اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر بمناسبت اول ماه مه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۵ -
۲۹ آوريل ۲۰۱۶
* روز جهانی همبستگی بین المللی کارگران ، روز مبارزه متحد و یکپارچه علیه سرمایه داری است!
اول ماه مه ، روز همبستگی بین المللی کارگران همه کشورها علیه سرمایه، روز گرامیداشت خاطره کارگران شیکاگو، روز رزم و همایش جمعی و متحد کارگران در همه کشورها به اشکال گوناگون جشن و راهپیمایی و تظاهرات و اعتصاب و اکسیون در دفاع از حق زندگی و ممکن کردن جهانی آزاد و برابر و همبسته و انسانی است!
در آستانه اول ماه مه ۲۰۱۶ ، بحران ساختاری سرمایه داری همچنان ادامه دارد. باز تولید این بحران ، تنش و بحران عمیقی را در مناسبات کار و سرمایه ، در مناسبات بین المللی و تشدید رقابت و کشمکش در اردوی سرمایه و میلیتاریزه شدن مناسبات بین المللی ، در تشدید شکاف طبقاتی و تعمیق بیگانگی اکثریت عظیم نیروی کارو زحمت با مناسبات حاکم ، در ویران سازی ها و جابجایی های گسترده بجای گذاشته است. در عین حال سیاست نئولیبرال حاکم برای توسعه سرمایه داری در همه کشورها، سیاست واحد آزاد سازی و خصوصی سازی و مقررات زدایی استوار بوده است . سیاستی که بقا سیستم موجود را در گرو جهانی سازی فقر و محرومیت اکثریت عظیم مردمان و نابرابریهای عظیم طبقاتی قرار داده و برای تداوم و گسترش سرمایه داری در مسیر نابودی طبیعت و تلاش در جهت تثبیت بربریت کامل و حاکمیت یک درصدی ها در دنیای کنونی است.
فرآیند حاکم شدن این سیاست نئولیبرال در همه کشورها، با خصوصی سازی منابع و ثروتهای اجتمایی و سلب مالکیت از تولیدکنندگان مستقل همراه شده است. این سیاست تبهکارانه دهها و صدها میلیون خانواده کارگری را خانه خراب کرده، میلیونها نفر را به ارتش عظیم بیکاران و بی خانمانان افزوده، با مقررات زدایی میلیونها نفر از کارگران رسمی بنگاههای عمومی و خصوصی را به اردوی غیر رسمی کارگران موقت و پاره وقت و سقید امضا فرستاده، سیل عظیمی از دهقانان را به حاشیه شهرها پرتاب کرده و شرایطی مشقت بار برای زندگی اکثریت عظیم مردمان به ارمغان آورده است. شرایطی که مبارزه برای تامین معاش و زندگی انسانی برای بسیاری از مردمان جهان، خصوصا جوانان به امری دشوار تبدیل شده است. در عین حال با سقوط شدید دستمزد ها در سطح جهان و انفجار فقر، شهرهای بزرگ به محاصره فقرا و بیکاران و رانده شده گان ساکن در شهرهای زاغه ای و حلبی آبادها در آمده است. با تحمیل سیاست نئولیبرال و مقررات زدایی ها و خصوصی سازی ها ، اشکال کار غیر مزدی ، از اجباری تا داوطلبانه و تا بردگی خالص احیا شده اند. بکارگیری کودکان خریداری یا اجاره شده در سنگین ترین کارها و در بدترین شرایط در سطح وسیعی از جهان به بیرحمانه ترین شکل احیا شده است. کودکان خیابانی ، کودکان اجاره ای، زنان و مردان روسپی و بردگان تجارت سکس ،کارگران مهاجر غیرقانونی که در ازای یک پناهگاه و یک وعده غذا به انجام شاق ترین کارها رضایت میدهند، کارگرانی که ماهها بی حقوق و دستمزد ی به سخت ترین کارها تن میدهند و میتوان بر این لیست افزود . این تصویر کنونی جهان ماست که با نابرابریهای باورنکردنی اش ، همه اشکال بهره کشی در همه دورانهای تاریخی را بار دیگر باز تولید کرده است.
این در حالیست که رقابتها و تنش های درونی سرمایه جهانی از یکسو و مقاومتهای قربانیان آن از سوی دیگر نظم حاکم بر چنین جهانی را به چالش کشیده اند، و اتکا به مکانیزمهای بازار و اهرمهای اقتصادی برای باز تولید آن کمتر از همیشه پاسخگو است. در چنین جهانی ست که برای مهار کردن تضادها و تنش هایش، طبقه حاکم با توسل به خشن ترین اشکال کنترل ، اقتدار سرمایه و قدرت حاکم را سازمان میدهد. آنجا که نمیتوان این اقتدار بانک جهانی و صندوق بین المللی را از طریق نظم پذیرفته شده جهانی و دولت ها و طبقه حاکمه پیش برد؛ باید از طریق تحریم ها و محرومیت های اقتصادی و یا با عریان ترین و خشن ترین شیوه های نظامی و کودتا های نظامی سیاست خود را تحمیل کرد. بی سبب نبوده است که جنگی ویرانگر و طولانی، خاورمیانه و شمال افریقا را به مرکزی برا ی تعیین تکلیف هژمونی امپریالیستی و منطقه ای تبدیل کرده و بزرگترین و دردناک ترین تراژدی های انسانی را در سوریه ، عراق ، لیبی ، یمن ، افغانستان ، سومالی و دریای مدیترانه خلق کرده است. واقعیت این است که نظم سیاسی سرمایه داری از مدل انباشت آن جدا نیست؛ سیاست نتولیبرال ، تشدید استثمار و بهره کشی از نیروی کار ، سیاست سلطه جویی ، تجاوز گری و جنگ افروزی سرمایه داری جهانی همه و همه در راستای همین سیاست اند.
در مقابل این روند تبهکارانه ای که بر جهان ما تحمیل شده است و در راستای به صحنه آوردن همه ظرفیتهای مبارزاتی نیروی کار و گسترش عرصه های نبرد طبقاتی به لحاظ نظری و سازمانی باید تدارک دید. در این راستا گشودن جبهه های تازه ای بیرون از محیط های تولید رسمی حیاتی است. مکان های سکونت (محیط های مصرف) یکی از با اهمیت ترین آن ها است. در شرایطی که موقعیت نیروی کار برای رویا رویی با سرمایه در محیط تولید رو به ضعف گذاشته و توقف تولید برای صدها میلیون مردم بیکار و به حاشیه رانده شده ناممکن و برای بسیاری دیگر دشوار شده است، گشودن جبهه ی وسیعی در این محیط اهمیتی راهبردی دارد. درعین حال گسترش سازمان دادن همه نیروی کار و زحمت ، معلمان، پرستاران، پزشکان و سایر مزد و حقوق بگیران مشابه در بخش رسمی، کارکنان خانگی، کارگران کارگاه های فامیلی ،کودکان کار و... در کارزارهای ضد سیستمی میتواند اکثریت عظیم مردمان را علیه بربریت حاکم به میدان آورد. برای شکل گیری یک جنبش سیاسی فراگیر، جنبشی که قادر باشد حرکت ها و مبارزات طبقاتی مردم اعماق را بهم گره بزند و هدف های فوری خود را از درون نیازهای آنان بیرون کشد. در این راستا تلاش ها به جایی نخواهد رسید اگر یک جنبش سیاسی قادر نباشد به مسایل و معضلات روزمره پاسخ دهد. هر چه از نردبان محرومیت و ستم کشیده گی پائین تر رویم، بسیج اجتماعی و طبقاتی بیشتر به توانایی آن جنبش در حمایت از مبارزه ی توده ی فرودست برای بقاءمشروط می شود. بنا نهادن یک دنیای دیگر، یک دنیایی سوسیالیستی، به دست آنانی که در جهنم سرمایه داری هر روز و هر ساعت خاکستر می شوند، محتاج آنست که همگان باور کنند سوسیالیسم نه صرفأ امر فردا، بلکه هم چنین پاسخی برای امروز است ؛ نه از بالا، بلکه از پائین بنا می شود؛ و نه لزوماً پس از کسب قدرت سیاسی، بلکه همراه با قدرت یابی و پی افکندن ساختار نوینی از قدرت برقرار می شود.
یک جنبش سیاسی فراگیر، زمانی قادر خواهد بود به هدف های خود نزدیک شود که از شکاف های بی شماری که مردم کار و زحمت را تکه پاره می کند عبور کرده باشد. ناکامی در غلبه بر رقابت ها و تنش های موجود حول مسایل نژادی، جنسی، قومی یا مذهبی، در میان آنان به معنی آن است که اجازه داده شود که هر بخش از این مردم به نیروی سرکوب بخش دیگر تبدیل شود . اجازه داده شود که ناسیونالیسم، فاشیسم ، بنیاد گرایی مذهبی و پوپولیسم شکاف های موجود در اردوی کار را از نفرت و بیزاری پر کنند و کارگران و توده ی زحمتکش را در قالب فرقه ها و جماعت های دشمن رو در روی هم قرار دهند. ایستادگی در برابر همه اشکال تبعیض و مبارزه علیه همه اشکال ستم نخستین شرط مهار کردن چنین تنش هایی و کامیابی در ساختن یک جنبش رنگین کمانی است . جنبشی که همبستگی را بر پایه ی به رسمیت شناختن تنوع ها بنا کند و به تلاش برای همگون سازی خط بطلان بکشد.
در فاصله دو ماه مه ، در بسیاری از کشورهای جهان فریاد اعتراض علیه سرمایه و بربریت حاکم ، در اشکال اعتصاب و تظاهرات و اکسیون و تحصن و شورش و اشغال مناطق شهری انعکاس داشته است. در یکی از نمونه های برجسته آن، جنبش "شب بیداران" است. بیش از یکماه است که شب بیداران پاریس ، دولت ارتجاعی اولاند و بورژوازی فرانسه را به چالش کشیده اند و در برابر تصویب قوانین ضد کارگری ایستادگی میکنند. این جنبشها در یونان ، اسپانیا ، سوئد ، آلمان ، آمریکا ، برزیل ، کره جنوبی ، چین ، آرژانتین ، ترکیه، کویت ، افریقای جنوبی و... نیز علیه برنامه های اقتصادی و اجتمایی طبقه حاکم در اشکال گوناگون و متنوعی ادامه داشته است.
در فاصله دو ماه مه ، کارگران ایران مبارزات درخشانی را در اشکال متعدد و متنوعی به پیش برده اند. علیرغم هزینه های هنگفت زندان و محرومیت و اخراج ، اعتراضات کارگری در ایران گسترده تر از همه کشورهای پیرامونی است. پنج اعتراض کارگری درروز، میانگین مبارزات کارگری درایران می باشد. اعتراض و اعتصاب و تجمع و تحصن و طومار نویسی علیه اخراج ها و بیکار سازی ها، علیه خصوصی سازی و واگذاری به شرکتهای خصوصی و پیمان کاری، برای دستمزدهای پرداخت نشده و برای افزایش دستمزد ها ، در دفاع از فعالین و رهبران تشکهای کارگران و معلمان زندانی ، علیه قوانین نوشته و نانوشته ضد کارگری و... مشخصه های این حرکات بوده اند. در عین حال یکی از ارزنده ترین دستاوردهای جنبش کارگری ایران در این سال، اطلاعیه های مشترک هفت تشکل مستقل کارگری و مدافعین جنبش کارگری، پنج گروه مستقل کارگری وهم چنین سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با مضمونی مشابه درمورد دستمزد و اشاره به ضرورت تشکل یابی مستقل و سراسری کارگران و در رابطه با یادمان زنده یاد شاهرخ زمانی و قتل خاموش او در زندانهای رژیم اسلامی بوده است. در همین حال در آستانه اول ماه مه ما شاهد بیانیه ها و اقدامات شجاعانه رهبران و فعالان تشکّل های کارگران و معلمان و اعلام درخواستها و مطالبات مشترک انسانی طبقه کارگر و مزدبگیران هستیم. اعلام مخالفت صریح و قاطع اکثریت تشکل های کارگری و فعالان و پیشروان کارگری با تصمیمات ضد کارگری دولت روحانی و اعلام دستمزدهای بیشرمانه یک چهارم خط رسمی فقر ، و دفاع از حق زندگی انسانی برای خانواده های کارگر و مزد بگیر نشانه های امیدبخشی است که پیشروی جنبش کارگری ایران را تقویت خواهد کرد. تعمیق و گسترش این همکاریها و رابطه فشرده با پایه های کارگری در کارخانجات و کارگاهها و مراکز کار و زیست کارگران ، میتواند شالوده ی تشکل مستقل وسراسری را پایه ریزی کند. طبعا دفاع از مبارزات و مطالبات همه بخشهای طبقه کارگر و مزد بگیر، معلمان و پرستاران و بیکاران ، کارگران نیمه وقت و پاره وقت، کارگران رسمی و غیررسمی و قراردادی و سفید امضا، زنان و مردان ، جوانان و دانشجویان از اهمیت بسزایی برخوردار است. فعالین جنبش کارگری و چپ نمیتوانند در عین حال به جنبشهای بزرگ مردمی در دفاع از محیط زیست ، دفاع از حقوق اجتمایی و انسانی و آزادیهای بی قید و شرط بیان و قلم و تشکل بی اعتنا باشند. تلاش د ر جهت همراهی و تقویت این جنبش ها و پیوند آنان با جنبش زندگی ، جنبش نان و آزادی و برابری از اهمیت فراوانی برای درهم شکستن بربریت نظام سرمایه داری و رژیم جمهوری اسلامی برخوردار است.
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر، فرارسیدن اول ماه مه ، روز همبستگی بین المللی کارگران همه کشورها را به کارگران و مزد بگیران، به همه آنان که برای آزادی و برابری و سوسیالیسمِ پیکار میکنند تبریک میگوید. ما با همه توان برای همبستگی جهانی طبقه کارگر، برای متحد کردن صفوف نیروی کار و زحمت، در دفاع از مطالبات برحق کارگران ، برای آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی خصوصا فعالان و پیشروان کارگری و معلم خواهیم کوشید. اول ماه مه امسال را روز همدلی و همکاری و اتحاد همه تشکل های مستقل کارگران و معلمان و پرستاران، روز دفاع از خواست حداقل دستمزد سه و نیم میلیون تومانی و دفاع از حق تشکل مستقل کارگران و آزادی بی قید و شرط همه فعالان و رهبران تشکل های کارگران و معلمان و همه زندانیان سیاسی میدانیم. دفاع از حق زندگی شرافتمندانه و راحت و انسانی برای خانواده های کارگری و اکثریت عظیم مردمان ، خواستی متمدنانه و انسانی است و باید نیروی چپ و کارگری بدفاع از آن برخیزد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی بینالمللی طبقه کارگر
زنده باد آزادی- زنده باد سوسیالیسمِ
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۲٣ آپریل ۲۰۱۶ – ۴ اردیبهشت ۱٣۹۵
|