در باره بیانیه عدم شرکت سازمان فداییان خلق – اکثریت - در انتخابات
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت )-هواداران داخل کشور گروه خرداد
•
شروط شما برای شرکت در انتخابات خود محصول یک مبارزه طولانی است نه پیش شرط وارد شدن به مبارزه سیاسی و انتخاباتی، آری شما میخواهید ولی فقیه و افراطیون نظام با صدور دستور از سوی این یا آن سازمان یا حزب و یا شخصیت سیاسی از همه منافع و اقتدار خود دست کشند و با گشادهرویی از مخالفانشان استقبال کنند؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۷ اسفند ۱٣۹۴ -
۱۷ مارس ۲۰۱۶
ما همواره مواضع سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت را پی میگیریم و در باره انتخابات هفتم اسفندماه نیز چنین بوده است .آنچه در بیانیههای منتشر شده سازمان در این باره دریافت میشد حاکی از آن بود که سازمان در مورد شرکت در انتخابات از وحدت نظر برخوردار نیست. چون آنان از طرفی مردم را برای نامزد شدن نمایندگی مجلس و شرکت در انتخابات هفتم اسفند ماه دعوت میکردند و از طرف دیگر در مورد شرکت خود در انتخابات مهر سکوت بر لب داشتند، تا اینکه سرانجام این مهر سکوت چند روز مانده به هفتم اسفندماه با اعلام عدم شرکت سازمان در انتخابات شکسته شد. اینکه این سیاست تا چه اندازه به ارتقاء جایگاه سازمان میانجامد از نگاه طراحان سیاستهای سازمان لابد به آینده باید موکول میشد، زیرا دلایل و ارزیابی و قضاوت امروز مردم نمیتواند با چنان اعتباری همراه شود که آنان را متقاعد کند، که اگر در انتخابات شرکت میکردند امروز نظر موافق اکثریت مردم را با خود داشتند و جایگاه سازمان در نزد طرفداران و حتی مردم از مرتبت بالاتر از حال برخوردار بود. برخلاف نظر سازمان، ما به عنوان مجموعهای علاقمند به اعتلای موقعیت آن در جامعه، نگاه متفاوت با رویکرد آنان نسبت به تحولات جاری در کشور از جمله شرکت در انتخاباتها داریم.
ما بر پایه یک راهبرد مشخص، بارها اعلام کرده بودیم چنانچه فرایند تحولات سیاسی حاکم بر کشور با همه تغییرات و اعوجاجاتش استمرار همان فرآیندی باشد که از سال ۱٣۷۶ تا کنون شاهد آنیم، نشان داده است که شرکت در انتخابات و صندوق رای مهمترین بستر مشارکت مردم را، در اداره امور کشور در سطوحی فراهم میسازد و این ظرفیت را دارد که قدم به قدم مردم را به اهدافشان نزدیکتر کند. اساسا پاسداری از ساز و کارهای انتخاباتی که میراث بیش از یکصدسال مبارزه مردم این سرزمین است، حتی در شکل، فارغ از محتوای آن امری است لازم که نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود بلکه برعکس از این میراث گرانقدر میبایست با تدبیر و دوراندیشی برای حضور بیشتر مردم و زندگی بهتر آنان یاری جست، از همین رو است که اغلب فعالان سیاسی و مردم کشور با استفاده از این میراث گرانقدر برای پیش برد اهداف خود استفاده میکنند. اما آنان که از رای دادن امتناع میورزند و تلاش خود را به ارائه دیدگاهها و برنامهشان محدود میسازند، خود را از همه ظرفیت فرایند انتخابات از آغاز تا پایان آن و پایش اعمال نمایندگان محروم میکنند، دیدگاهها و برنامهیشان بدون حضور حاملهای اجرایی آن نظرات که با فاصله زیاد از صندوقهای رای، فرمان توقف دریافت کرده و جایشان در صندوقهای رای و مجلس خالی است، انعکاسی در زندگی روزمره مردم پیدا نمیکند. برعکس، آنان که در ادامه فرایند انتخاب به صندوق رای مراجعه میکنند و علاوه بر طرح نظرات و مطالبات، نزدیکترین نامزدها به خود را برمیگزینند، و از ورود نمایندگانی که قرابتی با منافع مردم ندارند، جلوگیری میکنند. در واقع نقش خود را در تصمیمگیری و تصمیمسازی در ارکان اصلی کشور ایفاء مینمایند.
این نحوه انتخاب یا اینگونه انتخاب کردن در غیاب شرایط مطلوب، سبب میشود تا متناسب با ظرفیت نیروهای بالنده جامعه و مقاومت نیروهای واپسگرا، مجلسی شکل گیرد که وظیفهاش تدوین مناسبات میان شهروندان با هم اعم از حقیقی و حقوقی و میان آنان با ارکان نظام و حکومت بعلاوه مناسباتشان با شهروندان سایر کشورها و حکومتهای آنان است، که بر زندگی روزمره مردم اثرگذار خواهد بود. از نظر ما حضور نمایندگان جبهه پایداری مانند رسایی و کوچکزاده و ... با افرادی مانند تاجگردون و تابش اصلاحطلب و حتی مطهری اصولگرا با همه نقدهایی که بر آنها وارد است، تفاوت دارند. اینکه از حضور عناصر افراطی چون یزدی، مصباح و جنتی در مجلس خبرگان جلوگیری شود، واجد اهمیت است، بدون اینکه اعمال دیگرانی که برای مانع شدن از ورود آن سه نفر بدترینها تایید میشوند فراموش گردد. برای ما ریاست جمهوری خاتمی و روحانی با احمدینژاد تفاوت دارد و این تفاوتها موجب میشود در انتخاباتها شرکت کنیم و آنان را که بخشی از مطالبات مردم را پی میگیرند مورد حمایت قرار دهیم. اما آنان که مردم را از شرکت در انتخابات منع میکنند خود نتیجه این سیاست را خوب میدانند، که این سیاست یعنی اجازه داده شود تا بدترین ها در دو مجلس راه یابند، که سیاست کاملا نادرستی است.
ما اکنون با احترام به رای و نظر ۲۰ تا ۲۵ درصد از واجدین شرایط شرکت در انتخابات که در بالاترین سطح مشارکتها نیز خود را از شرکت در آن برکنار میدارند، و حساسیتی هم نسبت به انتخاباتها و نتایج آنها ندارند، بعلاوه ۱۰ درصدی که به دهها نحله و گروه سیاسی متفاوت و متناقض با هم تعلق دارند و به سیاست عدم شرکت در انتخابات پیوستند و فعالانه کوشیدند تا مردم را از شرکت در انتخابات بازدارند، و از جمله افرادی که با جمع و تفریق کردن دلخواه شرکت کنندگان و مخالفان شرکت در انتخابات به توجیه رفتار و گفتار قبل از انتخابات خود بر آمدند، و یا بخاطر آزردگی از سازمان پای دیگران رابه میان میکشند، نمیپردازیم. مخاطب ما در این نوشته بیانیه شنبه سوم اسفندماه شورای مرکزی فداییان خلق ایران (اکثریت) پیرامون انتخابات ۷ اسفندماه است که در سایت اخبار روز آمده است. ما با ملاحظه این بیانیه، برغم اینکه دو روز قبل از انتشار آن، مواضع گروه خرداد در همان سایت و در همان ستون چاپ شده بود، مصمم بودیم با توجه به فضای سیاسی در کشور، از سازمان بخواهیم سیاست عدم شرکت در انتخابات مورد تجدید نظر قرار گیرد، که بدلیل فرصت ناکافی و تردید درباره تغییر مواضع اتخاذ شده، بویژه اینکه تدوین کنندگان بیانیه از دلایل شرکت ما در انتخابات باخبر بودند، منصرف شدیم و پرداختن به آن به بعد از برگزاری انتخابات موکول گردید. اگر چه در فضای مخالفت با شرکت در انتخابات در میان احزاب،گروهها و سازمانها و شخصیتهای ایرانی خارج از کشور، بودند احزاب، سازمانها و شخصیتهایی که با مسئولیت پذیری تمام قد، برغم فضایی که مخالفان ساخته و پرداخته بودند، با اکثریت مردم همراه شدند و در این اقدام ملی که در ٣۷ سال گذشته بیمانند بوده و سرآغاز تحولی اساسی در اتحاد و همبستگی ملی و مسئولیت پذیری مردم نسبت به هم ارزیابی میشود، از شرکت در انتخابات دفاع و به وظایف خود بدرستی عمل کردند، اما متاسفانه جای سازمان فداییان خلق (اکثریت) در میان آنان و در میان ٨۵ درصد طرفداران آنها و ۶۲ درصد شرکتکنندگان در انتخابات خالی بود.
بیانیه سازمان میگوید: "سازمان ما با اصل ولایت فقیه و سیستم سیاسی مبتنی بر آن مخالف است و موضع ما نسبت به انتخابات مجلس خبرگان، عدم شرکت است." و چند سطر پایینتر اعلام میدارد: "انتخابات در جمهوری اسلامی نه برای تضمین حقوق شهروندی که برای تنظیم مناسبات قدرت در درون ... آن است. حکومت انتخابات را به صورت مهندسی شده برگزار میکند. و ... مهمترین ابزار مهندسی انتخابات نظارت استصوابی است ... ما در مقابل انتخابات غیرآزاد و مهندسی شده بر انتخابات آزاد تاکید داریم. شرط برگزاری انتخابات آزاد، حذف نظارت استصوابی و ... است." پرسش این است که آبا مخالفت با اصل ولایت فقیه و سیستم سیاسی مبتنی بر آن میتواند دلیل بر عدم شرکت در انتخابات مجلس خبرگان شود؟ آیا نظارت استصوابی به عنوان ابزار مهندسی انتخابات میتواند عاملی برای عدم شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی باشد؟ آیا این اعتقاد، این آیه آسمانی غیرقابل عدول را در اذهان متبادر نمیسازد که تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی در کشور استقرار دارد سازمان هرگز در انتخاباتها شرکت نخواهد کرد؟ در این صورت باید گفت که راهبرد سازمان فداییان خلق ایران درباره شرکت در انتخاباتها در نظام جمهوری اسلامی مانند همه اجزاب، سازمانها، و شخصیتها، خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی و همواره شرکت نکردن در انتخاباتهایی است که برگزاری آن با جمهوری اسلامی است. چون بر این باور است که با وجود این دو اصل امکان حضور افراد متفاوت با ذوب شدگان در ولایت، در ارکان نظام جمهوری اسلامی از جمله در مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و همچنین انتخابات شوراهای شهر و روستا میسر نیست که خلاف آن را در سطرهای پیشین یادآور شدیم. آیا تدوین کنندگان بیانیه از خود پرسیده اند که چگونه و چه کسانی این احکام را میبایست اجرایی کنند.
دوستان ارجمند، رفقای عزیز! آن شروط شما برای شرکت در انتخابات خود محصول یک مبارزه طولانی است نه پیش شرط وارد شدن به مبارزه سیاسی و انتخاباتی، آری شما میخواهید ولی فقیه و افراطیون نظام با صدور دستور از سوی این یا آن سازمان یا حزب و یا شخصیت سیاسی از همه منافع و اقتدار خود دست کشند و با گشادهرویی از مخالفانشان استقبال کنند؟ در کدام نقطه جهان و کدام نظام مستبد داوطلبانه چنین شروطی را پذیرفته که شما به دنبال دومی آن هستید. اگر کوبیدن مهر باطل بر این دو اصل که آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی را با خود دارد هدف مبارزه است، باید به مردم گفته شود راه دستیابی به این اهداف کدام است. اگر انتخابات و صندوق رای مهمترین و اصلیترین آنها نیست اعلام شود چگونه باید مهر باطل را بر آنها نواخت، الزامات رسیدن به این هدفها کدامند؟ و مجریان آنها کیانند؟ الزامات مورد نظر شما را نمیدانیم ولی مجریان آن را می شناسیم، همین مردمیاند که ۶۲ درصد آنها راه صندوق رای را برگزیدهاند و شما در کنار آنان قرار نگرفتهاید. میگویید: "ما در مقابل انتخابات غیرآزاد و مهندسی شده بر انتخابات آزاد تاکید داریم، با آزادی بیان و ... اعتقاد داریم" رفقای عزیز مگر آن ۶۲ درصد شرکتکنندگان در انتخابات و آن ٨۵ درصد هواداران مخالف برگزاری انتخابات آزاد هستند؟ مگر آنان در برابر نظارت استصوابی قرار ندارند؟ مگر لیست ٣۰ نفره مجلس شورای اسلامی اصلاحطلبان برغم حاکم بودن نظارت استصوابی برنده انتخابات نشده است؟ متاسفانه در اینجا هدفها با روشهای رسیدن به اهداف یکی گرفته میشود. برای مبارزه با انتخابات غیرآزاد یکی از اصلیترین راهها همین شرکت در انتخابات است. با شرکت گسترده در انتخابات میتوان اعمال نظر ولی فقیه را کم و بیاثر کرد. با حضور در پای صندوقهای رای تیغ نظارت استصوابی را میتوان کند و خنثی نمود، همانطوریکه در انتخابات در تهران اتفاق افتاد. با شرکت گسترده و میلیونی مردم تقلب در انتخابات معنا و اثر خود را از دست میدهد. دوستان عزیز، رفقای ارجمند، برای یک بار هم که شده دستکم تصمیماتی را که در فاصله زمانی سالهای ۱٣۷۶ تاکنون گرفته شده بازبینی و ارزیابی کنید، این ارزیابی برای باز تعریف سیاست های راهبردی سازمان یک ضرورت است، که فقط با مدیریت شورای مرکزی سازمان و همکاری اعضا دل سوز آن امکانپذیر میباشد.
با درودهای فراوان و تبریک سال ۱٣۹۵
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت )-هواداران داخل کشور
گروه خرداد
|