاتاش به تمامی با نگارنده است، به شکل ضمیمه در همین کتاب گنجاندهام تا شاید از طریق آن بتوان یک تصویر عمومی از این دوره بیست و پنج سال اخیر به دست داد. امید که روز و روزگاری همتی رخ نماید و صاحب همتی، تا این دوره نیز بنگارش در آید.
در پایان باید بگویم که لازمه نقد هر تبیین تاریخی، آگاهی داشتن به جایگاه و دیدگاه خود تبیین کننده است! این الزام نیز، از دو طریق پاسخ می گیرد. یا استنتاج از لای سطور روایتهای تاریخپرداز و یا که دسترسی مستقیم به نظراتی که خود او آنها را نوشته یا فرموله کرده است. این دومی، پیبردن به شناخت از مواضع تاریخپرداز را بسی آسانتر می کند. من از میان نوشتهها و مصاحبههای متعددی که طی سالهای اخیر در زمینه نگاه امروزیام به چپ و باورم به کدامین چپ داشتهام، دو تای آنها را دستچین کردهام تا تحت عناوین "ضمیمه دوم" و " ضمیمه سوم" منضم این کتاب شوند. در این دو نوشته، خواننده می تواند خطوط کلی نگاه نگارنده را به نوع چپی که او در پی آنست باز یابد. بگمانم اینگونه، امر داوری نقد تاریخی مندرج در این کتاب برای منتقدین نیز، سرراستتر پیش خواهد رفت!
این کتاب همچنین با یک "ضمیمه چهارم" نیز همراه شده است تا از این مسیر، ترجمان سیاسی نگاه حزب برنامه - محورانه چپ دمکرات در قالب جهتگیری راهبرد سیاسی آن علیه جمهوری اسلامی هم به نمایش درآید. و سرانجام در "ضمیمه پنجم"، مجموعهایی به آخر کتاب اضافه شده است که در اوایل سال ۱٣۹۴ آن را جهت ارائه به "پروژه وحدت چپ" تهیه کرده بودم که انتشارش در آن زمان، از نظر نگارنده منتفی شد و البته متاسفانه! اکنون اما، همین "پیشنهاد" را با اندک حذفیاتی از آن، در همین جا می آورم و فقط هم به این قصد که خواننده محترم، تصویر باز هم کاملتری از مواضع نظری، برنامهایی و سیاسی نویسنده این کتاب داشته باشد.
طرحی اولیه پیرامون
سیر گفتمانی ما!
با نگاه به پیشا و پسین گفتمان فدایی خلق
و
درنگی بر پسامدهای بحران چپ
فهرست
۹ پیش درآمد
۱۶ خیزش "فدایی خلق"، محصول چپ دهه چهل
۱۹ این گفتمان، همه شمول نبود اما عمومیت داشت
۲۲ بروزات اولیه ولی نه چندان موثر این گفتمان
۲۵ تولد درون مرزی این گفتمان: گروه جزنی – ظریفی
٣۰ "حماسه سیاهکل"
٣۴ هسته اصلی "چریک های فدایی خلق"
٣۹ امیر پرویز پویان
۴۷ مسعود احمد زاده
تحولات همزمان درون سازمان و زندان (از اواخر ۱٣۵۲تا تیر ۱٣۵۵)
۵۲ - درون سازمان
۵٨ - پرچم افرازی جزنی در زندان
۶٨ - بیرون از ایران
در پی ضربات سهمگین ۵ ماهه
۷۱ مدخل
۷۵ - انشعابیون "تودهایی"
۷٨ - نظامی گرایی بی برآمد
٨۰ - عمده رویکرد گفتمانی
٨۵ - تطورات در راستای حزبیت سیاسی (از نیمه ۱٣۵۵ تا پایانه سال ۱٣۵۷)
چپ بعد انقلاب
۹۹ - یک جمع بست عمومی از بحران
۱۰۶ - جوهره گفتمان نوین چپ
۱۰٨ بحران همگانی متجلی در مشخص هر کدام ما
۱۰۹ - حزب توده ایران
۱۱۵ - خط سه
۱۱۹ - راه کارگر
۱۲٣ - انشعاب "چریک های فدایی خلق"
۱۲۵ - تقسیم سازمان به "اکثریت" و "اقلیت"
۱٣٣ - جناح چپ اکثریت
۱٣۴ - انشعاب ۱۶ آذر
تحولات سازما ن طی چهار سال بعد انقلاب
۱۴۰ - دفاع از انقلاب- انتقاد تند به حکومت
۱۴۵ - پروسه چرخش از سیاست اپوزیسیونی به مشی انتقاد – اتحاد
۱۵۵ - گردش از انتقاد - اتحاد به اتحاد – انتقاد
۱۵۹ - زمانه تمکین به آرزوی "شکوفایی"!
۱۷۲ به خود آمدن در پی مهاجرت
۱۷٨ نقد بی امان گفتمانی و بر گشت به مبداء
۱۷٨ - نقد سیاست
۱٨۵ - نقد برنامه و تئوری ناظر بر برنامه
۱۹۴ پلنوم فروردین ۱٣۶۵
۱۹۴ - مضامین و صف آرایی های گفتمانی در پلنوم
۲۰۰ - یک نگاه گذرا به سیاست تشکیلاتی در داخل
۲۰٣ - جایگاه این پلنوم در تحولات گفتمانی سازمان
۲۰۵ نقبی بر اصول و دگردیسی نوین
۲۲۴ نخستین کنگره سازمان و نوسازی در حال جریان
۲٣٣ پسگفتار
پنج ضمیمه :
۲۴۴ *) ضمیمه یک- "سیری در سرگذشت سازمان و کیستی امروزین آن"
۲۵٨ *) ضمیمه دو- "کدام چپ؟"
۲۷۶ *) ضمیمه سه- "باز هم در باره چپ و در باره وحدت و اتحاد چپ"
۲۹۰ *) ضمیمه چهار- "مدخلی به بحث استراتژی سیاسی چپ دمکرات!"
٣۱٣ *) ضمیمه پنج- "منشور پیشنهادی برای تاسیس وحدت چپ دمکرات ایران"
|