گزارشی از تبلیغات انتخاباتی در تهران
بر بساطی که بساطی نیست!
•
اول تصاویر حضرات علما بود که شهر رابه تصرف خود مفتخر کردند. آنها کاندیدای عهده داری وظیفه خطیر انتخاب و کنترل خلیفه اعظم شده اند. سپاه بیکران عکس و پوستر این حق جویان در یک شب هر چه شاخ و برگ درخت و تیر چراغ برق حاشیه خیابان بود، چون ارتشی پیروزمند در خود غرق کرد، پیش از آنکه مردم گذرگاهها را در مقدم خورشید آب و جارو کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲٣ آذر ۱٣٨۵ -
۱۴ دسامبر ۲۰۰۶
شاخه های درختان شهر جشن ادواری بالماسکه خود را چند روزی است شروع کرده اند. پوستر های رنگارنگ در ابعاد مختلف، تصویر آدمهای قد و نیم قد جورواجوری را با پزهای متفاوت به چشم رهگذران فرو می کنند. لشگر کاندیداهای اشغال کرسی در مجلس خبرگان و شوراهای صد البته اسلامی شهر و روستا، در حالات گوناگون، لبخند به لب یا جدی و متفکر سعی دارند چشم رهگذران را به سوی خود کشیده و یادآوری کنند که روز سرنوشت ساز انتخابات فرا می رسد و مبادا که شرکت در این فریضه اسلامی و ملی، میهنی را فراموش کنند.
اول تصاویر حضرات علما بود که شهر رابه تصرف خود مفتخر کردند. آنها کاندیدای عهده داری وظیفه خطیر انتخاب و کنترل خلیفه اعظم شده اند. سپاه بیکران عکس و پوستر این حق جویان در یک شب هر چه شاخ و برگ درخت و تیر چراغ برق حاشیه خیابان بود، چون ارتشی پیروزمند در خود غرق کرد، پیش از آنکه مردم گذرگاهها را در مقدم خورشید آب و جارو کنند.
نصب دو نوع تصویر در کنار هم پیام معینی در شناساندن سلسله مراتب سپاه فاتح دارد. یک سری پوستر با پنج شش عکس قطار شده زیر هم و صد البته عکس جناب نماینده ولی فقیه و پیشوای فریضه مهم جمعه ها در صدر و دیگری پوستر تنهای همین جناب در هیبتی ملکوتی در میان پوسترهای دیگر بسیار جلب توجه می کند. وقتی هیچکس و بیش از همه خودشان در سربرآوردن این جنابان از صندوقهای رای شکی ندارد آدم متحیر می شود که این همه تبلیغات دیگر برای چیست! شاید فقط برای کامل شدن بساط انتخابات، بساطی که بساطی نیست.
وقتی نوبت سپاه انبوه و بی نظم تشنگان خدمت و حشمت «شورای شهر» رسید، عکس و پوستر همچون هجوم ملخ ها همه جا را در خود غرق کرد، بطوری که سلطه کاغذی و مقوایی علمای خبرگان به یکباره رنگ باخت.
پوسترهای ائتلافات جورواجوری از اصولگرایان و حامیان دولت، همه هم آبادکننده شهر با یک "یا علی" دیگر! لیست کم رمقی (از نظر وسعت تبلیغات) هم از اصلاح طلبان وجود دارد که افراد شناخته شده ای نیستند. و بعد بی شمار تک ستارگان مستقل که می توان حدس زد که بسیاری از این افراد بیشتر به انگیزه های شخصی و به هوای جاه و مقام اجتماعی قدم پیش گذاشته اند تا خدمت به مردم. واضح است که دولتمداران ناظر بر معرکه هم این موضوع را استقبال می کنند چرا که اگر دوستان و اقوام این افراد هم به پای صندوقهای رای بیایند که می آیند به سود ازدیاد عدد کلی مشارکت امت حزب الله است.
در این لشگر بی نظم آویزان به اعتصام ولایت که به برگ خزان هم می توان تشبیه شان کرد چون دیگر سطح معابر را هم پوشانده اند، یکی به نظرم جالب آمد. کاندیدایی است که به جای عکس خود بر خلاف سایرین علامت سوال بزرگی گذاشته و دنبال اسمش هم اصطلاح نواندیش را اضافه کرده است و با این ترفند شاخص شده است.
گروه ائتلافی دیگری هم که تشخیص جناحشان مشکل است شعری از نیما یوشیج را بر پوسترشان درج کرده اند. بر بساطی که بساطی نیست/ درون کومه من که ذره ای در آن نشاطی نیست/ داروک کی می رسد باران؟ ظاهرا از محتوای شعر باید حدس زد که لیست از تحول طلبان یا اصلاح طلبان است، ولی از آنجا که تاریک اندیشان هم مدتی است از ادبیات جناح رقیب استفاده می کنند قضاوت مشکل است.
در این میانه از همه مضحک تر تبلیغات زبونانه رسانه های به اصطلاح ملی صدا و سیماست که بطور مشمئز کننده ای دست به دامن ورزشکاران و بازگران سینما و سریال های تلویزیونی می شوند. «آقا، خانم در انتخابات شرکت می کنید؟ روز سرنوشت ساز انتخابات کی است؟» حتی میان برنامه کودکان، وسط گزارش فوتبال، وسط لودگی های برنامه های تفریحی و و و.
باید منتظر شد و نتیجه این همه ابتکار و مخارج را در روز ۲۴ آذرماه دید. آیا باز هم تعداد قابل توجهی به امید فرجی به پای صندوقهای رای خواهند رفت؟
شبان امید
|