بعد از ۳۷ سال ، "کومه له" در بوته آزمایش - حسن رحمان پناه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۷ بهمن ۱٣۹۴ -
۱۶ فوريه ۲۰۱۶
روز دوشنبه ۲۶ بهمن ١٣٩٤ برابر با ١٥ فوریه ٢٠١٦ میلادی روز کومه له است. ٣٧ سال قبل در چنین روزی کومه له بعد از ٩ سال فعالیت مخفی و به مناسبت جانباختن یکی از بنیانگذاران و رهبران محبوب و کمونیست خود، رفیق محمدحسین کریمی که در شهر سقز و در این روز جان باخت، اعلام موجودیت علنی نمود. اعلام موجودیت علنی کومه له، چیزی جز ابراز اراده آگاهانه و سازمانیافته کارگران و کمونیست ها، زنان برابری طلب و جوانان پرشور و مردم ستمدیده ، جهت مبارزه همه جانبه در شرایط نوین با نظام تازه به قدرت رسیده اسلامی حامی سرمایه و ارتجاع داخلی نبود. از آن روز تاکنون ٣٧ سال می گذرد. در طول این تاریخ، صدها و هزاران کمونیست و انسان مبارز و رزمنده در صفوف نیروی پیشمرگ کومه له، در سیاه چال های رژیم اسلامی، در نبرد و مبارزه توده ای و در دفاع از آزادی و حرمت انسان در برابر جمهوری اسلامی و ارتجاع داخلی، در راه تحقق آرمان والای سوسیالیسم جان باخته و هزاران خانواده عزیزانشان را از دست دادند ، اما سرافرازانه زنده بودن یک حرکت و یک جریان تآثیرگذار را تداوم و تضمین نمودهاند.
از ٢٦بهمن ١٣٥٧ تا ٢٦بهمن ١٣٩٤ ، کمترین رویداد سیاسی و اجتماعی را در کردستان شاهدیم که مهر و تآثیر کومهله و جریان سوسیالیست و انقلابی بر آن حک نشده باشد. کومهله در میان دریای توهم تودههای مردم و بخش وسیعی از احزاب و سازمانهای سیاسی به رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی، جزو محدود سازمانهای بود که هیچگونه توهم و خوشباوری نسبت به ماهیت رژیم جدید نداشت و آن را ضدانقلاب بورژوای و رسالتش را سرکوب قیام ناتمام مردم ایران می دانست. کومهله با اولین یورش مسلحانه رژیم به مردم قهرمان سنندج ، فعالان به دفاع، سازماندهی و کمک به مردم مورد یورش قرار گرفته این شهر پرداخت و در برابر هیئت بلند پایه جمهوری اسلامی که آنزمان تنها "خمینی" را کم داشتند، خواست و مطالبات مردم این شهر را فرموله نمود، از آن مبارزات حمایت بی دریغ کرد ، تودههای آزادیخواه در کردستان و خارج از کردستان را به حمایت از مردم سنندج تشویق و ترغیب نمود.این رویداد اولین تجربه و زورآزمایی تودهای کومهله در ابعاد وسیع بود که ظرفیت ها و در همان حال فرصت های آینده را پیشاروی این جریان قرار داد. کومهله که کمترین توهمی به ماهیت رژیم جدید نداشت و تردید نکرد که ماهیت مذهبی رژیم با خواست ومطالبات انسانی و دمکراتیک مردم کردستان و ایران از جمله حق تعیین سرنوشت مردم بر سرنوشت خودشان سازگار نیست ،بلافاصله اقدام به سازماندهی تشکیلاتی نیروی مسلح خود در برابر رژیم ، اربابان ، خانها و دیگر مرتجعین داخلی نمود و درصدد تحکیم و گسترش تشکیلات حزبی و مخفی خود در کردستان و داخل ایران برآمد. به موازات سازماندهی حزبی ،درصدد ایجاد تشکیلاتهای تودهای و دمکراتیک از جمله شورای شهرها به منظور اجرایی حاکمیت تودهای و مردمی، تشکیل "جمعیت ها دمکراتیک "در شهرهای مختلف کردستان، ایجاد تشکل صنفی کارگران، زنان، دهقانان فقیر در اتحادیههای دهقانی ، معلمان و ... برآمد که تآثیر عظیمی در تودهای شدن سریع کومهله و گسترش نفوذ سیاسی، اجتماعی و تشکیلاتی آن داشت. بایکوت انتخابات "اری یا نه " جمهوری اسلامی در ١٢فروردین ١٣٥٨ از دیگر اقدامات و سیاست ها اصولی و قاطع کومهله در برابر رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی بود که مردم کردستان و دیگر سازمانها و احزاب سیاسی نیز یکپارچه اولین نمایش انتخاباتی رژیم را بایکوت و به درست دست رد به سینه رژیم مذهبی زدند. کومهله بعنوان سازمانی کمونیست و رزمنده که از بدو تاسیس به هم سرنوشتی طبقه کارگر و مردم تحت ستم کل ایران اعتقاد داشت، حامی هر نوع مبارزه انقلابی علیه نظام تازه تآسیس اسلامی بود. زمانیکه مردم ترکمن صحرا مورد یورش مسلحانه رژیم قرار گرفتند، کومهله جزو اولین سازمانهای بود که به یاری آن مردم شتافت و جمعی از بهترین و فداکارترین یاران و رزمندگان صفوفش را در کمک رسانی به مردم آن منطقه اعزام و متآسفانه بر اثر حادثه دلخراش تصادف مینی بوس حامل این رفقا، ٩ تن از آنان جانباختند. حمایت از مبارزات کارگران بندرانزلی، حضور و حمایت از مبارزات کارگران شرکت نفت، مبارزات دانشجویان در دانشگاهها که رژیم در حال تعرض و فتح این سنگر مهم مبارزاتی بود، حضور و شرکت در مبارزات زنان تا سازماندهی مسلح آنان در ابعاد وسیع تودهای و اجتماعی ، حضور در مباحثات جریانات چپ و سپس اقدام جدی و فعالانه برای تشکیل حزب کمونیست ایران همراه با "اتحاد مبارزان کمونیست"، بخش رزمنده و انقلابی "سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر" ، بخش منشعب از "سازمان چریک ها" که تحت عنوان "ارتش آزادیبخش مردم ایران"فعالیت میکردند و دهها فعال منفرد و کمونیست دیگر، تحقق آرزوی دیرینه بنیانگذاران کومهله در ایجاد حزب کمونیست ایران، بعنوان حزب سرتاسری طبقه کارگر در سال ١٣٦٢ را برآورد نمود. اما قبل از این تاریخ و در ادامه دیگر فعالیت های انقلابی و تحول بخش کومهله ، نبرد با اربابان و مرتجعین محلی که با تشکیل شورای عشایری در خواب و خیال بازگشت به نظام به گور سپرده شده فئودالی بودند، تا افشای بی آمان جریان مرتجع مذهبی ،که تحت رهبری "مکتب قرآن" و "احمد مفتی زاده"بود، تا خلع سلاح "سپاه رزگاری"، جریان وابسته به دولت بعث عراق که به منظور به انحراف کشاندن جنبش انقلابی مردم کردستان ایجاد شده بود ،بخشی دیگر از کارنامه مبارزاتی و انقلابی کومهله در کردستان آزاد و تحت حاکمیت مردم و احزاب سیاسی بود که هنوز از گزند و یورش رژیم اسلامی محفوظ مانده بود.
سازماندهی کوچ دستهجمعی مردم مریوان در اعتراض به فشار و زورگویی سپاه پاسداران، تحت رهبری داهیانه رفیق فواد مصطفی سلطانی، کمونیست برجسته و خستگی ناپذیر و سازماندهی راهپیمایی مردم شهرهای مختلف کردستان در حمایت از مبارزات مردم مریوان ، تا فعالیت روشنگرانه و قدم به قدم در صفوف تودههای محروم و تحت ستم در شهر و روستاهای کردستان و بخشی از نقاط دیگر ایران ، صفحات زرین تاریخ کومهله را شکل دادهاند. سرآنجام تحمل ناپذیری جمهوری اسلامی در ادامه روند قیام در کردستان و حاکمیت مردم در برابر قوانین و نهادهای سرکوبگر و مذهبی رژیم که با زور سرکوب و سرنیزه موفق شده بود فتیله انقلاب را در دیگر نقاط ایران پایین بکشد، جزیره امن کردستان در فضای گورستانی مورد نظر رژیم غیرقابل تصور و تحمل بود. به همین دلیل و به دلیل سرکوب مطالبات قیام ٥٧ در دیگر نقاط ایران و به تنها ماندن سنگر مقاوم این قیام و محروم شدن از دوستان و متحدین طبیعی و انقلابی خود ،سرکوب آن برای نظام اسلامی سهل تر ممکن شد و "خمینی" فرمان جهاد علیه مردم کردستان را در ٢٦شهریور ١٣٥٨ صادر و لشکریان "الله" تفنگ در دست و کلید بهشت برگردن در ٢٨ شهریور راهی کردستان شدند. کومهله طی اطلاعیهای "خلق کرد در بوته آزمایش" ، مردم کردستان را به مقاومت متحدانه فراخواند و در این عرصه نیز سربلند بیرون آمد و رهبری رزمنده مقاومت علیه لشکریان جهل و خرافه را در برابر تردید ، دودلی و تسلیم طلبی جریان ناسیونالیت کرد بر عهده گرفت. یورش جمهوری اسلامی به کردستان که با مقاومت مردم و نیروی پیشمرگ، صحنههای باشکوهی از مبارزه و رودررویی تودهای خلق نمود ، زمینه ساز شکست بعدی جمهوری اسلامی در مدت کوتاهی گردید. کومهله که تجربه چندانی در عرصه نبرد مسلحانه و جنگ انقلابی نداشت ، اما مصمم و قاطع با اتکا به اراده تودههای مردم ستمکشی که به آنان متکی بود و نسل جدیدی از مبارزان و رزمندگان انقلابی که از نخبگان و گل سرسبد جامعه کردستان بودند و همچنین با اتکا به تئوری انقلابی و مارکسیستی که روز به روز بیشتر به ضرورت و پراتیک آن اگاه می شد ،در این عرصه نیز سربلند بیرون آمد. شکست نظامی جمهوری اسلامی در نبرد" ٣ماهه" که با تلفیق درست مبارزه تودهای در داخل شهرها و ضربات نیروی پیشمرگ بر پیکر نیروهای سرکوبگر رژیم ممکن گردید ، سرکشیدن اولین "جام زهر" خمینی از مبارزه و مقاومت مردم کردستان و پناه بردن ریاکارانه آن به سیاست تفرقه و فریب تحت عنوان" مذاکره" را فراهم نمود که جریان ناسیونالیست کرد با "لبیک به فرمان رهبر کبیر انقلاب ایران" آنرا اجابت نمود. اگرچه کومهله به درست در "مذاکره" شرکت نمود و عضو " هیئت نمایندگی خلق کرد" شد، اما این میدان را نیز بعنوان سنگری از نبرد و رودرویی با دشمن و طرح انقلابی خواست و مطالبات مردم کردستان با رژیم را ، به جای اتکا به "دیپلماسی پنهان" و به دور از اطلاع و اگاهی مردم در رابطه مخفی با حکومت را، بر اساس شفافیت و اطلاع رسانی به تودههای مردم از همه رویدادها و اتکا به قدرت و توازن نیروی آنان هدایت نمود و سنت نوینی در مذاکره با دشمن نیزدر پیش گرفت . سیاستی که بعد از یورش مجدد رژیم به کردستان ، حقانیت آنان برای تودههای متوهم نیز بیشتر روشن شد. در دوران "آتش بس" دایرکردن مقرات و دفترهای رسمی با نام "سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران- کومهله" ، دخالت مستقیم و روزانه در امر حاکمیت و اداره دمکراتیک و مردمی شهر و روستاهای کردستان، حمایت قاطع و بدون تزلزل از آزادی بی قید و شرط فعالیت سیاسی و سازمانی ،دفاع قاطع از برابری زن و مرد در همه عرصهها، مبارزه با خرافات مذهبی و خصوصی اعلام کردن مذهب و تاکید بر جدایی دین از دولت، سازمان دادن آموزش و پرورش انقلابی به دور از خرافات مذهبی و تاریخ جعلی و دروغین حاکمان و قدرتمداران، تدوین بخشی از قوانین دمکراتیک و انسانی در اجرای قضاوت و حل معضلات قضائی جامعه و سرآنجام سازماندهی "بنکهها" بویژه در شهر مقاوم سنندج و سپس سازماندهی "بنکههای زحمتکشان" در روستاها و مسلح نمودن تودههای کارگر و زحمتکش به منظور دفاع از دست آوردهای مبارزات خود ، بخشی دیگر از کارنامه آکنده از فداکاری کومهله بعنوان سازمان کارگران و زحمتکشان و محل تجمع کمونیست ها بود .
یورش مجدد جمهوری اسلامی به کردستان در بهار ١٣٥٩ بعد از بازسازی نیروهایش و برهم زدن صفوف متحد مردم کردستان در "هیئت نمایندگی خلق کرد"، در واقع یورش به دست آوردهای بیان شده و جریان سازمانده و رهبری کننده تودههای کارگر و ستمدیده بود. در این دوره نیز مقاومت و نبرد مسلحانه نیروی پیشمرگ و تودههای مدافع آن بار دیگر کردستان را به گورستان اشغالگران تبدیل نمود و صحنههای شورانگیزی از مقاومت ٢٤روزه شهر سنندج تا دیگر شهر و مناطق آزاد به نمایش گذاشت . اما به تدریج و به دلیل سرکوب نمودن آخرین بارقههای قیام در سراسر ایران و تحکیم پایههای استبداد مذهبی، بویژه بعد از ٣٠خرداد ٦٠ ، جنبش مقاومت کردستان هرچه بیشتر در تنگنا قرار گرفت و در این دوره، نبرد میان رژیم و این جنبش بیشتر در شکل و شمایل نبرد مسلحانه پیشمرگان به پیش برده شد که دارای محدودیت و کمبودهای خاص خود بود. آغاز جنگ ایران و عراق که با هجوم ارتش عراق به ایران رویداد ، شرایط و تصمیم سیاسی مهمی را در برابر کل جریانات سیاسی و اقشار و طبقات اجتماعی قرار داد. بخشی از "چپ" و کل جریان لیبرال ایران به دفاع از "مام میهن" برخاست و در رفتن به جبههها "برادران پاسدار و ارتشی" اش را صمیمانه کمک نمود. اما کومهله در این تندپیچ تاریخی نیز با اتخاذ سیاست درست محکوم کردن دو جبهه ارتجاعی جنگ ، برپایان آن تاکید و از گوشت دم توپ شدن کارگران و ستمکشان در جنگ برسر هژمونی طلبی ناسیونالیسم ایرانی و عرب با پشتوانه مذهب شیعه و سنی در حد توان و امکانات خود ممانعت ایجاد نمود. کومهله سرافرازانه جنگ تحمیلی "حزب دمکرات کردستان ایران" علیه خود را که لطمات سنگینی به جنبش مردم کردستان وارد کرد، با مقاومت و فداکاری پشت سرنهاد و از آزادی فعالیت سیاسی و آزادی بیان و اندیشه در مقابل زورگویی این حزب، بعنوان حق غیرقابل چشم پوشی مردم کردستان و احزاب و سازمانهای موجود در آن، فعالانه دفاع نمود و آن را به یکی از مطالبات مردم کردستان تبدیل کرد و با حاشیهای کردن این جنگ تحمیلی، کل توان و نیروی خود و مردم کردستان را در مبارزه علیه رژیم متمرکز نمود.
آنچه کومهله را از یک جریان کوچک و محدود به سازمانی عظیم و تودهای در متن یک جنبش انقلابی و تودهای تبدیل نمود ، در وهله اول فراهم شدن امکان فعالیت علنی و عرضه کردن سیاست و برنامه به جامعه و در معرض قضاوت اجتماع قرار گرفتن بود و در مرحله بعدی اتخاذ سیاست های درست ،انقلابی، طبقاتی و از زاویه طبقه کارگر و اقشار محروم و ستمدیده جامعه، دادن جواب روشن به خواست ها و مطالبات آنان در آن مرحله از مبارزات مردم بود. در این دوره که جامعه در تب و تاب انقلابی و در حال جوش و خروش بود، هیچ رویداد مهم سیاسی ، اجتماعی و مردمی را نمی بینیم که کومهله دخالت فعال سیاسی و عملی در آن نداشته باشد و مهر طبقاتی کارگران و جریان سوسیالیست را بر آن حک نکرده باشد که بطور اجمال به اهم آنها اشاره شد. اتخاذ آن سیاست ها در متن جامعه در حال تحول ایران، عامل اصلی تودهای و اجتماعی شدن گسترده کومهله بعنوان تنها جریان تآثیرگذارسوسیالیست در جامعه کردستان و بخشی از ایران بود.
ایجاد حزب کمونیست ایران در شهریور ١٣٦٢ با کار فشرده نظری و عملی در سطح جنبش که قبلآ به جریانات تشکیل دهنده آن اشاره شد ، برای کومهله در پروسه دخالتگری در جامعه از زاویه کارگر و زحمتکش، مبارزه با بی عدالتی و نابرابری، کوشش مخلصانه برای سازماندهی طبقه کارگر در جهت آنجام انقلاب سوسیالیستی و کسب قدرت سیاسی توسط این طبقه قابل بحث و ارزیابی است. با هر نقدی که هرکس و جریان دلسوز و رزمنده به تاریخ تشکیل این حزب داشته باشد، تشکیل حزب کمونیست نه اقدام فردی ، نه با شروع زندگی سیاسی هیچ شخصی ، نه بر اثر "ضعف تئوری رهبران کومهله" و آمدن چند "فارس" که گویا کومهله را "تسخیر کردند" ، بلکه محصول شرایط اجتماعی، سیاسی و مبارزاتی و جدال روزانه با اتکا به دهها سال تجربه جنبش کارگری و کمونیستی ایران و جهان و ضرورت سازمانیابی حزبی برای متشکل شدن کمونیست ها و کارگران در تقابل با بربریت رژیم داعش منش جمهوری اسلامی بود. تشکیل حزب کمونیست بخشی از اهداف و استراتژی بنیانگذاران مارکسیست و رزمنده کومهله بود که نیاز و ضرورت آن را از دهه چهل ، از دل تحولات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران و دنیای پیرامون خود و از پیروزی و شکست های آن استنتاج کرده بودند. تشکیل این حزب نه تنها کومهله را تضعیف و یا علت دو انشعاب بعدی در صفوف آن نشد، بلکه صفوف کومهله را تقویت، مناسبات درونی آن را از تفکرات غیرانقلابی و غیرکارگری پالایش نمود و شور و شوق و رزمندگی غیرقابل کتمانی را در میان نیروهای آن بوجود آورد. دلایل انشعابات بعدی و مسیری که منشعبین ، چه چپ لیبرال و چه راست ناسیونالیست طی نمودند ، در اساس به تحولات مهم اجتماعی در هر دوره در متن جامعه و مبارزه طبقاتی و نگرش های سیاسی نوینی که طرفین پیدا کردند که در واقع تفاوت و فاصله گرفتن آنان از اهداف بنیانگذاران کومهله و سپس حزب کمونیست ایران و استراتژی این جریان قابل بحث و ارزیابی است. بدون شک حتی اگر حزب کمونیست ایران هم تشکیل نمیشد آنها از کومله بعنوان یک تشکیلات کمونیستی وانقلابی و دخالتگر جدا می شدند. بعضی به دلیل کمونیست بودن آن و بعضی دیگر به دلیل خصوصیت انقلابی و دخالتگر بودن آن.
کومهله و حزب کمونیست ایران، بعد از لطمات حاصل از دو انشعاب یاد شده ، به همت مبارزین صفوف آنان ، توده کارگر و زحمتکش در جامعه که همیشه ستون فقرات این حزب را شکل دادهاند و اتکا به سیاست ، برنامه و پراتیک کمونیستی، توانست کمر راست کند. این جریان در تندپیج مهم تاریخی دیگر ، در عرصه جهانی و بین المللی در حالیکه نظام ظالمانه و ضدبشری سرمایهداری در پایان دهه ٨٠ و اوایل دهه ٩٠ میلادی قرن ٢٠ بزرگترین رویداد سیاسی و اقتصادی بعد از جنگ اول و دوم جهانی یعنی تفوق بازار آزاد و نئولیبرالیسم را با فروریختن دیوار برلین و از هم پاشیدگی بلوک شرق و پایان " سوسیالیسم موجود" و "پایان تاریخ" و جار زدن "مرگ کمونیسم" را سرمستانه جشن می گرفت ، برخلاف بسیاری از مدعیان کمونیسم نه تنها تابلویش را پایان نکشید، بلکه بر تحقق و حقانیت سرسختانهتر از کمونیسم و مارکسیسم بعنوان علم رهایی طبقه کارگر و نجات کل بشریت تاکید و بر اهداف و آرمانش وفادار و متعهد ماند که یکی از دلایل اصلی رشد و گسترش مجدد آن شد. اکنون تاریخ قضاوت مثبتی از این گذشته و مسیر طی شده دارد و مایه سربلندی رزمندگان صفوف آن است. در عرصه داخلی نیز مقهور "اصلاحات حکومتی" ، "دیالوگ تمدنها"، "جامعه مدنی" اسلامی و بورژوای نشد و در برابر "اسلام رحمانی" زانو نزد و آنرا روی دیگر سکه "اسلام بنیادگرا" دانست و آنرا افشا نمود و سربلند بیرون آمد. از "جنبش سبز" و "رای من کو" انقلاب مردم را نتیجه نگرفت و به دنباله رو سیاست های بخشی از بورژوای ایران تبدیل نشد و رسالت طبقه کارگر اگاه و متشکل در کسب قدرت سیاسی را به "حزب" چند هزار نفره واگذار نکرد ، بلکه آنرا وظیفه طبقه کارگر با اتکا به تئوری و نظرات مارکس مورد تاکید مجدد قرار داد.
در جریان یورش اول و دوم آمریکا و متحدینش به عراق که به "جنگ خلیج" موسوم شد و همچنین جنگ و یورش به افغانستان که بسیاری آنرا "نقشه راه جدید "، ترسیم نظام حکومتی خاورمیانه و شمال افریقا تا اسیای جنوب شرقی با اتکا به "دمکراسی" توسط ارتش و نیروی مسلح آمریکا و متحدینش جار زدند، جریان ما قاطعانه ایستاد و این هجوم امپریالیستی و کارناوال ریاکاری و تسلیم طلبی در برابر آنرا رد و افشا کرد . همچنین اهداف پشت پرده اینگونه دخالت نظامی و از جمله رشد و گسترش تروریسم ، بنیادگرایی اسلامی و جنگ و مصائب آنرا برای تودههای مردم بیان نمود و بر صف مستقل کارگران و ستمدیدگان در تقابل با دوجبهه امپریالیست و بنیادگرایی اسلامی تآکید و پافشاری نمود. دفاع از مبارزات عادلانه و حق طلبانه مردم در منطقه مملو از جنگ و مصیبت خاورمیانه از جمله مقاومت و آزادسازی "کوبانی" و مبارزه مردم و نیروهای مسلح تودهای آنان علیه جریان ضدبشر "داعش" و حامیان داخلی و منطقهای آن در کردستان سوریه(رۆژآوا)،حمایت از مبارزات برحق مردم کردستان ترکیه در ضدیت و تقابل با ارتش فاشیستی و حکومت و دولت اسلامی حزب "عدالت و توسعه "، دفاع از مبارزات برحق مردم عراق و بخش خودمختار کردستان آن در ضدیت با فساد و جریان مذهبی_ناسیونالیست حاکم بر آن، دفاع از مبارزات عادلانه مردم فلسطین و محکوم کردن جنایات ارتش نژادپرست اسرائیل در سرکوب درندانه و روزانه مردم آن مناطق و حمایت از هرگونه جنبش انقلابی و ضدسرمایهداری در گوشه و کنار جهان، بخشی از رسالت سیاسی ، مبارزاتی ، طبقاتی و انترناسیونالیستی جریان ما در طول ٣٧سال گذشته تا کنون بوده و چراغ راهنمایی ما در دفاع از حرکت های مترقی و در ضدیت با جریانات و نیروهای ارتجاعی ، مذهبی، فاشیست و ضد انسان بوده و کماکان ادامه خواهد بود.
برای جریان ما ، روز ٢٦ بهمن، روز علنی شدن فعالیت کومهله و یادآوری تاریخ یادشده، روز ستایش از گذشته و آویزان کردن مدال افتخار بر سینه کسی نیست ، بلکه بیان این تاریخ همزمان با دیدن ضعف و کمبودهای آن، با نگرش انتقادی و انقلابی به گذشته به منظور برطرف نمودن آنان و هموار کردن مسیر پیشروی و دیدن آینده روشن با اتکا به درس و تجربیات مثبت و منفی ٩سال فعالیت مخفی کومهله و ٣٧سال فعالیت علنی این جریان و سپس حزب کمونیست ایران است.
در پایان و در این روز، ضمن تاکید مجدد بر آرمان های والای کمونیستی کومه له که از بوته آزمایش ٣٧سال اخیر سربلند بیرون آمد، به همه عزیزانی که در صفوف کومه له و حزب کمونیست ایران فداکاری نموده، جانباخته و یا بخشی از جسم خود را از دست داده اند، ادای احترام می نماییم و بویژه یاد و خاطره رفقای جانباخته را عزیز و گرامی می داریم و فداکاری و مقاومت خانوادههای گرامی و سرافرازشان را ستایش می کنیم. ضمن شادباش روز کومهله، به همه مردم آزادیخواه، فعالین، پیشمرگان و دوستداران کومه له در هر کجا که هستند، بر مبارزه همه جانبه و انقلابی تا سرنگونی جمهوری اسلامی و نظام سرکوبگرانه و ضد انسانی سرمایه داری و تحقق سوسیالیسم تاکید می نمائیم .
زنده باد سوسیالیسم
زنده باد کومهله
٢٦/١١/١٣٩٤
|