خبرگان، در چه خبره اند؟ - ۲
به مناسبت انتخابات مجلس خبرگان رهبری
پرویز دستمالچی
•
به آموزه های خبرگان یا صالحان نگاه کنید: مومنانی که ناقص العقل هستند و خود مختاری و استقلال انسان بی معنا است و آنها باید از مجتهدان اطاعت کنند. آموزه هایی که سراسر مبلغ تبعیض و نابرابری میان مسلمان و نامسلمان، میان شیعه و سنی، میان مرد و زن، میان مجتهد و مومن است. آموزه هایی که سراسر تبعیض و تحقیر و توهین به همه، از جمله به "کافران" یا به زنان است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۴ اسفند ۱٣۹۴ -
۲٣ فوريه ۲۰۱۶
بخش دوم: اندیشه های "خبرکان"
در بخش نخست گفتم"خبرگان" یا مجتهدانی که امروز در"مجلس خبرگان رهبری" نشسته اند، خود را برفراز ملت می دانند و جانشین امام پنهان تعیین می کنند، یعنی کسانی که بنابر قاون اساسی ج.ا.ا. تمام قوای حکومت را به انحصار خود درآورده اند، از نگاه تاریخ، حدود ۱۵۰ سال پیش اصولا وجود خارجی نداشته اند. گفته شد اگر (مثلا) آقا محمد باقر بهبهانی به عنوان نظریه پرداز مکتب اصولی نمی بود، اینان نیز نمی بودند. یا اگر زور اخباریان یا شیخیان بر آنها می چربید، از اینان اثری برجاتی نمی ماند. وجود آنها نتیجه مستقیم سرکوب پیروان سایر مکاتب، از جمله اخباریان، شیخیان و... است. و پدیده های تاریخی می آیند و می روند، از جمله این "پدیده".
در بخش نخست گفتم که حتا لقب "آیت الله" نیز سابقه ای حدود سد سال دارد. در بخش دوم می خواهم اندیشه های آنها را مورد بررسی قرار دهم، البته تنها جنبه هایی را: یعنی، حوزه، زمینه و سطح اندیشه و افکار "خبرگان" را نشان دهم که آنها اصولا چه و در کدام سطحی می اندیشند؟ نشان دهم که "علم" اینان در چیست و در پی آن شاید اندکی روشن شود که چرا ملک و ملت به چنین روزی افتاده است؟
وسعت، اوج دانش و افق دید "خبرگان" را می توان در رساله های"علمی" آنها، در توضیح المسائل ها دید. توضیحات "علمی" که تمام آنها تقریبا، کم و بیش، یکی هستند و همگی متاثر از "عالم ربانی مرحوم ملا محمد باقر مجلسی"است. از مجلسی، در پایان گفتاوردی(نقل قول) خواهم داشت تا خواننده بهتر بتواند به آنچه که در افکار و اندیشه های"خبرگان" می گذرد، پی ببرد. "علامه دهر"مجلسی را نمونه اول انتخاب نمی کنم، زیرا او فقیه ای است که در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی می زیست(حدود سیسد سال پیش)، هر چند کتابهای او مرجع بی چون چرای تمام مجتهدان بزرگ و کوچک است که تقریبا همگی از روی آثار او رونویسی کرده اند و می کنند. او و آثارش از افتخارات خبرگان است. برای بررسی، یکی از آثار خمینی، کتاب" توضیح المسائل مرجع مجاهد ، زعیم اکبر، قائد اعظم، موسی زمان، در هم کوبنده ستمگران، بت شکن عصر، منجی نسل، حضرت آیت الله العظمی الامام روح الله موسوی خمینی، ارواحنا فدا" (۱) را انتخاب کرده ام. زیرا او هم در سده بیست زندگی می کرد، هم رهبر انقلاب اسلامی، هم پایه گذار جمهوری اسلامی، یعنی حکومتی است که در آن "صالحان"(خبرگان) همه کاره اند و نه تنها در عالی ترین و بالاترین نهاد پیش بینی شده در قانون اساسی(مجلس خبرگان رهبری) نشسته اند، بل تمام قوای حکومت در انحصارآنها است. او را انتخاب کردم، زیرا خمینی آیت الله بزرگ و"امام" است. "امامی" که در سده بیست زیست و اصولگرایان یا اصلاح طلبان حکومتی، هر دو جناح ارادتی ویژه به او دارند. و نه تنها این دو جریان سیاسی، بل حتا "روشنفکران" دینی معمم یا مکلا نیز او را "امام" خود می دانند.
کتاب "توضیح المسائل" خمینی دارای ۵۴۷ برگ و پاسخ به ۲۸۸۹، مسئله است که از احکام تقلید شروع و با ملحقات پایان می یابد. از احکام خنده دار تا شرم آور، از احکام سراسر تبعض آمیز تا جنایت بار. از تجاوز به کودکان تا بی حقوقی کامل زنان یا کافران(دگراندیشان)، از دستورات بی معنای نوشیدن ایستاده آب در روز تا دستورات دخول به "مستراح" با پای چپ و نوع خروج از آن با پای راست، از راه و رسم بول (ادرار) تا غائط (مدفوع)، از حیض (خونریزی ماهیانه زنان) تا شرایط شیردادن بچه، از همخوابگی با حیوانات تا با کودکان، از دستور العمل برای بریدن سر حیوانات تا حکم قتل مرتدان و...، و نام چنین مجموعه ای را گزارده اند"علم" و به خود می گویند "علما"!؟ یا خبرگانی که در زمان پنهانی امام دوازدهم باید بر امت اسلامی حکومت کنند.
"توضیح المسائل" این چنین شروع می شود: " مسلمان باید باصول دین یقین داشته باشد و در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بدست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی بدستور او رفتار نماید... کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند باحتیاط عمل کنند واجب است از مجتهد تقلید نمایند(مسئله ۱)... تقلید در احکام عمل کردن بدستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد... باید از مجتهدی تقلید کرد... که اعلم باشد(مسئله ۲)... به دست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد... چهارم دیدن در رساله مجتهد"(مسئله ۵). پس "رساله" خمینی عین دستورات(فتوای) او برای زندگی مسلمانان و عین احکام اسلامی است و فرد مسلمان می باید طبق آنها عمل کند. در اینجا(فعلا) به مواردی چون مرد بودن، شیعه دوازده امامی بودن، حلال زاده و حرامزاده بودن و... و سخنانی این چنین که تماما تبعیضگرایانه اند، کاری ندارم و نیز لازم می دانم از پیش از خواننده محترم به دلیل بیان مطالبی بسیار زشت و زننده و بسیار سطحی و عامیانه پوزش بخواهم. اما چاره چیست، مطالبی است که "علما" یا خبرگان بیان کرده اند و جامعه بر اساس آنها اداره می شود و من نیز وظیفه دارم در بیان مطلب حفظ امانت کنم. اندیشه و افکار خبرگان یا ۸۸ مجتهدی که در بالاترین نهاد پیش بینی شده در قانون اساسی می نشینند و در چند روز آینده زمان "انتخاب" آنها است و عده ای با یکدیگر بر سر خوبان و بدان آنها با یکدیگر جدل می کنند.
در احکام خوردن و آشامیدن:"... خوردن سرگین(فضله چهارپایان، از قبیل اسب و الاغ، فرهنگ عمید) و آب دماغ حرام است... خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام برای شفا.... اشکال ندارد... فروبردن آب بینی و خلط سینه که در دهن آمده حرام نیست(م. ۲۶۲۹)... خوردن چیزی که برای انسان ضرر دارد حرام است... خوردن گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه است و اگر کسی با آنها وطی کند یعنی نزدیکی(جنسی، پ.د.) نماید، حرام میشوند و باید آنها را از شهر بیرون ببرند و در جای دیگر بفروشند... اگر با گاو و گوسفند و شتر نزدیکی کنند بول و سرگین آنها نجس میشود و آشامیدن شیر آنها هم حرام است و باید بدون آنکه تاخیر بیافتد آن حیوان را بکشند و بسوزانند و کسیکه وطی کرده پول آن را بصاحبش بدهد"(از م. ۲۶۲۷ تا ۲۶۳۲).
من نمی دانم که این آقایان "علما" با چه کسانی سر و کار دارند که باید به آنها بگویند سرگین حیوانات و آب دماغ خود را نخورند یا اگر چیزی به آنها ضرر و زیان می رساند برایشان حرام است. آیا فردی که دارای عقل معمولی متعارف و متوسط باشد اصولا دست به چنین کارهایی می زند؟ بعلاوه، منطقی را که اصولا نمی شود نمی فهمید این امر ساده است که اگر کسی به حیوانی"تجاوز" کرد، چرا حیوان زبان بسته مجازات شود، گناه او چه بوده است؟ چرا باید حیوان را به ده دیگر ببرند و بفروشند یا فورا آن را بسوزانند یا بکشند؟ از نگاه علمی چه اتفاقی می افتد که شیر حیوان حرام می شود؟
هنگام غذا خوردن:"... در اول غذا بسم الله بگوید... با دست راست غذا بخورد... با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد... از غذای جلوی خودش بخورد... لقمه را کوچک بردارد... انگشتها را بلیسد... آنچه بیرون سفره می ریزد جمع کند و بخورد... بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد... و اول غذا و آخر آن نمک بخورد... و چند چیز در غذا خوردن مکروه است... خوردن غذای داغ... فوت کردن چیزی که میخورد یا میاشامد... پاره کردن نان با کارد... گذاشتن نان زیر ظرف غذا... پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده... و در آشایدن آب چند چیز مستحب است: ... آبرا بطور مکیدن بیاشامد... در روز ایستاده آب بخورد... به سه نفس آب بیاشامد... از روی میل آب بیاشامد... بعد از آشامیدن آب قاتلان... حضرت ابا عبدالله را لعنت کند(یعنی اهل سنت را، پ.د.)... آشامیدن آب با دست چپ و همچنین از جای شکسته کوزه و جایی که دسته آنست مکروه میباشد ..." (از مسئله ۲۶۳۶ تا ۲۶۳۹). این دستورات به درد چه کسی می خورد؟ این آموزشها حتا در سطح تربیتی کودکستان هم نیست؟ اگر کسی در روز نشسته آب بخورد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و...!؟
در احکام تخلی (ادرار و مدفوع): "... واجب است که انسان وقت تخلی و مواقع دیگر عورت خود را از کسانی که مکلفند... بپوشاند... مثلا با دست کافیست... موقع تخلی جلوی بدن یعنی شکم و سینه رو بقبله و پشت به قبله نباشد... مخرج بول (ادرار) با غیر آب پاک نمی شود... اگر مخرج غائط(مدفوع) را با آب بشویند، باید چیزی از غائط در آن نماند... لازم نیست با سه سنگ یا سه پارچه مخرج را پاک کنند، بلکه با اطراف یک سنگ یا یک پارچه کافی است... موقع وارد شدن بمکان تخلی اول پای چپ و موقع بیرون آمدن اول پای راست را بگذارد... سر را بپوشاند و سنگینی بدن را بر پای چپ بیندازند... حرف زدن در حال تخلی مکروه است، اما اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد، و..." (مسئله ۵۷ تا ۸۲).
جنابت: " بدو چیز انسان جنب میشود: اول جماع. دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت، با اختیار باشد یا بی اختیار... اگر انسان جماع کند و باندازه ختنه گاه یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد، در قبل(جلو) باشد یا در دبر(عقب)، بالغ باشند یا نابالغ، اگر چه منی بیرون نیاید هر دو جنب میشوند.. اگر شک کند که بمقدار ختنه گاه داخل شده یا نه غسل بر او واجب نیست ... اگر نعوذ بالله با حیوانی وطی کند یعنی با او نزدیکی نماید و منی از او بیرون آید غسل تنها کافی است، و... " (مسئله ۳۴۵ تا ۳۵۶).
احکام حیض: "... حیض خونی است که غالبا در هر ماه چند روزی از رحم زنها خارج میشود و زن را در موقع دیدن خون حیض، حائض میگویند... زنهای سیده بعد از تمام شدن شصت سال یائسه میشوند یعنی خون حیض نمی بینند و زنهائیکه سیده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می شوند... چند چیز بر حائض حرام است... سوم جماع کردن در فرج، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن، اگر چه بمقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، بلکه احتیاط واجب آنستکه مقدار کمتر از ختنه گاه را هم داخل نکند و در دبر زن حائض وطی کردن کراهت شدید دارد... وطی در دبر(پشت، مقعد، فرهنگ عمید) زن حائض کفاره ندارد... اگر مرد با زن حائض زنا کند یا با زن حائض نامحرمی بگمان اینکه عیال خود او است جماع کند، احتیاط واجب آنستکه کفاره دهد، و..." (مسئله ۳۹۲ تا ۵۰۷).
چرا و بر اساس کدام دلایل علمی- بیولوژیکی زن سیده(از خاندان پیامبر) ده سال دیرتر از زنانی که از خاندان محمد نیستند یائسه می شود؟ این چگونه روابطی است که مردی با زنی همبستر می شود و نمی داند که آیا همسر او است یا نه؟ چرا "ختنه گاه" معیار سنجش حرام و حلال یا درستی از نادرستی است؟ در توضیح المسایل خبرگان همه چیز یافت می شود: از نوع آشامیدن آب تا "اماله"کردن، از غسل "میت" تا همخوابگی با زنی که "انسان نداند همسرش است یا نه"، از نگاه کردن به "عورت میت" و حرام بودن آن تا همخوابگی با کودکان و لذت جنسی بردن از شیرخوارگان.
در باره نماز و روزه ، احکام آنها، انواع آنها، نوع پوشش به هنگام نماز خواندن، واجبات نماز یا روزه و... از برگ ۱۳۲ تا برگ ۳۰۶(۱۷۴ برگ)، یعنی از مسئله ۷۲۷ تا مسئله ۱۷۵۰، دستور العمل وجود دارد، اگر از مسائل جنبی نماز مانند تیمم و غیر سخنی نگوئیم. مثلا: " اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است... (مسئله ۷۹۱) اگر کسی در بین نماز بفهمد که عورتش پیدا است، باید آن را بپوشاند...(مسئله ۷۹۲) دستمال ابریشمی و مانند آن اگر در جیب مرد باشد، اشکال ندارد(مسئله ۸۳۸)... بنابر احتیاط مستحب باید زن عقبتر از مرد بایستد و جای سجده او از جای ایستادن مرد کمی عقبتر باشد (مسئله۸۸۶)... اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند (مسئله۸۸۷)... سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد، اما گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است، اگر عمدی باشد نماز را باطل می کند(مسئله ۱۱۳۳)... اگر در بین نماز غذایی را که لای دندانها مانده فرو برد نمازش باطل نمی شود(مسئله ۱۱۵۵)... موقعی که انسان خوابش میاید و نیز موقع خودداری کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند(مسئله۱۱۵۸)... نه چیز روزه را باطل می کند. اول خوردن و آشامیدن آب. دوم جماع. سوم استمناء. و استمناء آن است که انسان با خود کاری کند که منی از او بیرون آید و...(مسئله۱۵۷۲)... جماع روزه را باطل می کند، اگر چه فقط بمقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید (مسئله ۱۵۸۴)... اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود. ولی کسیکه آلتش را بریده اند اگر کمتر از ختنه گاه را هم داخل کند روزه اش باطل میشود(مسئله ۱۵۸۵)... اماله کردن با چیز روان اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد روزه را باطل میکند(مسئله ۱۶۴۵)... اگر مگس در گلوی روزه دار برود، چنانچه بقدری پائین رود که بفرو بردن آن خوردن نمیگویند روزه او صحیح است...(مسئله ۱۶۴۹)... اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود که خواب است(!؟،پ.د.) جماع نماید، یک کفاره بر او واجب میشود...(مسئله ۱۶۸۱) ، و...". اینها تماما تخصص هایی است که به هر کاری می آیند، مگر به کار کشورداری، آن هم در سده بیست و یکم.
از جمله مباحث بسیار "جالب" توجه در توضیح المسائل ها، مبحث خمس و زکات، به ویژه خمس است، زیرا هرکس از هر راه "پولی" در آورد باید خمس (یک/پنجم) آن را به صالحان بپردازد: "در هفت چیز خمس واجب میشود: اول منفعت از کسب. دوم معدن. سوم گنج. چهارم مال حلال مخلوط به حرام. پنجم جواهری که بواسطه غواصی یعنی فرو رفتن در دریا بدست آید. ششم غنیمت جنگ. هفتم زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد. و احکام اینها مفصلا گفته خواهد شد"(مسئله ۱۷۵۱). و سپس احکام آنها مفصلا گفته می شود: هر کس به هر صورت مالی به دست آورد، از صنعت تا تجارت یا کسب های دیگر، از پولی که بابت به جا آوردن نماز و روزه مرده ای به دست می آورد تا خلاصه همه چیز، حتا:" اگر بواسطه قناعت کردن، چیزی از مخارج سال انسان زیاد بیاید، باید خمس آن را بدهد(مسئله ۱۷۵۶)... کسیکه دیگری مخارج تو را میده، باید خمس تمام مالی را که بدست میاورد بدهد...(مسئله ۱۷۵۷) اگر چیزی را که خمس آن داده نشده بکسی ببخشند پنج یک آن چیز مال او نمیشود"(مسئله ۱۷۶۳). از مسئله ۱۷۵۱ تا ۲۰۳۵، یعنی ۲۸۴ مسئله در ۴۷ برگ در باره مقررات پرداخت خمس و زکات است.
یعنی و به زبان ساده: هر کس از زمانی که تکلیف می شود هر "پولی" که به دست می آورد، چه از کسب باشد و چه در جنگ، باید "خمس" آن را بپردازد. به چه کسانی؟: " خمس را باید دو قسمت کنند: یک قسمت آن سهم سادات است، بنابر اقوی باید با اذن(اجازه، پ.د.) مجتهد جامع الشرایط به سید فقیر، یا سید یتیم، یا بسیدی که در سفر درمانده شده بدهند و نصف دیگر آن سهم امام علیه السلام است که در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند یا بمصرفی که او اجازه میدهد برسانند..."(مسئله ۱۸۳۴). که در هر صورت باید با اجازه مجتهد باشد.
یک حساب کوتاه بکنید که از این راه سالیانه چند سد میلیارد به دست "صالحان" یا خبرگان می رسد. برای چه؟ برای اینکه آنهاد خود را جانشینان امام پنهان می دانند و می پندارند که همه باید کار و تلاش کنند تا آنها راحت و بدون کار زندگی کنند و کتابها در باره بول و غائط یا حیض و نفاس یا قتل دگراندیشان (کافران، مشرکان، ملحدان و...) یا تجاوز به کودکان و بچه بازی بنویسند و نام خود را بگذارند"علما". از این "مالیات" بر درامد مومنان(خمس) نیم آن در هر صورت در اختیار مجتهدان است و در باره آن هرگونه که خواستند یا نخواستند تصمیم خواهند گرفت که پومه خرج شود. و نیم دیگر آن با اجازه مجتهدان به "سید" فقیر داده خواد شد. "سید" کسی است که خود را از خویشاندان محمد می داند. از "خویشاوندان" محمد!؟ تصور کنید که اصل و نسب یک ایرانی چگونه می تواند ربطی به خاندان عرب بنی هاشمی داشته باشد، آنهم در دورانی که روابط و مناسبات هنوز جهانی که هیچ، منطقه ای هم نشده بود؟ و اصولا چگونه چنین خویشاندی قابل اثبات است؟ ثبت اسناد و احوالات در ایران از زمان رضا شاه شروع شد. یعنی نه در بیابانهای شبه جزیره عربستان و نه در سراسر ایران به مدت هزار و سیسد سال هیچ کس دارای شناسنامه ای نبوده است و"سید" شدن و خود را وابسته به خاندان محمد دانستن تنها راهی برای بهرگیری از مزایای آن بوده است. بعلاوه، فرض کنیم که کسی با محمد خویشاند باشد، بنابر کدام منطق عده ای باید بخشی از ثمره کار و تلاش خود را به اینها بپردازند؟ چرا از تمام شیعیان(خارجیان، پنج امامیان، هفت امامیان و...) تنها بخشی از دوازده امامیان باید سهم امام بپردازند؟ نگاه کنید به سایر مکاتب دوازده امامی، از جمله اخباریان یا شیخیان( از همین مکتب اصولی) که روحانیان آنها خود کار و تلاش می کنند و پرداخت سهم امام را تا ظهور امام پنهان نادرست و حرام می دانند.
البته، "علما" علاوه بر خمس که نیم آن باید به مجتهدان داده و نیم دیگر آن با اجازه(اذن) آنها در اختیار "سید"ها گزاده شود، از زکات نیز سهم می برند: " انسان می تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند... سوم کسیکه از سوی امام یا نائب امام مامور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و بحساب آن رسیدگی کند و آنرا به امام یا نائب امام یا فقرا برساند...(مسئله ۱۹۲۵) و... زکات نه چیز واجب است: اول گندم. دوم جو. سوم خرما. چهارم کشمش. پنجم طلا. ششم نقره. هفتم شتر. هشتم گاو و نهم گوسفند...(مسئله ۱۸۵۳)... (مثلا) گوسفند پنج نصاب دارد: اول چهل گوسفند و زکات آن یک گوسفند است و تا گوسفند به چهل نرسد زکات ندارد. دوم صدوبیست و یک و زکات آن دو گوسفند است... پمجم چهرصد و بالاتر از آن است که باید آنها را صدتا صدتا حساب کند و برای هر صدتای آنها یک گوسفند بدهد. و لازم نیست که زکات را از خود گوسفندها بدهد بلکه اگر گوسفند دیگری بدهد یا مطابق قیمت گوسفند پول بدهد کافی است..."(مسئله ۱۹۱۳).
خبرگان درباره هر چیز نظرات و احکام شرعی دارند، احکامی که حدود "الله"اند و باید رعایت شوند. از عدم مساوات میان دگراندیشان ومسلمانان تا احکام ادرار و مدفوع تا کشتن دگراندیشان: نجاسات: "... نجاسات یازده چیز است: اول بول(ادرار) دوم غائط(مدفوع) سوم منی چهارم مردار پنجم خون ششم و هفتم سگ و خوک هشتم کفر نهم شرآب دهم فقاع (آبجو) یازدهم عرق شتر نجاستخوار..."(مسئله ۸۳).
سدها میلیون انسان در دنیا سگ دارند، خوک تامین کننده غذای میلیارها انسان در جهان است که بدون آن از گرسنگی خواهند مرد، میلیادرها انسان در جهان آبجو و شرآب می نوشند و خمینی(خبرگان، مجتهدان) تمام آنها را در ردیف ادرار و مدفوع می دانند. و از همه بدتر دگراندیشان (کافر) نیز با ادرار و مدفوع و منی و خوک و سگ یکسان شمرده می شوند. کافری که در ردیف ادرار و مدفوع است، کیست و مجازاتش چیست؟:
"... کافر یعنی کسیکه منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء را قبول ندارد، نجس است وهمچنین اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسیکه ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین می دانند منکر شود، چنانچه بداند آنچیز ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید، یا نبوت، نجس می باشد"(مسئله ۱۰۶). " تمام بدن کافر حتا مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است"( مسئله ۱۰۷). " اگر پدر و مادر و جد و جده بچه نابالغ کافر باشد آن بچه نجس است..."(مسئله ۱۰۸). "اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد نجس است"(مسئله ۱۱۰). خوب، تمام اهل سنت (نود درسد مسلمانان) به امامام شیعیان( به غیر از امام علی) دشنام می دهند و با آنان دشمنی دارند. یا پنج امامیان و هفت امامیان اصولا سایر امامان را قبول ندارند. چرا آنها مانند ادرار و منی هستند؟ حدود پنج میلیارد انسان در جهان زندگی می کنند که اصولا نه مسلمان هستند و نه اسلام را قبول دارند، چرا آنها در ردیف بول و غائط هستند؟
نگاه کنید که این "صالحان" یا خبرگان چگونه می خواهند هر کس را که از "آنها" نباشد به قتل برسانند:
"... ارتداد عبارت است از خارج شدن از اسلام و پذیرفتن کفر، شخصی که از اسلام به کفر روی آورده مرتد نامیده می شود و آن بر دو قسم است:
"۱ - مرتد فطری و آن کسی است که یکی از پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه اش مسلمان بوده و بعد از بلوغ اظهار اسلام کرده و آنگاه از اسلام خارج شده است.
۲- مرتد ملی و آن کسی است که پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه وی کافر بوده و بعد از بلوغ اظهار کفر کرده و کافر اصلی شده سپس روی به اسلام آورده و بعداً به کفر بازگشت نموده است، مانند کسیکه اصلاً مسیحی بوده و مسلمان شده و سپس به مسیحیت بازگشت نماید... مرتد فطری اسلامش ظاهراً پذیرفته نیست، و در صورتیکه مرد باشد حکمش اعدام است، و چنانچه زن باشد محکوم به حبس ابد و زدن بهنگام نماز و تنگی در معیشت است. ولی توبه اش قابل قبول است و در صورت توبه از زندان آزاد می شود.
۳- مرتد ملی توبه داده می شود و در صورت امتناع از توبه اعدام می شود. و احوط این است که برای توبه سه روز به وی مهلت دهند، و در صورت امتناع روز چهارم وی را اعدام کنند.
۴- در حکم به ارتداد بلوغ، خِرد، اختیار و قصد معتبر است.
۵- فرزند مسلمان یا مرتد چه ملی و چه فطری قبل از ارتداد پدر، مسلمان محسوب می شود و بنابر این اگر فرزند بالغ باشد و کفر را برگزیند، از وی خواسته می شود که توبه کند و(به اسلام بازگردد) وگرنه اعدام است". (۲)
" دفن مسلمانان در قبرستان کفار و دفن کافر در قبرستان مسلمان جایز نیست ( مسئله۶۲۰)...مسلمان از کافر ارث میبرد ولی کافر اگر چه پدر یا پسر میت باشد از او ارث نمیبرد"(مسئله۲۷۸۳).
نگاه کنید که چگونه یک انسان، یک شهروند که گونه دیگری است، به دلیل داشتن دین و ایمانی به غیر از خبرگان، نه تنها مورد تبعیض قرار می گیرد و از حقوق اجتماعی اش محروم می شود، بل حکم به مرگ او داده می شود. همه جا برتری مرد مسلمان شیعه دوازده امامی بر دیگران است. این خبرگان استادان آموزشهای سراسر تبعیضگرایانه اند. آیا جامعه می تواند با اینگونه آموزه های دینی- اخلاقی در کنار هم در مدارا و روحیه برابری زندگی کند؟ زنان را تحقیر می کنند، تجاوز به کودکان، حتا به کودکان شیرخواره را مشروع می دانند، پیروان سایر ادیان و مذاهب، حتا اهل سنت را انسانهای درجه دوم و سوم تا واجب القتل می شمارند. چنین اندیشه و افکاری یعنی ارتجاع وعقب ماندگی محض. توجه کنید که نگاه آنها به نیم جامعه، به زنان چگونه است: "... آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی که در بیست و پنج سال آغازین این سده خورشیدی، یکی از بلند پایه ترین مراجع تقلید و رئیس حوزه نجف بود، در رساله ی عملیه اش می نویسد: وطی زوجه قبل از آن که نه سال او تمام شود حرام است به نکاح دائم و یا منقطع، لکن سایر استمتاعات(لذت بردن ها) مثل مالیدن بدن به بدن او به شهوت و مثل بوسیدن و او را در بر گرفتن و بین رانهای او داخل نمودن، ضرر ندارد، حتی با دختر شیرخواره..."(۳).
بنگرید که امام خمینی" مرجع مجاهد ، زعیم اکبر، قائد اعظم، موسی زمان، در هم کوبنده ستمگران، بت شکن عصر، منجی نسل، ارواحنا فدا" در همین رابطه چه می گوید: "... اگر کسی دختر نابالغی را برای خودعقد کند، و پیش از آنکه نه سال او تمام شود، با او نزدیکی کند و دخول کند، چنانچه او را افضا(پارگی دستگاه تناسلی زن، پ.د.) نماید هیچوقت نباید با او نزدیکی کند(مسئله۲۴۱۰)... مستحب است در شوهردادن دختری که بالغه است یعنی مکلف شده عجله کنید، حضرت صادق علیه السلام فرمودند یکی از سعادتهای مرد آنستکه دخترش در خانه او حیض نبیند(مسئله ۲۴۵۹)... اگر کسی با زن نامحرمی بگمان اینکه عیال خود او است نزدیکی کند(!؟) چه زن بداند که او شوهرش نیست، یا گمان کند شوهرش میباشد، باید عده نگهدارد(مسئله ۲۵۳۶)... اگر کسی با زنی که می داند عیالش نیست زنا کند، چنانچه زن نداند(!؟) که مرد شوهر او نیست، بنابر احتیاط واجب باید عده نگهدارد"(مسئله ۲۵۳۷).
این چگونه روابط و مناسباتی میان زنان و مردان است که مردان به بستر زنان می روند، با آنها آمیزش می کنند و نمی دانند که آیا با همسران خود همبستری کرده اند یا خیر!؟ یا بر عکس! آیت الله خمینی در باره روابط زن و مرد از جمله چنین می نویسد: "... مردان کارداران و سرپرستان بانوانند به سبب امتیازاتی که میان آنها (مانند شجاعت، سیاست و سخاوت) برقرار کرده و مردان از اموال خود انفاق می کنند، و گذشته از پرداخت مهریه تمام مخارج زن و خانواده به عهده مردان است. بنابراین، زنان نیکخو شوهران خود را فرمانبردارند و نگهدار عفت و پاکدامنی خود هستند. بسبب آنچه خداوند آنها را نگاه داشته و تفضل کرده است... زنانی را که نگران نشوز(سرکشی، پ.د.) و نافرمایشان هستید(درمرحله اول) پند و اندرز دهید، (چنانچه موثر نیفتاد در مرحله دوم) بسترخود را از آنان جدا کنید، و (چنانچه بازهم سودمند واقع نشد، درمرحله سوم) آنها را تنبیه کنید..."(۴).
و از آنجائیکه مسلمان باید " باصول دین یقین داشته باشد و از مجتهد تقلید کند و مجتهد باید مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل و اعلم به احکام و موازین شرع یعنی حدود الهی باشد"، پس خبرگان همواره برای درستی اندیشه های خود یا ارائه چنین تصاویری از زنان به حدود الهی در کتاب مقدس یا به پندارها و گفتارها و کردارهای مقدسان، پیامبر محمد و دوازده امام، استناد می کنند، نمونه:
"... مردان، کاراندیش زنانند، برای آنکه خدا بعضی کسان را بر بعض دیگری برتری داده و برای آنکه از مالهای خویش خرج کرده اند. زنان شایسته، فرمانبرند و حفظ غیبت کن، بحفاظ خدا. زنانی که از نافرمانیشان بیم دارید، پندشان دهید و در خوابگاهها از آنها جدایی کنید، و بزنیدشان، و اگر فرمانبر شدند، بر آنها، بهانه مجوئید که خدا والا و بزرگ است(۵)... آنکسان از زنان شما که کار بد می کنند، چهار گواه از خودتان بر آنها بجوئید، اگر گواهی دادند در خانه ها بازشان دارید تا مرگشان برسد، یا خدا راهی برای آنها پدید آورد"(۶)... ای مردم، زنها از ایمان و ارث و خِرد کم بهره هستند. اما نقصان ایمانشان به جهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن است در روزهای حیض، و جهت نقصان خِردشان آن است که در اسلام گواهی دو زن بجای گواهی یک مرد است، و از جهت نقصان نصیب و بهره هم ارث آنها نصف ارث مردان می باشد. پس از زنهای بد پرهیز کنید و از خوبانشان بر حذر باشید، در گفتار و کردار پسندیده از آنها پیروی نکنید تا در گفتار و کردار ناشایسته طمع نکنند..."(۷).
زنان همواره یکی از"مشکلات"و موضوعات کتابهای خبرگان(مجتهدان) بوده اند. نگاه آنها به زنان تحقیر- و توهین آمیز و به عنوان موجوداتی پست و بی خرد بوده است و هست. نگاه کنید به "حلیته المتقین"، زیور مومنان، نوشته "عالم ربانی مرحوم محمد باقرمجلسی". کتابی مرجع، که در باره همه چیز، از آداب کفش پوشیدن تا بستن عمامه، از آداب سرمه کشیدن تا خضاب، از آداب زفاف و مجامعت تا فضیلت روغن بنفشه، از آداب غسل جمعه تا بیدار شدن و به بیت الخلا رفتن، از آداب بیت الخلاء تا تنقیه، از آداب معاشرت با کافران و مخالفان تا عطسه و آروق و آب دهان انداختن، از آداب سوار شدن بر الاغ تا حقوق غلامان و کنیزان و... درباره همه چیز اظهار نظر می کند که من در زیر دو نمونه از بیانات و اندیشه های او را نقل می کنم:
"... در بیان حق زن و شوهر بر یکدیگر و احکام ایشان از حضرت امام باقر و امام جعفر صادق منقول است که حق تعالی برای زنان غیرت جایز نداشته است و از برای مردان غیرت قرارداده است. از حضرت امام محمد باقر منقول است که زنی آمد به خدمت حضرت رسول (ص) و گفت یا رسول اله چیست حق شوهر بر زن فرمود لازم است که اطاعت شوهر بکند و نافرمانی نکند و از خانه بی رخصت او تصدق نکند و روزه و سنت بی رخصت او ندارد و هر وقت اراده نزدیکی کند مضایقه نکند اگر چه بر پشت پالان شتر باشد و از خانه بی رخصت او بدر نرود و اگر بی رخصت بدر برود ملائکه آسمان و زمین و ملائکه غضب و ملائکه رحمت همه او را لعنت کنند تا بخانه برگردد... حضرت رسول(ص) فرمود که اگر امر می کردم کسی برای غیر خدا سجده کند، هرآینه می گفتم که زنان برای شوهران سجده کنند... از حضرت صادق منقول است که بترسند از خدا در حق دو ضعیف یتیمان و زنان و حضرت رسول (ص) فرمود ... که عیال مرد اسیران اویند ومحبوبترین بندگان خدا کسی است که احسان به اسیران خود بیشتر بکند ... و حضرت امیرالمومنین وصیت فرمود به حضرت امام حسن که زینهار مشورت با زنان مکن رأی ایشان ضعیف وعزم ایشان سست است، ایشان را پیوسته در پرده بدار و بیرون مفرست و تا توانی چنان کن که به غیر از تو مردی را نشناسند... حضرت امام محمد باقر فرمود که رازی به ایشان مگوئید... و حضرت امیرالمومنین فرمود مردی که کارهای او را زنی تدبیر کند ملعون است و حضرت رسول (ص) چون اراده جنگ داشتند با زنان خود مشورت می کردند و آنچه ایشان می گفتند خلاف آن می کردند(۸)... رسول الله به حضرت امیر المونین فرمود... یا علی جماع مکن با زن خود در اول ماه و میان ماه که دیوانگی و خوره و خبط دماغ راه می یابد بانزن و فرزندانش... یا علی در وقت جماع سخن مگو که اگر فرزندی حاصل شود ایمن نیستی که لال باشد... و نظر کردن بفرج زن در آنحالت باعث کوری فرزند میشود... یاعلی ایستاده با زن خود جماع مکن که آن فعل خران است و اگر فرزندی بهم رسد مانند خران بر رختخواب بول میکند... یا علی در شب عید قربان جماع مکن که اگر فرزندی بهم رسد شش انگشت یا چهار انگشت در دست داشته باشد... یا علی در زیر درخت میوه جماع مکن که اگر فرزندی بهم رسد جلاد و کشنده مردم باشد... یا علی بر پشت بام جماع مکن که اگر فرزندی بهم رسد منافق و ریا کننده و صاحب بدعت باشد... یا علی در شب دوشنبه جماع بکن که اگر فرزندی بهم رسد حافظ قرآن و راضی به قسمت خدا باشد... یا علی اگر جماع کنی در شب پنجشنبه و فرزندی بهم رسد حاکمی از حکام شریعت یا عالمی از علماء باشد... و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع کنی و فرزندی بهم رسد از دانایان مشهور باشد... "(۹).
چرا عقب ماندیم؟ برای آنکه فکر نکردیم و هنوز هم فکر نمی کنیم! در باره این"اندیشه ها"که سده ها حاکم بر پندار و گفتار و کردار"علما" و خبرگان ما است، چه باید گفت؟ به کدام دره فقر فرهنگی- علمی سقوط کرده ایم که نه تنها ۸۸ مجتهد(خبرگان)در این سطح از شعورعلمی- فرهنگی- سیاسی در مجلس خبرگان رهبری می نشینند و برای ملت ما رهبر تعیین می کنند، بل تمام اداره امور جامعه به دست کسانی افتاده است که می خواهند هر مشکل ژنتیکی (کوری، لالی و...)، آموزشی- علمی(دانایی و منافقی و...) و... را با نوع "جماع" و زمان و مکان و جهت آن حل کنند. و نمی پرسیم، فرضا تمام آنچه بیان شد درست و عین احکام و حدود الهی، فرض. چگونه است که ما، که احکام شرعی ساختن"دانایان" و دانشمندان را دقیقا و سده ها است می دانیم درعقب ماندگی محض به سر می بریم و نامسلمانانی که دستورات دینی ما را ندارند و غیر شرعی عمل می کنند سفینه به مریخ می فرستند و هر چه کشف و اختراع است از "غرب" بی دین می آید؟ چرا فکر نمی کنیم؟ چند سد سال است که این "دستورالعمل"ها را داشته ایم، چرا راهی به روشنایی گشوده نمی شود و چرا ما همچنان در دایره عقب ماندگی و بازهم عقب ماندگی به دور خود می چرخیم، راستی چرا؟
به آموزه های خبرگان یا صالحان نگاه کنید: مومنانی که ناقص العقل هستند و خود مختاری و استقلال انسان بی معنا است و آنها باید از مجتهدان اطاعت کنند. آموزه هایی که سراسر مبلغ تبعیض و نابرابری میان مسلمان و نامسلمان، میان شیعه و سنی، میان مرد و زن، میان مجتهد و مومن است. آموزه هایی که سراسر تبعیض و تحقیر و توهین به همه، از جمله به "کافران" یا به زنان به عنوان ملک مردان است که با آنها همه کار می توان کرد. زنانی که هرگونه حق آنها ابتد با"اذن"(اجازه) مردان رسمیت می یابد، زنانی که در نه سالی باید به خانه شوهر بروند، کودکانی که همبستری با آنها قانونا و رسما مجاز است، بچه بازی حتا با شیرخوارگان رسمیت قانونی شرعی دارد و...، با این افکار و اندیشه های غرق شده در بول و غائط و "جماع" و کشتن دگراندیشان و... در کدامین راه پیشرفت و ترقی می خواهیم گام برداریم. و اکنون به این فقر فرهنگی- علمی، فقر سیاسی نیز افزوده شده است. و چه خوب گفت مارکس: بدترین فقر، فقر و سیاسی است.
منابع و پانویسها:
۱- آنگونه که روی جلد کتاب آمده است، توضیح المسائل، امام خمینی، موسسه انجام کتاب، ۱۳۵۹ تهران.
۲- - امام خمینی، رساله نوین یا تحریر الوسیله، ترجمه و توضیح از عبدالکریم بی آزار شیرازی، موسسه انجام کتاب، ۱۳۵۹
۳- شیعی گری، احمد کسروی، به کوشش محمد امینی، نشر شرکت کتاب، چاپ نخست، تابستان ۲۰۱۱ م.، برگ ۴۶
۴- همانجا، تحریرالوسیله، فصل نهم، حقوق خانواده، برگ ۱۰۲
۵- قرآن مجید، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۵۴ ، برگ ۵۹، سوره نساء، آیه ۳۴
۶- همانجا، برگ ۴۹، سوره نساء، آیه ۲۵
۶- همانجا، برگ ۴۹، سوره نساء، آیه ۲۵،
۷- نهج البلاغه، خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه امیرالمومنین به قلم فیض السلام، جلد ۱-۶، تهران، چاپخانه آفتاب، برگهای ۱۷۱ و ۱۷۲
۸- حلیته المتقین، از تالیفات عالم ربانی مرحوم ملا محمد باقر مجلسی، در آداب و سنن اسلامی و اخلاق و دستورات شرع نبوی، شرکت چاپ و انتشارت علی اکبر علمی،، فصل ششم، برگهای ۷۶ تا ۷۹
۹- همانجا، فصل چهارم، در بیان آداب زفاف و مجامعت، برگهای ۷۰ تا ۷۵
تماس با نویسنده: Dastmalchip@gmail.com
|