یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سعید سهرابی
دموکراسی از طراز کمون
نگاهی به نوشته رفیق روبن در باره رای عمومی


• از جمله مشخصات وضعیت کنونی امور درک رایجی است که در باره آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خویش تبلیغ میشود. در اصطلاح رایج از دخالتگری، اکتفا به صندوق رای یک باورسیاسی است که در بهترین حالت توسط طبقه حاکم پاسداری میشود. طبق این اصول، اراده رای دهنده همراه ورقه رای از او سلب میشود تا صندوق بعدی. رای اگر در راستای تامین اراده رای دهنده نباشد چه فایده دارد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٨ فروردين ۱٣۹۵ -  ۶ آوريل ۲۰۱۶


رفیق روبن مطلبی در رابطه با حق رای عمومی ودولت کارگری نوشته است که از جهات زیادی قابل بررسی است. نخست آنکه سبک انتقاد روبن آسان طلب است و پشتش را به موجی میدهد که علیرغم تنومندی مدتهاست دورانش سپری شده است و نمی تواند پاسخگوی بحران چپ از یکسو و حملات بی وقفه از سوی دیگر علیه کمونیستها باشد.حتی نمی تواند به تعمیق دموکراسی واساسا دموکراسی کارگری فرا روید. این معادله ساده که «چپ دموکراسی را قبول ندارد، به رای عمومی بی توجه است و....از همه مهمتر خواهان حکومتی مستبد است» هنوزمستقیما بیان هیچ آلترناتیوی نیست. زمانی مسئله حاوی بدیلی است که سخن از الترناتیو اثباتی بمیان آید. تنها در این حالت است که جوهر واقعی این انتقادات خود را نشان میدهد. ما نیازمند نقد هستیم ما باید بی رحمانه آنچه بنام چپ و کمونیسم علیه حاکمیت توده های کارگر و زحمتکش جامعه بر سرنوشت خویش و آزادیهای بی قید وشرط سیاسی انجام شده است نقد کنیم. اما نباید فراموش کرد که همزمان سوسیالیسم آن جنبشی است که وضعیت کنونی امور را ملغی میکند. از جمله مشخصات وضعیت کنونی امور درک رایجی است که در باره آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خویش تبلیغ میشود. در اصطلاح رایج از دخالتگری، اکتفا به صندوق رای یک باورسیاسی است که در بهترین حالت توسط طبقه حاکم پاسداری میشود. این مسئله از اصول سرمایه داری برای دموکراسی پس از انقلابات بورژوایی بوده است .مبارزات توده های کارگر و زحمتکش برای دخالت در سرنوشت خویش این پاسخ را بالاخره از طبقه حاکم دریافت نموده است. طبق این اصول، اراده رای دهنده همراه ورقه رای از او سلب میشود تا صندوق بعدی. رای اگر در راستای تامین اراده رای دهنده نباشد چه فایده دارد؟ از این گذشته مصداق های تاریخی این دیدگاه و تازه ترین هایش مجالس موسسان در بهار عربی و رای عمومی در یونان و... کشتی هایی به گل نشسته هستند. از اینرو کمونیستها از آغاز منقد تجزیه رای و اراده بوده اند و کمون پاریس نقطه پایانی بر این دموکراسی صوری بود. رفیق روبن میگوید شما دارید برای رای عمومی شرط میگذارید! آری باید شرط گذاشت. بگذار بازهم شرط های دیگری بگذاریم و برایش مبارزه کنیم و آن شرط ها اینست که رای باید قابل پس گرفتن هم باشد و اگر بحث انتخابات است منتخبین باید هرلحطه قابل عزل باشند و... آیا رفیق روبن چنین شرط هایی را بر رای عمومی نمی پذیرد؟! اینجا دیگر فریاد رفیق در سایتها می پیچد که « باورنکردنی است ولی واقعیت دارد که بخشی از رفقای ما در "نشست سازمان ها، احزاب و نهادهای چپ و کمونیست" ضمن آن که خود را مارکسیست می دانند بر آن هستند که در سوسیالیسم حق رای عمومی بدون هیچ قید و شرط، برای تعیین و تغییر نظام سیاسی وجود ندارد.» رفیق ما را قبلا هم متهم کرده بود که مجلس موسسان را بعنوان عالی ترین تجلی رای عمومی رد میکنیم. ما توضیح دادیم که بدیل ما حکومتی از طراز کمون است و در آنجا رای و اراده با هم حضور میابند. آیا حکومتی از طراز کمون ناقض مضمون رای عمومی و حق تاسیس و تعیین حکومت از سوی اکثریت کارگران و زحمتکشان است؟! و در آنجا هر روز مصداق رای عمومی ومجلس موسسانی نهادینه شده وجود ندارد؟ کمون پاریس نقطه عطفی در این دوران است و سالهاست دوران جدیدی آغاز شده است. اما درک مبتنی بر تجزیه امور بر سبیل عادت جاری مجلس موسسانی میخواهد که مجوز صلاحیت حکومت را صادر کند و پی کارش برود تا موقعیتی دیگر. همینطور رای عمومی برایش رخدادی منحصر بفرد و یک بار مصرف است. بر مبنای این دیدگاه اکثریت کارگران و زحمتکشان حکومت نمی کنند بلکه حکومت را انتخاب میکنند و تصمیم میگیرند چه کسان یا احزابی بر آنها حکومت کنند. با این حساب باید کمون را که محصول آنچنان مجلس موسسانی نیست دارای مشروعیت ندانست. بسیار منطقی بود که طرفدار مجلس موسسان معمولی مثال ها و فاکتهای خود را از مجالس موسسان متعدد تاریخی بیاورد و با اتکا به آنها مدعایش را ثابت کند. مثلا علاوه برمجالس و رای عمومی رخداده در بهار عربی با نتایج خفت بارشان می شد رای عمومی برای جمهوری اسلامی آری یانه و... را بررسی کرد که نقد هر کدام مستلزم رعایت شرطی درباره رای عمومی و مجلس موسسان است. همانطور که مارکس نقد رای بناپارتی را با اتکا به شرطی بر رای عمومی توضیح میدهد وشما هم به آن اشاره میکنید. باور کردنی نیست اما واقعیت دارد که رـ روبن علیرغم همه این اظهارات از کنار مصداق های تاریخی دیدگاهش به آسانی میگذرد وبا شگفتی روی کمون پاریس خم میشود. جایی که مجلس موسسانی جداگانه از ساختار کمون مشروعیتش را تایید نکرده بود. و رای عمومی برایش رخدادی یکبار مصرف و خارج ازساختارش نبود. البته این گشت و گدار در کمون پاریس رفیق ما را مجاب نمی کند تا اتهام به ما را تخفیف دهد که هیچ، بلکه آنرا رخدادی در جهت تایید نقدش تلقی میکند. چرایش هم البته برای ما که با بدیلی از طراز کمون نقد خود را سازمان داده ایم معلوم نیست. شاید منظور رفیق اینست که از ابتدا منظورش از مجلس موسسان و رای عمومی بدون قید و شرط همین کمون پاریس بوده است! شاید منظورش اینست که علاوه بر حکومتی از طراز کمون ما به یک مجلس موسسانی هم جداگانه نیاز داریم تا صلاحیت کمون را تایید کند. آینده نشان خواهد داد که منظور او چه بوده است بگذار گمانه زنی نکنیم. علیرغم این سبک کار شگفت انگیز مراجعه به کمون میتواند نتایج مثبتی برای مبارزه ایدئولوژیک در میان ما باشد و حداقل حکومتی از طراز کمون را به آلترناتیو جمعی ما بدل کند. با سبک کار موجود شاید این خوشبینی را باید با احتیاط پی گرفت. حداقل من از حکومتی از طراز کمون با رای عمومی مخصوص به خودش وشیوه تاسیس حکومت از این دست کاملا موافقم و آرزو میکنم کمونیستها این نوع دموکراسی را که دموکراسی کارگری است و محصول یک انقلاب میتواند باشد و ظرفیت رهایی کارگران را دارد برگزینند. رفیق روبن اما در تدارک چنین حکومتی نیست و نقدا تدارک مجلس موسسان و رای عمومی منتزع از ساختار سیاسی را عمده میکند. ما کف خواسته های کارگران را در رابطه با بدیل جمهوری اسلامی حکومتی از نوع کمون میدانیم و همانطور که اشاره شد معتقدیم این ساختار نوین رای عمومی و امکان تغییر را باید به امری همیشگی ونهادینه بدل کند. اراده و رای وحضور نه فقط یک برگه رای سوخته بلکه به مقولاتی نهادینه و در هم ادغام شده باید بدل شود. هر نقدی در خدمت تغییری از این دست همزمان پاسخی به تبلیغات سرمایه داری و نیروبخش جنبش کارگری است باید از آن استقبال کرد. تاریخ عملکرد بنام کمونیسم مقوله ای است که باید در پروسه بازبینی ونقد قرارگیرد اما نقدی که ناشی از تلقی سرمایه دارانه از امور نباشد. نوشته رفیق روبن از جمله با مراجعه به نوشتجات دیگر رفیق مجموعا تناقضاتی را حمل میکند که ناشی از نوعی سبک کار و بینش در عرصه نقد است و من از آنها بخاطر کوتاه نویسی و دوری از تکرارمی گذرم.
بدیلی از طراز کمون شعار روشن همکاری ها بین کمونیستها در شرایط کنونی است که می توان حول آن متشکل شد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست