پازل در هم ریخته بحران سوریه
اردشیر زارعی قنواتی
•
توافق مسکو – واشینگتن برای احیای آتش بس در سوریه که در جریان دیدار جان کری با همتای روس خود در این کشور در تاریخ ۱۵ ژوئیه به دست آمد در کنار پیشروی های ارتش اسد جهت محاطره کامل حلب و به دست گرفتن جاده بسیار مهم و استراتژیک "کاستیلو" که این بار هیچ عکس العمل بازدارنده یی را از جانب غرب موجب نشد، شاید بتوان به عنوان اولین گام در تغییر آرایش سیاسی – نظامی بازی به حساب آورد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۷ مرداد ۱٣۹۵ -
۲٨ ژوئيه ۲۰۱۶
تحولات سوریه بعد از شکست سیاست های متناقض ائتلاف غربی و محور محافظه کار عربی – ترکی در خصوص حمایت از اپوزیسیون مسلح این کشور که ملغمه یی از تروریست های جهادی و گروه های اسلامگرای ستیزه جو بود و هم اینک که ترکش های این مدل از تروریسم به اروپا و آمریکا رسیده است، تا حدود زیادی دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. به نظر می رسد که خطر تروریسم اسلامی که در طی سال های اخیر ریشه های آن در بحران سوری، عراق، لیبی و یمن در هم تنیده و آبیاری شده به آن چنان هیولایی تبدیل گردیده است که از نیش آن حتی پدرخوانده های این گروه های جنایتکار هم در امان نبوده اند. سریال حوادث تروریستی از بوستون تا پاریس، از اورلاندو تا نیس، از بروکسل تا آنکارا و از حلب تا موصل یک خط موازی است که حاملان آن رقص جنایت در شلتاق خون را در چارچوب ایده های آخرالزمانی "خیر و شر" بدون تبعیض دنبال می کنند. برای رسیدن به این "درک واقعیت" در کنار شکست ایده اجرایی کردن "خاورمیانه نوین" و زایش پدیده هیولای "داعش" از درون آن، بسیاری از محاسبات و مناسبات از پیش تدوین شده دچار تغییر و به مرور محکوم به شکست گردید. هیولایی که از درون این بازی ژئوپلتیک بیرون جهید بسیار فراتر از آن چیزی بود که بازیگران بزرگ بین المللی و منطقه یی می خواستند به عنوان سرباز صفحه شطرنج از آن استفاده کنند و زمانی به خود آمدند که این مهره های پیاده هم چون لشکری از فیل و اسب سرکش با پیشروی، وزیر را هم از دور بازی خارج و با حرکات خویش در تعقیب شاه (اگر شاه دشمن نشد شاه خودی) جولان گری می کردند.
از آخرین نشست اپوزیسیون سوریه در پاریس حدود یک ماه می گذرد و ارمغان ایدئولوژیک آن برای فرانسه حوادث تروریستی "نیس" بود که پنج شنبه ۱٣ ژوئیه با برجای گذاشتن ٨۴ کشته و حدود ۲۰۰ زخمی توسط "محمد لحوایج بوهلال" تونسی تبار جشن ملی فرانسه را به عزا تبدیل کرد. از روزی که روسیه به صورت فعال وارد عرصه بحران سوریه شد و بسیاری از معادلات موجود را بر هم زد و زوایای پنهان بازی را در معرض نگاه آشکار رهبران سیاسی و افکارعمومی بین المللی قرار داد، حدود هشت ماه می گذرد و در این مدت به خلاف استراتژی شفاف روس ها در این خصوص که تمام گروه های جهادی و اسلامگرا در جنگ سوریه بدون هیچ تفکیکی همگی بخشی از انواع تروریسم بین المللی و بنیادگرای اسلامی طبقه بندی کرد تا به امروز، هنوز محور غربی در چنبره توهمی گرفتار بوده است که به صورت تصاعدی پرداخت هزینه را بر منطقه و حتی متروپل های غربی تحمیل کرده است. ظاهرا بخشی از حلقه اطرافیان "باراک اوباما" به خصوص در وزارت امور خارجه این کشور زودتر از بقیه همتایان غربی خود به وضعیت فاجعه بار موجود واقف شده و با ایجاد یک پل ارتباطی با روس ها که توسط "سرگی لاورف" وزیر امور خارجه روسیه و "جان کری" همتای آمریکایی وی ایجاد شده است سعی در هماهنگی سیاسی، اطلاعاتی و نظامی جهت سرکوب گروه های تروریست از جمله داعش و جبهه النصره داشته اند. کشیده شدن پای داعش به عربستان به عنوان خاستگاه اصلی تروریسم بنیادگرای اسلامی و ترکیه در قامت شاهراه ترانزیتی و تدارکاتی این تروریست ها در کنار فشارهای بین المللی بر این کشورها برای قطع ارتباط و مهار این "پدیده مشارکتی" در طی چند ماه اخیر تا حدود زیادی شکم این "اسب تروا" سوراخ شده است.
توافق مسکو – واشینگتن برای احیای آتش بس در سوریه که در جریان دیدار جان کری با همتای روس خود در این کشور در تاریخ ۱۵ ژوئیه به دست آمد در کنار پیشروی های ارتش اسد جهت محاطره کامل حلب و به دست گرفتن جاده بسیار مهم و استراتژیک "کاستیلو" که این بار هیچ عکس العمل بازدارنده یی را از جانب غرب موجب نشد، شاید بتوان به عنوان اولین گام در تغییر آرایش سیاسی – نظامی بازی به حساب آورد. چنانچه در پایان نشست های مشترک لاوروف – کری در مسکو وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت گفت "بر سر قدمهای مشخصی برای احیای آتشبس توافق شده، ولی جزئیات آن منتشر نمیشوند تا رسیدن به صلح بیسر و صدا پیش برود". تغییر در سیاست منطقه یی ترکیه که از قبل از کودتای شکست خورده بخشی از بدنه ارتش شروع شده بود و "رجب طیب اردوغان" با عذرخواهی از روسیه فتیله "اسد باید برود" را پایین کشید و هم اکنون نیز به دلیل در هم پاشیدگی نسبی ساختار فرماندهی نظامی این کشور توان کارشکنی در روندهای سیاسی صلح را نخواهد داشت، معادلات جدیدی را رقم زده است که نفوذ مخرب خارجی در بحران سوریه را به شدت کاهش می دهد. هم زمان با این تحولات انتشار ویدئوی سر بریدن پسرک ۱۲ ساله فلسطینی ساکن در اردوگاه پناهندگان در "هندرات" توسط جنگجویان عضو گروه "نورالدین زنکی" به جرم جاسوسی برای دولت دمشق انزجار عمومی و خشم جهانی را آن چنان برانگیخت که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به صراحت گفت که چنانچه این گزارش تایید شود روابط با این گروه اپوزیسیون سوری کاملا تغییر خواهد کرد. این در حالی است که گروه نورالدین زنکی یکی از گروه های مورد حمایت محور غربی – عربی است که مشمول کمک های واشینگتن – بروکسل هم می شوند و جالب اینکه بیانیه رسمی این گروه ضمن تایید این موضوع تنها به محاکمه و تنبیه خاطیان اشاره می کند. وقتی تمام قطعات پازل در هم ریخته کنونی بحران سوریه در کنار هم قرار داده شوند، می توان به روشنی یک الگوی جدید در موقعیت ذاتی بحران را مشاهده کرد که به صراحت از کانال تغییر رفتار قدرت های بین المللی و منطقه یی در حمایت از گروه های مسلح اپوزیسیون سوری می گذرد. اپوزیسون مسلح سوری در طی ماه های اخیر به لحاظ میدانی دچار شکست های سختی شده است و هم چنین به دلیل تغییر نگاه افکارعمومی جهانی نسبت به درک بهتر ماهیت بنیادگرایی اسلامی که تقریبا اکثریت مطلق جنگجویان سوری به این طیف ها وابسته می باشند اعتبار سیاسی و اخلاقی خود را نیز از دست داده است. از طرف دیگر هم اکنون امنیت بین المللی و ثبات ملی – منطقه یی به صورت روشن و واضح با بحث تروریسم و "آنارشی" جهانی پیوند خورده است و ریشه این پیوند نیز در مناطق بحران خیز خاورمیانه از جمله سوریه و عراق دیده می شود. زمان فریب خود و دیگران، خواسته یا ناخواسته با توجه به شرایط جدید به آخر خود نزدیک می شود و به نظر می رسد که بسیاری از دوندگان ماراتن جنگ و خون یک به یک به خط پایان مسابقه نزدیک می شوند. بدون تردید این خط پایان از رویای تسخیر دمشق نخواهد گذشت و تاریخ مصرف گروه های تروریستی حاضر در بحران سوریه بیش از آنچه تصور شود در حال اتمام بوده و یا حداقل مارکت ها از هم اکنون شروع به جمع آوری این کالای مسموم از قفسه های خود کرده اند.
|