کلاغ و روباه
سروده: ژان دو لا فونتن
فریبا عادل خواه
•
بر شاخه درختی لم داده کلاغ پیر
گرفته به منقارِ طعمه؛ پنیر
همه در حسرت بوی آن، روباه نیز؛ به زیر
بانگ می دهد اورا؛
با این کلام:
"آهای!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۹ خرداد ۱٣۹۵ -
٨ ژوئن ۲۰۱۶
"Le Corbeau et le Renard"
(Jean de La Fontaine, ۱۶۲۱-۱۶۹۵)
کلاغ و روباه
ژان دو لا فونتن
ترجمه، فریبا عادل خواه
بر شاخه درختی لم داده کلاغ پیر
گرفته به منقارِ طعمه؛ پنیر
همه در حسرت بوی آن، روباه نیز؛ به زیر
بانگ می دهد او را؛
با این کلام:
"آهای!
استاد کلاغ! سلام!
چه جذابید شما! عجب زیباست جمالتان!
به به! چه هماهنگ است،
بی اغراق
خوش آوائی شما و پر و بالتان!
سیمرغ اهالی این جنگلید شما!"
از شادی شنیدنِ این کلامِ بلاغ؛
نمی گنجد در پوست خود آن کلاغ
و بهر نشان دادن خوش آوائیش
تا باز می کند منقارکِ گشاد
می دهد لقمه پنیرش به باد
می قاپد آنرا روباه و میگوید با فریاد:
"ای استاد خوبان!
هرگز فراموش نکنید که حیات مداحان
به دست کسانی است که گوش فرا میدهند به کلامشان
بی شک این درس دارد ارزش یک قطعه پنیر"
دستپاچه قسم میخورد کلاغِ خجولِ پیر
که دگر باره نخواهد خورد فریبِ این تدبیر
باری، هر چند دیر.
Jean de LA FONTAINE (۱۶۲۱-۱۶۹۵)
Le Corbeau et le Renard
Maître Corbeau, sur un arbre perché,
Tenait en son bec un fromage.
Maître Renard, par l'odeur alléché,
Lui tint à peu près ce langage :
"Hé ! bonjour, Monsieur du Corbeau.
Que vous êtes joli ! que vous me semblez beau !
Sans mentir, si votre ramage
Se rapporte à votre plumage,
Vous êtes le Phénix des hôtes de ces bois. "
A ces mots le Corbeau ne se sent pas de joie ;
Et pour montrer sa belle voix,
Il ouvre un large bec, laisse tomber sa proie.
Le Renard s'en saisit, et dit : "Mon bon Monsieur,
Apprenez que tout flatteur
Vit aux dépens de celui qui l'écoute :
Cette leçon vaut bien un fromage, sans doute. "
Le Corbeau, honteux et confus,
Jura, mais un peu tard, qu'on ne l'y prendrait plus.
|