جوانمیر مرادی
از زندانیان در حال اعتصاب حمایت و دفاع کنیم، نه تقاضا
•
نباید فراموش کرد که این سه نفر برای پایان دادن به اعتصابشان نیاز به حمایت و احساس پشت گرمی از جانب ما دارند. احتیاج به نوشتن تقاضا نامه نیست، حمایت نامه لازم است. اگر ما به آنها اطمینان دهیم که با پایان دادن به اعتصابشان با جدیت تمام پیگیر خواستشان هستیم و حرکتی که آغاز کرده اند را تا رسیدن به نتیجه دلخواه ادامه خواهیم داد، به احتمال زیاد اعتصاب را خواهند شکست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۵ -
۱۰ می ۲۰۱۶
تازگی تقاضانامه ای ظاهرا توسط تعدادی از فعالین معلمی و کارگری در داخل و خارج از کشور خطاب به سه نفر از زندانیانی که در زندان اعتصاب غذا کرده اند، نوشته شده و در آن از محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده درخواست شده تا به اعتصاب غذایشان پایان دهند و همچنین از کسانی که موافق متن نوشته شده هستند خواسته شده که آن را امضاء کنند.
از قصد و نیت تهیه کنندگان این تقاضانامه که بر اساس دلسوزی و نگرانیشان از تبعات اعتصاب غذا برای اعتصاب کنندگان به آن متوسل شده اند، تردیدی نیست. اما این متن سهوا یا عمدا با اشکالات و ایراداتی تنظیم گردیده است. تنظیم کنندگان دراین متن غیر از ابراز نگرانی از به خطر افتادن سلامتی اعتصاب کنندگان و بیان احساس خود از سر دلسوزی هیچ چیز دیگری را عنوان نکرده اند. به بیان مشخص تر، هیچ وظیفه پیگیری و شرکت و دخالت در جنبشی که حول مطالبات زندانیان اعتصابی شکل گرفته را برای خود و افرادی که با متن موافق هستند، قائل نشده اند. فقط به اعتصاب کنندگان اطمینان خاطر داده اند که صدای دادخواهیشان به گوش جهانیان رسیده و حمایت گسترده را به خود جلب کرده اند و از اینکه این صدای دادخواهی دیوار و باروی زندان را شکسته، احساس رضایت کرده اند. چنان درمتن نوشته اند که گویا کل هدف این زندانیان از اعتصاب غذا فقط رساندن صدای اعتراضشان به بیرون از زندان بوده و نه اعلام اقدام به یک حرکت برای تحقق خواستی معین که اتفاقا حمایت و دفاع همه جانبه معلمان و کارگران و همه انسانهائی که به انسانیت می اندیشند را می طلبد. نگرشی که این دوستان در تقاضانامه شان به وضوح به نمایش گذاشته اند، منفعلانه و حاکی از شانه خالی کردن از پذیرش مسولیت فعالانه نسبت به وظیفه ای است که در برابرشان قرار گرفته.
همانطور که این دوستان ابراز داشته اند که اعتصاب غذا موجب آسیبهای جسمی و روحی می گردد، از نظر هر انسان دیگری که حس انساندوستی در وجودش زنده باشد و جان انسان برایش ارجح تر از هر منفعتی دیگر باشد، اعتصاب غذا مورد تأیید و قابل توصیه به هیچ کسی نیست. اما نباید اهمیت موضوع اعتصاب را به نفس اعتصاب گره زد. شکی نیست که به خاطر جلوگیری از بیشتر شدن آسیبها، اعتصاب غذا باید هر چه زودتر شکسته شود. ولی آیا باید جنبشی که شکل گرفته و حرکتی که آغاز شده را هم بدون رساندن به نتیجه خاتمه داد؟ در تقاضانامه مذکور نه به اهمیت بیانیه اعتصابیون و نه به ضرورت ادامه تلاش برای تحقق خواست اصلی آن یعنی حذف اتهام اقدام علیه امنیت ملی ازپرونده های فعالین صنفی واجتماعی اشاره ای نشده، بلکه فقط از اعتصاب کنندگان خواسته شده تا اعتصاب غذا را پایان دهند.در واقع به این طریق میان خود و سیلی از انسانهائی که خواهان برآورده کردن هر چه سریعتر مطالبه زندانیان اعتصابی شده اند تا اعتصاب غذا نیز زودتر پایان یابد، فاصله ایجاد کرده اند. نباید فراموش کرد که این سه نفر برای پایان دادن به اعتصابشان نیاز به حمایت و احساس پشت گرمی از جانب ما دارند. احتیاج به نوشتن تقاضا نامه نیست، حمایت نامه لازم است. اگر ما به آنها اطمینان دهیم که با پایان دادن به اعتصابشان با جدیت تمام پیگیر خواستشان هستیم و حرکتی که آغاز کرده اند را تا رسیدن به نتیجه دلخواه ادامه خواهیم داد، به احتمال زیاد اعتصاب را خواهند شکست.
این دوستان اگر چنانچه نگران آسیب دیدن زندانیان از اعتصاب غذا هستند که بی تردید هستند، باید قبل از تقاضای شکستن اعتصاب، در همین متن اطمینان می دادند که با جدیت و تمام توان تا تحقق خواست آنها به گسترش دادن حمایتها کمک خواهند کرد و با دادن چنین تعهدی از زندانیان می خواستند که اعتصاب غذا را پایان دهند.
بنابراین ضروری است که برای فراهم نمودن شرایط پایان دادن به اعتصاب غذا، متن نوشته شده مطابق با جوهر بیانیه اعتصاب کنندگان اصلاح گردد.
منبع: اتحادیه ی آزاد کارگران ایران
|