گزارشی از مراسم چهل و پنج سالگی جنبش فدائی در برلین
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣ اسفند ۱٣۹۴ -
۲۲ فوريه ۲۰۱۶
اخبار روز - گزارش دریافتی: دیروز در برلین مراسم چهل و پنج -امین سالگرد جنبش فدایی (اکثریت)، برگزار شد و من هم بنا به وظیفه انسانی خود شرکت کردم تا یاد همه عزیزان به خون خفته را گرامی بدارم.
می خواهم برداشت خودم را از مراسم دیروز بدون تعارف با شما و دیگر عزیزانی که نتوانستند شرکت کنند، در میان می گذارم.
مراسم جشن و سرور، متاسفانه رنگ و بوی جشن باشکوه سالگرد بنیان گذاری جنبش فدائیان که هرساله در برلین توسط رفقای مسول برگزار می شد، را نمی داد. با اینکه در گوشه ای از سالن میزی که بر روی آن مقداری شیرینی و چای و شراب چیده شده بودند، قرار داشت.
شاید کپی سیاه و سفید یک عکس (در یک برگ آ-سه) آنهم تنها ٤ عزیز از ٩ عزیزی که در تپه های اوین توسط رژیم پهلوی تیرباران شده بودند، و دسته گلی که رفقای توده ای به سازمان اهداء و در کنار میز سخنرانان قرار داشت، نشان از مراسم جشن جنبش فدایی می داد.
نمی دانم؛ اما احساس کردم بایستی که برگزارکنندگان و سخنرانان و حتی برخی از شرکت کنندگان از قبل از موضع گیری سازمان پیرامون انتخابات مطلع بوده باشند. بدین علت تحت تاثیر بخش اول از بیانیه دوپهلو شورای مرکزی سازمان قرار گرفته باشند که انتخابات پس از توافق برجام و سرازیر شدن پولهای بلوکه شده را به درستی مسئله درگیری باندهای داخلی رژیم ولایت فقیه ارزیابی می کرد و نه مسئله مردم.
حسن روحانی که در تبلیغات انتخاباتی اش فقط وعده رفع حصر از میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را داده بود، نه تنها بدان وفا نکرد، بلکه اکنون به طلسمی دست و پا گیر علیه خودش هم تبدیل شده! در کمتر تجمع و سخنرانی اتفاق می افتد که شعار دهندگان زیرک با طرح شعار آزادی همه زندانیان سیاسی پرده از نیات درونی وی و دولت اعتدالش، برنکشند.
در بخش پرسش و پاسخ شرکت کنندگان مراسم هم نوعی هماهنگی در بین طراحان سوال مشاهده کردم.
آنجا که طراحان سوال فقط و فقط رفیق بهزاد کریمی را مورد بازخواست و بازجویی قرار می دادند، ناخودآگاه تصور کردم که نه در مراسم، بلکه در دادگاهی شرکت کرده ام که مستنطق در بین شنوندگان دایم چهره عوض می کند!؟
مثلاً یکی از پرسش کنندگان با گرفتن میکروفون گفت: من مدتهاست که از سیاست استعفاء داده ام (!؟)، به ایران زیاد مسافرت می کنم. باید بگویم که نظرات شورای مرکزی سازمان و رفیق بهزاد کریمی با نظرات عمده فدائیانی که در ایران می شناسم، هم خوانی ندارد. آنها اصلاً سازمان را با نظرات رفیق فرخ نگهدار می شناسند و برای اسناد و اعلامیه هایی که در این راستای باشند، اعتبار قائل نیستند.
حتمن و متاسفانه برای آنها مهم نیست که شورای مرکزی را نمایندگان واحدهای سازمان با اکثریت آرا در کنگره سازمان انتخاب می کنند.
شوربختانه انتظار بیهوده ای داشتم که رفیق فرخ نگهدار نسبت به نظرضددمکراتیک و خطرناکی که پرسش کننده القاء می کرد، موضع می گرفت! بخصوص وقتیکه در خبرها خواندم: هاشمی رفسنجانی مدعی شده که با حمایت تمام قدش توانسته "میزان آرای روحانی را از ٣ درصد به بالای ٥٠ درصد رای برساند".
دیگر پرسش کنندگان با خطاب قراردادن رفیق بهزاد، نظر رفیق فرخ را مورد تائید قرار دادند که دائماً به شرط بندی اش اشاره می کرد؛ مردم تصمیم دارند تندروها را حذف کنند!
هنگامیکه در تماس تلفنی با خانواده، رفقا و دیگر دوستانم در ایران، انتخابات را خیمه شب بازی آخوندی ارزیابی کردند، برای شرکت در انتخابات دچار تزلزل شدم و آمده بودم تا شک ام را با شنیدن نظرات موافق و مخالف برطرف سازم!
زمانیکه روح مجری و پیاده کنده اقتصاد نئولیبرالیسم، با دستورالعمل صندوق بین المللی پول را در فضای پرسش و پاسخ احساس کردم، تصمیم گرفتم خودم را در کنار آنها قرار دهم که شرایط سخت و دشوار زندگی در جهنم جمهوری اسلامی را با ذره ذره ی وجودشان مزه مزه می کنند!
با سپاس
امضاء محفوظ
|