فرصت تاریخی کردها در شرق کردستان، بسترها و منازعات
پویا عزیزی
•
بهجز پژاک احزاب دیگر در ادامه دادن این عملیات با مشکلات جدی مواجهاند. آنها به شکل انکار ناپذیری وابسته به احزاب اقلیم کردستان هستند و ادامه عملیات آنها می تواند روابط اقلیم با ایران را دچار مشکل جدی کرده و از سوی دیگر توسط این احزاب به ابزار امتیازگیری و امتیاز دهی بدل شوند. قدرت نظامی آنها هم با ایران یا احزاب اقلیم به هیچ وجه قابل مقایسه نیست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ مرداد ۱٣۹۵ -
٣ اوت ۲۰۱۶
درگیری در ماههای اخیر میان نیروهای مسلح احزاب کُرد و نیروهای نظامی حکومت ایران هم شمار بیشتری یافته و هم مناطق گستردهتری را دربرگرفته است. اما مهمتر از شمار درگیریها شمار احزابی است که دست به انجام چنین عملیاتی زدهاند. فرصتی تاریخی برای پیشروی به سوی آرمان به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت، در شرایطی که سه منطقه دیگر کردستان، زیر سازماندهی احزاب و در حال مبارزه از جمله با داعش هستند. در چنین شرایطی مبارزه در شرق کردستان، به طبع میتواند مورد نظر قدرتهای رقیب ایران در منطقه قرار گیرد و گسترش آن در روند دخالتهای ایران در منطقه خلل ایجاد کرده و مداخلهٔ آن در دیگر بخشهای کردستان را با مشکل روبهرو کند. اما هر چه داعش بیشتر رو به اضمحلال بگذارد. رقابت میان این احزاب بیش از پیش رخ مینماید. رقابتی که بستری مناسب برای بهرهگیری قدرتهای منطقه از جمله ترکیه و ایران است.
شرق کردستان واقع در منطقه غربی ایران را میتوان نخستین منطقه از کل کردستان دانست که سازماندهی تشکیلاتی و تحزب در آن، ساختاری محکم یافت و نبردها با حکومت مرکزی ایران، از این مسیر آغاز شد. این نبردها اگرچه با فراز و فرودها روبهرو بوده و هستند. اما تداوم آن تا اکنون که بار دیگر اوج گرفتهاند، مسئلهای است که انکار آن ممکن نیست.
• فرازهای مبارزه با حکومت مرکزی
فرازهای مبارزه شرق کردستان را باید (همزمان با تحولات تجددطلبانه در ایران و منطقه و برقراری نظام مشروطه) از سال ۱۲۹۷خورشیدی و آغاز مبارزه به رهبری «سِمکو شکاک» با حکومت پادشاهی قاجار پی گرفت که نخستین آنها بود. در پی آن در سال ۱٣۰۵ باز هم به رهبری او اما این بار در برابر پادشاهی پهلوی اول بار دیگر مبارزه به اوج رسید.
سال ۱٣۲۰ خورشیدی و همزمان با جنگ جهانی دوم هم، «حمه رشید» پرچم شورش را در برابر حکومت پهلوی بلند کرد تا مبارزه در این منطقه سومین فراز را به نمایش بگذارد.
اگر چه همه این مبارزهها در بستر جامعهٔ عشیرهای و به رهبری خانها صورت گرفتند و در دل تحولات سریع جامعه، آتش آنها به سرعت فرونشست.
اما در سال ۱٣۲۴ جوانههای تحزب به بار نشستند و اعلام جمهوری مهاباد به رهبری قاضی محمد و جنبش دموکراتهای کُرد، میوهٔ آن بود. میوهای که حکومت مرکزی پیش از رسیدن آن در سال ۱٣۲۵، تاراجش کرد.
اهالی شرق کردستان یکبار دیگر در سال ۱٣۴۶، قیامی دیگر را به بوته تجربه در آوردند اما آن قیام هم به شدت سرکوب شد.
دو ماه پس از انقلاب بهمن ۱٣۵۷، مبارزه برای خودمختاری کردستان با تشکیل حکومت شوراها، اتحادیه دهقانان و «کومهله» بار دیگر اوج گرفت و جنگ ۲۴ روزه سنندج، فراز تاریخی آن شد. اشغال نظامی کردستان توسط حکومت از پس آن اتفاق افتاد و با شروع جنگ میان ایران و عراق و عقب نشینی «کومهله و دموکرات» کامل شد.
شورشهای دیگری هم از سال ۱٣۶۵ توسط احزاب کلاسیک صورت گرفتند که هیچگاه به بازپس گیری مناطق اشغال شده نیانجامیدند.
در این بین تشکیل «حزب حیات آزاد کردستان-پژاک» در سال ۱٣٨٣، فرازی دیگر در مبارزات کردستان را منجر شد و عملیات سیاسی و نظامی آن علیه حکومت مرکزی تا امروز ادامه دارد.
• وضعیت ایران و منطقه در شرایط فعلی
امروز که خاورمیانه با حضور داعش، تروریسم مذهبی و نیروهای خارجی ناامنتر از همیشه است و نیروهای مختلفی از هر سوی جهان، جنگی جهانی را مستقیم یا غیرمستقیم در آن پی میگیرند و ایران پسابرجامی نیز، با دخالتهای گوناگون در آن، تلاش دارد به قدرتی استعمارگر در منطقه بدل شود، مبارزه در شرق کردستان اهمیت و ضرورت ویژهای برای همه طرفها یافته است.
آن هم در شرایطی که این منطقه همچنان از محرومترین مناطق ایران است و بیکاری گسترده دامنگیر مردم آن. آنچه سفر اخیر روحانی به کرمانشاه را نیز با اعتراضهایی مواجه کرد. اعتراضهایی که نه تنها در میان مردم بلکه در میان نمایندگان حکومتی مجلس این منطقه هم شنیده شد. نمایندگانی که در بیانیهای اعلام کردند روحانی را همراهی نمیکنند.
نگاه امنیتی، تسلط فضای ظن، دستگیریهای گسترده، اعدامها، محروم سازی عامدانه اقتصادی، کشتار کولبرانِ به ناچار، آمار اعتیاد، خودکشی و خشونت علیه زنان که به شکل مستقیم معلول سیاستهای حاکمیتاند همگی در اوجی تاریخی قرار گرفتهاند و دولت که از حل مشکلات عاجز مانده، تلاش دارد با مانورهای مقطعی از آن بگریزد. سفرهای اخیر روحانی به این مناطق و وعدهٔ بودجههای عمرانی را تحلیلگران کردستان از همین دست مانورها میدانند.
جدا از چنین بستری، تاریخیبودن مسئلهٔ کُرد و میزان نفوذ احزاب بر جامعهٔ شرق کردستان، خود چشماندازی است که نشان میدهد حتی حل مشکلات اقتصادی کردستان توسط دولت، نمیتواند زیرساختی برای پیروزی دولت در این منطقه فراهم کند و بحران تنها راهکار سیاسی دارد. راهکاری که تمایلی به آن در حاکمیت ایران وجود ندارد.
تضاد بالاگرفته میان ایران و اتحادیه عرب به رهبری عربستان که به حمایت از گروههای شیعه و سنی و رقابت برای نفوذ در منطقه انجامیده، تضاد تاریخی ایران با اسراییل و ایفای نقش عمده در سوریه و عراق، نظم جدیدی را بر خاورمیانه حاکم کرده است.
در همین وضعیت احزاب بزرگتر کُرد نیز همچون «حزب کارگران کردستان-پکک»، «حزب دموکرات کردستان عراق-پدک» و «اتحادیه میهنی کردستان-یهکتی» در جریان نبرد با داعش در سالهای اخیر به بیشترین میزان از سرمایه، قدرت، نفرات و تجهیز سلاح در طول تاریخ خود رسیدهاند و هرکدام منطقهای را در کنترل دارند. مهمتر اینکه مبارزه آنها علیه داعش با حمایت بینالمللی نیز روبهرو شده است.
در چنین شرایطی است که مبارزه در شرق کردستان، به طبع میتواند مورد نظر قدرتهای رقیب ایران در منطقه قرار گیرد و گسترش آن در روند دخالت ایران در منطقه خلل ایجاد کرده و نفوذ آن بر دیگر بخشهای کردستان را با مشکل روبهرو کند.
از سوی دیگر هر چه داعش بیشتر رو به اضمحلال بگذارد. ضرورت همگرایی و البته رقابت میان این احزاب بیش از پیش رخ مینماید. رقابتی که بستری مناسب برای بهرهگیری کشورهای درگیر در جنگ خاورمیانه محسوب میشود. ایران هم هر چه بیش تر تلاش خواهد کرد تا قدرت عملیاتی خود را بر اقلیم و دیگر نقاط کردستان که این احزاب در آن اقامت دارند بیشتر کند. ایجاد پایگاه نظامی در اقلیم، تشکیل، حمایت و قدرتمندسازی گروههای شبهنظامی در عراق و سوریه، حتی در مناطق خودمدیر غرب کردستان، از همین رو صورت میگیرد.
پس طبیعی است تا زمانی که این شرایط و عملیات پراکنده در شرق کردستان ادامه پیدا کند. شماری از کشورهای رقیب جمهوری اسلامی نیز تمایل به مقابله به مثل در برابر ایران و پشتیبانی از احزاب کردستان خواهند داشت و تمایلاتی نیز در میان این احزاب به وجود خواهد آورد. اما مساله دقیقا همین است. به فعل درآمدن این تمایلات، ادامهدار بودن عملیات را وابسته به این تضاد میکند و در عین حال همکاری اطلاعاتی میان دولتهای همسایه ازجمله اقلیم کردستان، ایران و ترکیه شرایط را سختتر.
• افزایش درگیریها و فرصت تاریخی
در طول بیش از چهار ماه گذشته گزارشهای بسیاری از اوجگیری درگیریها میان نیروهای نظامی حکومت ایران و احزاب کُرد منتشر شد. این درگیریها که طی سالهای گذشته به حملات و ضد حملاتی میان گریلاهای پژاک و نظامیان ایران خلاصه میشد اکنون اضلاع دیگری هم یافته و «حزب دموکرات کردستان ایران-حدکا» و «حزب آزادی کردستان-پاک» هم به آن پیوستهاند.
بالا گرفتن شمار عملیات نظامی، گستردگی مناطق و شمار احزاب درگیر، به روشنی نشان میدهد که فراز دیگری از مبارزات شرق کردستان احتمالا مشاهده خواهد شد. فرازی که اگر همهگیر شود، میتوان آن را بیداری دوباره انقلاب در شرق کردستان پس از خواب زمستانی طولانیاش نامید.
زمانی که بهجز عملیات دنبالهدار پژاک به عنوان برجستهترین و متشکلترین حزب شرق کردستان، گروههای دیگر هم دست به عملیات پراکنده علیه نیروهای نظامی میزنند. نیروهایی که از سال ۱٣۷۵ و پس از اعلام حکومت فدرال در جنوب کردستان، طی قراردادی، از هرگونه عملیات نظامی علیه ایران خودداری کردند.
فرصتی تاریخی برای پیشروی به سوی آرمان «به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت»، در شرایطی که سه منطقه دیگر کردستان با وجود تمام مشکلات و درگیریها زیر سازماندهی احزاب و هر کدام به نحوی در حال مبارزه با حکومت مرکزی هستند.
اما بهجز پژاک احزاب دیگر در ادامه دادن این عملیات با مشکلات جدی مواجهاند. آنها به شکل انکار ناپذیری وابسته به احزاب اقلیم کردستان هستند و ادامه عملیات آنها می تواند روابط اقلیم با ایران را دچار مشکل جدی کرده و از سوی دیگر توسط این احزاب به ابزار امتیازگیری و امتیاز دهی بدل شوند. قدرت نظامی آنها هم با ایران یا احزاب اقلیم به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. کمپهای این احزاب هم مکانهایی با آدرس مشخصاند که هر لحظه میتوانند مورد حمله قرار گیرند.
• واکنش جمهوری اسلامی ایران
نیروهای نظامی حکومت ایران پس از آغاز اولین رشته از این عملیات، مناطقِ مرزی کردستان را به توپ بستند. توپبارانی که عمق خاک اقلیم کردستان عراق را هم شامل شد و چهار روستایی غیرنظامی هم در آن زخمی شدهاند. پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه هم تهدید کرده که در صورت ادامه این حملات، «عقبه آنها» در «شمال عراق» را هدف خواهند گرفت.
حتی از پیش هم مشخص بود که این اقدامات کمحاشیه نیستند و به سرعت توسط ایران با اتهام سازماندهی توسط خارجیها روبه رو شدند.
خبرگزاری مهر در گزارشی که روز دوشنبه ۲۱ تیرماه منتشر کرد از قول محسن رضایی یکی از مهرههای کلیدی سپاه و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: «چند ماه پیش مقامات عربستان، جلساتی را با دموکرات، کومهله و پژاک در اربیل گذاشتند و این عملیات از این جلسات نشات میگیرد.»
همزمان مجید ارجمندفر از فرماندهان ارشد سپاه نیز مدعی شد که عربستان سعودی و آمریکا از پژاک حمایت میکنند تا آرامش داخلی ایران را برهم بزنند.
• موضع احزاب کردستان
«حزب آزادی کردستان-پاک» در ابتدای ژوییه پس از قبول مسئولیت یک عملیات در منطقه دالاهو، در بیانیهای تاکید کرد که کمکهای بینالمللی به کردها میتواند راه نفوذ ایران به منطقه را ببندد و نیروی آنها هم آماده نفوذ به داخل ایران هستند.
«حزب دموکرات کردستان ایران-حدکا» نیز همزمان در بیانیهای از تمایل بسیار خود برای همکاری با شرکای خارجی پرده برداشت و گفت: برای یافتن متحدان خارجی جهت مقابله با تهدیدهای ایران تلاش میکند.
در همین حال آمد شاهو عضو مجلس پژاک میگوید: «پژاک اتهامات مطرح شده در مورد دریافت کمکهای مالی و تسلیحاتی از کشورهای خارجی را رد میکند و آنرا ادعای واهی مقامات ایرانی میداند. پژاک جبههای مردمی است و پشتوانه خلق کرد آن را پایدار نگه داشته. هضم این مسئله برای حکومت ایران سخت است که کردها نیرویی مستقل و قدرتمند داشته باشند. ما یک حزب سیاسی هستیم که برای دفاع از ارزشهای خلقمان به دیپلماسی و سیاست رو آوردیم.
نچیروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم فدرال کردستان عراق اما اخیرا در سخنانی ضمن اشاره به تلفات حزب دموکرات کردستان ایران-حدکا و حمایت تلویحی از آن، پژاک را به رابطه با ایران متهم کرده و گفت:« اگر ایران پژاک را در رابطه با عربستان میداند چرا به آنها حمله نمیکند.»
رزان جاوید رییس مشترک جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان-کودار که پژاک نیز عضوی از آن است میگوید: «بارزانی احتمالا از درگیریهای ما با جمهوری اسلامی مطلع نیست یا شاید از اینکه تلفات کمی میدهیم ناراحت است. البته دلیل اصلی بهنظر عدم توفیق حزب دموکرات کردستان عراق در ایجاد روابط جدید با ایران است. بارزانی در طرح شورانیدن ایران و ترکیه علیه ما نقش دارد. حمایت ظاهری او از حدکا نیز بی سبب نیست و با توجه به سوابق تاریخی، حتما نقشهای در سر دارد. اینکه از کشوری برای مبارزه با ایران کمک گرفتهایم درست نیست. مقامات ایرانی ما را متهم به رابطه با عربستان کرده و بارزانی میگوید اگر چنین است پس چرا به پژاک حمله نمیکنید؛ این حرفها بیحساب نیستند.»
• احتمال درگیری نظامی احزاب
مجموع این وقایع و گفتهها حکایت از آغاز دوران دیگری از رقابت و احتمالا ایجاد درگیری میان احزاب کردستان دارند. درگیریای که میتواند توان نظامی و سازماندهی همه طرفهایش را کاهش داده و یک فرصت تاریخی را برای همیشه ازمیان بردارد.
فاز جدید روابط ایران و حکومت اقلیم که یک قرارداد خط لوله انتقال نفت هم بخشی از آن است و این خط لوله که قرار است میزان روزانه ۲۵۰ هزار بشکه نفت را برای سوآپ به ایران منتقل کند نیازمند توافقات امنیتی و تجاری است. توافقات امنیتی و تجاری که به نظر می رسد اختلاف حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی دامنگیر آن شده است.
حزب دموکرات روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت را روانه بندر جیحان ترکیه میکند و به نظر میرسد توافق خط لوله جدید ایران و اقلیم هم نفت را قرار است از مناطق زیر کنترل اتحادیه میهنی به ایران منتقل کند. ناامن کردن مسیر خط لوله و تلاش برای اخلال آن میتواند به اختلافات این دو حزب و همینطور حزب دموکرات و دولت مرکزی عراق هم مربوط شود.
نخست وزیر اقلیم در سخانش به روشنی گرای حمله به پژاک را به نیروهای جمهوری اسلامی میدهد و حزبش نیز با حمایت از عملیات احزاب وابسته به خود در مناطق مرزی زمینه را برای جلوگیری از سوآپ نفت توسط اتحادیه میهنی میسازد.
در آن سو روابط نزدیک حزب دموکرات با حزب حاکم بر ترکیه که در حال حاضر مشغول جنگ داخلی با حزب کارگران کردستان است و تلاشهای این دو برای مقابله با پکک، ضلع دیگری از ماجرا را میسازد. پیش از این اختلافات حزب دموکرات کردستان عراق و پکک بر سر سنجار (شنگال) یک بار دیگر احتمال وقوع درگیری نظامی را قریب به یقین کرده بود. احتمالی که به واقعیت نپیوست.
اما در شرایط کنونی که مبارزه پکک و حکومت ترکیه پس از کودتای نافرجام دوباره اوج گرفته است و روابط حزب دموکرات کردستان عراق با ترکیه در شرایط مناسبی قرار دارد و گسترش روابط آن با ایران دچار رکود شده است. اظهارات و راهبرد عملی این حزب بهگونهای مینماید که رهبری درگیریهایی را به دست گرفته که متحدانش همواره خواستار آن بودهاند.
بستن طولانی مدت دروازه مرزی سمالکا (دروازه مرزی میان اقلیم فدرال کردستان و کانتونهای خودمدیر غرب کردستان) به منظور محاصره اقتصادی و غذایی مبارزان کُرد و در پی آن تبدیل نیروهای پیشمرگ روژاوا (نیروی کردی وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق در سوریه) به یک گردان بزرگتر در قالب ائتلاف میهنی کردهای سوریه، زیر حمایت ترکیه و تغییر نام آن به انقلابیون کُرد و سپس وارد کردن آنها به اعزاز برای جنگ با YPG و YPJ. همدستی و هماهنگی کامل آنها با ترکیه، سفرهای نچیروان و مسعود بارزانی و دیدار با اردوغان و عدم اعلام هیچگونه مخالفتی با نقض حریم هوایی اقلیم توسط هواپیماهای ترکیه برای بمباران قندیل و مواضع پکک، دستگیری فعالین نزدیک به پکک در شهرهای اقلیم کردستان، صدور دستور جنگ با پکک در شنگال و تروریست خواندن مبارزان کرد در غرب کردستان، آن هم در شرایطی که ترکیه با تمام توان نظامی شهرهای کردستان را به آتش و خون کشیده و از آنها جز ویرانهای برجا نمانده است. داستان رئیس ماندن بارزانی به هر قیمتی برای دو سال دیگر پس از دو دوره چهارساله و تعطیل کردن پارلمان، تنها نمونههایی از عملکرد این حزب در برابر احزاب دیگر کردستان است.
واقعیت این است که اختلافات اتحادیه میهنی و حزب دموکرات و همینطور عدم وجود حمایت اجتماعی شهروندان اقلیم تاکنون از ایجاد درگیری میان حزب دموکرات و پکک جلوگیری کرده است وگرنه زمینه ایجاد آن مشخصا توسط این حزب آماده شده است. آنچه که بروز آن برای باری دیگر، رویای دهها ساله ترکیه و ایران را به واقعیت بدل میکند.
|