میلاد در دوزخ
جهانگیر صداقت فر
•
شعری از آن دست
در من است
که منظرِ سنگباران ِ خویشتن را سراییدن:
پا در مغاکِ خاک تا کمرگاهِ نفرت
تن پیچ از کفنی بی انعطاف
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲٣ فروردين ۱٣۹۵ -
۱۱ آوريل ۲۰۱۶
شعری از آن دست
در من است
که منظرِ سنگباران ِ خویشتن را سراییدن:
پا در مغاکِ خاک تا کمرگاهِ نفرت
تن پیچ از کفنی بی انعطاف
به زیر بارش ِ خاراسنگِ لعن
آماج ِ تهمتی ناروا،
یا یکی انتقام
از معصیتی موهوم.
شعری از خشم،
شعری از فریاد
در گلوگاه تندر،
شعری از امتدادی بی سرانجام
در کابوس ِ دوزخی از آذرخش
در من است.
شعری از آن دست
که تماشای رقص تیزمنقارانی مست
بر خوان ِ سرخ ِ جگرگاهِ بردریده ی خود را سراییدن؛
شعری ز پا به زایی ِ درد و
نزاییدن.
اینک
آتشفشان ِ بی همتای شعری در من است.
□□□
لوس آلتوس هیلز- اوّل جون ۲۰۰٣
|