گزارش ایندیپندنت از اعدام صدام حسین
چگونه واشنگتن و لندن هیولا را خلق و نابود کردند؟!
•
هنگامی که آنها او را دار زدند، صدام دشمن شکست خوردهی آمریکا بود که به خاطر اقدامات جنایتکارانهاش به هیتلر و استالین تشبیه میشد. آنچه که به دست فراموشی سپرده شد این است که صدام زمانی (افزون بر یک دهه قبل) به شدت از سوی آمریکا حمایت میشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۰ دی ۱٣٨۵ -
٣۱ دسامبر ۲۰۰۶
"هنگامی که آنها او را دار زدند، صدام دشمن شکست خوردهی آمریکا بود که به خاطر اقدامات جنایتکارانهاش به هیتلر و استالین تشبیه میشد. آنچه که به دست فراموشی سپرده شد این است که صدام زمانی (افزون بر یک دهه قبل) به شدت از سوی آمریکا حمایت میشد."
روزنامهی ایندیپندنت- چاپ لندن- در گزارشی دربارهی اعدام صدام به قلم "رابرت کارنول" نوشته است: «مطمئنا این واشنگتن بود که زمانی سلاحهای کشتار جمعی مورد استفادهی دیکتاتور علیه دشمنانش را تامین میکرد، سلاحهایی که حدود یک دهه بعد بهانهی حمله علیه خود وی و سرنگونی او قرار گرفت.
تعاملات آمریکا و صدام قبل از سال ۲۰۰٣ که بیش از یک ربع قرن به طول انجامید، داستان فریبکاری محاسبات نادرست و اشتباهات بزرگ دو طرف است؛ تعاملات آنها چه در آغاز و چه در پایان تحت الشعاع یک دشمن مشترک یعنی ایران قرار داشت.»
صدام در سال ۱۹۷٨ قدرت را به طور کامل در عراق در دست گرفت. دو سال بعد وی تحت عنوان جنگی که از آن به عنوان جنگ "عرب و عجم" یاد میکرد، به ایران حمله کرد تا انقلاب اسلامی ایران را سرنگون کند.
واشنگتن به وحشی گری رژیم صدام ذرهای تردید نداشت. ولی از آنجا که ایران در جنگ با عراق در موضع برتری قرار گرفت، واشنگتن از بین صدام و ایران، صدام را انتخاب کرد تا مانع سلطهی ایران بر منطقهی استراتژیک خلیج فارس با ذخایر نفتی عظیم آن شود.
از این رو به طور مخفیانه تکنولوژی، تسلیحات و پشتیبانی لجستیکی در اختیار صدام قرار داد تا مانع شکست عراق شود. دیدار دوستانهی دونالد رامسفلد، فرستادهی ویژهی رونالد ریگان، رییسجمهور وقت آمریکا به خاورمیانه با صدام در بغداد، موید این سیاست است. این در حالیست که رامسفلد دو دهه بعد، طرح حمله به عراق و سرنگونی صدام را ارایه کرد!
کمک آمریکا به صدام اغلب در قالب تکنولوژیهای دوگانه بود که مصارف غیر نظامی آنها قانونی بود ولی واشنگتن به خوبی آگاه بود که این فنآوریها میتوانند در میدان جنگ مورد استفاده قرار گیرند. سرویسهای اطلاعاتی آمریکا همچنین اطلاعات حیاتی و سرنوشت ساز از تحرکات نظامی ایران را در اختیار فرماندهان عراقی قرار میدادند.
حمایت آمریکا از صدام از این هم آشکارتر شد، در سال ۱۹٨۲ دولت آمریکا با نادیده گرفتن مخالفت کنگره، عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج کرد. در نوامبر ۱۹٨٣ شورای امنیت ملی آمریکا فرمانی را صادر کرد که براساس آن آمریکا میبایست هر گونه اقدام لازم و قانونی را برای جلوگیری از پیروزی ایران درجنگ انجام میداد.
واشنگتن برای جلوگیری از استفادهی صدام از سلاحهای شیمیایی، هیچ کاری انجام نداد.
در ادامهی دهه ۱۹٨۰ یک شبکهی سری از شرکتهای حامی عراق در آمریکا و دیگر کشورها شکل گرفت تا در جنگ به صدام کمک کنند. جنگ عراق و ایران در سال ۱۹٨٨ به پایان رسید اما صدام تا لحظهی حمله به کویت در ماه اوت ۱۹۹۰ به ارتقای نظامی خود که مورد حمایت غرب بود، ادامه داد.
حمله به کویت یک نقطهی عطف بود؛ تا آن زمان آمریکا برای مهار تهدید ایران، با صدام تعامل میکرد اما از این زمان به بعد، دیکتاتور عراق، خودش یک دشمن محسوب میشد. جالب اینجاست که حمایت قبلی آمریکا از صدام باعث شد که وی فکر کند با الحاق کویت به خاک عراق میتواند از شر این کشور خلاص شود.
آپریل گلاسپی، سفیر وقت آمریکا در عراق در ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۰ (یک هفته قبل از حمله عراق به کویت) با صدام دیدار کرد. متن گفت و گوهای این دیدار حاکی از این است که در این دیدار گلاسپی به صدام گفته است واشنگتن دربارهی جنگهای عرب با عرب نظیر اختلافات مرزی عراق با کویت نظری ندارد و به این ترتیب بدون مخالفت آمریکا، صدام چراغ سبز تلویحی آمریکا را برای حمله به کویت دریافت کرد.
ائتلاف تحت امر آمریکا ظرف یک جنگ ۱۰۰ ساعتهی زمینی نیروهای عراقی را از کویت بیرون کرد، اما جورج بوش پدر، رییسجمهور وقت آمریکا تصمیم گرفت روی بغداد فشار نیاورد و با این تصمیم بن بستی را به وجود آورد که تا سال ۲۰۰٣ به طول انجامید اما دراین میان به تدریج حقایق دربارهی کمک آمریکا به خلق این هیولا آشکار شد؛ هیولایی که اکنون خودشان آن را نابود کردند.
رخدادهای بعدی نسبتا آشنا هستند، اقدامات صدام علیه کردها و شیعیان درحالی که بوش پدر، کردها و شیعیان را به قیام تشویق میکرد ولی در عمل هیچ حمایتی از آنها نمیکرد. ۱۲ سال تحریم علیه عراق مردم عادی این کشور را به بدبختی و بیچارگی کشاند ولی هیچ تاثیری روی رژیم صدام نداشت. همچنین آمریکا و انگلیس در عملیات موسوم به "روباه صحرا" در سال ۱۹۹٨ شدیدترین حملات هوایی را علیه عراق انجام دادند.
به رغم تمام این تدابیر صدام در قدرت باقی ماند اما جورج بوش پسر تقریبا از لحظه در دست گرفتن قدرت قصد داشت تا کار ناتمام پدرش رابه پایان برساند.
صدام تنها پس از سه هفته جنگ زمینی سرنگون شد اما آمریکا با سرنگون کردن صدام دقیقا همان هدفی را دنبال میکرد که در دههی ۱۹٨۰ با حمایت از او دنبال میکرد.
اکنون سوال این است که آیا اوضاع عراقیها به مراتب بدتر از زمان دیکتاتوری صدام نیست؟
اغتشاش و آشوب کنونی در عراق تنها یک پیروز بلامنازع دارد و آن ایران است.
منبع: ایسنا
|