آموزش رایگان حق همه است
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید
رحمان حسین زاده
•
جمهوری اسلامی نتوانسته است نسل جوان و پرتوقع و کنجکاو جامعه ایران را که به آسانی به دستاوردهای دنیای مدرن امروز دسترسی پیدا کرده، به تمکین بکشاند. دانش آموزان و دانشجویان و معلمان میتوانند این مصاف تعیین کننده را آگاهانه تر و موثرتر به سرانجام برسانند، در مقابل جهل و خرافه در محیط های آموزشی سد محکمتر و موثرتر ایجاد کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۷ شهريور ۱٣۹۵ -
۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶
در اول مهر میلیونها دانش آموز و دانشجو برای دوره جدید تحصیلات راهی مدارس و دانشگاهها میشوند. نسل نوجوان و جوان، امیدهای حال و آینده جامعه، با توقعات فراوان، با امید به پیشرفت و فراگرفتن دستاوردهای علمی و آموزشی و خلاقیتهای بشر امروز به محیط آموزشی پای میگذارند. امیدوارم سال تحصیلی جدید فرصتی باشد که دختران و پسران، نسل سرزنده و پرتوقع و بالنده جامعه ایران بیشترین موفقیتها را در عرصه تحصیل و در ابعاد متنوع زندگی کسب کنند.
واقعیت اینست که نزدیک به چهار دهه حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی، دانش آموزان و دانشجویان ایران را با پدیده متنافضی روبرو کرده است. در کنار تلاش برای فراگیری دستاوردهای علمی و اجتماعی و فرهنگی و آموزشی شایسته انسان امروز، همزمان با جهل و خرافه و افکار و عقاید قرون وسطایی اسلامی که در قالب درس و آموزش بر محیط های آموزشی و نسل جوان تحمیل شده، دست و پنجه نرم میکنند. مصافی بوده و هست که دانش آموزان و دانشجویان به آن تن نداده اند و این جدال هر ساله و امسال هم ادامه پیدا میکند. علیرغم کلی فشارها و تضییقات در این عرصه، جمهوری اسلامی نتوانسته است نسل جوان و پرتوقع و کنجکاو جامعه ایران را که به آسانی به دستاوردهای دنیای مدرن امروز دسترسی پیدا کرده، به تمکین بکشاند. دانش آموزان و دانشجویان و معلمان میتوانند این مصاف تعیین کننده را آگاهانه تر و موثرتر به سرانجام برسانند، در مقابل جهل و خرافه در محیط های آموزشی سد محکمتر و موثرتر ایجاد کنند.
از مدتی قبل و در آستانه اول مهر دغدغه و نگرانی میلیونها خانواده کارگری و مردم زحمتکش این واقعیت تلخ است که چگونه امکانات روانه کردن فرزندانشان را به مدرسه و آموزش مهیا کنند و بسیاری در ابعاد گسترده توانایی تامین هزینه شهریه های سنگین و دیگر ابزار و وسایل آموزش، مسکن و معیشت فرزندانشان را به ویژه که دور از محیط خانواده خود زندگی کنند، ندارند. این در شرایطی است که خود مقامات و رسانه های جمهوری اسلامی اذعان دارند که دولت فاقد حدقل برنامه ای برای تامین هزینه آموزشی تحصیلکردگان است و آمارهایی که ارائه میکنند مایه ننگ و شرم حاکمیت جمهوری اسلامی است. به علاوه بخش وسیعی از دانش آموزان و دانشجویان در حال تحصیل، با فقر و محدویت مالی فشار این دوره را طی میکنند. در تقابل با این وضعیت و در جهت موظف کردن دولت به حداقلی از تامین امکانات و تسهیلات تحصیلی و در اعتراض به فضای تحمیق و سرکوب، محیط های آموزشی همیشه کانون گرم مبارزات حق طلبانه بوده است. در دوره های مختلف مبارزه دانش آموزان و به طور برجسته مبارزات سراسری معلمان در دوسال گذشته علیه شرایط بد آموزشی و فضای مختنق، علیه تبعیض و نابرابری، علیه حقوقهای پایین و ... تجربه مهم مبارزه بخش موثری از اردوی کار ایران در مدارس و محیط های آموزشی است. با اتکا به تجارب دوران اخیر گسترش مبارزت معلمان و دانش آموزان در صفی واحد در چشم انداز است. پیگیری خواسته های جواب نگرفته تاکنونی و برجسته کردن مطالبه آموزش رایگان برای همه متقاضیان و تامین کمک هزینه کافی به دانشجویان از اهمیت اساسی برخوردار است. این واقعیت که آموزش حق همه است و دسترسی به آموزش و دوره های آموزشی باید کاملا از سطح درآمد خانواده مستقل شود را میتوان و باید به خواست و محور جنبش اعتراضی در محیط های آموزشی، در جنبش معلمان و نسل جوان و دانشگاه تبدیل کرد.
به علاوه در دانشگاههای ایران، نسل جوان همیشه صف پیشرو آزادیخواهی و مبارزه علیه اختناق٬ سرکوب٬ تحقیر و تبعیض و بی امکاناتی را علیه ارتجاع حاکم شکل داده است. چه در دوره سلطنت و چه در همه دوران حاکمیت جمهوری اسلامی نسل جوان ستون محکم مبارزه آزادیخواهانه و انقلابی و رادیکال و میلیتانت علیه استبداد حاکم بوده است. در ۳۷ ساله اخیر دهها هزار دانشجو طعم اعدام و زندان و شکنجه و احضار و اخراج و ستاره دار شدن را توسط حکومت جمهوری اسلامی چشیده اند و به جرم مخالفت با ارتجاع حاکم٬ به جرم دفاع از آزدیهای سیاسی سرکوب شده اند. جمهوری اسلامی با علم به این حقیقت که دانشگاه یکی از کانونهای پر تپش جامعه است٬ تلاش کرده است با سرکوب آن کل فضای جامعه را مختنق نگاه دارد. در دهه هشتاد شمسی شاهد جدال وسیعی در دانشگاههای ایران بودیم. نسل جوان کمونیست و برابری طلب به عنوان پرچمدار آزادیخواهی و برابری طلبی قد علم کرد٬ فضای دانشگاهها را در دست گرفت٬ جریانات ارتجاعی از انجمنهای اسلامی و تحکیم وحدت٬ تا گرایشات ناسیونالیستی و لیبرالی را حاشیه ای کردند و پرچم آزادی و برابری را به اهتزاز درآورند. این تحرک انسانی که تا اعماق جامعه اثر کرد، توجه طبقه کارگر ایران و زنان و جوانان آزادیخواه را به خود جلب کرد٬ در دل کشمکشی خونین در آن مقطع سرکوب شد. اما پایه های جنبشی ماندگار را بنا نهاده که دوباره خود را میسازد و با اندکی فضای مساعد بسیار قدرتمندتر پا به صحنه میگذارد. این جنبش و مبارزه برحق در دانشگاه و محیط های آموزشی و در جنبش معلمان باید با خودآگاهی و سازمانیافتگی و اتحاد محکم فعالین آزادیخواه و برابری طلب استحکام یابد. شبکه خودآگاه و به هم پیوسته فعالین و محافل کمونیستها و آزادیخواهان و برابری طلبان میتواند الهام بخش شکل دادن به جنبش متمایز و متفاوتی باشد که در برابر جمهوری اسلامی و ارتجاع با قدرت قد علم کند.
|