برگزاری کلاس درس در غسالخانه؟!
شمس الدین امانتی
•
علاوه بر نا امنی که دانشآموزان «خوانسار» را در این«غسالخانه مخروبه» با خطر جدی مواجه خواهد کرد، برگزاری کلاس درس در این ساختمان وجدان آگاه هر انسان آزادیخواهی را جریحه دار خواهد کرد. متأسفانه طبیعت نیز چندان سرسازگاری با مردم این دیار را ندارد تا جائیکه خشکی زاینده رود و به دنبال آن فرونشست زمین در شهرستان «فلاورجان» باعث افزایش مدارس تخریبی شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۲ آبان ۱٣۹۵ -
۲ نوامبر ۲۰۱۶
آموزش و پرورش رژیم اسلامی، یکی از خبرسازترین وزارتخانه هایی است که متأسفانه سرنوشت ۱۳ میلیون دانش آموز و ۹۷۰ هزار پرسنل شاغل در آن، به مهره هایی سوخته و سر سپرده واگذار شده که خود نیز تا کنون از مشکل سازترین وزرای رژیم اسلامی، بوده و هستند.
بازتاب این مشکلات نه تنها در رابطه با تعویض«فانی»که رکوردار کابینه یازدهم دراستیضاح و دریافت کارت زرد از مجلس اسلامی بود، بلکه تاکنون افراد معرفی شده توسط «روحانی» جهت جایگزینی «فانی»ازجانب نمایندگان مجلس اسلامی مور قبول واقع نشدند. اما بعد از چند هفته رایزنی« دانشآشتیانی»یکی از آخرین گزینه های«روحانی» جهت پُست وزارت آموزش و پرورش که متهم به شرکت در اعتراضات سال ۸۸ یا به قول مخالفان دولت«روحانی»، «دانشآشتیانی» فعال فتنه ۸۸ بوده و از خانواده آموزش و پرورش نیست.»
اما امروز به دنبال جنگ جناح های درون حاکمیت رژیم اسلامی، بر سر کسب قدرت، «دانش آشتیانی»با ١٥٧ رای موافق،١١١رای مخالف و ٦ رای ممتنع به عنوان وزیر آموزش و پرورش رژیم از مجلس اسلامی، رأی اعتماد گرفت و به این پست برگزیده شد.
مضافاً اخبار اختلاس و فساد مالی ۸ هزار میلیارد تومانی، دریافت پاداش های میلیونی و وام های بدون بهره توسط مدیران، دست نشاندگان و کاربدستان در گیر در کشمکش های جناح های درون هیئت حاکمه رژیم اسلامی حکایت دارد، به گونه ای که پدیده فساد، آموزش و پرورش رژیم را با چالش جدی روبرو کرده است و این وزراتخانه تا کنون بدون وزیر مانده است.
با توجه به پایگاه طبقاتی رژیم اسلامی، براساس آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت در مراکز آموزشی و مدارس، نبود حداقل امکانات اولیه جهت تحصیل تعداد زیادی از دانش آموزان مناطق فقیر نشین در شهر و روستا، عدم احساس مسئولیت و بی تفاوتی به سرنوشت و آینده این عده از دانش آموزان در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی، به اجبار و از سر ناچاری در«مدارسی»به تحصیل اشتغال دارند که قبلاً محل نگهداری داری از حیوانات(طویله) یا غسالخانه(مرده شور خانه)بوده است.
«خادمی»نماینده مردم شهرهای«ایذه» و «باغملک»از استان خوزستان، در روز چهارشنبه ۲۴شهریور ۱۳۹۵، گفت«برای بازدید به دو روستای شهرستان«ایذه» رفتم. در روستای«سید خدر» دو فضا در کنار هم بودند یکی برای نگهداری محل خوراک حیوانات(کاهدان)و دیگری محل نگهداری حیوانات(طویله)بود، در چنین شرایطی دانش آموزان به ناچار همراه با معلم خود از کلاس اول تا ششم ابتدایی در کلاسی که قبلاً محل نگهداری از حیوانات(طویله)بود درس می خواندند.»
بعد از رسانه ای شدن این رسوائی در فضای مجازی، «شریعتی»استاندار خوزستان ضمن عذرخواهی از مردم این منطقه، اعلام کرد، «ما تصمیم گرفتیم که به امید خداوند تا پایان سال تحصیلی ۹۶، مدرسه خشتی، گلی و کپری در سطح استان نداشته باشیم. به شما قول خواهم داد که قطعاً یک کانکس به کلاس«سید خدر» اختصاص خواهیم داد و همچنین برای ساخت یک مدرسه در این روستا برنامهریزی میکنیم.»
به دنبال این«برنامه ریزی»و با «امید به خداوند»استاندار خوزستان، یک کانکس به روستای«سید خدر»و دو کانکس به دو روستائی که، دانش آموزان آن در زیر درختان درس می خواندند، اختصاص داد. اما به دلیل نبود جاده در مسیر این روستاها، این کانکسها بیش از یکماه است که در بیابانها رها شده و هیچکدام از ارگانهای حکومتی مسئولیت انتقال آنها را به این سه روستا را به عهده نخواهند گرفت.
به این ترتیب تنها کلاس روستای «سید خدر» که در«طویله»برگزار می شد تعطیل شده و دانش آموزان این مدرسه، هنوز کلاسی برای تحصیل ندارند.
اما بحث بر سر کمبود مدارس، کمبود بودجه و کلاس های نا امن و غیر استاندارد همچنان نقل مجالس است. به گونه ای که در روز شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵، «سجاد» مدیرکل نوسازی اصفهان به خبرنگار مهر، گفت، «تحصیل دانشآموزان استان اصفهان در ۴۹۳۵ مدرسه تخریبی با بیش از ۱۱هزار کلاس درس در این استان سایه انداخته است به گونه ای که هر لحظه ممکن است خبر ریزش سقف و یا آتش گرفتن کلاسی در مدارس استان اصفهان به موضوع داغ کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل شود.»
علاوه بر نا امنی که دانشآموزان «خوانسار» را در این«غسالخانه مخروبه» با خطر جدی مواجه خواهد کرد، برگزاری کلاس درس در این ساختمان وجدان آگاه هر انسان آزادیخواهی را جریحه دار خواهد کرد. متأسفانه طبیعت نیز چندان سرسازگاری با مردم این دیار را ندارد تا جائیکه خشکی زاینده رود و به دنبال آن فرونشست زمین در شهرستان «فلاورجان» باعث افزایش مدارس تخریبی شده است.
با وجود این همه امکانات و در آمد حاصل از آن در استان اصفهان از جمله؛ بیش از ۹ هزار واحد صنعتی،۱۰درصد صنایع بزرگ کشور چون هواپیماسازی، هلیکوپترسازی، انرژی هستهای، و تولید۷۰ درصد فولاد کشور، ۵۰ درصد از مصالح و سنگ کشور،۶۰ درصد مصنوعات طلای کشور و ۳۲درصد فرآوردههای نفتی کشور در استان اصفهان صورت میگیرد چرا وضع این چنین است؟ اگر تنها یک در صد از درآمد این ۶۰ در صد مصنوعات طلای کشور که توسط والدین کارگر همین دانش آموزان از معادن استان اصفهان استخراج میشود، صرف هزینه ساخت نه تنها مدرسه ای دو کلاسه در خوانسار بلکه مشکلات آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی، زمین و امکانات ورزشی و .... را برای دانش آموزان این مدرسه تأمین خواهد کرد.
اما صد افسوس از اینکه دانش آموزان این استان حاصل خیز در یکی دو اطاق از«غسالخانه ای»به تحصیل اشتغال دارند که یک سمت آن قبرستان است و در و دیوار آن هنوزبوی مرده میدهد.
اخیرآ «یعقوب توکلی»، نویسنده و .. ، در گفت و گو با خبرنگار تسنیم، گفت: «اسناد مربوط به فعالیتهای ایران در بازسازی کشور لبنان که اخیراً در قالب یک کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، نشان می دهد که ایران در سال ۲۰۰۶ برای این امر، ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرده است.»؟!
این در حالی است که بنا به گفته «حسین سجاد» مدیرکل نوسازی مدارس استان اصفهان، «اعتبار تعیین شده برای نوسازی مدارس در سال جاری ۴۰ میلیارد تومان بوده است که هنوز ریالی از آن پرداخت نشده است.»!
با توجه به این ریخت و پاش ۱۰۰ میلیون دلاری جهت تقویت تروریست های حزب الله طرف دار رژیم اسلامی در لبنان، از قرار معلوم پایانی بر این نوع از کلاسها درس در«غسالخانه های مخروبه»تحت نام مدرسه نیست.
این بی عدالتی و بی توجهی رژیم حاکم بر ایران، رنج و مشقت بی پایان و غیر قابل تصور ی را به دانش آموزان و معلمان زحمتکش آنها در این نوع از«مدارس»را تحمیل کرده است. به گونه ای که اثرات مخرب روحی و جسمی جبران ناپذیری را بر آن تعداد از دانش آموزانی خواهد داشت که ازسن ۷ تا ۱۲ سالگی که دوره سوم کودکی نامیده میشود و طی این مدت کودکان از نظر(جسمی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و ذهنی)رشد میکنند، متأسفانه در چنین محیط و فضایی(غسالخانه و طویله)بجای کلاس و مدرسه، ضربه مهلکی بر جسم و روح این دانش آموزان خواهد زد.
ضروری است که در چنین شرایطی سازمانها و انجمن حمایت از حقوق کودکان، کانونهای صنفی معلمان، سازمان و احزاب سیاسی مخالف رژیم اسلامی، انسانهای مبارز و انقلابی و در رأس آنها کارگران آگاه به همراه والدین دانش آموزانی که فرزندان آنها در چنین شرایط و مکان های نامناسبی تحت نام مدرسه و کلاس درس گرفتار شده اند، به هر وسیله ممکن در اعتراض به وضع موجود جهت پایان دادن به این نوع از شکنجه روحی دانش آموزان در این«مرده شور خانه ها» و «طویله ها» به هر وسیله ممکن اقدام و صدای اعتراض خود را به وضع موجود به اطلاع مردم مبارز و آزادیخواه در ایران زیر سلطه رژیم سرمایه داری اسلامی، برسانیم.
|