گفتگو با لیلا فرمان دربارهی خشونت سازمانیافته علیه زنان ایزدی
تانکها از این طرف آمدند/ تانکها از آن طرف رفتند/ تانکها بوی لیلا میدهند!
معصومه زمانی
•
هنوز ۵۰۰۰ ایزدی در دستان داعشاند که ۳۰۰۰ نفر از آنها زن و کودک هستند. آنهایی که توانستهاند فرار کنند ترومای بزرگی را تجربه میکنند. اگرچه تمام خانوادهها از بازگشت آنان خوشحالاند، اما از آن جا که حمایت تخصصی از آنها نمیشود یا خود منزوی میشوند یا اعضای خانواده آنها را منزوی میکنند. بعضی از آن خودکشی کردهاند و یا از سوی اعضای خانواده کشته شدهاند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۵ -
٨ می ۲۰۱۶
بیدارزنی: در آگوست ۲۰۱۴ داعش موفق شد منطقه کردنشین شنگال را در شمال عراق تصرف کند. بیشتر ساکنان این منطقه کردهای ایزدی مذهب هستند که از سوی داعش بی دین دانسته میشوند. در پی این حمله غیرنظامیان به سمت کوههای شنگال فرار میکنند. حدود پنجاه هزار تن تا مدتها آن جا بدون آب و غذا در محاصره باقی میمانند[۲]، هر چند تعدادی از آنها توسط نیروهای کرد نجات پیدا میکنند و به سوریه منتقل میشوند. مردان غیرنظامی باقی مانده در شهر و روستاها قتلعام و زنان جوان و کودکان به اسارت گرفته میشوند. داعش بیش از هفت هزار زن و کودک ایزدی[۳] را به بردگی جنسی میگیرد و یک تجارت سازمانیافته جنسی را بر اساس قوانین خود راهاندازی میکند. امروز همچنان صدها زن و کودک در دستان داعش اسیرند، اما آنهایی که موفق به فرار شدهاند، از حمایت کافی برخوردار نیستند و هنوز داغ مصیبت و طردشدگی بر تنشان میسوزد.
آن چه در پی میخوانید مصاحبه معصومه زمانی با لیلا فرمان، کنشگر حقوق زنان کرد و بهویژه ایزدی است. او در آلمان متولد و بزرگ شده است. والدین او اهل مناطق کردنشین ترکیه و ایزدی هستند. او پس از تحصیل در رشتهی علوم سیاسی (حقوق و اقتصاد) در شهر هانوفر، شروع به کار در بنیاد «ZEIT» در هامبورگ کرد. فرمان تز دکترای خود را با موضوع «مرکزیت زدایی و درگیریهای قومی؛ مسئلهی کرد در ترکیه» در آگوست ۲۰۱۴ منتشر کرد. او ده سال است بهصورت داوطلبانه در رابطه با مسائل ایزدیان کار میکند و از «خانههای ایزدیان» در آلمان حمایت میکند. فرمان در تابستان ۲۰۱۴ رئیس مشترک «فدراسیون انجمنهای ایزدی» شد که یک سازمان بینالمللی حمایتی متشکل از حدود شصت انجمن و گروه است.
کمی در مورد جغرافیا و تاریخی که زنان ایزدی از آن میآیند، برایمان توضیح میدهید؟
به لحاظ مذهبی، زنان ایزدی از این جهت که زندگی میبخشند، مقدساند. زندگی و طبیعت مقدسترین عناصرند. به دلیل اسلامیزه کردن و نسلکشیهای پیدرپی، شرایط زنان تغییر کرده است. اما زنان هیچگاه جایگاه خود را در خانواده و جامعه، بهویژه در امور مذهبی، از دست ندادهاند. به لحاظ جغرافیایی تفاوتهایی وجود دارد: در روژاوا (شمال سوریه) زنان ایزدی همواره در کنار مسیحیان و مسلمانان در صلح و دوستی زیستهاند. در نتیجه نقش زنان در آن جا مثبت است. در «شنگال» وضعیت بسیار متفاوت است، چرا که ایزدیها هیچگاه واقعا بخشی از کردستان نبودهاند و از سوی گروههای اسلامگرا تحت فشار قرار داشتهاند.
زادگاه اصلی ایزدیها کردستان است؛ در مرز سوریه، عراق، ایران و ترکیه. مرکز مقدس آنها «لالیش »در شمال عراق است. اما به دلیل نسلکشیها و سرکوبهای پیدرپی، ایزدیها تنها توانستهاند در شنگال (در جماعتی بالغ بر چهارصد هزار نفر) به حیات خود ادامه دهند.
به گفتهی خود ایزدیها، آنها دست کم ۷۴ نسلکشی را پشت سر گذاشتهاند. اما به دلیل پژوهشهای ناکافی و این واقعیت که تاریخ به دست قانونگذاران (خارجی) نوشته شدهاند، تحقیق دربارهی تاریخ ایزدی آسان نیست.
آیا خشونت جنسی علیه این زنان در طول تاریخ معاصر یا پیش از آن سابقه داشته است؟
در هر جنگی به زنان به عنوان غنائم جنگ نگریسته میشود. بنابراین در نسلکشیهای گذشته نیز زنان ربوده و مجبور به ازدواج با مسلمانان میشدند. اسلامگرایان رادیکال یا عاملان نسلکشی سعی داشتند از این طریق هویت ایزدی را از بین ببرند و دشمن خود را نابود کنند. و این زنان در بیشتر موارد نمیتوانستند نزد خانوادههای خود برگردند، زیرا پس از آنکه از سوی مسلمانان مورد تجاوز قرار گرفته و مجبور به ازدواج شده بودند، خانوادهها دیگر آنها را ایزدی به شمار نمیآوردند و احساس میکردند به شرافتشان توهین شده است. سرکوب، نسلکشی و تحمیل اسلام زندگی ایزدیان را محدود میکرد و این به طور کلی تاثیر منفی بر زندگی زنان داشت.
آیا مداخلات غرب در منطقه در ایجاد زمینه برای این خشونتها موثر بوده است؟
جنگ و درگیری به طور کلی به خشونت علیه زنان دامن میزند. بنابراین میتوانیم بپرسیم: مداخله غرب در این منطقه به چه معناست؟ کردستان در پی فروپاشی دولت عثمانی به واسطه موافقتنامه «سایکس پیکو»[۴] تجزیه شد. مقامهای انگلیسی و فرانسوی از طریق این موافقتنامه سرزمین اصلی کردستان را به چهار بخش تقسیم کردند و ایزدیها هم به عنوان کرد از این تقسیمبندی مصون نماندند. ایزدیهای کرد هم به عنوان کرد سرکوب شدند و هم به عنوان ایزدی. دولتهای غربی به خاطر منافع جغرافیایی-استراتژیک خود، در بند دموکراسی و حقوق بشر نبودند و تنها نیاز به رهبران قدرتمندی داشتند که میتوانستند اهداف و منافع آنان را برآورده کنند و این مسئله به ویژه تاثیر منفی بر زندگی ایزدیان داشت.
بازنمایی این تجاوزها در رسانههای مهم دنیا را چگونه میبینید؟
امروز از هزاران زن به عنوان برده استفاده شده است و میشود. آنها ربوده میشوند، مورد تجاوز قرار میگیرند و در بازارهای فروش برده به فروش میرسند. به طور قطع با توجه به قساوت موجود در این مسئله، رسانهها توجه لازم را به این مسئله ندارند. به هر حال رسانه و سیاست به هم نزدیکاند و هر کدام بسته به دیگری است. اگر رسانهها بیشتر بر این موضوع تمرکز میکردند، در حوزهی سیاست هم بیشتر به آن توجه میشد و بر عکس.
آیا ارتباطی بین تجاوز داعش به زنان ایزدی با «تجاوزات سرزمینی»اش وجود دارد؟
بله، از آن جا که شنگال برای داعش یک منطقهی بسیار مهم به لحاظ جغرافیایی-استراتژیک است (برای دستیابی به روژاوا و کردستان عراق)، هدف داعش تصرف شنگال و از میان برداشتن تمام ایزدیهای آن جا بود. هدف از تعرض به زنان ،تخریب دین و فرهنگ ایزدی و زیر سلطه گرفتن شنگال است. داعش به خوبی به معنا و نقش زنان در خانواده و جامعهشان، واقف است.
آیا داعش، زنان ایزدی را برای این خشونت «انتخاب» کرده است؟ چرا؟
بله، در نظر داعش ایزدیها به عنوان کسانی که کتاب مقدس ندارند، کافرند. بنابراین کشتن ایزدیان و از بین بردن فرهنگشان در خاورمیانه مشروع است.
آیا این خشونت جنسی بناست پیام ایدئولوژیکی به جهان دهد؟ چه پیامی؟
خوب، این مسئله قساوت و بربریت داعش را نشان میدهد. این آن چیزی است که ما تروریسم مینامیم. این مسئله نشان میدهد که داعش قادر است با قوانین خود حکم براند. این مسئله به جهان نشان میدهد که چگونه داعش دارد قوانین خود را پیاده میکند و چقدر قدرتمندند: هر کاری که بخواهند در مناطق تحت کنترلشان میکنند.
داعش چگونه این تجاوز را به لحاظ مذهبی توجیه میکند؟
آنها سر بریدن، کشتن مردان و تجاوز به زنان را همواره با ارجاع به بخشهایی از قرآن توجیه میکنند که میگوید چگونه باید با «افراد بیاعتقاد» و آنهایی که کتاب مقدس ندارند، برخورد شود.
زنان قربانیای که موفق به فرار شدهاند، مسائل زیادی را بازگو میکنند. برای نمونه، اعضای داعش میگفتهاند با تجاوز به آنها به خدا نزدیکتر میشوند. یا اینکه رسالتشان این است که آنها را با ایمان، مسلمان، کنند.
برخورد داعش با این زنان چه تفاوت و شباهتی با برخوردش با «زنان خودش» دارد؟ اساسا زنان خودی و بیگانه چگونه تعریف میشوند؟
تفاوتهایی وجود دارد و البته تنها اعضای داعش نیستند که زنان ایزدی را میخرند و مورد سواستفاده قرار میدهند، مسلمانهای عادی هم که در آن مناطق زندگی میکنند، دست به چنین کاری میزنند. نمونههایی وجود دارد که همسر خریدار زیر بار نرفته و آن زن ایزدی به کس دیگری فروخته شده است. بعضی دیگر از زنان هم با زدن و توهین به زنان ایزدی در خانه، از آنها سواستفاده میکردهاند. ولی زنان دیگری هم بودهاند که به زنان ایزدی کمک میکردند تا فرار کنند. اما، مردان، زنان ایزدی را همسر خود به شمار نمیآورند، بلکه آنها را به عنوان بردههای جنسی و خانگی میبینند.
زندگی این زنان پس از سر گذراندن این تجربه چگونه خواهد بود؟ چه امکانهای مقاومتی وجود دارد؟
امروز دست کم ۱۵۰۰ زن و کودک ایزدی توانستهاند از چنگ داعش فرار کنند، نجات پیدا کنند یا توسط خانوادههایشان بازگردانده شوند. هنوز ۵۰۰۰ ایزدی در دستان داعشاند که ۳۰۰۰ نفر از آنها زن و کودک هستند.
آنهایی که توانستهاند فرار کنند ترومای بزرگی را تجربه میکنند. اگرچه تمام خانوادهها از بازگشت آنها خوشحالاند، اما از آن جا که حمایت تخصصی از آنها نمیشود یا خود منزوی میشوند یا اعضای خانواده آنها را منزوی میکنند. بعضی از آنها خودکشی کردهاند و یا از سوی اعضای خانواده کشته شدهاند («قتل ناموسی»). بعضی از آنها هم به نیروهای مسلح جدید زنان ایزدی میپیوندند.
ما برای این زنان نیاز به حمایت تخصصی داریم و باید روند ادغام دوبارهشان در خانواده و جامعه را تحت نظر داشته باشیم. تا امروز هیچ مرکز بازیابیای به این منظور راهاندازی نشده است. ما به عنوان «تریبون زنان اسیر شده»[۵] داریم تلاش میکنیم تا منابع مالی لازم را برای راهاندازی یک مرکز بازیابی برای زنان و کودکانی که اسیر داعش بودهاند یا در مناطق حکومت نظامی در جنوب شرق ترکیه به سر میبردهاند، فراهم میکنیم. اگر ما نتوانیم برای بازیابی آنها کاری کنیم، این مسئله تاثیرات بازگشتناپذیری بر کل جامعه خواهد گذاشت.
کمکهای انسانی و مبارزه علیه داعش مهمترین عوامل هستند و باعث خواهند شد روند بازیابی این زنان نیز بهبود یابد و سریعتر صورت بگیرد.
مشتریان این تجارت، به عنوان یک تجارت جنسی، چه کسانی هستند و از کجا میآیند؟ آیا اطلاعاتی در دست هست که این تجارت کجا و به واسطه چه کسانی صورت میگیرد؟
بله. بازارهای بردهفروشی، به ویژه در رقه (سوریه) و موصل (عراق)، وجود دارند. مردان میتوانند در این بازارها زنان را از نظر بگذرانند و قیمت آنها را بپرسند. قیمتها بر اساس سن زنان (برای نمونه ۱۰۰ دلار برای دختران ۷ تا ۱۴ ساله برای اعضای داعش و قیمت پایینتر برای زنانی که سن بالاتر دارند) یا رنگ چشمشان (قیمت بیشتر برای کسانی که چشمان آبی یا سبز دارند) تعیین میشود. ابتدا، زنان از سوی اعضای داعش مورد تجاوز قرار میگیرند و بعد از آن فروخته میشوند: اعضای داعش میتوانند آنها را ارزانتر از دیگران بخرند. رهبران داعش میتوانند «به صورت رایگان» آنها را در اختیار داشته باشند. کسانی که این زنان را میخرند و به عنوان بردهی جنسی و خانگی استفاده میکنند، نه فقط از سوریه و عراق بلکه از همه جای خاورمیانه، همچون افغانستان، عربستان سعودی و …، میآیند. همچنین فروختن آنها به خانوادههایشان هم تبدیل به یک تجارت شده است.
گفته میشود به طور خاص دفاتر فروشی در جنوب ترکیه کار میکنند، نقش دولت ترکیه به عنوان واسط را چگونه میبینید؟
خوب، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دست کم روابط غیرمستقیمی بین دولت ترکیه و داعش وجود دارد، به ویژه در رابطه با روژاوا. به علاوه بمبگذاریهای داعش در ترکیه و کردستان بسیار تردید برانگیز است. دولت ترکیه و دستگاه اطلاعاتی آن از تمام اتفاقاتی که در ترکیه میافتد، به خوبی مطلعاند. آیا واقعا فکر میکنید آنها نمیدانند در گازیان تپ[۶] چه میگذرد؟ ما نمیتوانیم چنین چیزی را باور کنیم. کمِ کماش این است که میدانند چه اتفاقی دارد میافتد و میگذارند آنها کارشان را بکنند.
[تیتر مقاله] شعری از الیاس علوی
[۲] https://web.archive.org/web/20140808001143/ www.bbc.com
[۳] www.yezidisinternational.org
[۴] sykes picot
[۵] platform for women held captive
[۶] www.huffingtonpost.com
|