معنای سیاهپوستبودن
پل بیتی، ترجمه ی: محمد معماریان
•
پل بیتی، برای رمان «فروش کامل» برنده ی جایزه ی منبوکر ۲۰۱۶ شد. نویسنده ی پنجاهوچهارساله ی اهل لوس انجلس، اولین رماننویس آمریکایی است که برای هجویهای تلخ و گزنده درباره ی سیاستهای نژادی آمریکا برنده ی جایزه ی منبوکر شده است. از نظر داوران، رمان «فروش کاملْ» پل بیتی را در ردیف کسانی چون مارک تواین و جاناتان سویفت قرار میدهد. پل بیتی در این نوشتار رمزورازها و ماجراهایی را روایت میکند که الهامبخش او در نوشتن رمانش بودهاند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۵ آبان ۱٣۹۵ -
۲۶ اکتبر ۲۰۱۶
گاردین- سخت میشود گفت این کتاب از کجا آمد. از جهتی شاید این کتاب یک طلسم باشد: تلاشی برای بازآفرینی گرمای سحرآمیز بادهای شهر سانتا آنا، روزهای بیدغدغه ی موجسواری در ساحل سانتا مونیکا، لذت دنبالکردن باچ (سگ خانوادهمان) در میان درختهای هلو و لیموی حیاط خلوت. لذت دویدن بهسوی خانه، پس از تمامشدن مدرسه، برای نوشیدن پُنچ (نوشیدنی میوه) و تماشای «حقهبازهای کوچک» در تلویزیون با خانواده ی چاکن. که بعد از آن، من و بقیه ی پسرها -جری، چارلی و بیلی- و گاه ی هم رونالد کیتون سراغ چهره ی مشهور محلهمان ادی اسمیت میرفتیم تا به قولش عمل کند: قول داده بود، وقتی اجازه ی کارمان را گرفتیم، نقشی در فیلمهای سینمایی برایمان دست و پا کند. (او بنیانگذار «انجمن بدلکارهای سیاهپوست» و یکی از دستیاران کلابر لنگ رقیب راکی در «راکی ۳» بود.) و، برعکس، فروش کامل یک باطلالسحر هم هست، تلاشی بیهوده برای دفع و التیامِ نفرین و تناقضات کسی که در جامعه ی عمدتاً سفیدپوستِ غرب لوسآنجلس، و به تبع آن کل آمریکا، در زمره ی کارگران و رنگینپوستان است: همه ی فرارهایمان از دست پلیس، قلدرهای محل و سگهای ولگرد؛ بوی شیرین گرد فرشته (داروی توهمزای فنسیکلیدین)؛ کتککاریها؛ ترس؛ خودکشیهای محل؛ قتلعام در رستوران زنجیرهای بابز بیگ بوی؛ و، علیرغم افزایش نرخ جنایت، ارزش خانه ی سهخوابه ی ساده ی مادرم در دوره ی رونق املاک سر به فلک کشید، چون بالاخره آنجا غرب لوسآنجلس است! ماجرای رالف نیدر، قهرمان من، که مردد بود باراک اوبامای منتخب قرار است عمو سام شود یا عمو تام۱؛ ماجرای دو وزیر سیاهپوست، کاندولیزا رایس و کالین پاول، پرچمداران جنگی که بهوضوح بیهوده و ناعادلانه بود.
ولی درست که فکر میکنم، نزدیکترین ماجرا به یک آفرینش واقعی همان مسیری است که هربار در مسیر خانه به لوس آنجلس باید پشت فرمان بنشینم. با ۱۶۰ کیلومتر مسیر رفت و برگشت، یک سفر شبانه است که معمولاً در ابتدایش راه شمال را به طرف خیابان رابرتسون و سپس بلوار سانست میروم، بعد به غرب به سمت اتوبان ساحلی. اهمیت این مسیر رانندگی را نمیتوانم در کلمات بگنجانم. من لوسآنجلس مصنوعی کسالتبار را ترک میکنم، به قصد رسیدن به زیبایی باشکوه بورلیه یلز۲ و پالیسیدز۳، تفرجگاههای ساحلی مالیبو و زوما؛ و در میانه ی خاطرات کودکیام تخیل میکنم که اگر شهر را ترک نکرده بودم
چه جور آدمی میشدم.
هنوز هم امید دارم یک سیاهپوستِ ساحلنشین شوم، در جستوجوی گنج، که فلزیابش را روی ماسههای ساحل میگیرد بلکه سکههای طلا و جواهراتی را پیدا کند که جهانگردهای اسپانیایی از قرن هجدهم تا بیستویکم بهجا گذاشتهاند. با آن خیابان مسطح، وقتی ترافیک سبک باشد، مثل هرجای کالیفرنیا کافی است به اتوبان برسید. و آنجا، پیش بهسوی ستارهها، یک دست روی فرمان، یک دست روی رادیو برای گرفتن موسیقی جاز ایستگاه KLON (که الآن اسمش KKJZ شده است)، اینجاست که این کتاب را «نوشتم». به تنها خاطره ی خوبم از پدرم فکر میکنم: شش سالم بود، روی پایش نشستم تا «راننده ی» فولکس اسپرتی شوم که در طول ساحل در دلِ باد جلو میرفت. در فکر اینم که اسم «خانه» گذاشتن روی شهری که نمیشناسمش یعنی چه، اینکه چه ساعتهای بیشماری تحقیق کردم تا سر از این قصه درآورم، و البته از رمز و رازهای سیستم حملونقل لوسآنجلس، موجشکنها، و البته معنای سیاهپوست بودن. اخیراً، در مصاحبهای در بیبیسی، جورجِ شاعر۴ از من پرسید که آیا پان-افریکن۵ هستم؟ و این کتاب پاسخ من است که از حیرت شانه بالا میاندازم، چون حتی پان-پُلبیتی هم نیستم.
اطلاعات کتابشناختی:
بیتی، پل. فروش کامل. انتشارات فرار، استراوس اند ژیرو. ۲۰۱۵
Beatty, Paul. The Sellout: A Novel. Farrar, Straus and Giroux. 2015
پینوشتها:
* این مطلب در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶ با عنوان How to write a Man Booker novel: six shortlisted authors share their secrets در وبسایت گاردین منتشر شده است و سایت ترجمان در تاریخ ۵ آبان ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان معنای سیاهپوست بودن ترجمه و منتشر کرده است.
[۱] هنگامی که آرای اولیه ی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۸ اعلام شد و مشخص شد که باراک اوباما رأی غالب را به دست آورده است، نیدر در مصاحبهای پرسید که آیا اوباما میخواهد عمو سام شود که قرار است از کل کشور دفاع کند، یا عمو تام که خدمتکار بنگاههای بزرگ و والاستریت است؟ واژه ی «عمو سام» از اوایل قرن نوزدهم بهعنوان نماد حاکمیت ملی مطرح شده است. خاستگاه «عموم تام» به رمانی با نام کلبه عموم تام در سال ۱۸۵۱ برمیگردد و در اصل به سیاهپوستانی اشاره میکند که رفتار براندازانه علیه قدرت سفیدپوستان دارند یا با خودشیرینی تلاش میکنند محبوب سفیدپوستان شوند. این تعبیر نیدر، آن هم در شب انتخاب اولین رئیسجمهور سیاهپوست آمریکا، انتقادهای زیادی را هم برانگیخت.
[۲] Beverly Hills: شهری در حوالی لوس انجلس که اقامتگاه بسیاری از ستارگان هالیوود است.
[۳] Palisades: منطقهای ساحلی در حوالی لوسانجلس.
[۴] George the Poet: نام هنریِ رپر و سخنپرداز بریتانیایی (متولد ۱۹۹۱) است که به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز علاقهمند است.
[۵] Pan-Africanist: جنبشی جهانی که درصدد تحکیم پیوند میان همه ی آنهایی است که تبارشان به آفریقا بازمیگردد.
منبع:ترجمان
جایزه «من بوکر» ۲۰۱۶ به یک آمریکایی رسید
برای نخستینبار در تاریخ برگزاری جایزه «من بوکر»، یک نویسنده آمریکایی موفق به دریافت آن شد. «گاردین» نوشت: «پل بیتی» نویسنده سیاهپوست آمریکایی بامداد روزگذشته (۵ آبان) موفق شد جایزه مهم ادبی «من بوکر» ۲۰۱۶ را با رمان «Sellout» از آن خود کند. «پل بیتی» بهعنوان نویسندهای متولد لسآنجلس، نخستین آمریکایی است که پس از تغییر قوانین جایزه «بوکر» توانسته آن را به دست بیاورد. جایزه ۵۰هزار پوندی «من بوکر» نخستینبار در سال ۱۹۶۹ برگزار شد و بهترین اثر ادبیات داستانی که به زبان انگلیسی نوشته شده را برمیگزیند. این جایزه بیش از ۴۰سال تنها به نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع، انگلیسیها و ایرلندیها تعلق میگرفت؛ اما از سال ۲۰۱۳ با وضع قوانین متفاوت، تمام آثار نوشتهشده به زبان انگلیسی حق شرکت در آن را پیدا کردهاند.
|