اصلاح طلبان و جمهوری اسلامی
عباس کاکاوند
•
اصلاح طلبان هیچ گونه مشکل جدی و بنیادین با ساختار قدرت فعلی ندارند. آنان نه دچار تضاد ایدئولوژیک جدی با جمهوری اسلامی هستند ونه مایل هستند نظم سیاسی موجود دچار چالش جدی شود. آنچه برای آنان ازپیش از دوم خرداد ۱۳۷۶ تا کنون مطرح بوده است، تنها در مقوله سهم خواهی سیاسی می گنجیده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۲ دی ۱٣٨۵ -
۲ ژانويه ۲۰۰۷
نسبت اصلاح طلبان با جمهوری اسلامی ونوع نگرش آنان به ساختار قدرت، از درونمایه های محوری است که در تحلیل های موجود، اغلب، به شکل نادرستی تفسیر می شود. در این مقاله
می کوشم با استفاده ها از داده ها و کدهایی که تا کنون ارائه نشده اند، تصویر دقیق و روشنی از نسبت این دوارائه دهم.
به طور کلی باید گفت اصلاح طلبان هیچ گونه مشکل جدی و بنیادین با ساختار قدرت فعلی ندارند. آنان نه دچار تضاد ایدئولوژیک جدی با جمهوری اسلامی هستند ونه مایل هستند نظم سیاسی موجود دچار چالش جدی شود. آنچه برای آنان ازپیش از دوم خرداد ۱٣۷۶ تا کنون مطرح بوده است، تنها در مقوله سهم خواهی سیاسی می گنجیده است و لا غیر! آنان نه به اصل و ساختار قدرت، بلکه به نگرش تحقیرآمیز و فرودستانه ای اعتراض داشتند که از سال ۱٣۶٨ به بعد ساخت قدرت نسبت بدانان در پیش گرفته بود. تمامی شعارها، اقدامات و برنامه ریزی های آنان پس از پیروزی در خرداد ۱٣۷۶ در راستای تحقق این استراتژی جریان یافت. از این رو، باید گفت اصلاح طلبان هیچگاه مایل به حذف یا نابودی جمهوری اسلامی نبوده ونیستند، زیرا حیات اصلاح طلبان با جمهوری اسلامی گره خورده است ونابودی جمهوری اسلامی به معنای نابودی اصلاح طلبان بوده وخواهد بود.
رویداد ویژه ای که آشکارا این مهم را اثبات می کند، ۱٨ تیر ۱٣۷٨ است. این موضوع را احتمالا کمتر کسی می داند و برای اپویزیسیون ایرانی قطعا جالب خواهد بود که بداند ۱٨ تیر دقیقا به دلیل خیانت اصلاح طلبان در دقیقه ۹۰ شکست خورد.
در ۱٨ تیر؛ پس از درگیری های کوی دانشگاه، گروهی از معترضین به طرف خیابان فلسطین ومنتهی الیه جنوبی آن (محل استقرار رهبر جمهوری اسلامی) راه می افتند. هنگامی که آنان به تقاطع جمهوری - فلسطین می رسند، رحیم صفوی در تماس تلفنی به ابطحی اخطار می دهد که اگر از خیابان جمهوری پایین تر بیایید، همه را با گلوله می زنیم! ابطحی (که زندگی خصوصی وی بسیار وحشتناک تر از اسفندیار رحیم مشایی است!!) به باطبی اطلاع می دهد که برگردید! اوضاع مناسب نیست! و این دقیقا نقطه شکست ۱٨ تیر بود. اگر ساده لوحی ابطحی نبود، شاید اوضاع به شکل دیگری رقم میخورد! (اکنون باطبی در زندان است و ابطحی – یکی از چاق ترین مردان ایران!- هر روز در وبلاگ خود دم از اصلاحات میزند!!)
در۱٣٨۱-۱٣۷۹ و در اوج قدرت نمایی، اصلاح طلبان این نکته را به سران محافظه کار گفته بودند که: جمهوری اسلامی، مانند یک وزنه در حال سقوط است و ما (یعنی اصلاح طلبان!) آن را نگاه داشته ایم!
کافی است تغییری در ساختار قدرت به وجود بیاید ومثلا به جای رهبر فعلی، مثلا صانعی (حفظه الله!!) رهبر جمهوری اسلامی شود، آنگاه تمامی مشکلات وچالش های آنان با جمهوری اسلامی خود به خود و در چشم به هم زدنی حل خواهد شد!
اصلاح طلبان در شعار دموکراسی خواهی و حقوق بشر خود صادق نیستند، انان چیزی جز خیانت به اصلاحات وخدمت به جمهوری اسلامی در کارنامه سیاه خود ثبت نکرده اند و این شباهتی تام به رفتارشان در دهه ۶۰ دارد، دهه ای که قاتل وجنایتکاری به نام سعید حجاریان به خدمت در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مشغول بود!
|