یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کودتای شکست خورده و پرهزینه ترکیه


اردشیر زارعی قنواتی


• اما در این معرکه به صراحت می توان به یک پرسش پاسخ داد و آن اینکه چرا ارتشی که در طی این سال های به شدت بال و پر آن قیچی شده بود و تمامی فرماندهان کاریزماتیک آن توسط اردوغان پاکسازی گردید، در این شرایط دوباره می تواند یک کودتا را حتی بدون جلب نظر روسای ارشد خود سازماندهی کند. جواب این سوال دقیقا در سیاست های ماجراجویانه و سرکوبگرایانه خود اردوغان نهفته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۵ تير ۱٣۹۵ -  ۱۵ ژوئيه ۲۰۱۶



شامگاه جمعه ۱۵ ژوئیه با سرازیر شدن بخشی از نیروهای ارتش با ادوات نظامی به خیابان های استانبول و آنکارا، حوادثی را رقم زدند که نشانه های یک کودتای نظامی را در متن خود داشت. ورود نظامیان به شهر استانبول از حدود ساعت ده شب و حرکت آنان به سمت پل های روی تنگه بسفر که دو بخش آسیایی و اروپایی استانبول را از هم جدا می کند، حاکی از یک اراده در بین جناحی از ارتش برای سرنگونی دولت اسلامگرای "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهوری ترکیه بود. هم زمان جنگنده های اف ۱۶ نیروی هوایی و هلی کوپترهای جنگی نیز با ارتفاع کم بر فراز شهر به پرواز در آمدند تا شکی باقی نگذارند که این یک کودتای برنامه ریزی شده است. هم زمان در شهر آنکارا پایتخت نیز نیروهای پیاده ارتش و نیروی هوایی، شهر را در زیر چتر نظامی خود قرار دادند و حتی بیشتر از استانبول از طریق هوا به ساختمان های وزارت دفاع، وزارت کشور، سازمان اطلاعات ملی و ساختمان پارلمان حمله هوایی کردند. گزارشات اولیه نشان می داد که نظامیان برای تسخیر مراکز دولتی از قبل برنامه ریزی کرده اند و تا ساعتی بعد از انتشار بیانیه ارتش مبنی بر به دست گیری قدرت از طریق شبکه دولتی "تی آر تی" که به تصرف ارتش در آمده بود، به نظر می رسید که کودتا طبق برنامه در حال اجرا می باشد. هر چند که چند دقیقه قبل از انتشار بیانیه ارتش از قول "بن علی ییلدیریم" نخست وزیر ترکیه گفته شده بود که هیچ کودتای انجام نگرفته و این حوادث تنها مربوط به تمرد بخش کوچکی از نظامیان بوده است اما بعدا مشخص شد که ابعاد ماجرا بسیار گسترده تر از یک تمرد کوچک و شورش چند واحد رده پایین ارتش بوده است. وقایع آن چنان شتابناک در حال حرکت بود که تا قبل از پیام آقای اردوغان از طریق اسکایپ که مردم و حامیان دولت را به مقاومت و حضور گسترده در خیابان ها دعوت می کرد، نظامیان ظاهرا به بسیاری از اهداف خود دست یافته بودند.
پیام اردوغان تا حدود زیادی وضعیت بلاتکلیفی و شوک اولیه را از نهادهای دولتی و حامیان حزب عدالت و توسعه زدود و مسیر مقاومت و پلاتفرم عمل را تعیین کرد. از آنجا که اردوغان و حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از پایگاه اجتماعی انسجام یافته و قدرتمندی در بین بخش های از جامعه و به خصوص بخش های سنتی برخوردار بوده و هم چنین در طی این سال ها توانسته است پلیس و نیروی امنیتی وفادار به خود را سازمان دهد، از این مقطع به بعد جریان حوادث سیر معکوسی به خود گرفت. سرازیر شدن ده ها هزار هوادار مصمم، بسیج مساجد برای تهییج مردم و سازماندهی عملیاتی پلیس برای مقاومت در مقابل نیروهای نظامی کودتا، آن چنان شتابناک به میدان کارزار وارد شد که نیروهای کودتاچی را غافلگیر کرده و آنان را در بلاتکلیفی سرکوب یا مماشات در یک برزخ تصمیم گیری قرار داد. از این لحظه به بعد جریان حوادث به سمت تغییر معادلات در عرصه میدانی جهت یافت و بسیاری از مواضع مهم که توسط ارتش تسخیر شده بود دوباره به دست مردم و پلیس حامی دولت افتاد. چنانچه محاصره نظامی در آرایش تانک ها و نفرات نظامی فرودگاه بین المللی "آتاتورک" در استانبول توسط هجوم جمعیت در هم شکست و کودتاگران با عقب نشینی نیروهای زرهی خود، این موضع مهم و نمادین را به حامیان اردوغان واگذار کردند. از طرف دیگر باز پس گیری کنترل تلویزیون دولتی تی آر تی توسط مردم حامی دولت، یکی دیگر از سمبل های تاثیرگذار در معادلات قدرت بین دو طرف را به سود اردوغان به هم زد و نهاد رسانه نیز از دست نظامیان خارج شد. عدم مقاومت و نبود اراده سرکوب خشن تظاهرکنندگان غیرنظامی حامی دولت توسط سربازان ارتش از یک طرف کارآیی ادوات نظامی ارعاب کننده را خنثی کرد و از طرف دیگر فرصتی را فراهم آورد که پلیس در عقبه ی معترضان توده های غیرنظامی بتواند بسیاری از نیروهای سردر گم نظامی در خیابان را دستگیر کرده و سپس با انفعال نیروهای عملیاتی ارتش در خیابان و گستت در ستاد فرماندهی کودتاچیان، نیروهای امنیتی حامی دولت موفق به دستگیری بعضی از رهبران نیز شوند. هر چند که هنوز نمی توان به صورت قاطع از چگونگی و چرایی آغاز و فرجام شکست کودتا سخن گفت اما سیر حوادث نشان می دهد که روند امور به نفع دولت اردوغان در حرکت است و تقریبا کنترل کشور دوباره به دست حامیان اردوغان افتاده است و تنها خبرها از درگیری های پراکنده و مقاومت موردی بخشی از نظامیان در گوشه هایی از شهر آنکارا حکایت می کند.
آنچه در شامگاه جمعه در ترکیه اتفاق افتاد و تحولات متعاقب آن نشان می دهد که ترکیه وارد یک دوره بی ثباتی امنیتی شده است که حتی با شکست پروژه کودتا نیز نمی توان آن را به عنوان پایان ماجرا به حساب آورد. هم اکنون با نگاه به سیر حوادث و نوع عملکرد عوامل کودتا با توجه به تجارب پیشین ارتش این کشور در جریان سه کودتای قبلی سوالات بی پاسخ زیادی وجود دارد که در آینده باید چرایی آن روشن شود. فارغ از اینکه فرجام این کودتا به کجا می انجامد یک موضوع حساس به لحاظ فنی وجود دارد که شبهات زیادی ایجاد می کند و آن اینکه در شرایطی که کودتاچیان به پایگاه اجتماعی اردوغان واقف بوده اند چرا در ساعات اولیه شب که هنوز مردم در خیابان حضور داشته و زمان بیداری تلقی می شود، عملیات خود را شروع کرده اند. در حالی که در چنین شرایطی حداقل منطق سیاسی و دانش نظامی ایجاب می کرد که کودتا از موضع غافلگیری در شرایطی که بدنه اجتماعی توان خبرگیری و عکس العمل مناسب را ندارند که معمولا بعد از ساعت یک بامداد می توانست باشد، انجام می گرفت نه در زمانی از شب که مردم در وضعیت اکتیو قرار دارند. از طرف دیگر طراحی مناسب یک کودتا الزاما منوط به پیش درآمد دستگیری رهبران مخالف و آمادگی لازم برای تسخیر مواضع حساس سیاسی – امنیتی است که در این جریان به درستی انجام نگرفته است. هم چنین به دلیل شناخت ارتش از پایگاه اجتماعی اردوغان بدون شک نظامیان از قبل برای تثبیت پیروزی باید پیش بینی رویارویی مردم حامی دولت را با نیروهای نظامی مستقر در خیابان داشته و هم چون مورد کودتای نظامی مصر از قبل مصمم به شکستن هرگونه مقاومتی می بودند. ولی در اعتراضات استانبول که به صورت زنده از تلویزیون های بین المللی پخش می شد حتی اگر پذیرفته شود که ارتش قصد سرکوب خونین را نداشت ولی می توانست با ابزار ضد شورش از قبیل گاز اشک آور، گاز فلفل، ماشین های آبپاش و گلوله های پلاستیکی بخت خود را برای حداقل پراکنده کردن جمعیت معترض بیازماید که این نیز دیده نشد. به همین دلیل هم اکنون در خوش بینانه ترین وضعیت می توان از برنامه ریزی اولیه و خام اندیشی سیاسی – نظامی در این ادامه این اقدام سخن گفت. به هر حال در فرجام این تحولات ترکیه بسیاری از چراها باید پاسخ داده شود ولی آنچه مسلم است چه در صورت پیروزی کودتا و چه در صورت شکست محتمل آن جدا از تعمیق بحران در ترکیه نیروی پیروز به قدرتی دست می یافت که در روزها و هفته های آتی دست به سرکوب و تسویه حساب گسترده با مخالفان خود خواهد می زد. شکست کودتا بدون تردید هر چند که معظلات امنیتی زیادی برای ترکیه و اعتبار بین المللی آن ایجاد کرده است اما این به عنوان یک موهبت و یک فرصت مناسب در اختیار اسلامگرایان و جناب اردوغان قرار گرفته است. عدم حمایت تمامی احزاب اپوزیسیون و حتی حزب کردی "دمکراتیک خلق ها" از کودتاچیان در کنار حمایت یکدست رهبران بین المللی از دولت منتخب رجب طیب اردوغان می تواند یک دلیل مهم دیگر نیز برای سست شدن اراده کودتاگران به حساب آید. در کنار این شاید بتوان به یک احتمال دیگر نیز اشاره کرد و آن اشتباه محاسبه نظامیان کودتاچی برای جلب حمایت بخشی از توده های مردم به دلیل دوقطبی کنونی در ترکیه امروز باشد که به خوبی نشان داد که این ارتش به دلیل سوابق منفی خود در حافظه تاریخی ملت ترکیه، حتی نمی تواند دشمنان اردوغان را به حمایت از خود بسیج کند.
تاکنون گفته می شود که بسیاری از فرماندهان نظامی مخالف کودتا از جمله "خلوصی آکار" رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه از اسارت در یک پایگاه هوایی در آنکارا نجات داده شده است. طبق گزارش مقامات دولتی تاکنون کشته شدن بیش از ۱۶۰ تن از دو طرف تایید شده است که حداقل در میان آنان یک نماینده مجلس و ۱۷ پلیس وجود دارند. وزارت دادگستری ترکیه نیز اعلان کرده است که تا ظهر شنبه ۲۷۰۰ تن از عاملان کودتا دستگیر شده اند و به زودی دیگر خاطیان نیز به سختی مجازات خواهند شد. سخنان تند و خشم آگین رجب طیب اردوغان در بدو ورود به استانبول حاکی از اعمال مشت آهنین وی در روزهای آینده می باشد و وی با اتهام مسئولیت این کودتا به رقیب شخصی خود "فتح الله گولن" واعظ مذهبی ساکن آمریکا، از هم اکنون سناریوی آماده یی برای سرکوب و تسویه ارتش از عوامل غیروفادار به خود را آماده کرده است. اما در این معرکه به صراحت می توان به یک پرسش پاسخ داد و آن اینکه چرا ارتشی که در طی این سال های به شدت بال و پر آن قیچی شده بود و تمامی فرماندهان کاریزماتیک آن توسط اردوغان پاکسازی گردید، در این شرایط دوباره می تواند یک کودتا را حتی بدون جلب نظر روسای ارشد خود سازماندهی کند. جواب این سوال دقیقا در سیاست های ماجراجویانه و سرکوبگرایانه خود اردوغان نهفته است چرا که از یک طرف در طول هشت ماه گذشته دستان باز ارتش برای سرکوب و به راه انداختن جنگ داخلی علیه اقلیت ۱۵ میلیونی کرد در جنوب و جنوب شرقی کشور، این هیولای هفت سر را از قفس آزاد کرده بود. از طرف دیگر سیاست مداخله گرایانه اردوغان در کشورهای همسایه و به خصوص بحران خونین سوریه بدون جلب نظر و امتیازدهی به نظامیان مقدور نبود و جناب رئیس جمهوری که هم در بی ثبات سازی داخلی و هم سیاست مداخله جویانه خارجی به پشتیبانی ارتش نیاز داشت، نظامیان را وارد بالاترین مراتب مناسبات قدرت کرد. فرجام این کودتا در واقع شکست و نوید دهنده روزهای بد برای دمکراسی نیم بند ترکیه خواهد بود که اگر پیروز می شد نظامیان را حاکم بر معادلات قدرت می کرد و شکست آن نیز دست اردوغان را برای سرکوب سیستماتیک مخالفان مدنی و سیاسی به بهانه همکاری با کودتا بیش از پیش باز می کند و رویای وی برای تغییر قانون اساسی ترکیه این بار می تواند به راحتی تحقق پذیرد. ولی جدا از تغییر در معادلات قدرت، کشور ترکیه نیز هزینه های سنگین این کودتای نافرجام احتمالی را خواهد پرداخت و از این پس دوباره ترکیه در جامعه بین المللی به عنوان یک کشور کم ثبات طبقه بندی شده و بیش از همه سرمایه گذاری و صنعت توریسم آن آسیب خواهد دید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست