یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ اسفند ۱٣۹۴ -  ٣ مارس ۲۰۱۶


• مزیت های توازن سیاسی در مجلس
مزیت‌های توازن سیاسی در مجلس، عنوان یادداشتی است در صفحه اول روزنامه ایران به قلم رضا نصری پژوهشگر روابط بین‌الملل که نویسنده در آن نوشته است:
«برخی از تنش‌های فرسایشی میان مجلس و دولت- که در ایران یک مسأله مهم در اداره کشور بوده- از ضعف‌های قانونی و ساختاری نشأت می‌گیرد. حال، امروز که از نظر «سیاسی» مجلس متعادل‌تر و متوازن‌تری تشکیل شده است- و مطرح کردن این ضعف‌ها بار سیاسی و جناحی کمتری دارد ـ جا دارد هر یک از وزیران کابینه، طی یک گزارش سرگشاده، با ذکر تجربیات خود از تعامل‌ با مجلس، ایرادات و اشکالاتی را که در انجام وظایفش تأثیر منفی داشته، بیان کند تا مجلس جدید بتواند نسبت به اصلاحات آیین‌نامه‌ای، قانونی و ساختاری لازم اقدام نماید.
به عنوان مثال، در بسیاری از نظام‌های سیاسی، مجلس- به عنوان یک نهاد برآمده از مردم- حق دارد از وزیران و اعضای دولت در مورد عملکرد و شیوه کارشان سوال بپرسد. اما در ایران عده بسیار محدودی از نمایندگان مجلس اختیار دارند تا به بهانه طرح سوال- هر لحظه اراده کردند- بدون هیچ محدودیت زمانی یا ملاحظات دیگر، یک وزیر را از انجام وظایف روزمره‌اش بازدارند، به مجلس بکشانند و عملاً وقت او را به دلخواه خود «مدیریت» کنند. در طول مذاکرات هسته‌ای نیز شاهد بودیم که گاه چند روز یا حتی چند ساعت مانده به آغاز دور جدید گفت‌وگوهای حساس و سرنوشت‌ساز با گروه ۱+۵، عده اندکی از نمایندگان، وزیر امور خارجه را به مجلس می‌کشاندند و ساعت‌ها وقت و آرامش او را می‌گرفتند تا به عنوان مثال، در مورد «علت مصاحبه او به زبان انگلیسی»، «فعالیت اقتصادی سفرا» یا «بهره‌برداری از دریاچه‌هامون» سوال بپرسند.
قطعاً چنین اختیار نامحدود و بی‌ضابطه‌ای اسمش «نظارت نیست»؛ ضمن اینکه چنین مکانیسمی نه با اصول دموکراتیک سازگار است، نه با اصل تفکیک قوا تناسبی دارد و نه به مدیریت صحیح کشور کمک می‌کند. حتی در نظام‌های پارلمانی- با اینکه رابطه بسیار تنگاتنگ‌تری بین قوای مجریه و مقننه برقرار است- هرگز به نهاد مجلس اجازه داده نمی‌شود که وقت اعضای دولت را به بهانه اعمال نظارت به شیوه دلخواه خود، بدون هیچ محدودیتی، مدیریت کند. در اکثر این نظام‌ها، تعداد معدودی از نمایندگان مجلس، یک روز در هفته فرصت دارند تا به مدت ۴۵ دقیقه تا یک ساعت سوالات خود را از مجموع اعضای دولت برای تنویر افکار عمومی یا ارائه توصیه در صحن علنی مجلس مطرح کنند. در اکثر مواقع، نمایندگان سوال‌کننده نیز افرادی هستند که به عنوان وزیر سایه از جانب حزب رسمی اپوزیسیون به عنوان ناظر وزارتخانه مورد نظر تعیین شده‌اند و به همین خاطر نیز سوالات آنها معمولاً کوتاه، تخصصی، دقیق و مرتبط با مسائل روز است. ضمن اینکه نمایندگان موافق دولت نیز در همان ۴۵ دقیقه تا یک ساعت فرصت طرح سوال دارند تا وزیران بتوانند ابهاماتی که احیاناً توسط نمایندگان مخالف به وجود آمده، برای افکار عمومی برطرف سازند. به هر حال، شناسایی و مطرح کردن این قبیل ایرادات ساختاری و قانونی نیز کار آسانی نیست و بیش از هر کس از عهده کسانی برمی‌آید که - مانند وزیران - آن را به صورت «عملی» و «دست‌ اول» تجربه کرده‌اند و می‌تواند با بیان آنها به بهینه‌سازی نظام مدیریتی کشور و رفع مشکلات ساختاری کمک کنند. در نتیجه، امید است فضای جدید سیاسی فرصت خوبی برای حل این قبیل مشکلات «میان‌ نهادی» باشد. به واقع، شاید یکی از فواید برقراری تعادل و توازن سیاسی در نهاد‌های حکومتی همین «فرصت اصلاح به دور از دغدغه‌های سیاسی و جناحی» باشد.»

• اخلاق‌مداری در روزهای پرتنش
اخلاق‌مداری در روزهای پرتنش، عنوان سرمقاله روزنامه شرق است به قلم محمدعلی سبحانی مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه که در آن نوشته است:
«انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم را در دو زمینه می‌توان بررسی کرد؛ قالب نخست، رفتاری است که اصلاح‌طلبان درون خود تا رسیدن به فهرست مشترک و سپس در روزهای تبلیغات و میعادگاه هفتم اسفند در پیش گرفتند که از نظر سطح همکاری‌ها، روش کار گروهی و استفاده از ظرفیت افکار عمومی، روند صعودی نسبت به گذشته داشت. قالب دوم، عملکرد اخلاقی این جریان سیاسی و رهبران آن است که ریشه در مشی بزرگان اصلاحات و آرمان‌های انقلاب و اصلاح‌طلبی دارد. در این دوره وقتی چهره‌های شاخص و توانمند به دلایل بسیاری از همان ابتدا از حق نامزدی گذشتند یا نامزدهایی در مقطع بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان از ادامه مسیر انتخابات بازماندند، کنج عزلت نگزیدند و مسئولیت خود در تبلیغ و ترویج فهرست اصلاح‌طلبان را به خوبی ایفا کردند؛ موضوعی که در برخی ادوار گذشته در میان اصلاح‌طلبان دیده می‌شود و از گذشته تا امروز، یکی از مشکلات اساسی اصولگرایان است و حتی در این دوره، چندفهرستی آنان ناشی از همین نکته بود. اصلاح‌طلبان هم در درون خود، هم در ارتباط با انتخابات و هم در مورد اصولگرایان اخلاقی عمل کردند. آنان از ردصلاحیت رقیب شادمانی نکردند و برعکس، اعلام کردند از انسجام و حضور قدرتمند اصولگرایان استقبال می‌کنند چراکه جامعه به همه تفکرات سیاسی نیاز دارد. با وجود شوکی که در مرحله بررسی صلاحیت‌ها وارد شد، درست مانند مدل انتخاباتی سال ۹۲، صورت‌مسئله برای مردم تبیین شد.
اینکه اعتلای کشور، بهبود شاخص‌های توسعه و رفاه و معیشت مردم و ارتقای قدرت چانه‌زنی دیپلمات‌های ما در سطح بین‌المللی، ثمره یک انتخابات جدی است و همین مسئله باعث شد مشارکت گسترده در انتخابات هفتم اسفند، جایگاه و تصویر ایران را باز هم بهبود ببخشد. اصلاح‌طلبان، اصولگرایان عقلایی و جریان اعتدال به‌واقع به مصالح عمومی و نه منافع باندی فکر کردند. این امر را پیروزی اخلاق می‌نامم. دیدیم که رقبای انتخاباتی اصلاح‌طلبان چگونه رفتار کردند. همه باید به فرموده امام(ره) به شعور مردم اعتماد کنیم و بدانیم مردم ایران با آگاهی و درک بالا، تحولات را نظاره می‌کنند. اصلاح‌طلبان امروز هم برخورد انتقامی را در دستور کار ندارند. جشن پیروزی برگزار نمی‌کنند و همچنان به تعامل با همه ارکان کشور باور دارند. نکته پایانی اما به فرصت‌آفرینی مجلس متنوع دهم برمی‌گردد. نمایندگانی که در دوره دهم پارلمان حضور دارند، متعلق به طیف‌های گوناگون فکری و سیاسی و صاحبان تخصص‌های مختلف هستند. از این فرصت باید برای بردن مجلس پشت‌سر منافع ملی استفاده کرد. اگر یک جناح حاکم کامل مجلس باشد، بیرون‌آوردن مجلس از قالب جناحی دشوار است. با توجه به اینکه مجلس دهم در اختیار یک جناح نیست، می‌توان حرکت کلی آن را بیش از گذشته در جهت بهبود شاخص‌های کشور، منافع ملی و دورشدن از دعواها و درگیری‌ها تنظیم و فضای همکاری را جایگزین تهدید‌هایی از قبیل ریختن سیمان روی یک مسئول هسته‌ای یا نسبت‌دادن «خروس» به محبوب‌ترین چهره دیپلماسی کشور کرد. نمایندگان فراموش نکنند که شکل‌گیری مجلس دهم حاصل رویکردهای اخلاقی اصلاح‌طلبان بوده است. در شرایط فعلی، اولویت حمایت از دولت در ایجاد موازنه مثبت به سود ایران در خاورمیانه در مقابل بدخواهان مردم و به‌اتمام‌رساندن برجام در سطح بین‌المللی وجود دارد. در داخل هم آشتی ملی کماکان خودنمایی می‌کند. رفتارهای تند برخی جریان‌ها در ماه‌های اخیر نشان داد وضعیت سیاست داخلی عادی نیست. ما باید از این فرصت استثنایی و از این مجلس متنوع و متخصص برای ایجاد وحدت در سطح جامعه ایران استفاده کنیم و از مردم درس بگیریم. رأی مردم نشان داد که آنان در کنار اولویت‌های اقتصادی خود، خواهان حل‌وفصل سوءتفاهم‌های سیاسی باقی‌مانده از گذشته، رفع محدودیت‌های سیاسی و استفاده از چهره‌های ملی برای ایجاد روندهای عادی اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی هستند.»

• فصل همدلی و همزبانی
فصل همدلی و همزبانی، عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که متن آن به شرح زیر است:
«بعد از هر انتخاباتی معمولاً اردوکشی‌ها تشدید می‌شود. جناح پیروز با غرور به صحنه می‌آید و به جناح شکست خورده طعنه می‌زند و جناح شکست خورده به کمین‌گاه می‌رود و برای مچ‌گیری و ضربه زدن و تضعیف رقیب با هدف تغییر دادن معادله قدرت در انتخابات بعدی آماده می‌شود.
این روش، در جوامع غیردینی مرسوم است و حکومت‌های لائیک از آن برای کسب قدرت استفاده می‌کنند ولی در جوامع دینی آنهم جامعه‌ای انقلابی با نظام اسلامی همچون ایران این روش با بنیان‌های دینی، اخلاقی و ضوابط قانونی خود نظام که در قانون اساسی وجود دارد در تضاد است. اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ضمن تشریح ویژگی‌های این نظام حکومتی، طرق گوناگونی را برای رسیدن به هدف اصلی نظام مشخص می‌کند وهدف اصلی را تامین «قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و همبستگی ملی» می‌داند.
عنوان «همبستگی ملی» که در کنار «قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی» آمده، پشتوانه اصلی نظام است که بدون تامین آن، تحقق هیچیک از اهداف نظام امکان‌پذیر نخواهد بود. جامعه‌ای که گرفتار اختلاف، تنش و درگیری باشد، تمام توان خود را در همین مسیر بیهوده خرج می‌کند و چیزی که بتواند با آن به حرکت برای رسیدن به اهداف مهمی همچون قسط و عدل و استقلال اقتصادی ادامه دهد نخواهد داشت. حتی استقلال سیاسی نیز اگر وجود داشته باشدبا فروپاشی همبستگی ملی از دست خواهد رفت. تکیه قانون اساسی جمهوری اسلامی بر همبستگی ملی به همین دلیل است.
با توجه به اهمیت همبستگی ملی، می‌توان فلسفه نامگذاری سال جاری به سال «همدلی و همزبانی» هم در بخش دولتی و هم در بخش ملی توسط رهبر معظم انقلاب را روشن کرد. درست است که انتخابات همچون یک عمل جراحی عوارضی برای جامعه دارد، ولی داروی موثر و مفیدی که می‌تواند این عوارض منفی را از بین ببرد، همدلی و همزبانی است.
در یک جامعه دینی و انقلابی مثل ایرا ن، رسیدن به همدلی و هم زبانی بسیار آسان است بشرط آنکه عقلای قوم و فعالان سیاسی اهمیت موضوع را درک کنند و منافع ملی و مصالح عمومی را بر منافع و مصالح خود ترجیح دهند. گذشتن از منافع شخصی هر چند ممکن است در ظاهرو کوتاه مدت به زیان فرد باشد ولی در دراز مدت به نفع همگان خواهد بود.
اکنون که انتخابات هفتم اسفند با مشارکت ۶۲ درصدی مردم بیدار و استوار ایران به پایان رسیده، وقت آنست که دلسوزان کشور و نظام برای نزدیک ساختن قلب‌ها و تقویت همبستگی در میان فعالان سیاسی همت کنند و برای تحقق همدلی و همزبانی، راه‌‌های عملی و روشنی را طراحی نمایند.
اعتراف کنیم که در سال همدلی و همزبانی جامعه ما شاهد نامهربانی‌ها و ناهمزبانی‌های زیادی بود و از این رهگذر خساراتی متوجه اخلاق کشور شده است. در عین حال، از آنجا که می‌توان با درایت و تدبیر، تهدید را به فرصت تبدیل کرد، همه باید برای برقراری یک آشتی ملی تلاش کنند و از فرصت بعد از انتخابات برای رسیدن به این هدف ارزشمند استفاده نمایند. کوبیدن بر طبل مخالفت‌ها و تلاش برای تضعیف همدیگر، هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. دیدیم که آنهمه تبلیغ سوء علیه بعضی از افراد شاخص کشور نه تنها آنها را از چشم مردم نینداخت بلکه گرایش مردم را به آنها افزایش داد. این درس بزرگ را باید همه به ذهن خود بسپرند و در روش‌های برخورد با دیگران تجدیدنظر کنند.
کسانی که در انتخابات هفتم اسفند مورد تایید مردم قرار گرفته‌اند نیز باید به این واقعیت توجه داشته باشند که اقبال دنیا به هیچکس همیشگی نیست. مردم نیز به عملکردها نگاه می‌کنند و اگر برندگان امروز، کارنامه خوبی از خود به جا نگذارند قطعاً بازندگان فردا خواهند بود.
آنچه باید مورد توجه جناح‌های مختلف و تمام فعالان سیاسی، اعم از برندگان و بازندگان انتخابات قرار گیرد اینست که منطقه ما اکنون ملتهب است و برای کشور ما نیز نقشه‌ها کشیده شده و برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفته است. ما در قبال امنیت و آرامش کشور مسئولیت داریم و تنها راه حفاظت از امنیت و آرامش اینست که نظام و کشورمان دارای اقتدار باشد، چیزی که فقط با همبستگی ملّی تامین می‌شود.
تردید نکنیم که دوران بعد از انتخابات، بهترین زمان برای نزدیک ساختن دل‌ها به یکدیگر است. کسانی که در خدمت به کشور صداقت دارند باید گلایه‌ها را کنار بگذارند و برای حل مشکلات مردم و تحکیم همبستگی ملی هرچه از دستشان می‌آید انجام دهند. اکنون فصل همدلی و همزبانی است و همه باید برای تحقق این هدف مقدس تلاش نمایند.»

• موازنه رقیب برهم خورد
موازنه رقیب برهم خورد، عنوان یادداشتی است در صفحه اول روزنامه آفتاب یزد به قلم عبدالله ناصری عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان که متن آن در پی آمده است:
«مردم ایران به مدت ۱۲ سال، سه دوره مجلس متفاوت را تجربه کردند. خروجی‌ها و دستاوردهای این سه مجلس، مردم را مجاب کرد تا با شرکت در انتخابات، پیامی را به تصمیم‌گیران حوزه پارلمانی ابلاغ کنند. به خصوص، مجلس نهم که از لحاظ کیفی در سطح بسیار پایینی قرار داشت. این مجلس دو سال از عمر خود را در مواجهه با دولتی گذراند که بر آن، گفتمان اصلاح‌طلبی حاکم بود و موفق شده بود پیچیده‌ترین مسائل ملی و بین‌المللی را که منجر به حصول برجام شد، حل کند. مخالفت با این دستاورد بسیار مهم دولت، مردم ایران را بیش از پیش ترغیب کرد تا آرایش بهارستان را تغییر دهند. پیام مردم ایران حاکی از آن بود که مردم ایران متقاضی اخذ چه نوع رویکردی برای عرصه‌های تصمیم‌گیری هستند. پیش‌بینی من نسبت به آینده مجلس دهم بر این اساس است که دو فراکسیون اصلی در آن شکل خواهد گرفت که متشکل است از فراکسیون اصلاح‌طلبان و اصولگرایان و تفاوتش هم با سه مجلس گذشته یعنی مجلس هفتم و هشتم و نهم در این است که جریان تند جایگاهی برای عرض‌اندام نخواهد داشت. بدین‌صورت که یک اقلیت بسیار اندکی از آنها تشکیل خواهد شد که دیگر صدایش شنیده نخواهد شد. از همین روی، مجلس بهتر خواهد توانست از رسالت قانونی خود بهره برد و نقشش را بهتر ایفا کند. یعنی این مجلس علاوه بر اینکه بر عملکرد دولت نظارت خواهد داشت با سیاستهای کلان دولت همسو خواهد بود. این سیاستها در راستای منافع ملی هستند و با قوانین نظام هماهنگی دارند. یکی از رسالتهایی که باید به نمایندگان مجلس دهم تکلیف کرد، این است که یک بازنگری جدی در راستای اصلاح قوانین داشته باشند. چه قوانینی که در این سه مجلس اخیر ایجاد شد به وسیله غیرمتخصصانِ حوزه قانون‌گذاری که با بهره‌برداری از رانت عدم حضور جناح رقیب وارد عرصه قانون‌گذاری شدند.
چه قوانینی که از ابتدای تاریخ انقلاب وضع شدند و لازم است پس از روی دادن تحولات در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی، متحمل بازنگری شوند و با شرایط عصر حاضر و خواست‌ها و مطالبات نسل جدید جامعه منطق گردند.
از ترکیب مجلس دهم اینگونه برمی‌آید که یک فضای همسویی و هم‌نگری با دولت دکتر روحانی ایجاد خواهد شد و تغییرات اساسی در بخش‌های مهم کابینه ایشان صورت خواهد گرفت و اگر دکتر روحانی بتواند با این مجلس همسو به وعده‌هایش جامه‌عمل بپوشاند، دولتی هشت ساله خواهد شد.
ذکر این موضوع خالی از لطف نیست که رئیس‌جمهوری پس از اجرایی شدن برجام یا همان توافق هسته‌ای، از اجرایی کردن برجام۲ یا برجام داخلی سخن گفت. برای بررسی تسهیل در اجرایی شدن برجام۲ به واسطه مجلس دهم در یک نگاه واقع‌بینانه باید گفت که اگر برجام۱ به معنای آن بود که ایران به عرصه بین‌المللی پس از قریب به یک دهه تحریم و انزوا ورود کرد و دنیا تعامل خودش را با ایران جدی‌تر گرفت برجام داخلی هم باید خروجی‌اش این باشد که دو جریانی که در بیرون و درون حاکمیت هستند یکدیگر را به رسمیت بشناسند و این امر لازمه‌اش این است که فضای برخورداری مشترک را در عرصه‌های مختلف برای هم فراهم کنند. من فکر می‌کنم به زبان آوردنِ پیاده کردن برجام در عرصه داخلی پیام بسیار خوبی را به همراه داشت، اما نمی‌توان اینگونه گفت که برجام۲ شکل بگیرد ولی ما هنوز شاهد روندی باشیم که یک جناح سیاسی فارغ از ایراد هرگونه دفاعی ازصحنه رقابت به بیرون رانده شود. یکی از دلایلی که این انتخابات اخیر در صحنه‌های بین‌المللی هم مهم برشمرده شد این بود که اصلاح‌طلبان توانستند در یک رقابت نابرابر به پیروزی دست یابند و برخلاف بخشی از جریان مقابل که متمایل به این بود که اصلاح‌طلبان کرکره‌ها را پایین بکشند و دست به تحریم انتخابات بزنند، در انتخابات حضور یافتند و با حضورشان توانستند موازنه پیش‌بینی شده رقیب را برهم زنند و دوباره همان کاری که در سال ۹۲ انجام شد، در گام دوم انجام دهند. بنابراین لازمه اجرایی شدن برجام۲ آن است که اتفاقاتی در همه عرصه‌های کشور صورت بگیرد نه فقط در نهاد قانون‌گذاری.»

• مردم‌سالاری در ایران الگویی برای کشورهای منطقه
مردم‌سالاری در ایران الگویی برای کشورهای منطقه، عنوان یادداشتی است در صفحه اول روزنامه جام‌جم به قلم حسین شیخ‌الاسلام کارشناس مسایل بین‌الملل که در آن نوشته است:
«ملت ایران با حضور پرشور، تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز پای صندوق‌های رای، حماسه‌ای خلق کرد که باید به دلیل آن به مردم تبریک گفت و توجه داشت که بدون تردید این حضور تنها برای چهار سال آینده تعیین‌کننده نیست بلکه کشور را در مقابل زیاده‌خواهی دشمنان بیمه کرد.
ساختار جمهوری اسلامی ایران بر اساس مردم‌سالاری دینی است و این مردم‌سالاری در انتخابات اخیر بخوبی محقق شد.
این در حالی است که ما پیش از انقلاب از رفتار دیکتاتوری و مستبدانه رژیم شاهنشاهی رنج می‌بردیم و پس از پیروزی انقلاب، با تکیه به اسلام و حضور در صحنه، ساختار جدیدی را بنا کرده‌ایم که به الگویی برای بسیاری از کشورها تبدیل شده و برخی کشورهای منطقه نیز آرزو دارند روزی بتوانند با چنین ساختاری، خودشان درباره سرنوشتشان تصمیم بگیرند.
در حال حاضر در برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان، قطر و امارات، مردم از استبداد رنج می‌برند و نمی‌توانند در آینده کشور مشارکت کرده و سرنوشت خودشان را تعیین کنند.
در چنین کشورهایی حتی به موجودیت ملت، اعتراف نمی‌شود چه برسد به این که ملت بخواهند در انتخاب حاکمان نقش داشته باشند. در این کشورها، دارایی‌ها متعلق به پادشاه است و او بر اساس میل خود آن را بین مردم تقسیم می‌کند و ملت به عنوان رعایا و کارگزار او محسوب می‌شوند.
نتیجه چنین دیدگاهی نسبت به ملت و حکومت، همین وضعیتی است که این روزها می‌بینیم و متاسفانه حاکمانی که چنین رویکردی را پیش می‌گیرند نه‌تنها برای ملت خودشان دردسر درست می‌کنند بلکه برای ملت‌های همجوار و منطقه نیز دردسر ساز می‌شوند؛ این مصیبت‌هایی که امروز در بحرین، یمن، سوریه، لبنان، فلسطین و عراق شاهدیم نتیجه ساختار قرون وسطایی در کشوری مانند عربستان است که هیچ پایه و اساسی ندارد.
اما برخلاف چنین کشوری، در جمهوری اسلامی ایران، توافق بین مردم و حکومت، نوعی عقد است که بر اساس شفافیت و صداقت نهاده شده و در این انتخابات نیز به طور واضح، مصداق آن را ملاحظه کردیم.
اطمینان و اعتمادی که چنین ساختاری ایجاد می‌کند و توانایی‌هایی که نظام با تکیه به ملت به دست می‌آورد و نیز مشروعیت جهانی، همگی دستاوردهای حضور مردم و برقراری مردم‌سالاری دینی است.
در نتیجه همین حضور است که ایران با وجود همه فشارها و توطئه‌ها و زیاده خواهی‌های خارجی، استوار ایستاده و پیشرفت کرده است و ملت نیز با حضور در انتخابات در عالی‌ترین تصمیم گیری‌های نظام، ایفای نقش می‌کند و بر قوت و استحکام ساختار نظام در آینده می‌افزاید.
نتیجه انتخابات اخیر در منطقه نیز این است که همه جهان می‌فهمد نظام جمهوری اسلامی ایران به عقل جمعی تکیه می‌کند و دیگر کشورها می‌توانند برای برقراری صلح و رفع بحران‌ها بر ایران تکیه کنند.
حضور گسترده مردم در انتخابات همچنین بار دیگر خطاب به نظام سلطه تاکید کرد که ملت ایران، پشتیبان نظام است و این نظام پایدار، با حمایت مردم، شکست‌ناپذیر است.»

• بهبود روابط آمریکا با ایران و کوبا
بهبود روابط آمریکا با ایران و کوبا، عنوان یادداشتی است در روزنامه آرمان امروز به قلم محمدمهدی مظاهری استاد دانشگاه که متن آن در پی آمده است:
«سال گذشته وقتی نخستین اخبار درباره بهبود روابط با ایالات متحده و کوبا منتشر شد، واکنش اکثر تحلیلگران ابراز تردید و شگفتی بود. با سرعت گرفتن این روند و بازگشایی سفارت آمریکا در کوبا اما کار به جایی رسیده که در حال حاضر، هر روز ده‌ها پرواز بین دو کشور انجام می‌شود و اوباما و همسرش درحال بستن چمدان‌ها برای سفر به این جزیره اسرارآمیز هستند. در این سفر که در فروردین ماه پیش رو انجام خواهد شد، رئیس‌جمهور آمریکا با رائول کاسترو، رئیس‌جمهور کوبا دیدار و گفتگو خواهد کرد. روندی که منجر به این گرمای باورناپذیر در روابط دو کشور دارای چندین دهه سابقه تخاصم سیاسی و حتی نظامی شده است را اکثر تحلیلگران به افول بی‌سابقه تفکر چپ در جهان و تحکیم لیبرال دموکراسی در چهار گوشه دنیا نسبت می‌دهند. موج پرشمار تحلیلگران متاثر از فوکویاما، کشورهایی نظیر کوبا را آخرین سنگرهای نمادین مخالفت با ایدئولوژی نظام بین‌المللی حاکم می‌دانند که البته یک‌به‌یک تسلیم خواهند شد. به تازگی اما یکی از مقامات بلندپایه آمریکایی وقتی درباره علت مبنایی شروع مذاکرات با کوبایی‌ها مورد سوال قرار گرفت پاسخ داد: «به این نتیجه رسیدیم که محدودیت‌های اعمال شده به هدف خود یعنی تغییر نظام سیاسی کوبا نمی‌رسد.» در سپهر خوش‌خیالی لیبرال دموکراسی حاکم که برافراشته شدن پرچم ایالات متحده در خاک کوبا را با انگشت نشان می‌دهد و ذوق می‌کند، این سخن را چگونه باید ارزیابی کرد؟ آیا واقعا آمریکا در حال تجربه یک تغییر رویه آشکار در قبال دشمنان خود است؟ آیا کنار آمدن با رقیب ایدئولوژیک سرسختی مثل کوبا را باید نشانه پیروزی تفکر آمریکایی بر دنیا دانست یا نشانه‌ای از افول هژمونی دموکرات‌ها و به رسمیت شناختن شیوه‌های زیست و تفکر جایگزین در سطح نظام بین‌الملل؟ طی چند ماهی که از توافق ایران و گروه ۱+۵ می‌گذرد، رئیس‌جمهور بارها در مقابل این شبهه‌ خبرنگاران خارجی که شدت یافتن تحریم‌ها و سخت شدن زندگی در ایران بود که رسیدن دو طرف به توافق را ممکن ساخت، پاسخ داده است که کاملاً عکس، آشکار شدن اینکه تحریم‌ها نتیجه دلخواه غرب را در تسلیم اراده ایرانیان نخواهد داشت، منجر به آماده شدن زمینه برای توافق هسته‌ای شده است. بهبود روابط آمریکا با ایران و کوبا را شاید از این منظر بهتر بتوان تحلیل کرد. جهانی شدن و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات در کنار کاهش تسلط آمریکا بر نظام‌های پولی، مالی، ارزی و تجاری جهانی عملا امکان حصر تمام عیار یک کشور را از میان برده است. راه‌های دسترسی به منابع در دنیای امروز آن‌قدر متنوع شده است که بستن تمام این منافذ به صرف توان و هزینه‌ای بسیار بیشتر از آنچه عاید می‌شود نیازمند است. دوران تحریم‌های بین‌المللی کمرشکن واقعا به سر آمده است. اوباما به‌هاوانا خواهد رفت، روابط دو کشور بهبود پیدا خواهد کرد و رسانه‌های بین‌المللی این شرایط را به عنوان آخرین پیروزی دیپلماسی هژمونیک آمریکایی به رخ دنیا خواهند کشید، اما اگر مردم کوبا به راستی شیوه جداگانه خود برای زیستن، روش خاص خود برای اندیشیدن و عمل کردن و مهم‌تر از آن استقلال‌شان را دوست دارند و طی دهه‌های گذشته خود بودن و مستقل زیستن را به درستی تمرین کرده باشند به‌یقین این آنها هستند که برنده گسترش روابط دو کشورند.»

• تهران شهر بی‌دفاع!
تهران شهر بی‌دفاع! عنوان یادداشتی است در صفحه اول روزنامه شهروند به قلم مسعود رفیعی طالقانی که متن آن به شرح زیر است:
«برای تهران دلم می‌سوزد؛ این را در پنجمین روز بعد از انتخابات هفتم اسفند، می‌شود خوب‌تر احساس کرد.اسفندی که از پس آذر و دی و بهمن آمد. ماه‌های
بی هوای ما. یادتان که نرفته در تهران حتی در اولیه‌ترین نیاز زیستی‌مان با مشکلی حاد روبه‌رو بودیم؛هوا نداشتیم برای نفس کشیدن! با این وصف اما مردم به سختی نفس می‌کشیدند؛ درست است که ناگزیر بودند، اما امید هم نمرده بود. تدبیر هم، دو‌سال و نیمی هست که می‌کوشد در وسط معرکه باشد.آنجایی که فضای تنفس کم است، رقابت پایانی ندارد و مدام هیاهوی بسیار است برای هیچ! احتمالا شما هم که خواننده این یادداشت هستید، باید همین حس و حال را داشته باشید؛ می‌شود حدس زد که شما هم دلتان برای تهران می‌سوزد این روزها.
انتخابات تمام شده، شمارش آرا هم همین‌طور. به قاعده اگر باشد، فصل،فصل ساختن است از پیروزی‌ها و عبرت از شکست‌ها. اما گویا به قاعده نیست یا دست‌کم، این‌جا همه چیز به قاعده پیش نمی‌رود. خبرهای این روزها سرسام‌آورند. بدتر از هوایی که برای تنفس نداشتیم و نداریم.
عده‌ای نتیجه انتخابات را برده‌اند و عده‌ای نتیجه را باخته اند؛ اما فقط نتیجه را؛ برد و باخت بر سر نتیجه است اما، آدم‌های عمیق‌تر و آنانکه توی سرشان صلح طلبی و انسانیت و آینده آرام ایران موج می‌زند، می‌دانند که نتیجه یک انتخابات به خودی خود اصالت ندارد، بلکه اصالت با نتیجه‌ای است که ایران در گذار تاریخی‌اش از مرزهای امروز به دست می‌آورد. شوربختانه اما،
چهار- پنج روزی هست که عده‌ای بی‌آن‌که تدبیری سنجیده داشته باشند، افتاده‌اند به جان مردم تهران که «هیهات از این مردمی که رفتند به فلانی‌ها رأی دادند!». یکی اهالی تهران را وابسته می‌خواند، یکی در پیوند با داعش، یکی بیگانه‌پرست می‌داندشان، یکی دشمن دین! عجیب‌تر آن‌که دیروز یک رسانه دلواپس نوشته بود «از مردمان شهری که در صدر آمارهای طلاق و اعتیاد و آسیب‌های اجتماعی است، رأی به فلانی‌ها، بعید نبوده است». چند روزی است که بعضی‌ها طوری درباره مردم تهران حرف می‌زنند که انگار نه انگار این‌جا پایتخت ایران است.همان پایتخت انقلاب اسلامی،همان که مدام گفته می‌شود ام القرای جهان اسلام است، همان پایتختی که هر بیست و دو بهمن مهم‌ترین گزارش‌ها و اخبار حضور مردم در راهپیمایی از آن‌جا مخابره می‌شود و همان پایتختی که هیچ‌کدام از این حضرات منتقد امروزی، حتی حاضر نیستند یک دقیقه پا از آن بیرون بگذارند.
اینجا تهران است، شهری که به جرأت می‌توان گفت ۹۰‌درصد ساکنانش، اصالت از نقاط دیگر ایران دارند؛ یا آذری‌اند، یا کرد، یا لر یا بلوچ یا.... و اتفاقا همه ٣۰ منتخب مردم تهران اصالتی شهرستانی دارند.
پس بگذارید بپرسیم آنهایی که این روزها چشم بر همه چیز بسته‌اند و رأی دهندگان تحول‌خواه تهرانی را وابسته این و آن می‌دانند چه در سر دارند؟اگر در سرشان، به جان هم انداختن مردم ایران نیست که ان‌شاءالله نیست، خطا اگر نکنم، در سرشان نفرت پراکنی است که نتیجه‌اش بی‌تردید دامان همه جای ایران و همه ایرانیان را خواهد گرفت.تا کی قرار است صلح و آرامش و پیشرفت ملی،قربانی قدرت شود؟!»

• منکر غیرقابل انکار
منکر غیرقابل انکار، عنوان سرمقاله روزنامه وقایع اتفاقیه است به قلم محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که در آن نوشته است:
«اینکه برخی از بازندگان انتخابات به خودشان اجازه می‌دهند تا رأی‌دهندگان تهران‌نشین را به غربزدگی و بی‌قیدوبند بودن متهم کنند، منکر غیرقابل انکار است و ریشه در عدم عقلانیت و تدین دارد. مگر می‌شود بتوان به این راحتی و بدون هیچ سند و مدرکی، جمعیتی میلیونی را به همراهی با غرب و همچنین بی‌توجهی به حدود شرعی متهم کرد؟ آقایانی که این روزها همه وقت و انرژی خود را صرف تخریب ساکنان پایتخت می‌کنند، به این سوال جواب بدهند، چرا هنگام انتخابات مجالس هفتم تا نهم که تهرانیها به اکثریت اصولگرایی رأی دادند، چنین موضعی را از خود بروز ندادند و حالا که شکستی سنگین از حریف خورده‌اند، ذهنشان معطوف به غربزدگی و بی‌دینی آنها شده است؟ می‌توان گفت این رویکرد، خلأ اخلاق را به خوبی ثابت می‌کند؛ به هرحال مردم حتماً به دلیل نقص و کاستی‌هایی که دیده‌اند از آنها روی برگردانده یا لااقل به صحنه آمده و به جریانی رأی داده‌اند که می‌خواهد آنها را نمایندگی کند و حقیقت این است که مردم اینبار به جای اصولگراها به چهره‌های جریان اصلا ح‌طلبی رأی داده‌اند؛ به کسانی که با همه محدودیت‌ها خود را به مشارکت در سرنوشت سیاسی خود و مردم ملزم کردند؛ بنابراین اصولگرایان باید این را در نظر باشند که برای جلوگیری از تکرار شکست، لازم است افراطی‌گری و فرافکنی‌ها را کنار بگذارند و بدانند با آسیب‌شناسی، می‌توانند برای درک مطالبات مردم به نتیجه بهتری برسند. همچنین باید تأکید کرد اذهان عمومی انتظاری که از زعما و عقلای اصولگرایان دارند، این است که با توجه کردن به رفتار و اخلاق اسلامی، مهره‌های جریان متبوعشان را از طرح اظهاراتی اینچنینی منع کنند، چراکه این نوع رفتار نه تنها برای آنها منفعتی در پی نخواهد داشت، بلکه موجب می‌شود اخلاق‌مداران روزبه‌روز به اصولگرایی تشکیک بیشتری وارد کنند. پس لازم است اکنون که افراطی‌گری در مجلس دهم کمرنگ می‌شود، کنشگران سیاسی هم از نوع و لحن ادبیات خود مراقبت کنند تا درشرایطی که کشور به واسطه انتخاباتی پرشور آبروداری کرده است، اقدامات غیراخلاقی، فضای مطلوب فعلی را لکه‌دار نکند و مردم مسیر امیدی که در پیش گرفته‌اند را ادامه دهند.»

• رأی تهران حرف ایران است
رأی تهران حرف ایران است، عنوان یادداشتی است در صفحه اول روزنامه قانون به قلم احسان رستگار فعال سیاسی که نویسنده در آن نوشته است:
«مردم از ساعات اولیه جمعه ٨ اسفند، در صف رأی ایستادند. در تهران و در برخی از شعب اخذ رأی مانند حسینیه ارشاد، تراکم جمعیت و طول صف به بیش از ۱۰۰متر می‌رسید. انتخابات تمام و نتایج قطعی اعلام شد. تمامی ٣۰ نفر فهرست کاندیداهای مورد حمایت اصلاح‌طلبان و حامیان د‌‌‌‌ولت(لیست‌ائتلاف امید‌‌‌‌) د‌‌‌‌ر انتخابات مجلس د‌‌‌‌هم از حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پرد‌‌‌‌یس، وارد‌‌‌‌ مجلس شد‌‌‌‌ند‌‌‌‌. یک اتفاق بی‌سابقه رقم خورد‌‌‌‌ه و حتی یک نفر از افراد‌‌‌ خارج از فهرست لیست‌امید‌‌‌‌ هم نتوانسته از تهران وارد‌‌‌‌ مجلس شود‌‌‌‌ و تمامی محافظه‌کاران از ورود‌‌‌‌ به مجلس بازماند‌‌‌‌ند‌‌‌‌. از سوی د‌‌‌‌یگر ۱۵نفر از فهرست کاند‌‌‌‌ید‌‌‌‌اهای مورد‌‌‌‌ حمایت اصلاح طلبان و حامیان د‌‌‌‌ولت(لیست‌امید‌‌‌‌) د‌‌‌‌ر انتخابات مجلس خبرگان که به عنوان فهرست خبرگان مرد‌‌‌‌م و آیت ا...‌هاشمی رفسنجانی محسوب می‌شود‌‌‌‌، وارد‌‌‌‌ مجلس خبرگان شد‌‌‌‌ند‌‌‌‌ و از فهرست مقابل، فقط آیت ا... احمد‌‌‌‌ جنتی توانست به عنوان نفر آخر وارد‌‌‌‌ خبرگان شود‌‌‌‌. آیات مصباح و محمد‌‌‌‌ یزد‌‌‌ نیز د‌‌‌‌ر کمال تعجب نتوانستند‌‌ وارد‌‌‌‌ خبرگان شوند‌‌‌‌.
و اما قبل...
برخی گفتند‌‌‌‌ راد‌‌‌‌یو بی‌بی سی اعلام کرد‌‌‌‌ که مرد‌‌‌‌م به «آیات جنتی، یزد‌‌‌ و مصباح» رای ند‌‌‌‌هند‌‌‌‌. از سوی د‌‌‌‌یگر، رهبری د‌‌‌‌ر د‌‌‌‌ید‌‌‌‌ار با مرد‌‌‌‌م آذربایجان شرقی د‌‌‌‌ر تاریخ ۲٨ بهمن فرمود‌‌‌‌ند‌‌‌‌: «راد‌‌‌‌یوی انگلیسی د‌‌‌‌ارد‌‌‌‌ به مرد‌‌‌‌م تهران د‌‌‌‌ستورالعمل می‌د‌‌‌‌هد‌‌‌‌ به فلانی رای بد‌‌‌‌هید‌‌‌‌، به فلانی رای ند‌‌‌‌هید‌‌‌‌! معنای این چیست؟ انگلیسی‌ها د‌‌‌‌ل‌شان تنگ شد‌‌‌‌ه برای د‌‌‌‌خالت کرد‌‌‌‌ن د‌‌‌‌ر ایران. یک روزی بود‌‌‌‌ که پاد‌‌‌‌شاه کشور وقتی می‌خواست تصمیم مهمی بگیرد‌‌‌‌، سفیر انگلیس را صد‌‌‌‌ا می‌کرد‌‌‌‌ و از او می‌پرسید‌‌‌‌ که این کار را بکنم یا نکنم. انگلیس‌ها یک روزی این‌جور د‌‌‌‌ر امور کشور د‌‌‌‌خالت می‌کرد‌‌‌‌ند‌‌‌‌؛ بعد‌‌‌‌ هم آمریکایی‌ها، یک مد‌‌‌‌تی هم هر د‌‌‌‌و؛ امروز این د‌‌‌‌ست‌ها قطع شد‌‌‌‌ه است؛ امروز جلوی این د‌‌‌‌خالت‌ها گرفته شد‌‌‌‌ه است به برکت انقلاب، به برکت بید‌‌‌‌اری مرد‌‌‌‌م؛ د‌‌‌‌ل‌شان تنگ شد‌‌‌‌ه، حالا از راه راد‌‌‌‌یو به مرد‌‌‌‌م د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌ د‌‌‌‌ستور می‌د‌‌‌‌هند‌‌‌‌ به فلانی رای بد‌‌‌‌هید‌‌‌‌، به فلانی رای ند‌‌‌‌هید‌‌‌‌. اینکه ما عرض می‌کنیم د‌‌‌‌ر انتخابات، مرد‌‌‌‌م با بصیرت، با آگاهی، با د‌‌‌‌انایی وارد‌‌‌‌ بشوند‌‌‌‌، به‌خاطر این است؛ بد‌‌‌‌انند‌‌‌‌ د‌‌‌‌شمن چه می‌خواهد‌‌‌‌؛ وقتی شما د‌‌‌‌انستی د‌‌‌‌شمن چه می‌خواهد‌‌‌‌، عکس او عمل می‌کنی؛ معلوم است.»
بنزین رو آتش د‌‌‌‌شمن
طیفی از اصولگرایان با بهره برد‌‌‌‌اری از همین فراز از بیانات رهبری، موجی به راه اند‌‌‌‌اختند‌‌‌‌ و فهرست آیت‌ا...‌هاشمی را «لیست انگلیسی» و فهرست د‌‌‌‌یگر را «لیست ضد‌‌‌‌انگلیسی» نامید‌‌‌‌ند‌‌‌‌. د‌‌‌‌ر روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری-تحلیلی و نیز شبکه‌های اجتماعی مختلف، موج «من به لیست ضد‌‌‌‌انگلیسی رای می‌د‌‌‌‌هم» و «من به لیست انگلیسی رای نمی‌د‌‌‌‌هم» را به راه اند‌‌‌‌اختند‌‌‌‌. د‌‌‌‌ر همین راستا نیزمحسن رضایی د‌‌‌‌ر شب انتخابات یعنی ششم اسفند‌‌‌‌، د‌‌‌‌ر اخبار ساعت ۲۱::۰۰ شبکه یک سیما حاضر شد‌‌‌‌ و د‌‌‌‌ر بخشی از صحبت‌هایش گفت: «مهم‌ترین کار مجلس د‌‌‌‌هم این است که مرعوب آمریکا و غرب نباشد‌‌‌‌ و این امنیت را حفظ کند‌‌‌‌. ما الان رد‌‌‌‌ پاهایی از بعضی از قد‌‌‌‌رت‌ها د‌‌‌‌ر انتخابات می‌بینیم. امروز اگر انگلیس بتواند‌‌‌‌ انتخابات را مهند‌‌‌‌سی کند فرد‌‌‌‌ا امنیت ملی ما را مهند‌‌‌‌سی خواهند‌‌‌‌ کرد‌‌‌‌. اگر امروز پاسخ منفی د‌‌‌‌ر این انتخابات از مهند‌‌‌‌سی‌شان ببینند‌‌‌‌، قطعا نخواهند‌‌‌‌ توانست امنیت ملی ما را خد‌‌‌‌شه‌د‌‌‌‌ار بکنند‌‌‌‌.»
و اما بعد‌‌‌‌..
نکته اینجاست با مواضعی که بسیاری از جریان‌ها پیش از انتخابات گرفته‌اند‌‌‌‌ و با نتایجی که اکنون حاصل شد‌‌‌‌ه است، حال چه توجیه و توضیحی د‌‌‌‌ر قبال آن مواضع خواهند‌‌‌‌ د‌‌‌‌اشت!؟
نگارند‌‌‌‌ه ذکر نکات ذیل را د‌‌‌‌ر این باره مفید‌‌‌‌ می‌د‌‌‌‌اند‌‌‌‌:
۱ـ مرد‌‌‌‌م به د‌‌‌‌و فهرست انگلیسی رای د‌‌‌‌اد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌! ملت هم د‌‌‌‌ر مورد‌‌‌‌ مجلس خبرگان رهبری و هم د‌‌‌‌ر مورد‌‌‌‌ مجلس شورای اسلامی، به فهرست‌هایی موسوم به لیست انگلیسی رای د‌‌‌‌اد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌! د‌‌‌‌ر واقع مرد‌‌‌‌م ذائقه‌شان انگلیسی شد‌‌‌‌ه است! مرد‌‌‌‌م ما انگلیسی پسند‌‌‌‌ شد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌!با علم به اینکه انگلستان و رسانه‌های متبوعش، د‌‌‌‌شمن جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران هستند‌‌‌‌، به توصیه‌های آن‌ها گوش جان می‌سپارند‌‌‌‌! خیر این‌گونه نیست،نویسند‌‌‌‌ه با این مورد‌‌‌‌ کاملا مخالف است و آن را غیرقابل هضم می‌د‌‌‌‌اند‌‌‌‌.
د‌‌‌‌رایت‌رهبر معظم ‌انقلاب
۲ـ مقصود‌‌‌‌ رهبری این نبود‌‌‌‌ه که فهرستی که د‌‌‌‌شمن از آن حمایت می‌کند‌‌‌‌ انگلیسی است و هیچکس نباید‌‌‌‌ به آن‌ها رای د‌‌‌‌هد‌‌‌‌، بلکه مقصود‌‌‌‌ ایشان این بود‌‌‌‌ه که مرد‌‌‌‌م با هر سلیقه‌ای، سعی کنند‌‌‌‌، رای د‌‌‌‌هند‌‌‌‌. به تعبیری مرد‌‌‌‌م به هر فهرستی که می‌خواهند‌‌‌‌ رای د‌‌‌‌هند‌‌‌‌ سلایق‌شان محترم است‌.
اگر کسی اد‌‌‌‌عایی غیر از این کند‌‌‌‌، یعنی ایشان د‌‌‌‌ر د‌‌‌‌فاع از یک فهرست که اعضای آن مورد‌‌‌‌ تایید‌‌‌‌ شورای نگهبان هستند‌‌‌‌، وارد‌‌‌‌ گود‌‌‌‌ شد‌‌‌‌ند‌‌‌‌ و د‌‌‌‌ر نقد‌‌‌‌ و رد‌‌‌‌ فهرستی د‌‌‌‌یگر که اعضای آن نیز مورد‌‌‌‌ تایید‌‌‌‌ شورای نگهبان بود‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌، سخنرانی کرد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌ که به طور حتم با د‌‌‌‌رایتی که از ایشان سراغ د‌‌‌‌اریم این سخن از ریشه بی معناست.چطور ممکن است که رهبر انقلاب، وارد‌‌‌‌ حمایت حزبی و جناحی شوند‌‌‌‌؟ اگر به نظر ایشان افراد‌‌‌‌ی، قابل اعتماد‌‌‌‌ نباشند‌‌‌‌ و شرایط لازم را جهت ورود‌‌‌‌ به انتخابات احراز نکرد‌‌‌‌ه باشند‌‌‌‌، طبیعی است که ایشان از اختیارات خود‌‌‌‌ استفاد‌‌‌‌ه کرد‌‌‌‌ه و تذکرات لازم را به شورای نگهبان می‌د‌‌‌‌هند‌‌‌‌ و شورا نیز آن تذکرات را لحاظ و اعمال می‌کند‌‌‌‌. پس ایشان فهرستی که بی‌بی سی اد‌‌‌‌عای حمایت از آن کرد‌‌‌‌ را انگلیسی نمی‌د‌‌‌‌انند‌‌‌‌.
بازی د‌‌‌‌ر زمین‌معاند‌‌‌‌ان
٣ـ انگلیسی‌ها خیلی هوشمند‌‌‌‌انه یک زمین بازی پیچید‌‌‌‌ه طراحی کرد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌. آن‌ها پیش از انتخابات، د‌‌‌‌قیق و عمیق، ذائقه سنجی کرد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌. به هر ترتیب، با نظرسنجی‌ها و ابزارهای مختلف، توانسته‌اند‌‌‌‌ به آمار و ارقامی متناسب با واقعیات جامعه و فضای تهران د‌‌‌‌ست یابند‌‌‌‌. آن‌ها اولا توانسته‌اند‌‌‌‌ جوی که ایجاد‌‌‌‌ خواهد‌‌‌‌ شد‌‌‌‌ را پیش بینی کنند‌‌‌‌. مبتنی بر تحلیل‌ها و اعلان مواضعی که از جانب اصلاح طلبان و رسانه‌های آنان منتشر می‌شد‌‌‌‌ه، به این نتیجه رسید‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌ که افراد‌‌‌ همچون آیت ا...‌هاشمی و رئیس د‌‌‌‌ولت اصلاحات، با حمایت‌شان از فهرستی مشخص برای مجلس و خبرگان، موجی فراگیر به ویژه د‌‌‌‌ر تهران را به راه می‌اند‌‌‌‌ازند‌‌‌‌. د‌‌‌‌ر نتیجه این موج موثر، د‌‌‌‌رصد‌‌‌‌ مشارکت نسبت به مجلس نهم رشد‌‌‌ چشمگیر می‌یابد‌‌‌‌. پیرو این رشد‌‌‌ چشمگیر و از آنجا که سلیقه مرد‌‌‌‌م توسط آن رسانه‌ها تخمین زد‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌ه، حد‌‌‌‌س می‌زنند‌‌‌‌ که سلایق و نظرات مرد‌‌‌‌م نسبت به این سه نفر خود‌‌‌‌ به خود‌‌‌‌ د‌‌‌‌ور خواهد‌‌‌‌ بود‌‌‌‌. به ویژه چون د‌‌‌‌و تن از این سه نفر، یعنی یزد‌‌‌‌ی،رئیس فعلی مجلس خبرگان و به طریق اولی د‌‌‌‌بیر شورای نگهبان آقای جنتی د‌‌‌‌ر رد‌‌‌‌ صلاحیت بسیاری از اصلاح طلبان موثر واقع شد‌‌‌‌ند‌‌‌‌، د‌‌‌‌ر صورت د‌‌‌‌رصد‌‌‌‌ بالای مشارکت، آن‌ها با اقبال آرای اکثریت مرد‌‌‌‌م مواجه نخواهند‌‌‌‌ شد‌‌‌‌.
شیطنت انگلیسی
به تعبیر د‌‌‌‌یگر، انگلیسی‌ها روغن ریخته را نذر امام‌زاد‌‌‌‌ه کرد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌. آن‌ها می‌د‌‌‌‌انستند‌‌‌‌ که مرد‌‌‌‌م به د‌‌‌‌لیل د‌‌‌‌لخوری از رد‌‌‌‌ صلاحیت
اصلاح طلبان، به آن د‌‌‌‌و نفر فوق الذکر و نیز آقای مصباح یزد‌‌‌ به واسطه برخی از ابعاد‌‌‌‌ اند‌‌‌‌یشه‌ای و مواضعش رای نخواهند‌‌‌‌ د‌‌‌‌اد‌‌‌‌. د‌‌‌‌ر نتیجه وارد‌‌‌‌ مید‌‌‌‌ان می‌شوند‌‌‌‌ و می‌گویند‌‌‌‌ که مرد‌‌‌‌م تهران به این سه نفر برای مجلس خبرگان رای ند‌‌‌‌هند‌‌‌‌؛ چون می‌د‌‌‌‌انند‌‌‌‌ که به خود‌‌‌ خود‌‌‌‌ هم مرد‌‌‌‌م قاعد‌‌‌‌تا رای بالایی به این سه نفر نخواهند‌‌‌‌ د‌‌‌‌اد‌‌‌‌. سلایق و نظرات تهرانی‌ها با د‌‌‌‌یگر شهر‌ها بسیار متفاوت است؛ این را هم خواص و عوام د‌‌‌‌ر د‌‌‌‌اخل می‌د‌‌‌‌انند‌‌‌‌ و نیز رسانه‌ها و تحلیلگران غربی. د‌‌‌‌ر نتیجه انگلیس خواسته وانمود‌‌‌‌ کند‌‌‌‌ که مرد‌‌‌‌م د‌‌‌‌ر تبعیت از توصیه بی‌بی سی، به این سه نفر پشت کرد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌، ‌د‌‌‌‌ر حالی که اصلا این گونه نبود‌‌‌‌ه است. مضاف بر اینکه ناگفته پید‌‌‌‌ا و کاملا قابل پیش بینی است که وقتی بی‌بی سی چنین موضعی اتخاذ می‌کند‌‌‌‌، د‌‌‌‌ر د‌‌‌‌اخل هم بخشی از طیف غیور و حزب اللهی، خون‌شان به جوش می‌آید‌‌‌‌ و عکس آن موضع گیری می‌کنند‌‌‌‌. به این ترتیب به نظر می‌رسد‌‌‌‌ حاکمیت و طرفد‌‌‌‌اران ارزش‌های انقلاب و حزب اللهی‌ها، همه ‌‌نهایت انرژی و توان خود‌‌‌‌ را به کار بسته‌اند‌‌‌‌ تا آنچه بی‌بی سی و د‌‌‌‌شمن می‌خواهد‌‌‌‌ رخ ند‌‌‌‌هد‌‌‌‌، اما باز هم شکست می‌خورند‌‌‌‌. این گونه انگلیس بازی‌ای را طراحی کرد‌‌‌‌ که اگرچه د‌‌‌‌ر آن موثر نبود‌‌‌‌، ولی برد‌‌‌‌ را به اسم خود‌‌‌‌ تمام کرد‌‌‌‌. حتی شاید‌‌‌‌ با به راه افتاد‌‌‌‌ن موجی که فهرست اصلاح طلبان را «لیست انگلیسی» می‌نامید‌‌‌‌، اکثریت مرد‌‌‌‌م تهران ترغیب شد‌‌‌‌ند‌‌‌‌ تا حتما ولو برای اعلام مخالفت‌شان به یک نگاه خاص د‌‌‌‌ر د‌‌‌‌اخل، به‌‌ همان فهرست‌ها رای د‌‌‌‌هند‌‌‌‌. به این ترتیب انگلیس خود‌‌‌‌ را فاتح مید‌‌‌‌انی رقم زد‌‌‌‌ که د‌‌‌‌ر واقع پیروز آن نبود‌‌‌‌ و عملا روغن ریخته را نذر امام‌زاد‌‌‌‌ه کرد‌‌‌ه‌ و به زور خود‌‌‌‌ را طرفد‌‌‌‌ار طیف برند‌‌‌‌ه معرفی کرد‌‌‌‌. این نظر نویسند‌‌‌ه د‌‌‌رباره بازی پیچید‌‌‌‌ه انگلیسی‌هاست که بسیاری را سرد‌‌‌‌رگم و مجبور به واکنش‌هایی کرد‌‌‌‌ که د‌‌‌‌ر اصل برای د‌‌‌‌شمن مطلوب و مترتب بود‌‌‌‌.
تلاش‌برای شکاف
امروز بعضی از اصولگرایان صاد‌‌‌‌قانه اذعان کرد‌‌‌‌ه‌اند که د‌‌‌‌ست‌کم د‌‌‌‌ر تهران انتخابات را باخته‌اند و جناح‌های خود‌‌‌‌ را به متانت د‌‌‌‌عوت می‌کنند‌‌‌‌ و می‌گویند‌‌‌‌ که نباید‌‌‌‌ آرای مرد‌‌‌‌م را به «خوب و بد‌‌‌‌» تقسیم کنیم. با این حال د‌‌‌‌ر برخی از رسانه‌هایی با گرایش‌های راد‌‌‌‌یکال، می‌خوانیم که می‌گویند‌‌‌‌ مرد‌‌‌‌م تهران چون از لحاظ فرهنگی بسیار از ارزش‌های اسلامی و انقلاب د‌‌‌‌ور افتاد‌‌‌‌ه اند‌‌‌‌، طبیعی است به لیست امید‌‌‌‌ رای د‌‌‌‌هند‌‌‌‌! آن یکی می‌گوید‌‌‌‌ که مرد‌‌‌‌م تهران با رای ند‌‌‌‌اد‌‌‌‌ن به مثلث «جیم» و رای د‌‌‌‌اد‌‌‌‌ن به لیست انگلیسی‌هاشمی، ثابت کرد‌‌‌‌ند‌‌‌‌ که ضد‌‌‌‌انقلابند‌‌‌‌!این جنس موضع گیری‌ها، بد‌‌‌‌ون شک از جنس همان انتقاد‌‌‌‌اتی است که اصولگرایان به طیفی از اصلاح‌طلبان بعد‌‌‌‌ از حواد‌‌‌‌ث ٨٨ می‌کرد‌‌‌‌ند‌‌‌‌؛ همان نقد‌‌‌‌ که اصلاح‌طلبان وقتی می‌بازند‌‌‌‌، با بهانه‌های مختلف می‌زنند‌‌‌‌ زیر میز! چه بعد‌‌‌‌ از باخت، نظام متهم شود‌‌‌‌ به تخلف و چه مرد‌‌‌‌م متهم شوند‌‌‌‌ به ضد‌‌‌‌انقلاب و غرب‌زد‌‌‌‌گی، موضعی ظالمانه و غیرمد‌‌‌‌برانه است. برخی قصد‌‌‌‌ د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌ مرد‌‌‌‌م تهران را به خاطر رایی‌که د‌‌‌‌اد‌‌‌‌ند‌‌‌‌ سرزنش کنند‌‌‌‌ و آنها را ضد‌‌‌‌ انقلاب بخوانند‌‌‌‌! که به طور حتم این روند‌‌‌‌ نیز بازی د‌‌‌‌ر زمین د‌‌‌‌شمن و از ترفند‌‌‌‌‌‌های شکاف قومی است.»

• تقسیم‌بندی‌های جدید
تقسیم‌بندی‌های جدید، عنوان یادداشتی است در روزنامه اعتماد به قلم سیدعلی میرفتاح که متن آن به شرح زیر است:
«دیروز دو، سه نقل قول از آقای دکتر حدادعادل در فضای مجازی دست به دست شدند که به نظرم خیلی قابل تامل آمدند. اینجاهاست که فرق آدم کتابخوان باسواد دنیادیده فلسفه‌دان با بقیه معلوم می‌شود. جمله‌ام را اصلاح کنم: اینجاست که فرق آدم مودب پارسای فروتن با ازخودمتشکر بی‌ادب بی‌تقوا معلوم می‌شود. یک چیزهایی ربطی به گرایش سیاسی ندارند. آدم بی‌انصاف در هر طیفی بی‌انصاف است و آدم خوش‌اخلاق در هر جناحی خوش‌اخلاق است. خدا را شکر ما نسبت به چند سال پیش درک واقعی‌تری از دنیا پیدا کرده‌ایم و دیگر مثل سابق همه را به یک چوب نمی‌رانیم. قبلا معیارهای سیاسی چنان قدرتمند شده بودند که موقع قضاوت اول می‌پرسیدیم «این‌طرفی‌است یا آن‌طرفی». برشمردن فضیلت‌های رقیب هم برای‌مان سخت بود. یکی یک بار به من گفت «این آقای حضرتی خیلی مرد خوبی است و خیلی هم انقلابی است اما حیف که اصلاح‌طلب است.» یعنی فکر می‌کرد رقیب سیاسی‌اش قاعدتا نباید واجد خصال نیکو باشد. از این طرف هم حرف‌های مشابه زیاد زده می‌شد. من خودم شنیدم که می‌گفتند «حیف احمد توکلی نیست که رفته آن طرف؟» معنی این حرف‌ها این است که ما در هر جایی ایستاده باشیم فرض‌مان این است که همه فضیلت‌ها و خوبی‌ها و بزرگواری‌ها همین طرف است. اما به تدریج فهمیدیم که این پیش‌فرض‌ها بی‌مبنا هستند و چیزی جز تعصبات سیاسی و عقیدتی پشت‌شان نیست. سختگیری و تعصب خامی است/ تا جنینی کار خون‌آشامی است. اینکه ما دوران پیش از اسلام را جاهلیت می‌نامیم معنایش همین است که پیش از اسلام عرب‌ها گرفتار تعصبات قومی و قبیله‌ای بودند و کسی جز خود را آدم حساب نمی‌کردند. جهالت به معنی نادانی هم هست اما معنی اصلی‌اش همین عصبیت‌های قومی و سیاسی و جناحی است. و البته کیست که نداند تعصب از نادانی برمی‌خیزد؟ برادران یوسف هم چون خود را «عُصبه» می‌نامیدند تحمل فضیلت‌های یوسف را نداشتند. یوسف هم زیباتر بود و هم داناتر و هم پاکدامن‌تر اما جهالت مانع از آن بود که برادران غیورش زیربار بروند. تعصب، این طرفی و آن طرفی ندارد و از هر طرف و از ناحیه هرکس ابراز شود بد و قبیح است. بی‌ادبی و بدزبانی و عجب و خودبنیادی هم بدند چه از اصولگرا، چه از اصلاح‌طلب و چه از امید و چه از هرکه. کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم. رقابت دموکراتیک معنی‌اش همین است که یکی می‌برد و یکی می‌بازد. تحمل باختن سخت است؛ خویشتنداری در بردن از آن هم سخت‌تر. به کرات دیده‌ایم که چطور بعضی وقت‌ها برنده‌ها از شدت ذوق‌زدگی کار را بر خود و بر دیگری خراب می‌کنند؛ این راهم دیده‌ایم که چطور بازنده‌ها از شدت ناراحتی و افسردگی خودشان را به سفه شهره بازار می‌کنند. عقل و شرع حکم می‌کنند که در هر دو حالت حفظ ظاهر کنیم و آبروی خود را نبریم. اتفاقا در همین بردن‌ها و باختن‌هاست که جوهر مردان آشکار می‌شود و معلوم می‌شود که دانایی، ادب، متانت و تقوا به چه کار می‌آیند. ما در مورد آقای ناطق نوری قضاوت‌های غلط بسیار کردیم. وقتی گرم رقابت دوم خرداد بودیم چیزهایی را به آن بزرگوار نسبت دادیم که دور از انصاف بود. یادم هست ایشان به اشتباه فیلم بازمانده را «درمانده» نامیدند. انگار که گافی گرفته باشیم چنان درمانده را در بوق کردیم که مجال هر نوع توضیح و پوزشی را از او گرفتیم. یک چیزهایی هم به او نسبت دادیم که هیچ ربطی به آن بزرگوار نداشت. تفکیک پیاده‌روها به مردانه و زنانه یادتان هست؟ غیر از ما دوستان خود آقای ناطق هم با دفاع غلط آب به آسیاب رقیبش ریختند. اما صبح دوم خرداد همین که ناطق نوری با لبخند و متانت به رقیبش تبریک گفت و برایش آرزوی سعادت کرد، فهمیدیم که خیلی از حرف‌های‌مان از سر بی‌انصافی بوده است. از آن روز تا به امروز از آقای ناطق جز ادب، انصاف، صبر و خوش‌‌خلقی ندیده‌ایم. تقریبا سر آقای ناطق بود که فهمیدیم خط‌کشی‌های جناحی خیلی هم موجه نیستند، کمکی هم به حالمان نمی‌کنند. به خصوص در دوره آقای احمدی‌نژاد معلوم شد که ما تا به حال خط کشی چپ و راست‌مان اشتباه بوده. تقسیم‌بندی‌های سیاسی خیلی نمی‌توانند معلوم کنند در ایران چه خبر است. بلکه اصل تقسیم‌بندی معطوف به اخلاق است؛ ما باانصاف داریم و بی‌انصاف، راستگو داریم و دروغگو، با ادب داریم و بی‌ادب، دلسوز داریم و بی‌رحم، شفیق داریم و بی‌شفقت... اتفاقا سر برجام معلوم شد که دعوا بین اصولگراها و غیراصولگراها نیست. بیشتر اصولگراهای باسابقه پشت ظریف درآمدند و در برابر هم‌گروهی‌های خود از دیپلماسی دولت تدبیر دفاع کردند... این انتخابات اخیر هم معلوم کرد که یک جای تقسیم‌بندی‌های‌مان اشتباه است و جواب نمی‌دهد. در ایران تقابل بین دو گروه سیاسی نیست. اتفاقا همدلی اطلاح‌طلبان با لاریجانی و مطهری اصولگرا به مراتب بیشتر است تا با بعضی تندروهای همگروهشان. یکی مثل آقای حداد بازی را باخته اما متنی توییت می‌کند که حاکی از متانت و ادب و انصاف است، یکی هم تهرانی‌ها را متهم به ضدانقلاب بودن و انگلیسی بودن می‌کند. اینها را نمی‌شود به یک چوب راند. شما متن حداد عادل را مقایسه کنید با تیترها، سرمقاله‌ها و اظهارنظرهای بعضی رفقایش. آدم حیرت می‌کند وقتی می‌بیند هم‌تیمی آقای حداد تلخی شکست را نمی‌تواند تحمل کند و می‌نویسد «اینجا بهشت اپوزیسیون است.» یعنی‌هاشمی و روحانی و عارف و علی مطهری و حضرتی و... اپوزیسیونند؟ دم آقای حداد گرم که متواضعانه، منصفانه و موقرانه با لبخند نوشت «از ذوق و خوشحالی همشهریان طرفدار جریان رقیب خرسندم».» 

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست