فریدون ناظری
توضیحی مختصر پیرامون "کنفرانس رمیلان"
با نیم نگاهی به مقاله آقای بهرام خراسانی
•
من در این نوشته میخواهم بگویم مقاله نویسنده صرفا بر پایه باورهای ایدئولوژیک نوشته شده و او هیچ اطلاعی حداقل از وضعیت کردستان سوریه، تحولات آن در ۵ سال اخیر ندارد و نیز، همانطور که خود اعتراف کرده، "چیزی از پشت پرده سیاست منطقه و دادوستدهای آن" نیز نمیداند. به همین جهت داوریش در مورد کنفرانس رمیلان بدون ارزش است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱ فروردين ۱٣۹۵ -
۲۰ مارس ۲۰۱۶
مقدمه:
در روزهای ۱۶ و ۱۷ مارس دویست زن و مرد نماینده در شهر رمیلان، واقع در کانتون جزیره، در کردستان سوریه (روژآوا)، در کنفرانسی شرکت کردند. نمایندگان بر اساس تجارب دهها سال مبارزه و نبردِ مردم کرد برای رهایی از ستم و استثمار سرمایه داران و رژیمهای استبدادی خدمتگزارشان در ایران، ترکیه، عراق و سوریه، و بر اساس دهها سال کار تئوریک، سیاسی، نظامی و تجارب ۵ سال اداره شورایی کردستان به تبادل نظر پرداختند و مدلی به نام "فدرالیسم دموکراتیک" برای اداره کردستان و مناطق آزاد شده از کنترل نیروهای مرتجع اسلامی را انتخاب نمودند. این مدل بر اساس سیستم خودمدیریتی موجود در کانتون های جزیره، کوبانی و عفرین پی ریزی شده است.
تمام دول امپریالیستی و سرمایه داری درگیر در جنگ تحمیل شده به مردم سوریه بنا به منافع طبقه حاکمی که خدمتگزارش هستند و نیروهای ریز و درشت ارتجاعی اپوزیسیون با این مدل مخالفت کردند. حتی امپریالیسم روسیه، که خود را با حکومت خود مدیریتی در کردستان موافق نشان میدهد، اعلام کرد که کنفرانس رمیلان جای مناسبی برای تصمیمگیری در مورد شیوه اداره منطقه مورد اشاره نمایندگان نبوده و به این شکل با آن مخالفت نمود.
دیروز در سایت اخبار روز خواندم که در کنار دول مذکور آقای بهرام خراسانی نیز نه تنها این مدل اداره منطقه را رد کرده، بلکه نمایندگان را نیز غیرواقعی و "خود خوانده" نامیده است. او مقاله اش را طوری شروع کرده که گویا کنفرانس به دنبال خروج بخشی از نیروهای روسیه از سوریه شروع شده و میگوید نمیداند که آیا بین بیانیه کنفرانس و فراخواندن نیروهای روسی ارتباطی هست یانه.
من در این نوشته، که طی فقط چند ساعت نوشته شد، میخواهم بگویم مقاله نویسنده صرفا بر پایه باورهای ایدئولوژیک نوشته شده و او هیچ اطلاعی حداقل از وضعیت کردستان سوریه، تحولات آن در ۵ سال اخیر ندارد و نیز، همانطور که خود اعتراف کرده، "چیزی از پشت پرده سیاست منطقه و دادوستدهای آن" نیز نمیداند. به همین جهت داوریش در مورد کنفرانس رمیلان بدون ارزش است. او اگر کمی با خود صادق بود در این مورد قلم نمیزد، عرض خود نمیبرد و زحمت خوانندگان را هم نمیداد.
داستان چیست؟
۱- نیروهای فعال در کانتون ها، نیروهای نظامی و فعالین احزاب مدتهاست است که قصد برگزاری چنین کنفرانسی را داشتند. آنچه سبب گردید که آنرا در تاریخ معین کنونی برگزار کنند وجود کنفرانس ژنو می باشد و ربطی به خروج بخشی از نیروهای روسیه از سوریه ندارد. به جز دولت روسیه بقیه دول با حضور نمایندگان سیاسی کردستان در مذاکرات به اصطلاح صلح سوریه در ژنو مخالفت کردند.
نیروهای سیاسی حامی کانتون ها، نمایندگان خود کانتون های جزیره، کوبانی و عفرین، نمایندگان اقلیت هایی که خارج از کانتون ها هستند و نمایندگان آن بخش از کردستان که به تازگی آزاد شده اند در کنفرانس رمیلان شرکت داشتند. آنها ٣۱ نفر را مامور کردند تا طی حداکثر ۶ ماه یک قرارداد اجتماعی و شیوه های سیاسی و قانونی جامع برای سیستم دموکراتیک فدرالی را آماده کنند.
در بند اول بیانیه نوشته شده که سوریه متعلق به تمام شهروندان ساکن آنست و در بند ۵ " بر پیوند عمیق سیستم ایجاد شده با جامعه سوریه تاکید" شده و کردستان دموکراتیک و شورایی را بخشی از آن اعلام کرده اند. در بندهای دیگر این بیانیه ده ماده ای بر آزادی کامل زنان برای شرکت در همه عرصه ها، تامین تمام حقوق مندرج در بیانیه حقوق بشر برای شهروندان تاکید گردیده
در بند هشتم آمده:
" هدف سیستم فدرالیسم دموکراتیک روژآوا – شمال سوریه ایجاد اتحادی دموکراتیک در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میان تمام جوامعی است که در خاورمیانه زندگی می کنند، اتحادی که به واسطه آن از مرزهای دولت – ملت عبور کرده و زیستی را در سایه صلح، امنیت و برادری را بنا نهند."
گذشته از اینکه این بند به چه اندازه دارای تناقض و یا قابل اجرا باشد یا نه، اما ما ساکنان خاورمیانه استبداد و اسلام زده باید از امکان دستیابی به چنین سیستمی خوشحال باشیم.
۲- در سال ۲۰۱۲ دولت بعث سوریه بیشرین بخش کردستان را رها کرد و نیروهای نظامیش را بیرون کشید تا هم زیر ضرب مبارزات مردم نباشد و هم در اطراف دمشق و مناطقی که به نظر آن دولت کلیدی بود به دفاع و جنگ بپردازند. در آن زمان حدود چهار میلیون کرد در کنار اقلیت های عرب، آشوری، ترکمن و غیره در سه منطقه جدا افتاده از هم به نام جزیره، کوبانی و عفرین زندگی میکردند. آنها می بایست امنیت منطقه را تامین کرده و در سایه آن به تامین معاش، آموزش و بهداشت و غیره بپردازند. "حزب اتحاد دموکراتیک (سوریه)" که با الهام از نظرات التقاطی عبدالله اوجالان در ۲۰۰٣ تشکیل شده و در خیزش ۲۰۰۴ مردم قامیشلی نقش ایفا کرده و قربانی و زندانی داده بود راه حلهایی را پیش پای این میلیون ها انسان نهاد. راه حل این بود: جامعه توسط شهروندان کرد و غیر کردی که حقوق برابر دارند و در کمون ها، شوراها و کانتون ها سازمان می یابند اداره شود. قرار شد امنیت جامعه هم توسط یک نیروی نظامی تامین گردد که بعدا "یگان های مدافع خلق" (ی پ گ) نام گرفت. در کنار این نیروی مردمی، که مردان کرد، اقلیت ها و نیروهای داوطلب جهانی را در بر میگیرد، "یگان های مدافع زنان" (ی پ ژ) را نیز سازمان داده شد که نقشی برجسته و الهامبخش در حفظ امنیت کردستان، به شکست کشاندن داعش و آزاد کردن مناطق داشته است.
اصول حاکم بر اداره جامعه در یک "قرارداد اجتماعی" و "قانون کانتون جزیره در مورد زنان" و قوانین مشابه مصوب شده و میتوان آنرا چنین خلاصه کرد: کردستان سوریه (روژآوا) بر اساس دموکراسی از پائین، با حفظ محیط زیست و تحقق برابری جنسیتی زنان و مردان اداره خواهد شد.
کردستان برای دهه ها تحت استثمار طبقاتی و استبداد حکومتی حزب بعث و بویژه سیاست ضد انسانی "تعریب" غارت و تکه تکه شده، دهقانی مانده و بورژواها و دولتمردان جنایتکار فرهنگ قبیله ای را در آن تقویت کرده بودند. این منطقه بسیار حاصلخیز که از آب دهها رود و از جمله دجله و فرات بهره مند است و ذخیره نفت رمیلانش با ذخایر نفت کرکوک برابری میکند، به شدت فقیر نگداشته شده بود. هیچ کارخانه ای در آنجا حق تاسیس نداشت و کارگرانش فقط با سفر به مناطق دیگر امکان آشنایی با صنعت بزرگ را یافتند. اما این مردم از دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی ببعد وسیعا در احزاب گوناگون متشکل شده و در مقیاسی وسیع در صفوف حزب کارگران کردستان (پ ک ک) جنگیدند و ۵ هزار جانباخته دارند. حزب اتحاد دموکراتیک و ی پ گ حاصل چنین تاریخی بودند.
به طور خلاصه این حزب و این نیروی نظامی همگام و در بطن سیستم خودمدیریتیِ تمام شهروندان، را در ۵ سال گذشته در اداره و محافظت از مردم شرکت فعال داشته اند. شهروندان به اتکا به سیستم خودمدیریتی اقتصاد را با اتکا به تعاونی ها و کار داوطلبانه راه انداختند، مراکز آموزشی را دوباره دایر کردند و مراکز بهداشتی را نیز به کار انداختند، قوه قضایی مردمی بنا نهادند و برای اداره همه جانبه جامعه ۲۲ وزارتخانه تحت امر کانتون ها را سازمان دادند. تمام شوراها، ادارات و وزارتخانه توسط ریاست مشترک یک مرد و یک زن اداره میشوند. شهروندان ساکن کردستان با سازمان دادن نیروی اسایش امنیت داخلی را تامین و با سازمان دادن تشکل زنان مسلح با خشونت علیه زنان در خانه و جامعه مبارزه کردند. تمام افلیت ضمن داشتن حقوق برابر برای شرکت در اداره سازمانیافته جامعه تشکل های ویژه خود را نیز دارند. مردم کردستان علیرغم داشتن مواد کشاورزی و نفت وافر و اضافی، به دلیل محاصره اقتصادی، فقیرند. اما بازدید گنندگان غربی نوشته اند که این مردم، به دلیل داشتن حاکمیت بر سرنوشت خود و علیرغم جنگ و ویرانی، شادترین مردم دنیا هستند.
نیروی ی پ گ و ی پ ژ که داعش را در کوبانی و سایر مناطق کردستان درهم کوبیدند و با مقاومت تاریخی خود در کوبانی دول غربی را ناچار کردند تاکتیک های خود در برابر داعش را تغییر دهند از پشتوانه مردمی فوق برخوردار بودند. این نیروی نظامی خوب سازمانیافته، به لحاظ سیاسی منسجم و شجاع پس از آزاد کردن کوبانی اکثر مناطق تحت کنترل داعش را پس گرفتند و علیرغم تهدید های دولت ترکیه به لشکر کشی و توپباران های مداوم ارتش آن در حمایت از داعش و جبهه النصره این نیروهای اسلامی را درهم کوبیدند. در نتیجه عملیات های ۶۰ هزار نیروی نظامی متشکل در "نیروهای سوریه دموکراتیک"، که اکثریت تامشان از رزمندگان ی پ گ و ی پ ژ تشکیل شده، تا ۱۶ فوریه ۲۰۱۶ حدود ۹۱۰ کیلومتر از ۶۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ترکیه ازاد شده بود. این نیروها می روند باتصرف منطقه کامل جرابلس کانتون عفرین را به دو کانتون دیگر متصل کرده و به دهها سال تکه – پاره شدن کردستان توسط حکومت بعث پایان دهند.
این اقدامات مترقی و جنگ های شجاعانه زنان و مردان علیه اسلام سیاسی سبب شد تا نیروهای چپ و مترقی جهان اعم از رهبران کارگری، فعالین حقوق زنان و پژوهشگران و اساتید و غیره ارتباط مستمری با فعالین نظامی و سیاسی و مدنی کانتونها را برقرار کنند و تجارب و دانش خود را با تجارب و دانش آنها مبادله نمایند. نمایندگان حاضر در کنفرانس رمیلان نماینده چنین مردمی و بهره گرفته از چنان تاریخ و روابطی هستند که سالها در عرصه سخت ترین مبارزات نظری، عملی و نظامی شرکت داشته اند. آنها استراتژی آمریکا، روسیه و سایر دول مرتجع منطقه ای و اسلامیون مسلح مورد حمایت آنها را شناخته و با تاکتیک های آنان اشنا هستند.
٣- یکی از نیروهایی که از همان ابتدا با حکومت خودمدیریتی مخالفت کرد و کردستان را با کندن کانال آب محاصره نمود حزب دموکرات کردستان عراق (پارتی) بود. این حزب، که در کنار دولت ترکیه قرار دارد، البته در زیر فشار مقاومت قهرمانانه ی پ گ . ی پ ژ در کوبانی و فشار افکار عمومی در سطح جهان و داخل هر ۴ چهار بخش کردستان سیاست های خصمانه اش علیه کانتون ها ، لااقل در سطح ظاهر، را کمی تقلیل داد. ولی دشمنی آن با اداره خودمدیریتی، شوراها و کانتون ها و ازادی زنان و کلا دموکراسی مردمی طبقاتی است. بنابراین فقط با قدرت میتوان از میزان دشمنی آن با کانتون ها کاست.
با توجه به اطلاعات مختصر فوق این سئوال اقای خراسانی محلی از اعراب ندارد که نوشت: " آیا آنها (نمایندگان کنفرانس رمیلان - ناظری) میخواهند همان نقشی را که خاندان بارزانی در چند دهه گذشته در عراق بازی کرده اند بازی کنند؟"
۴- شهروندان ساکن کردستان در شرایط نماندن دولت و دیکتاتوری در منطقه تا حالا توانسته اند با سیستم کانتونی و به شیوه ای همه خلقی کردستان را اداره و اسایش قابل توجهی را در آنجا چنان تامین کنند که آرزوی تمام مردم سوریه میباشد. آنها در حال حاضر میخواهند این سیستم را به دولت سوریه و سایر بازیگران مصیبت افرین در منطقه تحمیل کنند. آیا آنها به انجام این کار موفق خواهند شد؟
۵- تضاد و تناقضات در کانتون ها لانه کرده و خطرهای زیادی در کمین آن ها نشسته است. هر کس به اوضاع کردستان در بطن سوریه و در خاورمیانه نظری بیافکند این احساس به او دست میدهد که شانس پیروزی حاکمیت خودمدیریتی کم است. هر کس دول امپریالیستی و سرمایه داری وحشی موجود را ببیند که "ی پ گ" ناچار است علیه داعش با آنها همکاری کند، میداند که با حذف داعش، یعنی نیرویی که خود زمینه ی حضورش را فراهم کردند، آنها در نخستین گام به از بین بردن کانتون ها اقدام خواهند کرد. گذشته از خطرات بیرونی خطرات درونی عمده ای نیز کانتون ها را تهدید میکند که من فقط به یکی از آنها اشاره میکنم. این کانتون ها بر اساس نظراتی پوپولیتسی و "همه با هم" شکل گرفته است. در شرایط غیرمتعارف و خطرناک کنونی این نظرات راه گشا بوده است. اما در شرایطی متعارف داستان به گونه ای دیگر خواهد بود. اگر جامعه متعارف شود و طبقات هرکدام در مسیر عادی زندگی قرار گیرند صاحبان کوچک و بزرگ سرمایه که اکنون از خدمات مجانی و امنیت به قیمت خون کارگران و زحمتکشان بهره میبرند، با به کار انداختن سرمایه های دهه ها معطل مانده شان به جان کارگران شهر و روستا و دهقانان خواهند افتاد. آنها برای کسب سودهای کلان به زنان و مردان کارگر و زحمتکش بی حقوق و ساکتی احتیاج خواهند داشت که بدون مبارزه و مقاومت و به ارزانترین شکل برایشان کار کنند. بنابراین آنها همچون نمایندگان سیاسی بورژوازی داخلی، منطقه ای و بین المللی نه تنها با کانتون ها دشمنی خواهند کرد، بلکه از هارترین دیکتاتوری برای دفاع از منافعشان حمایت خواهند نمود.
۶- به دلیل سیستم در گل بحران فرو رفته سرمایه و اشفتگی سیاسی گریبانگیر امپریالیست ها و شکست های فاحش نیروهای آمریکا و ناتو و اسلامیون و نیز وجود مبارزات کارگری و ازادیخواهانه در خاورمیانه، این منطقه در مقابل تحولاتی عمیق قرار گرفته است. آینده نشان خواهد داد که ایا نیروهای کارگری و سوسیالیست در منطقه و بویژه در ایران و ترکیه قادر خواهند بود مهر خود را بر مبارزات جاری زده و فضای سیاسی کردستان سوریه و تجارب شورایی آنرا نیز متحول نمایند یا نه. در هر حال در دل شرایط موجود اقدام دویست نماینده واقعی و مجرب شهروندان ساکن کردستان در رمیلان جسورانه، برخوردار از بینش تیز و دانش سیاسی گسترده بوده و کاملا قابل دفاع و پشتبانی است.
۷- اقای بهرام خراسانی و یا هرکس دیگری بر اساس باورها و ایدئولوژیش طبعا حق دارد با سیستم خودمدیریتی در کردستان و تلاش شهروندان کرد و عرب و غیره برای همگانی کردن آن مخالف باشد، اما باید مخالفتش را بر اساس واقعیات استوار کند. در غیر اینصورت مخالفان همچون دن کیشوت به جنگ آسیاب های بادی خواهند رفت.
موخره: آنچه در اینجا با شتاب بسیار بر کیبورد جاری شد قطره ای است از یک اقیانوس و نکات بسیار قابل بحث باقی مانده که بایستی به آنها پرداخت.
|