کنشگری حقوق زنان: برای زنان پرمشغله
برگردان: المیرا بهمنی
•
بااینکه فمینیسم به عنوان نوعی قالبِ کاریِ اساسی برای جنبشهای زنان کاربرد دارد اما به تنهایی برای ساختن یک جنبش و اطمینان از اینکه زنان و دختران با آن به تمامی حقوق خود خواهند رسید کافی نیست این امر زمانی که ساخت جنبش به کنفرانسهای دانشگاهی و نظریهپردازیهای فرهنگی عامهپسند محدود شده و از تودهای که خواهان فعالیت هستند جدا میشود، محقق نخواهد شد. جنبش جزئی ضروری ازکنشگری است،
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۵ بهمن ۱٣۹۴ -
۱۴ فوريه ۲۰۱۶
بیدارزنی: زنان و دختران به عنوان بخش کوچکی از جمعیت جهان در نظر گرفته میشوند و این امر با وجود تداومِ رسم دخترکشی همچنان صادق است. دخترکشی چیست؟ پدیدهای باستانی که امروزه در جوامع به شدت مردسالاری که برای دختران ارزشی قائل نیستند، دیده میشود؛ بنابراین، مرگِ جنسیتگزین که شامل کشتنِ نوزادانِ دختر است، همچنان ادامه دارد. در کشوری مانند چین، احتمال مرگ نوزادان دختر در یک سال اول زندگی دو برابر نوزادان پسر است؛ بنابراین بیایید صریح باشیم: حقوق زنان، همان حقوق بشر است. این حقوق شامل رفتار با زنان و دختران با همان احترامیست که برای مردان و پسران قائلیم. واضح است که هر جنسیتی به انسانیت خودآگاه بوده و زندگی آنها از ارزشی یکسان برخوردار است.
در بحث از مفهوم ارزش، حقوق زنان شامل ارزشمند تلقی کردن کاری است که زنان انجام داده و پرداخت حقوقی برابر به آنها است. حقوق زنان به معنای ارزش نهادن به نیرو و نظرگاه زنان و بنابراین اطمینان حاصل کردن از آن است که این نظرگاهها در فرآیندهای تصمیمگیری لحاظ شوند، چه از آنها در اتاقهای هیئتمدیره در شرکتهای بزرگ یا غیرانتفاعی استفاده شود، چه در جلسات انجمنهای حرفهای، هیئتمدیرهی مدارس، اتحادیههای شهری، مجلس و یا کنگرهی ایالاتمتحده.
در حالی که فمینیستها درگیر استیفای حقوق زنان هستند، زنان (و مردانِ) زیادی نیز فعالیتهایی همانند آنها انجام میدهند در حالی که خود را فمینیست نمیدانند. این امر از آن روست که فمینیسم هنوز نتوانسته ارتباط خود را با زنان رنگینپوست، زنانِ آمریکای جنوبی و زنانِ غیردانشگاهی حفظ کند. دلایل این قطع ارتباط عدیده و از حوصلهی این مقاله خارج است. با این وجود، فمینیستها و دیگر فعالین حقوق زن از اهداف و عقایدی یکسان برخوردارند. برای مثال، اگر به هرکدام از موارد زیر معتقدید، میتوانید یک فمینیست باشید:
– نوزادان دختر از حق حیاتی برابر با نوزادان پسر برخوردارند.
– شما خود از وسایل کنترل بارداری استفاده میکنید و یا مخالف استفادهی زنان از این وسایل نیستید.
– باور دارید که اگر زنان و مردان کاری یکسان انجام میدهند باید دستمزدی برابر نیز داشته باشند.
– مخالف ازدواج مردان بالغ با دختربچهها هستید.
– مخالف سرزنش قربانیان تجاوز هستید و معتقدید که زن/دختر صرفنظر از پوشش خود نباید مورد تجاوز قرار بگیرد.
– در آخر: شما حامی حقوق و برابری زنان و مردان هستید.
کنشگری[۱] و مدافعهگری[۲] چیست؟
کنشگری (اکتیویسم)؛ عمل یا مجموعه تلاشهایی برای ارتقا، هدایت، ایجاد یا حتی منع تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و محیط زیستی است. کوتاه سخن آنکه کنشگری بیانِ شکلی از عمل دربارهی موضوعی خاص است. برای مثال، گاهی کنشگران[۳] خواستارِ تغییرات اجتماعی هستند (پایان دادن به ختنهی زنان) و زمانی نیز کنشگران خواستار عدم تغییر در سیاستهای محیط زیستی هستند (آلودگی هوا و آب که بر سلامتِ زنانِ باردار تاثیر میگذارد).
طریقههای متنوعی در اقدام به کنشگری وجود دارد و مدافعهگری یکی از اشکال پراستفادهی آن است. پایهایترین تعریف برای «مدافعهگری» عمل یا فرآیندی در حمایت و پشتیبانی از یک ایده یا یک نظر است… بنابراین، مدافعهگری نوعی از کنشگری است که در حمایت از هدفی مشخص انجام میشود و عموما با درگیریِ سیاسی همراه است. مدافعهگران[۴] اغلب در تلاش برای تاثیرگذاری در تخصیص منابع و سیاستهای عمومی هستند؛ مانند پرداخت حقوق در مرخصی استعلاجی که به بسیاری از کارگران، علیالخصوص زنان کارگر کممزد، داده نمیشود. در ماه می، تلاش مدافعهگران به طرح لایحهای در مجلس کالیفرنیا منجر شد که طی آن با نسبت رایِ ۴۰ به ۲۰، پرداخت حقوق در مرخصی استعلاجی برای کارگران پارهوقت به تصویب رسید (هیچ جمهوریخواهی به این لایحه رای نداد).
برای گروههای تجاری و قانونگذاران، این لایحه تاثیرات مخربی به بار میآورد. این قانون در تالار تجاری کالیفرنیا[۵] در لیست سالیانهی «نابودکنندگانِ کار» جای دارد. گونزالس، یکی از اعضای مجلس، توضیح داد که چگونه مدافعهگرانِ حقوق زن حول این موضوع فعالیت کرده و چرا این لایحه برای کل جامعه مفید است: «اغلب این کارگران دستمزد کمی دارند و با بیتناسبی عجیبی اکثر آنها زنان و لاتین زبانها هستند که ناچارند بین با ناخوشی سرکار رفتن و از دست دادن حقوق یک روز خود انتخاب کنند» گونزالس اضافه کرد: «این لایحه مزیتی است برای والدین کارگری که نیاز به مرخصی برای رسیدگی به کودکان بیمار خود دارند».
کار مدافعه میتواند با توجه به روندِ کندِ فراِیندهای سیاسی سخت و طاقتفرسا باشد، همانطور که مدافعهگران ناچارند با مذاکرهکنندگانی رقابت کنند که انگیزههای مالی داشته و متعاقبا منابع مالی نیز برای متقاعد کردن قانونگذاران در اختیار دارند تا به نفع خود رای جمعآوری کنند. اساسا، رایزنی چیزی جز رشوهدهیِ قانونی نیست؛ و تصمیم دادگاه عالی دربارهی اتحاد شهروندان این رشوهدهی را تنها آسانتر کرده است. در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۰، دادگاه عالی با رای خود در پروندهی اتحادیهی شهروندان در برابر کمیسیون ایالتی انتخابات، حکم داد که شرکتها میتوانند همانند افراد حقیقی مطابق قانون اساسی انتخابات را خریداری کرده و دولت را اداره کنند. تعدادی از گروههای مدافعهگری و ائتلافها، همچون حرکت بهسوی اصلاحات به سختی میکوشند تا این تصمیم را با اصلاح قانون و طرد شعار پول گفتار است تغییر دهند. در بین لیست سازمانهای حمایت از حرکت به سوی اصلاحات کانون هامپتون به همراه عدهی زیادی از کنشگران حقوق زن معتقد بودند از این سیاستهای پولی میتوان تاثیرات منفی بر زندگی زنان را انتظار داشت. باقیِ سازمانهای حمایتی شامل زنان رنگینپوست دیترویت، اتحادیهی بینالمللی زنان برای صلح و آزادی، مادران گذرگاه اصلی، زنان دموکرات تگزاس، شبکهی زنان، حامیان قوانین دموکراتیک، زنان مخالف خشونتهای نظامی و…هستند.
پس چرا زنان تا این حد پرمشغلهاند؟
درگیرشدن در فعالیتهای سیاسی میتواند بهشدت وقتگیر باشد به طوری که فعالیت را برای زنان با وجود زندگی پرمشغلهای که در پیش دارند سخت کند. مردسالاری عاملی اساسی در اشتغال بیش از حد زنان است. نظام مردسالار است که کار زنان را تعریف کرده و ارزش کمتری برای کار (حقوق و مزایای کمتر) آنان تعیین میکند.
زنان بهویژه به دلایل زیر زندگی پرمشغلهای دارند:
– زنان شاغلی که درگیر کارهای بدون مزدِ خانگیاند: مانند آشپزی، نظافت و مراقبت از کودکان.
– زنان کارگر و تنهایی که با انبوهی از کار خانگی روبه رو هستند که آن نیز بدون دستمزد بوده و انرژی زیادی میطلبد.
– زنان کارگر عموما بدون دستمزد یا با مزد بسیار کم از پیران و معلولان خصوصا در بین خویشاوندانِ خود پرستاری میکنند. این امر مخصوصا در مورد زنانی صادق است که در کشورهایی با سطح سلامت پایین زندگی میکنند.
– سپس موضوع حقوق نابرابر جنسیتی مطرح میشود. کارگران زن درآمدی کمتر از مردان گرفته و زنان ناچارند به دنبال کارهای دیگری برای تامین مخارج خود باشند. این وضعیت خصوصا در وضعیت زنان و مادران مجرد صادق است که نمیتوانند بر درآمد همسر خود تکیه کنند.
بنابراین، زنان همیشه پرمشغلهاند، زیرا به جز کار بیرون از خانه و الزامهای آن، اغلب رسیدگی به اعضای خانواده نیز بر عهدهی آنهاست؛ پرستاری از کودکان، پیران، مریضان و ازکارافتادهها.
بر طبق دادههای ادارهی آمار ایالاتمتحده، زنان بیش از صد و ده میلیون ساعت از وقت خود در سال را وقف کار غیر خلاق و بدون مزدِ پرستاری از بچه میکنند، پنجاه و پنج میلیون ساعت بیش از شرکای مردشان. این پرستاری هم از نظر اجتماعی و هم اقتصادی ضروری است، اما این حقیقت که زنان بیش از مردان برای این کارها وقت میگذارند میتواند دلیلی بر فقرِ نامتناسبِ زنان باشد.
کار بدون مزد یا کممزد نه تنها زنان را مشغول نگاه میدارد، بلکه با گره زدن آنها به فقر، امکان تحرک اجتماعی را از آنها میگیرد؛ زیرا کارخانگیِ جنسیت زده تنها به سلسله مراتب جنسیتی در نظامی مردسالار مدد رسانده که خود عامل محدود شدن فرصتهای کاری و تحصیلی زنان و دختران است.
به عبارت دیگر، زنان چنان سرگرم این قسم کارها هستند که دیگر رمقی برای ادامهی تحصیل ندارند، بنابراین تنها میتوانند به دنبال کارهایی با درآمد بهتر باشند تا آیندهی مالی خود را تا حدی تضمین کنند.
در گردهمایی عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۳ دربارهی فعالیتهای بشردوستانه، اجتماعی و فرهنگی آن، گزارشگر مخصوص سازمان ملل، مگدالنا سپولودا، با هدف مدافعه تغییرِ سیاسی و سازمانی، این نکات را یادآور شد: «کار بدون مزد اساسِ هر جامعهای بوده است. این کار برای رشد اقتصادی و اجتماعی لازم است، با این حال، سیاستگذاران از پرداختن به آن چشمپوشی کردهاند. این چشمپوشی تاثیر عمیقی بر فقیر شدن زنان و عدم بهرهمندیِ آنها از حقوق خود_درحالی که عمدهی کارهای بدون مزد با آنها است_ شده است».
چرا باید این کار را انجام دهیم؟
در این جا درک این نکته ضروری است که بله زنان پرمشغلهاند و بله کنشگری تلاشی مضاعف میطلبد و بنابراین باید بازهم وقت بیشتری صرف آن کرد. هرچه قدر هم که این امر ظالمانه به نظر برسد، ما همچنان باید به آن ادامه دهیم. ما همچنان باید به زیر سوال بردن ساختارهای نابرابری که در سیاستگذاریها، قوانین، سازوکارهای سازمانی و برخوردهای اجتماعی وجود دارد ادامه دهیم. نادیده گرفتن این امر عواقب منفی در پی داشته به طوری که به یک قدم عقبتر، زمانی که نابرابری جنسیتی بسی عمیقتر بود و زنان و دختران از حقوقی حتا کمتر برخوردار بودند، برمیگردیم. در ایالاتمتحده، بایستی در جنگی در راهِ زنان شرکت کنیم. ما باید به این روند ادامه دهیم، همانند مادرانمان که برای حقوق ما تلاش کردند، سربلند باشند:
– حق رای (جالب است بدانید که کلورادو، اولین ایالتی که استفاده از ماریجوانا را قانونی اعلام کرد، اولین ایالتی بود که در سال ۱۹۸۳ به زنان حق رای داد). تا سال ۱۹۲۰ تمامی زنان آمریکا به حق رای دست نیافته بودند.
– در ۱۹۶۰ ادارهی غذا و دارو اجازهی توزیع و استفاده از قرصهای کنترل بارداری را صادر کرد، پیروزیای عظیم در عدالت باروری. حقی که برای بسیاری از زنان لاتین درک نشدنی است و همچنان برای زنان ایالاتمتحده نیز تبعات مالی سنگینی به دنبال دارد.
– در ۱۹۶۳ یکی از اولین قدمها برای دستیابی به برابری جنسیتی با تصویب حقوق برابر برداشته شد که طی آن کارفرمایان حق ندارند به زنان در مقابل کار برابر حقوقی کمتر از مردان که کاری مشابه آنها انجام میدهند، بپردازند. مسلما این امر کاملا محقق نشد اما تلاشها همچنان در جریان است. پس مدافعهگری حول حقوق برابر همچنان ادامه دارد.
– در ۱۹۷۳ رو. وی.وید حق زنان برای داشتن سقط جنین امن را به ثبت رساند. بازهم تعداد زیادی از زنان در آمریکای جنوبی حق برخورداری از سقط جنین امن را ندارند و بسیاری از زنان در ایالاتمتحده با ترس از این حق خود استفاده کرده یا در ایالتی زندگی میکنند که دسترسی به این کلینیکهای امن محدود است. در ۱۹۷۸ که در طی آن قانون بارداری به تصویب رسید تبعیض کاری در حق زنان باردار منع شد.
با وجود «پیروزیها» در راستای حقوق زنان و حمایت از خانواده هنوز کار خانگی بسیاری برای انجام دادن باقی مانده است. تنها رویکرد ایالاتمتحده بین مرخصی با حقوق و مرخصی با حقوق برای والدین را باهم مقایسه کنید.
نشان دادنِ نقاط تلاقی
کنشگری برای زنان رنگینپوست تبعات سختتری دارد زیرا آنها باید با دیگر عواملی که بر زندگیشان تاثیرگذار است نیز مبارزه کنند؛ بهویژه نژادپرستی. اغلب هنگام تلاش برای مبارزه با سکسیسم، زنستیزی و نابرابری جنسیتی به آنان نهیب زده میشود که این مشکلات وجود نداشته و جریانهایی انحرافیاند یا مبارزه با آن به اندازهی مبارزه با نژادپرستی اهمیت ندارد. به بیان دیگر، آنها باید سکسیسم هویدای توهینآمیز را در حالی تحمل کرده که تمام وقت، انرژی و توجه خود را صرف مبارزات نژادی میکنند.
این امر برای زنان لاتین به آن معناست که در وضعیت موجود لزومی به مبارزه با رفتارهای مردسالارانهی سنتی-فرهنگی احساس نمیشود. برای زنان مسلمان به این معناست که مبارزه با اسلام هراسی در صدر مسئولیت اجتماعی آنها است، آنهم هنگامیکه اعتراض و مخالفت با قتلهای ناموسی مانند سنگسار زنی پاکستانی که بدون اجازهی خانوادهاش با مردی ازدواج کرده است، ضرورت دارد. برای زنان نخبهی آمریکایی کنش گری به معنای مدافعه در گروههای خود برای ارتقای سطح سلامت و شرایط اجتماعی تعریف شده است. این در حالی است که آمار خشونت خانگی و تعارضهای فیزیکی آنها از دیگر نژادها بیشتر شده است. دپارتمان قضایی تخمین زده است که آمار این تعارضات ۵۰ درصد بیشتر از آمار بعدی خشونتها است.
برای زنان آسیایی، این وضعیت حول تلاش برای پنهان کردن تنشهای درونی دور میزند تا به نظر برسد که این زنان مشکلی با سکسیسم ندارند. این رویکرد با در نظر گرفتن ماهیت مردسالارانهی بسیاری از کشورهای آسیایی، در کنار کلیشهی تاریخیِ زنِ آسیاییِ خجالتی، مطیع و گیشاهای همیشه تسلیم، مضحک به نظر میرسد. این تصورات غلط بذر هشتگ خدمتکارِ آسیاییِ شما نیستم را پاشیده که صدایی است برای بیان تمام تجربیاتِ زیستهی زنانه و جلب کردن توجهات به آنها. این در حالی است که گروههای کنشگری مانند «ائتلاف زنان آسیایی برای پایان دادن به تنفروشی» در حال مدافعهگری برای حقوق زنان و دختران با تلاش برای حذف تنفروشی و سواستفادهی جنسی هستند. آنها معتقدند که این رسم فرهنگی افتخاری برای زنان آسیایی ندارد. بلکه شکلی از خشونت مردانه علیه زنان است. در مورد زنان سیاهپوست این امر به گونهای است که آنها نیز باید به این روایت غلط در باب مبارزه برای برابری حقوق مدنی و جریانهای سیاهپوستان تن درداده و هرگز بحث خشونت پلیس علیه پسران و مردان را با اشارهی نادرست به اینکه زنان و دختران نیز تحت همین خشونتها قرار دارند به انحراف نکشانند.
درنهایت، فمینیسم قالبی کلی برای کنشگری زنانه فراهم میکند، زیرا گرایش به حذف تمامیِ تبعیضها دارد، چه بر اساس جنسیت باشد و چه نژاد، سکسوالیته و درآمد. زنان رنگینپوست نیز باید از این نکته آگاه باشند که برای به دست آوردن تمامی انسانیت خویش، همچنان که بهعنوان انسانهایی رنگینپوست مبارزه میکنند، میتوانند و بایستی برای حقوق خود به عنوان زن نیز به پا خیزند.
ساخت یک جنبش
زنان، بهویژه زنان رنگینپوست متناوبا به دلیل نابرابری جنسیتی و تبعات اجتماعی- اقتصادی ناشی از این نابرابری تحت فشارند؛ نتیجه آنکه این زنان اغلب پرمشغلهتر از آناند که بر سازماندهی جنبشی اجتماعی در راستای حقوق زنان تمرکز کنند. آنها مشغول کارِمزدی، بدونِ مزد و لیستی طولانی از کارها هستند. به همین دلیل، کنشگران حقوق زن باید در سازماندهی جنبشی جامع تمرکز کرده، به گونهای که فعالیت زنان با محدودیت مالی و زمانی با آنان که دانشگاهی، نخبه و حرفهای نیستند همسو باشد. در مقالهی «کنشگری زنانه باید از هتلهای شیک بیرون آمده و وارد جریان اصلی شود» از ماریز تادروس، نقدی بر تمرکز بر کنشگران حقوق زنِ نخبه و «حرفهای» و بیانِ موانع بر سر راه ساخت جنبش مطرح شده است. او مقصود خود را اینگونه بیان میکند: «جلساتِ این گروهها در هتلهای پنج ستاره برگزار میشود و به شدت نخبهگرایانه، مقرراتی و سوت و کور است. حرفهایهایی که در راستای جنسیت و پیشرفت «فعالیت» دارند، از دانش خوبی بهرهمندند اما از ارتباط گرفتن با عموم مردم عاجزند.» نظر او بازتاب انتقاد من در مقالهی «فمینیسم فقط برای دانشگاهیان نیست: فائق آمدن بر عدم ارتباط و جدایی» است.
بااینکه فمینیسم به عنوان نوعی قالبِ کاریِ اساسی برای جنبشهای زنان کاربرد دارد اما به تنهایی برای ساختن یک جنبش و اطمینان از اینکه زنان و دختران با آن به تمامی حقوق خود خواهند رسید کافی نیست این امر زمانی که ساخت جنبش به کنفرانسهای دانشگاهی و نظریهپردازیهای فرهنگی عامهپسند محدود شده و از تودهای که خواهان فعالیت هستند جدا میشود، محقق نخواهد شد. جنبش جزئی ضروری از کنشگری است، فراگردی است که موجب انقلاب، تغییرات سیاسی، اجتماعی-فرهنگی و سازمانی میشود. داشتن یک جنبش در پشت خود و ایستادن در کنار زنان و مردانی که همراه شما فعالیت میکنند به از میان برداشتن بعضی از موانعی که بر سر راه زنان پرمشغله وجود دارد، کمک میکند. جنبش به آنها کمک میکند تا باور داشته باشند که برای تحمل مسئولیتها تنها نیستند و در عوض میتوانند سهم کوچکی در راستای فعالیت برای حقوق زنان داشته باشند.
استراتژیها
در زیر فهرستی از تمهیداتی که زنان پرمشغله میتوانند از آنها استفاده کنند، آورده شده است. بعضی تلاش کمی را میطلبد و بعضی تلاش و زمانی بیشتر:
– در راستای مسائل زنان موضوع خاصی در ذهن دارید؟ مثلا موضوعی در ارتباط با رای دادن و مجلس؟ زمانی را برای نوشتن نامهای به یک روزنامه یا یک سیاستمدار نامزد شده اختصاص داده تا با موضع شما آشنا شوند. آنها را در جریان عقاید و خواستهی خود قرار دهید.
– زمان بیشتری دارید؟ زمانی برای دیدار از فرد نامزد شده اختصاص دهید.
– از مباحثه در این قِسم جلسات نامطمئنید؟ سازمانهای زنانی هستند که با هزینهی کم یا بدون هزینه مدافعهگری را آموزش میدهند. این سمینارهای آموزشی میتوانند یکروزه یا مدتدار باشند. برای مثال، زنان اهل لسآنجلس میتوانند در برنامهی آموزش مدافعهگری در طرح سلامت زنان سیاه کالیفرنیا شرکت کرده یا از انجمن فعالیتهای بسیجی و تحصیلیِ زنان لاتین دربارهی قوانین گوناگون بارداری استفاده ببرند.
– بسیاری از سازمانها مانند «عدالت بارداری برای لاتینها» ابزارهای مدافعهگری مانند بروشور، لیست اولویتها، برگههای تحقیقاتی و… تهیه میبینند.
– به روز باشید و هر آنچه دربارهی مسائل زنان میدانید با ایمیل زدن یا عضویت اینترنتی در خبرنامههای مجازی منتشر کنید. منابع معتبر شامل گردهمایی برای پیشرفت در حقوق زنان و شبکهی زنان رنگینپوست است که خبرنامههای زیادی را ارائه میدهد. به این سایتها رفته، مقالات و کلیپهای مورد نظر خود را از آنها انتخاب کرده و تبدیل به کنشگری آماتور شوید. سپس به خاطر داشته باشید که این اطلاعات را به اشتراک بگذارید.
– اگر دانشجو هستید دربارهی قوانین تعارض جنسی در آییننامهی دانشگاه خود را بررسی کرده و یا از دیگر دانشجویان بپرسید. اگر تمایل به فعالیت بیشتری در این راستا دارید در طرح اردوی دانشگاهیِ امنتر ثبتنام کنید. با رفتن به سایت www.safercampus.org و نوشتن آییننامهی دانشگاهتان در این مورد میتوانید به اطلاعات آنها دست پیدا کنید. اعضای این مجموعه به اطلاعات بهصورت رایگان دسترسی دارند.
– صفحهای از انجمن LGBTQ برگرفته و با دیدگاههای خود با زنان و دختران به صحبت بنشینید. با دوستان و خانوادهی خود در این باره گفتوگو کنید. اگر خود را فمینیست میدانید آن را مانند یک راز برای خود نگه ندارید. آن را بازگو کرده و چراییاش را توضیح دهید.
– از زیورآلات استفاده کنید. وسیلههای زنانه- فمینیستی: تیشرت، سنجاق، گل سینه و دیگر لوازم موجود در کمد لباستان را با هم ادغام کرده و با افتخار بپوشید.
– کنشگری دیجیتال فمینیستی اغلب به عنوان موج چهارم فمینیسم نامیده میشود و شامل فرصتهای زیادی برای مدافعه و کنشگری است. به یک شبکهی مجازی وارد شده و موضوعی دربارهی زنان و کودکان انتخاب کنید. به گروهها و اجتماعات زن محور در فیسبوک و توییتر بپیوندید. آن نوشتههایی که در توییتر در مورد موضوع مورد نظرتان خواندنی به نظر میرسند بازنشر کنید. زمانی که نیاز است که توجهات را به موضوعی جلب کنید از هشتگ استفاده کنید. به شبکههای فمینیستی بپیوندید، گروههایی آنلاین که ابزاری برای شبکهسازی، دیده شدن و شنیده شدن صدای فمینیستها در سراسر جهان است. از رسانهها برای تغییرات اجتماعی استفاده کنید.
– از برنامههای فمینیستیِ رادیویی همچون مجلهی فمینیستی و رادیوی فمینیستیِ چندفرهنگی استفاده کنید. به آنها زنگ زده، در بحثها شرکت کرده و با تهیهکنندگان آن ارتباط بگیرید و به آنها ایده بدهید.
– هنر پایداری خلق کنید؛ چه از طریق شعر، داستان کوتاه، متن، موسیقی، تئاتر، عکاسی و چه از طریق دیگر اشکال هنری. این کارها را در وبلاگها، سایتها، مطبوعات، مجلات، روزنامهها و ژورنالهای دانشگاهیِ فمینیستی منتشر کرده و از آنها حمایت کنید. برای مثال، هزینهی سکوت، اجرایی بود که در نیویورک پا گرفت و تماشاچیانِ سراسر جهان را برای تلاش در راستای حقوق زنان و زندگی کردن و نفس کشیدن در فعالیتهای کنشگرانه فرامیخواند و هر ساله چندین اجرا طراحی میکند. اجرای سریالیِ به زنان نگویید لبخند بزنند با سازندگی تاتیانا فضلعلیزاده آزار خیابانیِ جنسیتی را با نمایش پرترههایی از زنان با عنوانهایی که مستقیما فردِ متعارض را مخاطب قرار میدهند، نشان داد.
– اجتماعاتی بسازید، با گردهماییهای خواهرانه، زنانه و جلساتی برای کمک به زنان دیگر. این جلسات فرصت بسیار خوبی برای ساختن روابط، رهاسازی تشنجها، تبادل عقاید و شهامت دادن به یکدیگر است.
– هر آنچه در توان دارید به سازمانها، سایتها و وبلاگهایی که در راستای کنشگری حقوق زنان، مدافعهگری و … فعالیت میکنند، اهدا کنید.
– توانایی خاصی دارید؟ میخواهید حتا بیشتر فعالیت کنید؟ داوطلب شوید. چندین سازمان برنامههای داوطلبانه و کارآموزی دارند. به یاد داشته باشید که بودجهی این سازمانها معمولا بسیار ناکافی است، بنابراین کمک داوطلبانه میتواند نیرویی با ارزش تلقی شود.
– آخرین راه، اما نه حداقلِ آن، رای دهید!
با وجود برنامههای در جریان، به ویژه در قرن اخیر، زنان سراسر دنیا _خصوصا زنان آمریکای جنوبی و رنگینپوست و زنان کارگری که در کشورهای پساصنعتی زندگی میکنند_ همچنان از نابرابری جنسیتی و تمامیِ پیامدهای منفی آن آسیب میبینند. آنچه مدافعهگری و کنشگری حقوق زنان را گریزناپذیر کرده، نیاز به ادامهی این جریانهاست در کنار مبارزه علیه این پسروی زمانی و تلاشی که برای زایل کردن حقوقِ پیش ازاین به دست آمده وجود دارد. با این حال، این تلاشها بیش از آنکه نیازمند نظریهپردازی باشد، نیاز به تحرک زنان کنشگر و همکاری این زنانِ -حرفهای و عادی- در تمامیِ وجوه زندگی دارد. ما باید آن تفاوت جنسیتی که به آن معترضیم را بشناسیم. با وجود تلاش برای نابودی آن باز هم به تحرک واداشتن این زنان پرمسئولیت و پرمشغله از کارهای روزانه، کاریست مشکل. به همین دلیل است که باید راههایی جدید از مدافعهگری و کنشگری را پیشنهاد کرده تا این زنان نیز بتوانند از فرصتهای به دست آمده استفاده کنند. لطفا این استراتژیها را در گفتگو با دیگرانی که ممکن است از آنها استفاده کنند به اشتراک بگذارید.
منبع
Women’s Rights Activism 101: For the Busy Woman
[۱] Activism
[۲] Advocacy
[۳] Activists
[۴] Advocates
[۵] California Chamber of Commerce’s
|