دو روی سکه ی بحران سوریه - محمد شوری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱٣ مهر ۱٣۹۵ -
۴ اکتبر ۲۰۱۶
بحران سوریه به سود صهیونیزم بین الملل،امپریالیسم قدرت،وسرمایه داری جهانی ختم غائله خواهد شد و خُسران ودودش به چشم مسلمانان.
۱-اگر نیروهای تحت حمایت آمریکا(وغرب )در سوریه به پیروزی برسند،احتمال اینکه این کشور(سوریه)سرانجامی همچون لیبی،افغانستان،یمن وعراق پیداکند، بسیارمحتمل است؛زیرا این نیروها ریشه درتفکرداعشی دارند.
۲-ریشه ی«داعش »آمریکا(وغرب)و صهیونیزم بین الملل است.«داعش»دستپخت و تربیت و هدایت شده ی آنهاست.
«داعش»هیچ سنخیَّت ونسبتی به هیچ نوع نگرش ازمذاهب اسلامی ندارد.فقط با تاسی وتمسک عمدی وعامدانه در آگراندیسمان کردن بدخیمی از برخی آیات قرآن وروایات واحادیث وسنت پیامبر-که برای هرآدم فهیمی معلوم است که اینها قابل تفسیر، نقد وتغییرند- با چاشنی بیش از حد درخشونت ورزی؛که همین سبب بزرگ شدنشان ووحشت جهانی هم شده است،توانسته اند خواسته ی اسلام ستیزی را تقویت وبه آن جنبه ی همگانی بدهند!
٣-اسلام باهمه ی مذاهب،فِرَق و تفاسیر و نگرشی که از آن هست،نمی تواند خود را در«بازی سیاست» درتصاحب قدرت(برای اداره کشور وجامعه) بی طرف بداند.ویا پا پس بکشد و کاری نداشته باشد.این به ماهیت ایدئولوژی و ختم دین و پیامبری وبه عقیده ی مسلمانان برمی گردد.حتی رویکرد باصطلاح اصلاح طلبانه و مشی مسالمت و همزیستی ازاسلام(چه درمیان شیعیان وچه مذاهب سنی)،نمی تواند این اندیشه ی سیاسی را مختومه کند.
غرب،آمریکا،صهیونیزم ودنیای مسیحیت وسکولاریسم این رابخوبی می داند، و پیروزی انقلاب اسلامی درایران دربهمن۵۷،توفیق این اندیشه بودوبه آن دامن زد. و دولت وحاکمیت درجمهوری اسلامی ایران با طعم ولایت مطلقه ی فقیه،صحت آن را شدَّت داده است.
لذا وجود تفکر «داعش»ی به عنوان یک «دشمن»(البته از نظر نگارنده فرضی)بین المللی علیه انسانیت و مدنیَّت،می تواندسرعت این نگرش وعقیده (حکومت جهانی اسلام)در میان مسلمانان (که حکومت جمهوری اسلامی باطعم ولایت مطلقه ی فقیه به بشدت آنرا دامن می زند) را کم و علاوه برآن می تواند مسلمانان را درجنگ باهم،به جان هم بیاندازد. وباعث تلف شدن و سرگرم شدن شوند!
الان مسلمانان در یمن،عراق،سوریه،لیبی،بشدت باهم درگیرهستند وتاحدودی رد پای ایران درهمه ی این بحرانها هویداست.
۴-حزب بعث سوریه وحزب بعث عراق ازلحاظ ایدئولوژی وتفکر،اختلافی باهم ندارند.وهردوازنظر مبانی عقیدتی بشدّت اسلام ستیزهستندوتفاوت واختلاف این دو حزب به مواضع سیاسی حافظ اسدوصدام حسین برمی گردد.
سوریه درتمام این سالها برخلاف رویکرد تبلیغاتی اش علیه اسرائیل وصهیونیزم، برای اسرائیل یک کشور«امن»بوده است.همانطور که رژیم بعثی عراق هیچ خطری برای اسرائیل هیچ وقت نداشت.دلیلش همان ماهیت فکری و عقیدتی و ساختار تشکیلاتی حزب بعث است.
۵-مهم ترین دلیل حمایت ایران از بشاراسد،حمایت حافظ اسدازایران دردوران جنگ می باشد وجمهوری اسلامی ایران خود رامدیون این کشور می داند.
وبخشی ازاین حمایت هم البته بدلیل مواضع ضدصهیونیستی ایران است.چنانچه سوریه متحدغرب شود،ایران درمواضع ضدصهیونیستی اش تنهامی ماندو هیچ حامی ندارد.حتی درمیان فلسطینیان.و ازطرفی حیات وبهانه ی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران غرب ستیزی وضداسرائیلی بودنش هست واگرآن را از حکومت(با طعم ولایت مطلقه ی فقیه)بگیرنددیگر نمی تواند دربحران های داخلی دستاویزی برای توجیه داشته باشد.واین نیزبخاطراستمرارسیطره ی دائمی نیروهای بیت رهبری،امنیتی وسپاه دراداره ی کشور است.وهمه ی آنهابرای حفظ ونگهداری از آنچه که ازثروت مملکت راتصاحب کرده اند،هست.حالت جنگی در کشورو استمرار داشتن آن،برای آنان امری حیاتی ست.
۷-دست سرمایه دار و امپریالیزم قدرت درهمه جاهست:
۱-۷-روسیه وپوتین بدنبال بدست آوردن ایرقدرتی سابق خود در دوران شوروی سوسیالیستی سابق است.وتاحدودی هم براین استراتژی فائق آمده وتوانسته از ناحیه قدرت آمریکارادرموضع دفاعی قراردهد.روسیه دیگرآن روسیه ی ابتدای انشقاق از دولت سوسیالیستی شوروی سابق نیست. تقویت بنیه ی اقتصادی و سلطه امپریالیستی دولت روسیه درحوادث جاری مشهوداست.
۲-۷کارتل ها،تراست هاوصنایع نظامی،نظام سیاسی آمریکا را اداره می کنندو اداره این صنایع وتراست وکارتل ها هم دراختیارصیهونیست های صهیونیزم بین الملل است.اگرصنایع نظامی که بشدت درحال تولید سلاح جدید است،نتوانند آنها رابفروشند ومورد استفاده وآزمایش قرار دهنددکه دیگرجنگی نخواهد بود.اصلن بخشی از وضعیت موجود دربحران های جهانی فروش اسلحه است.
دست سرمایه داری کثیف روسی،آمریکایی وسپاهی برای حفظ قدرت وتصاحب ثروث بیشتروبالطبع استمرارسلطه،در بحران سوریه بسیار مشهود است.
٨-نه حزب بعث سوریه (وبشاراسد)ونه آمریکاوروسیه ونه نیروهای مخالف اسد(که شبه داعشی،القاعده ای،سلفی وطالبانی هستند)دلشان به حال مسلمان کُشی نمی سوزد.برای آنهاوضعیت فعلی خوشایند است؛انتقام کِشی ازمسلمانان واسلام آرزوی دیرینه ی آنهاست.
۹-دخالت کشورهای عربی،بخصوص عربستان دربحران سوریه محلی ازاعراب ندارد.آنهادرتیول واختیارآمریکاهستند.وموضوع پان عربیسم واسلام موضع دست آخرآنهاوبیشتربهانه ی بودن وعرض اندام آنهاست.وچیزی شبیه مضحکه وطنز است.
و همینطور در دولت وحاکمیت ایران(باطعم ولایت مطلقه ی فقیه)دلیل بودنش. حفظ دولت سوریه ومسلمان کُشی مردم سوریه برای نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ اهمیتی ندارد.دلسوزیش فقط برای عوام فریبی وتهییج افکارعمومی ست.دخالت ایران دربحران سوریه مصرف داخلی دارد.
چنانچه رویکرد حاکمیت جمهوری اسلامی اصلاح طلبانه بشود.(بخصوص پس از فوت خامنه ای)درمواضع ایران تغییرات فاحشی بوجودمی آید.البته این رویکرد اصلاح طلبانه _باتوجه به قدرت اقتصادی سپاه ودراختیارداشتن بخش عظیمی از ثروت کشور_کمی بعیداست.مگرآنکه اصل نظام درخطرحتمی باشدو بخواهند با توسل وبازگشت به رویکرداصلاح طلبانه خودراازورطه سقوط نجات دهند.
واز طرف دیگر در بحران سوریه غرب وآمریکا می توانندهمچون بحران هسته ای، ایران را مجبوربه مذاکره وتحمیل خواسته هایش کند.ونرمش باصطلاح قهرمانانه(!) اینجاهم بازی شود!
۱۰-افکار عمومی (جهانی)می توانددر موضوع بحران سوریه بارویکرد عدم دخالت مستقیم وغیر مستقیم روسیه،آمریکاوایران وسپردن آن به سازمان ملل متحد، بااستقرار نیروهای حافظ صلح در خاک سوریه به ختم این غائله کمک کند.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چهاردهم مهرماه یکهزاروسیصدونودوپنج
|