•
در عطر ماهتاب،
گره از گیسوان سیاهتاب تو و شب
باز می شود؛
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۷ دی ۱٣٨۵ -
۱۷ ژانويه ۲۰۰۷
شب
لانه تمام یادهاست
و روشن
ـ در پرواز قاصدک و باد ـ
یاد بهار
یاد سر انگشت مهر تو و
خواهش دل من
ـ با زخمهای نهانش ـ ،
یار!
یار!
یار!
در عطر ماهتاب،
گره از گیسوان سیاهتاب تو و شب
باز می شود؛
آنجا ستاره ایست؛
در برکه های خواب،
دل من از قفس آزاد می شود
پرواز می شود.
شب خانه تمام امیدهاست:
و روشن
برق دشنه ای
که از نهفت آستین،
بر سینه ستبر سیاهی
فرود می آید؛
روشن
سوسوی آبشار
که از گرده کوه کبود دور
فرو می ریزد
و شط تشنگی من
که در شکنج گیسویت
بر شانه ات شلال می شود
یار!
یار!
یار!
نسیم بر زخم شاخه ها بوسه می زند؛
شب
کاشانه تمام روشنائی هاست.
|