برای جهانی بدون تسلیحات اتمی
Zia Mian
- مترجم: ناهید جعفرپور
•
انسانها و دولت ها باید بالاخره قبول کنند که: تمامی تسلیحات اتمی مشابه هم، غیر اخلاقی، غیر قانونی، نامشروع و خطرناکند و در نهایت تمامی تسلیحات اتمی اسلحه ای هستند در خدمت ترور انسانها و تمامی موجودات روی این کره خاکی. تسلیحات اتمی پیغام آور مرگ و نیستی اند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۲ دی ۱٣٨۵ -
۱۲ ژانويه ۲۰۰۷
در باره نویسنده: ضیا میئن فیزیکر و یکی از مسئولین پروژه 'Program on Science and Global Security'
در دانشگاه پرینستون است و در مدرسه ویلسون در باره مشکلات بین المللی و افکار عمومی مقالاتی تهیه و تدریس می کند. این مقاله در اول دسامبر ۲۰۰۶ در روزنامه پرینستون منتشر شده است.
اولین قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۶ استخراج شد. این مجمع در آن زمان هنوز در سایه بمب باران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا قرار داشت. از این رو خواست یک نقشه و یا یک طرح که "چگونه می توان تسلیحات اتمی و تمامی دیگر تسلیحات کشتار جمعی را از تسلیحات ملی خارج نمود"، برای این سازمان هنوز در مرحله نخست قرار داشت.
سه شنبه گذشته (اواخر نوامبر) کوفی عنان به واقعیتی وحشتناک اشاره نمود : اینکه جهان بعد از ۶۰ سال هنوز طرحی برای این مشکل ندارد و نمی داند که چگونه می توان این "تهدید جدی و استثنائی برای موجودیت انسانها" را از بین ببرد.
بلکه بر عکس بجای نابودی تسلیحات اتمی، روز بروز خطر آن بیشتر می شود و حتی این خطر کشور به کشور گسترش می یابد. در ابتدا تنها کشور آمریکا دچار این مشکل بود وچندین اسلحه اتمی در اختیار داشت. امروز اما ما در شرایطی قرار گرفته ایم که آمریکا و روسیه با هم در حدود ۱۰۰۰۰ اسلحه اتمی در اختیار دارند. قدرت های اتمی در این فاصله عبارتند از بریتانیا، فرانسه، چین، اسرائیل، هندوستان، پاکستان و به احتمال قوی کره شمالی. البته کشور های دیگری هم در تلاشند که به این جمع بپیوندند.
دکتر محمد البرادی رئیس سازمان انرژی اتمی به مردم جهان اخطار می کند که بطور معمول در حدود ۲۰ تا ٣۰ کشور صاحب تاسیسات اتمی در این موقعیت قرار دارند که هر زمان بخواهند، می توانند در کوتاه مدت تسلیحات اتمی تولید نمایند.
اگر یک چنین کشوری از دانش اتمی برخوردار باشد و دانشمندانی با ذخایر خوب در اختیار داشته باشد و یا اتفاقی به تکنولوژی لازم دسترسی پیدا نماید و یا خود را از سوی کشوری دیگر که صاحب تسلیحات اتمی است مورد خطر بداند و یا رهبریت کشورتغییر کند و یا منافع ناسیونالیستی اش ایجاب کند و.... تمامی این فاکتور ها می تواند توازن را بسیار ساده به هم زند.
اما چگونه مسائل به یک چنین فاکتورهائی ختم می شوند؟ اولین بخش پاسخ من این است که: تمامی کشورهائی که تلاش داشتند و هنوز تلاش می کنند که صاحب تسلیحات اتمی بشوند، از دو خصلت مشابه برخوردارند: اول اینکه آنها از دمکراسی بیزارند و دوم اینکه توجه ای به ملتشان ندارند. هر کشوری که تسلیحات اتمی می سازد این کار را در خفا انجام می دهد و از ملتش پنهان می کند و نمی خواهد که ملتش از این امر آگاه شود. هیچ کشور صاحب تسلیحات اتمی از ملتش برای اینکارسئوال نکرده و در این باره با آنها صحبت نمی کند و علاقمند نیست که بداند آنها چه می گویند و هیچگاه از عواقب منفی آن و این احتمال که اگر تمامی نقشه ها به یک جنگ اتمی بیانجامد چه میشود، با آنها مشورت نمی کند. انسانهای بسیار قلیلی در این کشور ها از آنچه که در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۶۱ مطرح گردید آگاهند. در آنجا گفته شد: "هر کشوری که تسلیحات اتمی و یا تسلیحات ترمواتمی بکار برد، منشور جامعه ملل را خدشه دار می کند و بر علیه قوانین حقوق بشر حرکت نموده و این کارش جنایت بر علیه انسانیت و تمدن است".
دومین بخش پاسخ من این چنین است: هر دولت صاحب تسلیحات اتمی ادعا می کند که از اسلحه اش تنها برای ترساندن استفاده می کند. در سال ۲۰۰۴ پایول روبینسون رئیس "ساندیا ناسیونال لابوراتوری" در باره واژه "ایجاد ترس" توضیحاتی داد. رابینسون خودش یکی از مسئولین ساخت بمب اتم آمریکا می باشد. وی چنین توضیح می دهد که: "ریشه این لغت "دترنسه" ایجاد ترس از زبان لاتین بر می خیزد: "تره" در لاتین به مفهوم کسی را بیش از حد بترسانیم و در واقع انسان را بیاد کلمه بریتانیائی "ترور" می اندازد. در واقع هم این ترور از همان واژه "تره" بر می خیزد. کوتاه بگویم "دتر" به مفهوم وحشت انداختن از کلمه ترور کردن بر می خیزد . بعد از این تعریف قاعدتا هیچ کس نباید متعجب باشد که "تروریست ها" تلاش می کنند از تسلیحات اتمی برخوردار شوند.
همه چیز تغییر خواهد نمود اگر که ما بخواهیم عصر اتم را به واقع پشت سرنهیم ونوآوری های بی خطرهمسان تولید کنیم. انسانها و دولت ها باید بالاخره قبول کنند که: تمامی تسلیحات اتمی مشابه هم، غیر اخلاقی، غیر قانونی، نامشروع و خطرناکند و در نهایت تمامی تسلیحات اتمی اسلحه ای هستند در خدمت ترور انسانها و تمامی موجودات روی این کره خاکی. تسلیحات اتمی پیغام آور مرگ و نیستی اند.
کوفی عنان می گوید: "یک چنین منطق پایه ای می تواند مقدمات لازم را برای "استراتژی مشترک جهانی" فراهم سازد تا بدین وسیله در هر دو جبهه همزمان پیشرفت هائی حاصل شود". منظور کوفی عنان از هر دو جبهه "عدم گسترش تسلیحات اتمی" از یک سو و خلع سلاح اتمی از سوی دیگر است.
یک چنین تلاش هائی بطور مثال همان پروژه دانشگاه پرینستون است:
'Program on Science und Global Security'
در واقع این پروژه نتیجه کارمشترک میان کارشناسان مستقل بین المللی است که در باره "مواد اتم زا" کار و تحقیق می کنند. کارشناسان از ۱۵ کشور مختلف که برخی ازآنها تسلیحات اتمی دارند در این نهاد گرد هم جمع شده اند. وظیقه این کارشناسان این است که امنیت تمامی مکانهائی را که در آن اورانیوم غنی شده و پلوتونیوم (اساس اصلی تسلیحات اتمی) نگهداری می شوند، فراهم سازند و برای تقلیل تولید این مواد تلاش نمایند.
موفقیت این طرح به مفهوم مواد اتمی هر چه کمتر و کشورهای هرچه کمتر صاحب تسلیحات اتمی است. همچنین این طرح اگر موفق شود دست تمامی کسانی که قصد دارند از تسلیحات اتمی برای مقاصد تروریستی استفاده کنند بسته خواهد شد. اطلاعات بیشتر در این مورد را می توان در گزارش زیر دریافت نمود:
IPFM (Global Fissile Material Report ۲۰۰۶)
اما هر آنچه که گفته شد تمامی مشکل نیست. هنوز برای پرسش های بزرگتر پاسخی یافت نشده است. رئیس سازمان انرژی اتمی اخطار می دهد و می گوید: "از کشوری حرکت کنیم که صاحب تاسیسات "صلح آمیز" اتمی است و اورانیوم را برای مقاصد غیرنظامی غنی می کند. حال اگر این کشور به هردلیلی تصمیم بگیرد دیگربه وظیفه خویش مبنی بر عدم گسترش تسلیحات اتمی جامه عمل نپوشاند، این کشور می تواند در مدت فقط چند ماه بمب اتم بسازد. اغلب کارشناسان پروژه فوق با این نظر البرادی هم قولند. اگر آن شود که البرادی می گوید، چگونه جهان آزاد از تسلیحات اتمی می تواند این ریسک را کند و از تاسیسات اتمی برای تامین انرژی استفاده کند؟
دومین مشکل بزرگتر به آمریکا ربط پیدا می کند. چگونه می توانند کشورهای دیگر و تمامی انسانهای کره خاکی احساس امنیت کنند زمانیکه آمریکا تنها بدنبال منافع جهانی اش است و در این موقعیت قرار دارد که در سرتاسر جهان بشدت با ابزار پیشرفته نظامی اش به هر کجا که می خواهد حمله کند؟ این مشکل همچنین در باره قدرت های منطقه ای دیگرهم که از پتانسیل کمتری نسبت به آمریکا برخوردارند صادق است. پاسخ این پرسش هم می توان در سازمان ملل متحد جستجو نمود. درمنشور جامعه ملل آمده است که: "تمامی دولت های عضو سازمان ملل متحد اجازه ندارند در مناسبات بین المللی خود برای استقلال سیاسی و مسائل داخلی کشور های دیگر تهدیدی باشند و بر علیه آنان به خشونت دست یازند".
اگر تمامی کشورها بخصوص کشورهای قدرتمند به منشور سازمان ملل پایبند باشند شاید بتوان کلید حل مشکلات دیگر را پیدا نمود و به آسانی بدان دست یافت.
|