بیانیه جبهه ی مشارکت در مورد پرونده هسته ای
مشارکت همه جریانهای فکری و سیاسی به وحدت ملی کمک میکند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۵ دی ۱٣٨۵ -
۵ ژانويه ۲۰۰۷
جبهه مشارکت ایران اسلامی در بیانیهای دربارهی پروندهی هستهیی کشورمان به بررسی این مساله پس از صدور قطعنامهی ۱۷٣۷ شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران پرداخت.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در این بیانیه آمده است:« جبهه مشارکت ایران اسلامی از ابتدای شکلگیری پرونده هستهیی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون در مقاطع مختلف و متناسب با روند تحولات و نقاط عطف موضوع به ارایه تحلیل و دیدگاههای خود پیرامون آن پرداخته است. هر چند تلاش ما بر این بوده تا با دامن زدن به بحث و گشودن زوایای بیشتر موضوع به نظام تصمیمگیری کشور و مسوولان مرتبط در اینباره یاری رسانیم و در چتر منافع ملی و حفظ نظام حرکت نماییم،اما متأسفانه پس از روی کار آمدن مسوولان جدید در مدیریت پرونده هستهیی که سیاستهای گذشته را رها و راه تازهای را در پیش گرفتند، یکدستی در تصمیمگیری رواج یافت.»
این بیانیه میافزاید:« همانگونه که در گذشته متذکر شدهایم، ما چگونگی روند پرونده هستهیی را با سرنوشت آحاد ملت ایران مرتبط میدانیم و از اینرو ضروری میدانیم که فضای بحث در اینباره در عرصه عمومی باز باشد و به ویژه رسانهها بتوانند با بهرهگیری از مشارکت فعال صاحبنظران به کالبد شکافی این موضوع در همهی ابعاد و جهات بپردازند. مردم باید به خوبی از دامنه دانش هستهای و هزینهها و فایدههای آن آگاه شوند. مشارکت دادن همه جریانهای فعال فکری و سیاسی ملی و کارشناسان زبده فنی و اقتصادی با دیدگاههای مختلف در روند تصمیمگیریها، کمک شایانی به حفظ وحدت ملی خواهد کرد. این روش امکان انحراف از منافع ملی را به حداقل خواهد رساند و به درستی اراده ملی را چنان سمت و سو خواهد داد که مقاومت در برابر آن برای قدرتهای خارجی بسیار مشکل خواهد بود.»
در ادامه بیانیه جبهه مشارکت با انتقاد از آنچه «سیاست یکصدایی در مدیریت پرونده هستهیی و اعمال نوعی سانسور در عرصه عمومی » نامیده شده، آمده است:« اگر مسوولان مربوطه بخواهند همچنان بر اعمال این شیوه اصرار ورزند، بسیار بجاست که به صورت شفاف و روشن همه پیامدهای مثبت و منفی سیاستهای خود را برای مردم تشریح کنند. آنها باید به صورت کاملا واضح بیان کنند چه سرنوشتی را از تداوم این سیاستها پیشبینی میکنند و طبعا باید مسوولیت کلیه عواقب سیاستها و اقدامات خود را بپذیرند. به نظر میرسد، اینکه اعلام شود با پرداخت هر هزینهای سیاست های جاری ادامه خواهد یافت، کفایت از موضوع نمیکند، بلکه باید دامنه و عمق این هزینهها برای مردم بر شمرده شود تا آحاد شهروندان بتوانند در اینباره توجیه شده و میزان همراهی خود را با اقدامات دولتمردان ارزیابی کنند.»
جبهه مشارکت در ادامه ابراز عقیده کرده است:«یادآور میشویم که جناح حاکم در مجلس و دولت با شعارهای آبادگری و رفاه و بهبود معیشت و اقتصاد و بردن نفت به سر سفرههای مردم و عدالت محوری و... بر سر کار آمدهاند. آحاد ملت به ویژه اقشار متوسط و فرودست اجتماعی منتظر وفای به عهد آنها هستند. حال جای تعجب فراوان است که این گروه به جای اتخاذ سیاستهایی که به رونق اقتصادی و پاسخگویی به نیازهای معیشتی مردم بینجامد، رسما اعلام میکنند که ما از تحریم اقتصادی و.. هراسی نداریم. در صورتی که آنان امانتدار مردم و به انجام وعدههایی که دادهاند متعهد هستند و باید سرنوشت کشور را که امانتی است در دست آنها به سمت آرامش و صلح و پیشرفت و زندگی بهتر برای تک تک شهروندان به پیش ببرند. آنها نباید کشوری را که در آرامش و امنیت و در جایگاه مورد احترام و مقبول بینالمللی تحویل گرفتهاند، در مدتی کوتاه به سمت و سویی ببرند که در انزوا و تحریم قرار گیرد.»
این بیانیه در ادامه میافزاید:« ما نیز به روابط ناعادلانه و سلطهجویانه حاکم بر عرصه بینالمللی معترضیم و در زورگویی و یکجانبهگرایی و منطق دوگانه دولت آمریکا (و دیگر قدرتهای جهانی) ذرهای تردید نداریم، اما بر این باوریم که در دامن این روابط و واقعیتها باید با تدبیر و تأمل حرکت کرد.»
در ادامه این بیانیه آمده است:« نگرانی از سرنوشت کشور و ملت، ما را بر آن میدارد تا از مسوولان کشور خود بخواهیم تا بیش از آنکه به شعارها و تبلیغات و تصورهای غیر قابل تحقق بپردازند، به فکر چاره برای رفع تهدیدهای جدی و رفع و کاهش آلام مردم باشند.»
جبهه مشارکت در ادامهی این بیانیه تأکید میکند:« برخورداری از پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک به ویژه دستیابی به فنآوری صلحآمیز هستهای را حق کشور میدانیم، در عین حال برای ما روشن است که راه دستیابی به این توانایی، سیاستهای و عملکردهای موجود نیست و این سیاستها نه تنها ما را به این حق خود نمیرساند، بلکه نگرانیم که سایر حقوق مسلم و منافع بنیادین کشور و ملت تحت تأثیر این سیاستها و رویکردها قرار گرفته و برای همیشه ما را از دستیافتن به حقوق به رسمیت شناخته شده کشور محروم سازد.»
در ادامه بیانیه جبهه مشارکت آمده است:« هر چند در گذشته هشدار دادهایم، نباید راهی پیموده میشد که به این نقطه، یعنی صدور قطعنامههای شورای امنیت در مورد پرونده هستهیی ایران برسد، ولی به نظر میرسد علیرغم تأخیر و زیانهای مترتب بر آن هنوز فرصت برای بازنگری در سیاستها وجود دارد.»
نویسندگان بیانیه جبهه مشارکت در ادامه به ارائه توصیههایی که زعم آنها میتواند در این زمینه راهگشا باشد، پرداختهاند که چکیده آن به این شرح است:
*بازگشت به سیاستهای قبلی برای شکستن اجماع بینالمللی و تا زمان خروج از بحران و آغاز دور تازه مذاکره و روند اعتماد سازی
*استفاده از همه امکانات و ظرفیتهای ملی موجود در مسیر مذاکره و اعتماد سازی و همچنین استفاده از همه توان و نیروهای کارشناسی درگیر با این موضوع و همچنین مقامات گذشته
* گفتوگو با همه کشورهای عضو شورای امنیت و صاحب نفوذ ازجمله آمریکا
* عدم اعلام هرگونه سیاست ماجراجویانه و تشدید کننده بحران یا انجام هرگونه اقدامی که میتواند موجبات سوءظن و تردید را نسبت به ایران در عرصه جهانی دامن زند.
*اتخاذ رفتار مردمسالارانه از سوی مسوولان برای ایجاد همدلی ملت و دولت.
نویسندگان بیانیه در توضیح این توصیه آوردهاند: بیتردید هر ایرانی آماده است برای نجات کشور خود در شرایط خطیری که برای سرنوشت کشور پیش آمده، دلخوریها و گلایههای موجود را به کنار بگذارد و در کنار مسوولان کشور، هزینه اصلاح سیاستهای اشتباه دولت را نیز بپردازد. اساسیترین تصمیمها را باید و میتوان با نظر و مشارکت مردم گرفت و از قدرت افکار عمومی در اتخاذ تصمیمهای به جا و موثر بهره اصولی گرفت. آنچه برای ما مهم است، فقط جمهوری اسلامی ایران، تمامیت ارضی کشور و سعادت و بهروزی و رفاه ملت است. ما در این راه از هیچ کوشش و فداکاری فروگذار نخواهیم کرد.
*سردادن ندای صلح و زندگی و افشای سیاستهای جنگطلبانه و تروریستی در جهان
|