پیرامون نامه ی اعتراضی ۹۲ تشکل دانشجویی به روحانی
شمس الدین امانتی
•
نگرانی این دانشجویان مسلمان در رابطه با نفی حاکمیت نظام دینی مورد نظر آنها واقعی است و بر همین اساس و بمنظور حفظ نظام موجود تمایل چندانی به اظهار نظر در موارد اصلی دیگری از ما به ازای عملی جوّ ترور و خفقان از جمله؛ اخراج، زندانی کردن، شکنجه و اعدام دانشجویان سکولار، آزادیخواه، چپ و انقلابی را در دانشگاه ها نداشته و ندارند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ مرداد ۱٣۹۵ -
٣ اوت ۲۰۱۶
به گزارش خبرنگار ایلنا، اخیرآ تعدادی از«تشکلهای دانشجویی»سراسر کشور با انتشار نامهای خطاب به«روحانی»ضمن ابراز«نگرانی»از فضای موجود در دانشگاهها: «خواستار رسیدگی به معضلات دانشجویان شدند.»
در بخشی از متن این نامه که به امضای۹۲«تشکل دانشجویی و انجمن های اسلامی» رسیده: آمده است«انجمن اسلامی دانشجویان براین باورند، که فضای دانشگاه روز به روز سیر نا امیدکنندهای را می پیماید و جوّ ارعاب و تهدید کماکان گریبان دانشگاه را گرفته و به گونه های مختلف احساس میشود.»
در بخش دیگری از این نامه یادآوری کردند: که«علاوه بر جوّ ارعاب و تهدید، دخالتهای غیرقانونی، صدور مجوز با تعویق و تعلیق، انواع برخوردهای تبعیضآمیز و رفتارهای دوگانه، ایجاد مشکل برای کنشگران دانشجویی صرفا به بهانه حضور و فعالیت در شبکههای اجتماعی، رصد امور شخصی دانشجویان در فضای مجازی، دامنزدن به نگاه جنسیتی و اِعمال طرحهای تفکیکی در موارد گوناگون و فشار نهادهای غیرمسئول خطر انفعال در دانشگاه و تشکلهای دانشجویی بهخصوص در انتخابات پیش رو ی ریاست جمهوری و فضای امنیتی و مداخلهگرانه و ... رو به افزایش است.»
این تشکل های دانشجویی معتقدند: که«انتقاد به جریان ها و مسئولان یکی از ضرورت ها و وظایف جنبش دانشجویی است، اما این به معنای نفی حاکمیت نظام دینی نیست؛ بلکه در جهت رسیدن به چنین نظامی قابل تعریف است.»
نگرانی این دانشجویان مسلمان در رابطه با نفی حاکمیت نظام دینی مورد نظر آنها واقعی است و بر همین اساس و بمنظور حفظ نظام موجود تمایل چندانی به اظهار نظر در موارد اصلی دیگری از ما به ازای عملی جوّ ترور و خفقان از جمله؛ اخراج، زندانی کردن، شکنجه و اعدام دانشجویان سکولار، آزادیخواه، چپ و انقلابی را در دانشگاه ها نداشته و ندارند. اما همین موارد فوق از انتقاد این دانشجویان به«جریان ها و مسئولان خودی»که علالقاعده سیاست گذار و مجری سیاست های رژیم اسلامی هستند، مشروعیت نظام دینی مورد نظر آنها، محلی از اعراب ندارد.
برخلاف اظهارات این دانشجویان مسلمان، کافی است مرور کوتاهی بر واژهایی از این شکوه نامه آنها به روحانی کرد، از جمله «ارعاب، تهدید، تبعیض، تفکیک جنسیتی، سانسور و .....»، که هر کدام از این واژه ها سرتیتر پدیده های شناخته شده ای از اختناق و سرکوب عریان در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی هستند، که روزانه با زور سرنیزه بقای رژیم اسلامی را تأیید و تضمین می کنند.
این نوعی از تناقض گویی، آگاهانه و عمدی است و بیشتر مصرف داخلی و جناحی دارد، در عین حال هم ملزومات و پیش شرط های عوامفریبانه ای جهت انتخابات رییس جمهور اسلامی در سال آینده را در بطن خود دارد که در تقسیمات درون جناحی دفاع از حاکمیت نظام دینی مورد نظر این دانشجویان در دانشگاه ها به این تشکل های اسلامی سپرده شده است.
پدیده تفکیک بر مبنای جنسیت، در همه عرصه ها بیداد می کند مخصوصآ در دانشگاه ها و مدارس، که اتفاقآ یکی از بند های اعتراضی دانشجویان در نامه ارسالی آنها به روحانی است، این پدیده جنجال برانگیز و لاینحل به قدمت عمر ارتجاعی - مذهبی رژیم اسلامی، به یکی از باور های اصلی«حاکمیت نظام دینی» مورد نظر این دانشجویان ارتقاء یافته است که روزانه از رسانه های تبلیغی ارگان های رژیم اسلامی، در مخالفت شدید با اردوهای مختلط دانشجویی و کشاندن اساتید«خاطی» دانشگاه به بهانه برگزاری بدون مجوز اردو های مختلط و رعایت نکردن موازین اسلامی، به پای میز محاکمه واقعیتی است انکار ناپذیر. مخالفت این ۹۲ تشکل و انجمن اسلامی دانشجویان با تفکیک بر مبنای جنسیت معناییش مخالفت صریح با نظام دینی مورد نظر آنهاست.
این متد از حیله شرعی نیز در میان اعضای «انجمن های اسلامی دانشجویان»بنا به توصیه های خامنه ای و به منظور فریب افکار عمومی جا خوش کرده است تا به زعم خود و با بهره گیری از این متد شکست خورده به «حاکمیت دینی» مورد نظرشان مقبولیت بیشتری ببخشند، که خوشبختانه در این زمینه نیز موفقیت چندانی کسب نکرده اند.
ترس واقعی دانشجویان مسلمان در این تشکل ها و نامه نگاری آنها به «روحانی»در اعتراض به «وضع اسفبار» دانشگاه ها، ناشی از عدم مقبولیت تحلیل رهبرشان «خمینی» در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۴ است که گفت «یک چیزهایی است که حل می شود، مثلا ما جنگ داریم، جنگ چیز مهمی نیست، حل می شود ... اما مساله دانشگاه یک مساله فوق العاده است که این افرادی که از دانشگاه در می آیند یا مخرب یک کشوری هستند یا سازنده آن کشور هستند و در کشور ما یا رو به اسلام می برند کشور ما را یا منحرفش می کنند»
این تشکل ها و انجمن های دانشجویی پیرو «خمینی» و «خامنه ای» متوجه هستند که اکثریتی از از این دانشجویان مبارز، سکولار و انقلابی در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی، ربطی به اسلام نداشته و ندارند، بلکه سعی دارند جنبش دانشجویی را در مخالفت با اسلامی کردن دانشگاه ها، به سایر جنبشهای مترقی و آزادیخواه نه تنها در ایران بلکه در سطح منطقه و جهان همگام و همسو کنند، تا ضمن مقبولیت بخشیدن به جنبش چپ و انقلابی در دانشگاه ها مرز این جنبش را با استدلالهای بی پایه «خمینی» در سخنرانی سال ۱۳۶۴در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را به وضوح روشن کنند.
وضع دانشگاه ها از نظر علمی، سیاسی و اجتماعی از آنچه که این دانشجویان مسلمان فکر میکنند به مراتب اسفبار تر است. طرح مطالبات مندرج در نامه این تعداد از دانشجویان مسلمان به «روحانی» و تحقق آن، در مغایرت کامل با «نظام دینی» حاکم بر ایران و اظهارات «خمینی» در فروردین ماه سال ۱۳۵۹ می باشد که بر تصفیهی دانشگاه تاکید کرد و گفت «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاههای سراسر ایران به وجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرباند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم اسلامی.»
جنبش دانشجویان سکولار، چپ و انقلابی با همه افت و خیز آن طی سالیان متمادی و با توجه به جَوّ اختناق و خفقان حاکم بر دانشگاه ها در حد توانشان علاوه بر مبارزه با پدیده های مورد نظر این دانشجویان مسلمان، بر علیه تمامیت رژیم اسلامی حاکم بر ایران، و افشاگری در رابطه با تدریس علوم اسلامی در دانشگاه ها و در تقابل با نهادهای امنیتی و سرکوبگر رژیم اسلامی، قاطعانه مبارزه کرده و ضمن تثبیت انگیزه های مترقی و سکولار تعداد از آنها نیز در این مبارزه انقلابی جان باختند.
این فداکاری آگانه دانشجویان سکولار، چپ و مبارز از نسلی به نسلی دیگری منتقل و در نهایت در مبارزه ای فراگیرتر، متشکل تر و سرنوشت ساز در همبستگی با مبارزات کارگران آگاه، مردم انقلابی و آزادیخواه به سهم خود بخشی از مقدمات سرنگونی رژیم اسلامی را محتمل تر کرده و خواهند کرد.
|