در بزرگداشت روز کارگر - روند سوسیالیستی کومه له
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ ارديبهشت ۱٣۹۵ -
۲۵ آوريل ۲۰۱۶
اول مهی، روز کارگر، روز همبستگی و قدرت نمایی طبقاتی کارگران است. در این روز دهها میلیون کارگر، با حضور متحد و یکپارچه خود درخیابانهای پایتختها و شهرهای بزرگ و کوچک اکثر کشورهای جهان، با بر افراشتن پرچمهای سرخ و حمل پلاکاردهایی که مطالبات سیاسی و طبقاتی و اجتماعی آنان را بیان میدارد و با خواندن سرود و برآوردن فریاد اعتراض به نظام بیداد و ستمگر سرمایهداری، در صفوفی منظم براه میافتند. در روزکارگر، سرمایهداران و کارگزاران آنها، که چشم دیدن اتحاد و همبستگی کارگران را ندارند، از مسیر مارش قدرتمند آنان دوری میجویند.
در ایران تحت حاکمیت استبداد سرمایهداری اسلامی، حاکمان اسلامی این روز جهانی را به رسمیت نمیشناسد و از برگزاری مراسم مستقل کارگران در چنین مناسبتی جلوگیری میکند. این رژیم از همان روزهای نخست روی کارآمدنش، با خواستها و مطالبات حق طلبانه کارگران، زنان و ملتها به ستیز برخاسته، و همواره اعتراضات برحق آنان را با توسل به خشونت لجام گسیخته، سرکوب نموده، و از طریق حاکم نمودن فضای پلیسی بر جامعه و برقرار کردن سانسور و خفقان و افزایش زندانها و بکاربستن روشهای بغایت ضد انسانی شکنجه و اعدام و ترور، با مخالفین رژیم بر خورد نموده، و از این طریق به حیات ننگین خود ادامه داده است.
بحران سیاسی و اقتصادی ایران، که قبل از هر چیز نتیجه چپاول و سیاستهای تبهکارانه حاکمان اسلامی ایران است، و زندگی طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه را به تباهی کشانده، کماکان ادامه دارد. سران رژیم که توافق اتمی با قدرتهای جهانی و لغو تحریمها در ازای آنرا، دریچه امیدی در راه سر و سامان دادن به اقتصاد بیمار کشور به مردم اعلام کرده بودند، با توجه به زمان بر بودن پروسه آزاد سازی داراییهای بلوکه شده ایران و موانعی که بر سر راه مبادلات بانکی ایران با بانکهای خارجی موجود است، چشمانداز گشایش چندانی در کوتاه مدت وجود ندارد، و انتظار سرازیر شدن سرمایههای خارجی و سرمایهگذاری آنان در ایران و بدنبالش شکوفایی اقتصادی و ایجاد اشتغال برای صدها هزار کارگر بیکار، آنطور که دولت روحانی وعده میداد، بعید به نظر میرسد. علاوه بر این، شعار راه اندازی "اقتصاد مقاومتی" علی خامنهای هم چیزی جز خدعه و فریبکاری آخوندی نیست. زیرا برای اجرای چنین پروژهای نیز، نیاز به امکانات مالی است، و با توجه به اینکه دولت روحانی پیشتر اعلام کرده بود که خزانهی دولت خالی است، و با در نظر داشتن این نکته، که درآمدهای نفتی و دارائیهای کشور به جای اینکه در عرصه رشد و توسعه تولیدات داخلی جهت ایجاد کار و تأمین نیازمندیهای مردم مورد استفاده قرار گیرد، و در راه ایجاد رفاه آنان بکار افتد، یا این اموال گم و مفقود میشود، که تنها باند "بیت رهبری" و دیگر سران و کارگزاران رژیم از آن مطلعند و به کسی پاسخگو نیستند، یا برای ساخت موشک و دیگرسلاحها، و جهت کشتار مردم و برای جنگ افروزی در سوریه و لبنان و یمن و عراق و سومالی هزینه و ارسال میشود. بنابراین حرفهای علی خامنهای فقط خدعه و نیرنگی آخوندی است و کار بردش فریب مردم برای غارت و چپاول بیشتر. به دلیل همین بحران، واحد پولی ایران در مقابل ارزهای خارجی کماکان بی ارزش است. به همین دلیل قیمت کلیه کالاهای مورد نیاز روزانه مردم به شدت بالا است. و بالا بودن قیمت کالاها و در کل تورم موجود، با دستمزد کاگران و حقوق کارکنان موسسات مختلف، کارمندان ادارات، معلمان و ... هیچ تناسبی ندارد.
در چنین شرایطی و در اقدام اخیر "شورای عالی کار" حداقل دستمزد کارگر توسط این نهاد ارتجاعی مدافع سیستم سرمایهداری اسلامی، برای سال جاری (سال ۱٣۹۵) ماهی ٨۱۲ هزار تومان تعیین شده است. در اعتراض به تصمیم اخیر "شورای عالی کار جمهوری اسلامی ایران"، تا کنون هشت تشکل کارگری در ایران، این یورش به سطح معیشت کارگران ایران رامحکوم نموده، با در نظر گرفتن و برآورد هزینههای زندگی در سطح خط فقر، خواستار حد اقل دستمزدی برابر با ماهانه سه و نیم (٣.۵) میلیون تومان شدهاند. دولت اسلامی سرمایهداران با پایین نگه داشتن دستمزد کارگران و با بی اعتنایی به بهبود شرایط کار آنان، آشکارا به نفع سرمایهداران و به زیان کارگران عمل میکند. تحمیل این وضعیت از جانب رژیم؛ قدرت خرید طبقه کارگر و اقشار کم درآمد جامعه را به شدت پائین آورده و آنان را برای تأمین هزینه معیشت روزانهاشان در مضیقه قرار داده است.
عدم شفافیت مالی، یکی از عوامل عمده گسترش فساد در نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و باعث شده که در رتبه بندی سازمان شفافیت بینالمللی، ایران، عنوان یکی از فاسدترین کشورها را در این رتبه بندی بخود اختصاص دهد. اختلاس از جانب باندهای مافیایی که ارتباطات قوی در بخش دولتی دارند، رشوه خواری و جعل و اقدام به اجرای انواع عملیات پنهانی که در آن سران رژیم ایران به نحوی اموال عمومی را تصاحب کرده و ثروتهای کلان میاندوزند، گسترش اقتصاد زیر زمینی و قاچاق توسط "برادران قاچاقچی سپاه پاسداران" که در آمد سالانه آن دهها میلیارد دلار برآورد میشود،... خبر از سیستم و دستگاه فاسدی میدهد که قوانین آن به دلخواه و نه نفع افراد مسئول قابل تغییر است. نتیجه چنین وضعیتی تراکم ثروت و امکانات کشور در دست اقلیتی فاسد و چپاولگر، و محرومیت اکثریتی عظیم از جمعیت ایران، بویژه کارگران و زحمتکشان است. سران رژیم برای حفظ موقعیت خویش و ادامه بهرهمندی از این خوان یغما، فضای خفقان و سرکوب و سانسور شدیدی بر پا داشتهاند، تا رسانهها و مطبوعات در جهت افشای موارد فساد اقدام نکنند. فعالان کارگری، فعالان سیاسی، زنان آزادیخواه و برابری طلب، روشنفکران دگراندیش، روزنامه نگارانی که از خطوط تعیین شده نظام عدول کرده و مواردی از چپاول و ستمگریهای رژیم را افشا کرده باشند، ... هر کدام به طریقی مورد تعقیب و اذیت و آزار قرار گرفته، یا در زندان و تحت شکنجه و محروم از آزادی بسر میبرند.
کارگران مبارز!
طبقه کارگرایران تنها با اتکا به نیروی خود و از طریق مبارزهای متحد و سازمانیافته میتواند اهداف و خواستههایش را دست یافتنی کند. چنین کاری نیازمند آگاهی طبقاتی و تشکل و اتحاد است. مبارزه بر سر میزان دستمزد، ساعات کار، بهبود شرایط کار، بیمه بیکاری، ... یک مبارزه دائمی بین کارگر و سرمایهدار و دولت حامی سرمایهداران است. حاکمان اسلامی ضد کارگر در ایران از آگاه شدن کارگران به منافع طبقاتیاشان و از متشکل شدن و از اتحاد شما وحشت دارند. این رژیم در تمام مدت زمامداریش، در برابر آگاه شدن و متشکل شدن کارگران همواره کار شکنی کرده و برای درهم شکستن تشکلهای موجود به هر اقدام جنایتکارانهای متوسل شده است. اعتراضات کارگران با اخراج از کار و زندان و تبعید رهبرانشان پاسخ گرفته، و در اوایل هر سال هم حد اقل دستمزد فلاکتباری را از طریق " شورای عالی کار" به کارگران تحمیل کرده است. سیستم ارتجاعی و انسان ستیز و ضد کارگر جمهوری اسلامی ایران، زندگی طبقه کارگر و تودههای زحمتکش ایران را رو به تباهی برده و آنان را در معرض بیکاری و بی آیندگی قرار داده است. آرزوی کارگر برای پیدا کردن کار، بدلیل در خطر بودن زندگی خود و خانوادهاش در صورت بیکاری، از سر ناچاری مجبور به قبول کار موقت و "قرارداد سفید امضاء" و راضی شدن به دستمزدی با حقوق چندین برابر زیر خط فقر میگردد. چشم انداز برون رفت از موقعیت دشوار و تیره و تار کنونی و تغییر شرایط دردناک موجود، تنها از طریق اتحاد مبارزاتی کارگران و سایر زحمتکشان جامعه، در اتحاد با زنان آزادیخواه وبرابری طلب، و با براه انداختن مبارزهای پیگیر و سازمانیافته علیه وضع کنونی و با طرح خواستها و مطالبات عدالت طلبانه و آزادیخواهانه امکانپذیر است. اما تا حاکمیت ایران در دستان به جنایت آلوده جمهوری اسلامی ضد کارگر و زن ستیز و آزادی ستیز باقی است، از تحقق مطالبات آزادیخواهانه و رفاه و عدالت اجتماعی خبری نخواهد بود. بنابراین تحقق آزادی و بهبود زندگی اجتماعی مردم ایران در گرو سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است.
گرامی باد روز کارگر
زنده باد سوسیالیسم
روند سوسیالیستی کومهله
|