تصویر یک تصوّر
بهمن پارسا
•
می گریزد از من.
می گریزم از او.
می رود بی تدبیر
کهنه تصویر خیال
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٨ تير ۱٣۹۵ -
۲٨ ژوئن ۲۰۱۶
جهان های بسیار
وچه بسیار جانها
پیچیده درهم در من
حرفها بی پایان
ملامتهای بیش از این،
وپیش از این در من آه.
در گرمای این بعدازظهر ِ تیرماه.
کوششی بی انجام
در تنگنای این ترتیب،
گفتنی های بی معنا
واکنشهای بی تعبیر
رویاهای فراوان،
بی صدا در یک نگاه.
در گرمای این بعداز ظهرِ تیرماه!
کشاکش پنجره ها
با سرسختی های دیوار .
دود ِ غلیظ سیگار
درگریز از هنجره یی بیمار ،
به تلافی ِ حرفی ناگفته
پاسخی پوسیده درراه،
در گرمای این بعداز ظهر ِ تیرماه!
با غزل حرفی بود
در قصیده تعریفی؛
غیبت ِ آن تکمیل
در حضور ِ ناملموس
شور یک خود خواهی
میرود از درگاه.
در گرمای این بعدازظهر ِ تیر ماه!
درمن اینک سرسام
بادهم درگوشم،
ساز ِ ناکوک ِبدی
می نوازد بد وبد،
می دَرَد پرده ی آن
مگر این نیست سه گاه؟!
درگرمای این بعداز ظهرِ تیرماه!
می گریزد از من.
می گریزم از او.
می رود بی تدبیر
کهنه تصویر خیال،
شکل کابوس ِ توبود
هردو امّا گمراه
درگرمای این بعداز ظهرِ تیرماه.
تیرماه ۱٣۹۵ - بهمن پارسا
|