پدوفیلی مقدس و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی
فرید انصاری دزفولی
•
در واقعیت امر دستگاه قضائی با نقض حقوق جهانی کودکان در طول پنج سال گذشته بجای برخوردی عادلانه با نوجوانانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، از یک پدوفیل روانی حمایت کرده است. بجای دورنگاه داشتن فرد منحرف جنسی از روابط و مناسبات اجتماعی او را در اجتماع رها ساخته است؛ و بدین سان با تحت حمایت قرار دادنش تجاوزات جنسی او به کودکان را رواج داده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۰ آبان ۱٣۹۵ -
٣۱ اکتبر ۲۰۱۶
این روز ها موجی در فضای مجازی ایجاد شد و رسانه ها هم به بررسی آن پرداختند – ماجرای اتهام تجاوز جنسی به کودکان توسط سعید طوسی به اندازه ای خبر ساز شده که در رسانه های جهانی هم انعکاس یافته است. بی بی سی، وی او ا، گاردین، ایندیپندنت، سان، برایبات نیوز، میدل ایست ای، العربیه، ورلد نت دیلی و دیگر رسانه ها بین الملی در این مورد مطلب نوشته اند. در وی او ا، می خوانیم "که سعید طوسی، هم اکنون به عنوان کارشناس مسئول نوجوانان جامعه قرآنی کشور در شورایعالی قرآن، زیر نظر بیت رهبری، و نیز در صدا و سیمای جمهوری اسلامی مشغول خدمت است". ورلد نت دیلی می نویسد "سعید طوسی در یک فایل صوتی گفته است که آقای خامنه ای از تعرضات جنسی او با خبر بوده، و با کمک مقام قضائی کشور توافق کرده اند تا با سرپوش گذاشتن بر این مسئله آبروی رژیم را حفظ کنند". العربیه به نقل از اصلاح طلبان ایران نوشته است "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرحی برای ترور طوسی در دست دارد تا به این رسوائی پایان داده و آبروی رهبر را حفظ کند".
ضربه سعید طوسی برای جمهوری اسلامی ضربه ای فاجعه بار و هولناک است. در ام القرای اسلامی مدعی ارتباط با امام زمان، در مکان یادگیری قرآن و آنهم قاری قرآن بیت رهبری و حکومت اسلامی متهم است که به ۱۹ کودک تجاوز جنسی کرده است. عمل شنیعی که در تمام ادیان و مرام ها و کشورها و قوانین شرعی و عرفی دنیا محکوم است. تجاوز جنسی به کودکان آنهم در درس آموزی کتاب مقدس مسلمانان، غیرت و غرور همه ایرانیان را به جوش آورده است. تجاوز به چند کودک و عمل شنیع لواط آنهم توسط قاری ویژه حکومت و بیت رهبری برای مردم نشان از فساد هم جانبه حکومت دینی دارد که مدعی ارتباط با خدا و پیغمبر و امام زمان است. تا بحال بجز دستگاه قضائی، کیهان حسین شریعتمداری و آیت اله مکارم شیرازی کسی حاضر به نفی تجاوز جنسی قاری قرآن نشده است. بطوریکه حجتالاسلام محسن غرویان، یکی از روحانیون حوزه علمیه قم در مصاحبه با مسیح علی نژاد، نه تنها ماجرا را تکذیب نمیکند بلکه از پشت پرده واکنش مسوولان خصوصا آیتالله خامنهای در مورد ماجرای سعید طوسی حرف میزند. به گفته او، رهبر جمهوری اسلامی هم از این موضوع ناراحت است. روزنامه جمهوری اسلامی و جوان روز پنجشنبه ۶ آبان بعلت افشاگری و اعتراضات مردمی در شبکه های اجتماعی مجبور شدند در مورد اتهام سوء استفاده جنسی کودکان توسط سعید طوسی سکوت را بشکنند و آنرا برجسته کنند.
مدتی قبل از برنامه صفحه آخر آقای مهدی فلاحتی در صدای آمریکا ماجرای سعید طوسی در شبکه های اجتماعی در جریان افتاد. تا اینکه جمعه ۲۰ اکتبر سه شاکی نوجوان با شجاعتی توصیف ناپذیر به مهدی فلاحتی توضیح می دهند که چگونه سعید طوسی به آنها تعرض جنسی کرده است. گفتگوی آنان با صدای آمریکا باوجود فرهنگ آبرومداری و نگاه تحقیرآمیز به متجاوز، ستایش برانگیز است. آنان با بیرون رفتن از محدوه تنگ فکری جامعه ای بسته کوشیدند فضائی نو بر روی خود و دیگران باز کنند و با تابوشکنی، ناممکن را ممکن کردند و درس شجاعت و دفاع از حقوق و کرامت انسانی خود را به دیگران بویژه به قربانیان تجاوزات جنسی آموختند.
نوجوانان قربانی طبق اظهار خود از خانواده های مذهبی بوده اند و از کودکی در کلاس درس قرآن طوسی شرکت می کرده اند. یکی از قربانیان می گوید: «من شوکه شده بودم. حقیقتا شوکه شده بودم. اصلا مغزم قفل کرده بود. هیچ کاری نمیتوانستم انجام بدهم. بعد ایشان در را بستند و آمدند داخل [حمام] و یک سری پیشنهادات وقیحانه میدادند. من سر باز میزدم. ایشان که دیدند این طوری است شروع کردن اعضای بدن من را… حالا شاید گفتنش درست نباشد… به خوردن آن اعضای بدن و آلت تناسلیشان را میمالیدند به باسن من. بعد منی از ایشان خارج شد و بعد جریان را ول کردند و رفتیم شب به جهت تلاوت قرآن».
اکنون، همین فرد مورد اتهام یعنی سعید طوسی، تاکنون با پشت گرمی به حمایت سیستم قضائی از خود، طلبکارانه همه چیز را نفی می کند و مدعی شده که ۱۰۰ نفر از افراد حکومت را به زیر می کشم. اما ماجرای سوءاستفاده جنسی طوسی از نوباوگان در سال ۱٣۹۰ و طبق روزنامه جوان از سال ۱٣٨۹ با شکایت کودکان قربانی اعمال پدوفیلی وی از پرده بیرون افتاد و در بیت خامنهای و شورای عالی قرآنی مطرح شد و سپس پروندهی مربوط به آن در سال ۱٣۹۱ در محاکم قضایی گشوده شد. این پرونده دارای شاکیان خصوصی متعددی است و مسئولان قوه قضاییه از لاریجانی و جعفری دولتآبادی گرفته تا خلفی و صدیقی و نیری و ... در جریان آن هستند. با این حال رسیدگی به آن، با اعمال نفوذ بیت رهبری و علاقهی ویژه خامنهای به «استاد سعید طوسی»، و دستور او به لاریجانی متوقف شد. سعید طوسی حتی در سال ۱٣۹۱ با خط خودش توبه نامه نوشته است. چه خوب است بدانیم علیرغم تمام این ها او، قرآن خوان ویژه ماه رمضان بیت رهبری می باشد و حتی با حضور و صدای فرائت قرآن توسط او مجلس دهم، دولت تدبیر امید افتتاح می شود.
آنچه واضح است در جمهوری اسلامی تمام مجرمین و متهمین وابسته به نظام و بویژه وابسته به سپاه و بیت رهبری از همه مصونیت ها برخوردارند. مجرم و متهمی وابسته به نظام ولایت فقیه سراغ نداریم که در یک دادگاه عادلانه محاکمه شده باشد و حکمی جدی در مورد آنان اجرا شده باشد. سعید طوسی یکی از این نمونه ها است که همچنان آزادانه به کار خود ادامه می دهد و هر ساله در ماه رمضان قاری قرآن بیت رهبری است.
اما نوجوانان مورد تجاوز که خود را صاحب حق می دانسته اند بعد از پنچ سال دوندگی و از این دادگستری به آن دادسرا رفتن و شکایت بردن به این بازپرس و آن قاضی، ناکام و سرخورده از همه جا برای احقاق حقوق خود به صدای آمریکا پناه می برند تا ماجرا را برای هموطنانشان بازگو کنند، و بر حق خود ایستادگی می کنند تا شاید متهم به جزای اعمال خود برسد. بعد از برنامه صفحه آخر آقای مهدی فلاحتی آنان مورد آماج حمله قرار گرفتند و متهم به همکاری با دشمن خارجی شدند. اگر قربانیان برای گرفتن حق خود و افشای تجاوزی که به آنان شده است به صدای آمریکا پناه برده اند این دیگر افتضاحی فاجعه آمیز برای دستگاه قضائی ایران است که بجای رسیدگی به شکایت قربانیان سعی در مخفی نگاه داشتن و لاپوشانی ماجرای تجاوز نموده اند. این نشان از عمق فساد حاکم بر دستگاه قضائی است که خود را اسلامی می نامد.
در واقعیت امر دستگاه قضائی با نقض حقوق جهانی کودکان در طول پنج سال گذشته بجای برخوردی عادلانه با نوجوانانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، از یک پدوفیل روانی حمایت کرده است. بجای دورنگاه داشتن فرد منحرف جنسی از روابط و مناسبات اجتماعی او را در اجتماع رها ساخته است؛ و بدین سان با تحت حمایت قرار دادنش تجاوزات جنسی او به کودکان را رواج داده است. زخم تجاوز به یک کودک بسیارعمیق و توصیف ناپذیراست، به ویژه اگر این عمل در جامعهای عمدتاً بی تفاوت با شرایط خاص و استثنایی ایران اتفاق افتاده باشد که به فاجعه خو گرفته است. بنابراین سیستم قضائی کشوری که داعیه حکومت اسلامی و اخلاقی دارد ضربه عاطفی و روحی جبران ناپذیری به نوجوانان مورد تجاوز وارد آورده است.
دستگاه قضائی معتقد است که سوء استفاده جنسی از کودکان امری خصوصی است لذا نباید در مورد آن اطلاع رسانی شود وگرنه افشاکنندگان مجرم شمرده می شوند و تحت تعقیب قرار می گیرند. ماجرای سعید طوسی یک ماجرای عادی و خصوصی نیست، زیرا او فرد شناخته شده ای است که بطور فردی و خصوصی متهم به عملی خلاف عفت نشده است. او قاری مشهور جمهوری اسلامی است که با نظام و رهبری نظام ارتباط تنگاتنگی دارد.
بعلت عدم تعقیب قضائی سالهاست در سایه کلاس قرآن و آموزش قرآن به اعمال پدوفیلی خود ادامه داده است و اتفاقاً باید در رسانه ها و شبکه های مجازی همانطوریکه تا بحال مطرح شده است باید مطرح می شد. هم اکنون که جامعه ایران از ماجرای تجاوز جنسی در کلاس قرآن آگاه شده است به این واقعیت دوچندان پی برده است که فرزندان صغیر و بیدفاع خود را به هیچ عنوان حتی بر اساس اعتماد مذهبی، دوستی و یا فامیلی به فرد تنهائی نسپارند.
دستگاه قضائی زور پرست نطام ولایت فقیه با هدف حفظ قدرت و فکری قدرتمدار مصلحت نظام را بر اجرای عدالت و حق مقدم دانسته و بجای دادن حق به حق دار و کاستن جو ارعاب در جامعه و ایجاد محیط تفاهم، اصرار دارد که پرونده سعید طوسی در معرض افکار عمومی قرار نگیرد تا مردم از موضوع و چگونگی آن آگاه نشوند. اگر مردم از ماجرای تجاوز آگاه نشوند پس آنان چگونه باید از خطرات احتمالی برای کودکان بیگناهشان که ممکن است در کلاسهائی مثل قرآن، درس خصوصی یا کلاس موسیقی و یا دیگر محیط ها اتفاق بیفتد مطلع شوند. بدینسان روشن می شود که پشت این پرونده دست هائی است که مانع روشن شدن افکار عمومی و شفاف سازی حقوق انسانها و جامعه می شوند.
دستگاه قضائی جمهوری اسلامی بعلت سالها سرپوش گذاشتن بر ماجرا و حمایت از مجرم پدوفیل و بی توجهی به قربانیان، بجای قضاوت شقاوت کرده است. آن دستگاه بجای رفع خصومت و اجرای عدالت و رساندن حق به حق دار و برانگیختن انسانها به مدارا با یکدیگر موجب پایمال شدن حتی حقوق انسانی مجرم تجاوزگر شده است زیرا جامعه باید به مجرم شانسی دوباره بدهد تا بتواند جبران ضایعه کند یعنی مجرم مهلت اصلاح داشته باشد. علاوه براین حقوق و منزلت انسانی قربانیان هم پایمال شده است زیرا آنان مورد حمایت قرار نگرفته اند و صدمات روحی و روانی که به آنها و خانواده آنان وارد شده است مغایر با اصول اخلاقی و وجدان اخلاقی هر جامعه ای می باشد.
در پایان باید گفت که متاسفانه در تمام ادیان آمار سوء استفاده جنسی و پدوفیلی در مکانها و مدارس مذهبی که ظاهر مقدسی دارند بسیار بالا می باشد.
|