یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درخواست برای نجات پارک ملی لار


• ۱۴۴ نفر از استادان، اعضای هیات علمی و نخبگان منابع طبیعی و محیط زیست کشور در نامه ای سرگشاده به احمدی نژاد، خواستار ابطال مصوبه دولت مبنی بر احداث جاده «بلده نور» به «گرمابدر لواسان» از داخل پارک ملی لار، شده و از محمود احمدی نژاد خواستند اجازه ندهد تا به بهانه احداث این جاده، عملا آخرین شریان های حیات «البرز» قطع شده و شاهد مرگ خاموش این اسطوره همیشه استوار ایران زمین باشیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٣ دی ۱٣٨۵ -  ٣ ژانويه ۲۰۰۷


کارگزاران: ۱۴۴ نفر از استادان، اعضای هیات علمی و نخبگان منابع طبیعی و محیط زیست کشور در نامه ای سرگشاده به رئیس جمهوری، خواستار ابطال مصوبه احداث جاده «بلده نور» به «گرمابدر لواسان» از داخل پارک ملی لار، مصوب در بیست و دومین سفر استانی دولت در مازندران، شده و از محمود احمدی نژاد خواستند اجازه ندهد تا به بهانه احداث این جاده، عملا آخرین شریان های حیات «البرز» قطع شده و شاهد مرگ خاموش این اسطوره همیشه استوار ایران زمین باشیم.
در فهرست امضاکننندگان این نامه،نام دکتر محمدحسن عصاره، رئیس موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، مهندس انوشیروان نجفی، معاون سابق محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، مهندس ناصر مقدسی، معاون سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در مناطق خشک و نیمه خشک، دکتر تقی شامخی، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، رئیس انجمن جنگلبانی ایران و رئیس اسبق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، دکتر خسرو ثاقب طالبی، رئیس بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و استاد دانشگاه تهران، دکتر حسن مداح عارفی، رئیس بانک ژن موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، دکتر مجید مخدوم، استاد دانشگاه تهران و پدر دانش محیط زیست نوین در ایران و... به چشم می خورد.
در این نامه تاکید شده است؛ احداث جاده از داخل پارک ملی لار که با عبور از مناطق شدیدا شکننده و لغزان حوضه آبخیز لتیان، پارک ملی لار را نیز به دو نیم خواهد کرد، با ایجاد پدیده «قطعه قطعه شدن» و جدایی زیستگاه ها، منجر به انقراض نسل بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری می شود.
در این نامه خطاب به محمود احمدی نژاد آمده است؛ همان طور که حضرتعالی استحضار دارید، مهرماه گذشته ۱۵٣ نفر از دانشگاهیان و متخصصان محیط زیست کشور ـ طی نامه ای سرگشاده ـ نگرانی عمیق خود را در خصوص تعریض جاده پارک ملی گلستان به اطلاع رساندند.
متأسفانه تا این تاریخ نه تنها به درخواست متخصصان امر در خصوص انتقال جاده مزبور، موضوعی که مصوبه هیات وزیران نیز بوده و بودجه آن نیز تخصیص یافته است، پاسخ مثبتی داده نشد؛ بلکه شاهد مصوبات دیگری در سفرهای استانی دولت بودیم که نگرانی دوچندان در میان متخصصان، اساتید و نخبگان منابع طبیعی و محیط زیست کشور ایجاد کرد که از آن جمله باید به اجازه احداث جاده گرمابدر ـ بلده از میان منطقه حفاظت شده البرز مرکزی و ادامه آن در پارک ملی لار اشاره کرد.
در ادامه این نامه آمده است؛ از ۲۵۰ هزار گونه گیاهان آوندی شناخته شده در جهان، حدود ۷ هزار و ٣۰۰ گونه گیاهی در ایران رویش دارند که طبق تحقیقات انجام شده ۲۵ درصد آنها انحصاری (اندمیک) این مرز و بوم هستند. با توجه به آنکه دو سوم ایران از آب و هوای خشک و بسیارخشک برخوردار است، بخش عمده این تنوع در دو رشته کوه البرز و زاگرس و شمال خراسان متمرکز شده است.
یکی از بزرگترین افتخارات تمدن ما این است که ایرانیان ارزش این ذخایر ژنتیکی را به خوبی دانسته و در چندین هزار سال پیش، گیاهان مهمی مانند گندم، جو، پسته، انار، انگور، اسفناج، پیاز و گونه های متعدد دیگر را اهلی کرده اند؛ گیاهانی که امروزه بدون آنها، تصور سیر کردن جمعیت بالغ بر ۶ میلیاردی جهان ناممکن می نمود.
امضاکنندگان این نامه آورده اند؛ حایز اهمیت تر آنکه بخش عمده ای از گیاهان بومی ایران، واجد ارزش های دارویی نیز هستند که شکوفایی و بقای طب سنتی و اسلامی مدیون بقا و حفظ این اندوخته های ارزشمند و بی جایگزین است. از طرفی چون گیاهان ایران در منطقه ای خشک و نیمه خشک تکامل یافته اند، اغلب ژن های مهم مقاوم به خشکی، شوری، سرما و مقاوم به آفات در این گیاهان نهفته است؛ ژن هایی که در شمار بزرگترین سرمایه های خدادادی برای توسعه دانش فناوری زیستی و تأمین نیازهای غذایی بشر محسوب می شوند.
در این میان، کوهستان البرز از مهمترین رویشگاه های کشور، با تنوع زیستی بالا بوده و یک منبع طبیعی ارزشمند و انکارناپذیر محسوب می شود؛ کوهستانی که متاسفانه باید اعتراف کنیم، به دلیل فشارهای انسانی، ساخت و سازهای متعدد و غلظت بی نظیر عملیات تخریبی در آن، اینک در شمار شکننده ترین و آسیب پذیرترین مناطق ایران جای گرفته و به تلخی باید اعتراف کرد؛ «سیمای طبیعی البرز شدیدا تخریب یافته و گونه های زیادی از گیاهان و جانوران در معرض خطر انقراض قرار گرفته یا نابود شده اند.»
در ادامه این نامه آمده است؛ با این وجود، بخشهایی از مناطق کوهستانی و مرتفع به دلیل تمهیدات حفاظتی اعمال شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و در راستای حراست از اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در امان مانده و کماکان می توان امیدوار بود که فرزندان ما نیز از نعمت تنوع زیستی ناهمتای کوهستان کم نظیر البرز برخوردار باشند. اما با تأسف و ناباوری شاهدیم که یکی از مصوبه های اخیر دولت محترم در بیست و دومین سفر استانی به مازندران، در تقابلی آشکار با راهبردی ترین ملاحظات زیست محیطی قرار گرفته و از همین رو، دل نگرانی جدی میان اساتید، پژوهشگران و دیگر فعالان عرصه محیط زیست کشور ایجاد کرده است.
در حقیقت، به باور ما امضاء کنندگان این نامه، احداث جاده گرمابدر ـ بلده، آن هم از میان منطقه حفاظت شده البرز مرکزی و پارک ملٌی لار، خطری جدی برای تداوم حیات و شادابی این منطقه و زیستمندان ارزشمند و غیرقابل جایگزینی اش محسوب می شود. در این نامه همچنین آمده است؛ احداث این جاده با ایجاد پدیده «قطعه قطعه شدن» و جدایی زیستگاه ها، منجر به انقراض نسل بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری می شود؛پدیده ای که باعث انقراض شیر ایرانی و ببر مازندران شد و در حال حاضر بقای یوزپلنگ ایرانی را تهدید می کند.
همه می دانیم انقراض این دو گونه تنها به دلیل شکار نبوده، بلکه نابودی زیستگاه، عامل اصلی انقراض آنها بوده است. در حقیقت ما انسان ها برای گسترش خانه خویش، خانه آنها را ویران کردیم! یعنی همان بلایی که بر سر بسیاری دیگر از رویشگاه های گیاهی و زیستگاه های حیات وحش مهم کشور به خصوص جنگلها، تالاب ها، دریاچه ها و رودخانه ها به بهانه ظاهرا مقبول توسعه شهری و صنعتی و سدسازی آورده ایم.
از سوی دیگر، برخی از جوامع گیاهی دارای حساسیت های ویژه ای هستند که به محض دسترسی و دخالت انسان به سرعت تخریب و تجزیه شده و پایایی بوم سازگان های(اکوسیستم های) خود را از دست می دهند. از آن جمله می توان از گونه های شقایق و زنبق منحصر به فرد البرز مرکزی یاد کرد.
متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی کشور در این نامه آورده اند؛ هر چند می پذیریم «فرآیند توسعه» اجتناب ناپذیر و برای پیشرفت و آبادانی کشور ضروری است، اما در کنار این توسعه، نخبگان امر از دیرباز و همراه و همگام با آموزه ای جهانی ـ برای پاسداری و حمایت از زیستگاه های ناهمتایی که سرنوشت آنها آشکارا بر روند آتی انقراض و کیفیت تنوع زیستی نه تنها در ایران که در جهان تأثیرگذار خواهد بود ـ اعمال مراقبتی ویژه به همراه تمهیداتی هوشمندانه را در پاره هایی از زیست بوم ضروری دانسته و آنها را مناطق تحت حفاظت و مدیریت (مناطق چهارگانه) نامیدند تا از هرگونه تغییر و فشار پس رونده ای با منشأ انسانی محفوظ داشته و عمیقا درجه پایبندی خود را به این اصل خردمندانه نشان دهند که «آنچه هم اکنون در اختیارً ماست، سرمایه ای نیست که از پدرانمان به ارث برده ایم، بلکه امانتی است که باید به فرزاندانمان پس دهیم».
نویسندگان نامه در ادامه تاکید کرده اند؛ باید دانست که تنوع زیستی این سرزمین مقدس ـ که برای حراست و بقایش در طول تاریخ با خون بهترین فرزندانش آبیاری شده است ـ چشم جهانیان را خیره کرده و می کند. برای همین است که هنوز هم می توان گونه های گیاهی و جانوری نادر و منحصر به فردی را در این آب و خاک سراغ گرفت که نظیری در جهان ندارند. انقراض آنها می تواند آیندگان را از سودهای این منابع خدادادی محروم کند. چنین است که اگر توسعه بر مبنای ملاحظات زیست محیطی نباشد، پایدار نبوده و زیان آن بیش از سود آن است.
به گزارش ایسنا، در ادامه این نامه آمده است؛ بر اساس ستاده های حاصل از پژوهش های گروهی از محققین برجسته کشور و جهان، مناطقی همچون البرز مرکزی، پارکهای ملی لار، گلستان، خجیر، بمو، دنا، خلیج نایبند و... در شمار ارزشمندترین مناطق بی جایگزین کشور قرار دارند؛ امانت های گران سنگی که باید به نیکوترین شکل ممکن به فرزندان پاک نهاد این بوم و بر پس دهیم.
از این رو، شایسته است در کنار توسعه و آبادانی همه جانبه کشور عزیزمان ـ که حضرتعالی با جدیت پرچمدار این مهم هستید ـ مناطق چهارگانه محیط زیست را، عرصه ای بدون دخالت انسانی، برای زندگی آرام و متعادل گیاه و حیوان قرار دهیم؛ موجودات مفیدی که باید بپذیریم آنان نیز از ساکنان این مرز و بوم بوده و بر گردن همه ما حق دارند.
پرواضح است که کسی قصد مخالفت با «احداث جاده» که از زیرساخت های توسعه هر کشوری محسوب می شود، ندارد. اما مسئله و پرسش اصلی این است که با وجود اجرای طرح پرخرج آزادراه تهران ـ شمال، طرح تعریض جاده هراز و طرح جاده قزوین به تنکابن در کنار محورهای ارتباطی کنونی (جاده چالوس، جاده هراز، جاده فیروزکوه، آزادراه قزوین ـ رشت و مسیرهای خط آهن و کریدورهای هوایی موجود)، آیا باز هم لزومی دارد که مسیر دیگری، آن هم درست از میان منطقه حفاظت شده البرز مرکزی احداث شود؟! آیا هم اکنون که این جاده های جدید هم به بهره برداری نرسیده اند، تورم شدید جمعیت در شمال کشور، بخصوص در ایام تعطیل همه را کلافه نکرده و نمی کند؟ آیا کسی به ظرفیت پذیرش (برد بوم شناختی، روانی و فیزیکی) نوار ساحلی ارزشمند شمال کشور اندیشیده که مدتهاست به آستانه اشباع خود رسیده است؟
آیا تجمع این همه زباله در جنگلهای شمال کم است که بار دیگر با احداث جاده ای دیگر این خطه زیبا را به زباله دانی تهران نشینان تبدیل کنیم؟ آیا وجود صدها پرونده مفتوح زمین خواری و تجاوز به اراضی ملی در منطقه البرز مرکزی، خود شاهدی گویا بر عمق سوء استفاده سودجویان و فرصت طلبان زمین خوار نیست؟ به راستی سود و منفعت اصلی حاصل از گشایش منطقه البرز مرکزی و اتصال اراضی کوهستانی گرانقیمت و جنگل های ارزشمند منطقه به پایتخت، متوجه چه کسانی خواهد بود؟
از سوی دیگر آیا بهتر نیست با گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی و راه آهن نیاز به احداث جاده را کاهش داد تا بیش از این سرمایه های ملی با مصرف بنزین نابود نشود؟ و آیا خسارت ناشی از جابجایی خاک، تخریب پوشش گیاهی، افزایش سیل خیزی و نزول دیگر کارکردهای غیرقابل تبادل منابع طبیعی ناشی از آن دسته از عملیات راه سازی ـ که فاقد ارزیابی زیست محیطی است ـ سنجیده شده یا می شود؟ به سخنی دیگر، آیا اصولا آن چیزی که از ساخت این جاده عاید کشور می شود، در برابر از دست رفتن ارزش های محاسبه ناشدنی زیست محیطی، قابل توجیه است؟ بنابراین شایسته است با انجام بررسی همه جانبه از نظر آمایش منطقه و اهمیت مبانی بوم شناختی، تصمیم متناسب اتخاذ شود.
متخصصان منابع طبیعی و محیط زیست در ادامه نامه خود خطاب به رئیس جمهوری آورده اند؛ باور ما این است که با وجود دست کم پنج جاده که در عرض حدود ۲۰۰ کیلومتر و به موازات هم، البرز را قطع کرده اند، نیاز به احداث جاده ای جدید و قطعه قطعه شدن بیشتر منطقه حفاظت شده البرز مرکزی نیست.
چنین است که ما امضاء کنندگان این طومار سبز، صمیمانه و مجدانه از شما می خواهیم نسبت به ابطال یکی از مصوبه های اخیر دولت مهرورزی در بیست و دومین سفر استانی جنابعالی به مازندران، اقدام بایسته معمول فرمایید و اجازه ندهید تا به بهانه احداث جاده بلده نور به گرمابدر لواسان، عملا آخرین شریان های حیات البرز را قطع کرده و شاهد مرگ خاموش این اسطوره همیشه استوار ایران زمین باشیم.
باشد تا با نگهداری و اعمال مهرورزی بر بخش هایی بکر از طبیعت این سرزمین و تقدیم آن به نسل های آینده، ایشان را در بهره گیری از مواهب الهی که امروز بر ما پوشیده و ناشناخته است، یاری دهیم.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست