سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

علی اصغر کردستانی, استاد مظهر خالقی, حسن زیرک, محمد ماملی و ناصر رزازی
چهره های نام آشنای موسیقی کردی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۷ اسفند ۱٣۹۵ -  ۱۷ مارس ۲۰۱۷



اخبار روز-کرد سنندجی- چندی بیش یکی از دوستان قدیمی ام مرا ترغیب کرد که مطلبی در باره موسقی کردستان ایران بنویسم و استناد این دوست به مطالبی بود که گاهی اوقات در کنار ورزش و سیاست در زمینه فیلم و سینما و موسیقی نیز کم و بیش می نوشتم و یا گزارش و گفتگو تهیه می کردم. با این که پردازش و آرایش موسیقی کردی نیاز به تخصص دارد و این که باید بطور دائم و تخصصی با آن همراه بود اما خود را مجاب کردم که می توان در حد یک مطلب رسانه ای در این باره نوشت و شاید مهمترین عامل و انگیزه آن بازگشت به گذشته و دورانی باشد که نسل جوان و کنونی تحت تاثیر موسیقی جدید قرار دارند و از طرفی یادی از سبک و موسیقی اساتید بزرگ موسیقی کردی ضرورتی بود که احساس کردم. !

سید علی اصغر کردستانی, مظهر خالقی ,حسن زیرک,محمد ماملی, ناصر رزازی! پیشتازان و خوانندگان برجسته و صاحب سبک موسیقی کردستان ایران که نزدیک به یک قرن صدا و ترانه های آنان تاثیرات شگرف سیاسی,اجتماعی و فرهنگی در زندگی ملت کرد و سایر ملل همجوار گذاشته است و جزئی از زندگی روزمره مردم در این قلمروها محسوب می شود. هر کدام از این خوانندگان بزرگ متعلق به نسلی از تاریخ کردستان ایران هستند و در این بین سید اصغر کردستانی متعلق به نسلی است که در زمان خود فاقد آلات و ادوات کنونی موسیقی بوده است ولی در ترانه سرائی و استفاده از دستگاههای موسیقی نظیر ابو عطا,شور و بیات ترک شاهکار ی از خود بجا گذاشت که هنوز سبک وی مورد تحسین خوانندگان و موسیقی دانان تاریخ ایران است.هم چنان که اندیشه هنری و سیاست حرفه ای خالقی را میتوان تا حد زیادی با بزرگانی چون بنان وشجریان مقایسه کرد.
هیچ شک و تردیدی نیست که شادروان سید علی اصغر کردستانی سرآمد موسیقی شناسان و خوانندگان یک قرن اخیر کردستان است. وی که زاده یکی از نواحی شهر سنندج (صلوات آباد) است در تاریخ شفاهی روایت , تعریف می کنند که بر دامنه های آبیدر کوهی که سنبل و مظهر سنندج در اوقات سخت و مقاومت بوده وقتی غزلها را در محافل دوستانه می خواند انعکاس صدای وی در شهر کم جمعیت طنین انداز می شد.
شادروان عباس کمندی از خوانندگان سنندج که از گذشته وی را می شناختم در کتاب خود در باره سید علی اصغر کردستانی چنین آورده است:

« ... یک شب در تهران و در منزل یکی از رجال مملکتی با حضور دولتمردان و هنرمندان و ادبای طراز اول، جشنی بر پا می شود. سردار اعظم، سید را همراه خود به آن جشن می برد. یکی از خوانندگان آن جشن، قمرالملوک بود ... بعد از خاتمه ی آواز قمر، سید از طرف سردار اعظم به حاضرین معرفی و از وی تقاضای خواندن می شود ... سید صدای خود را یک گام بالاتر از صدای قمر وسعت داده و با تمام قدرت شروع به خواندن می کند و تمام اهل مجلس و خصوصاً موسیقیدانان را به تعجب و تحسین وا میدارد ... با مخارج سردار اعظم، سید حدود یک ماه در تهران ماند و در یک شرکت صفحه پرکنی به نام پلیفون حدود سی آهنگ متفاوت، همراه ارکستر بر صفحه ی گرامافون ضبط کرد.
باز در روایت آمده است که بعد از تأسیس رادیو سنندج در سال ۱۳۲۷ یا ۲۸ که از خانواده ی آصف دیوان به دست آمده و جهت استفاده ی عموم کپی برداری شد ... آنچه از صدای سید و نحوهٔ اجرای آهنگ‌هایش مشخص است، این است که سید به طور مسلم موسیقی ایرانی را می‌شناخته‌است. اما چگونه و در کجا و با چه امکاناتی به این شناخت رسیده، جای بحث و گفتگوست... به نظر می‌رسد چون در آن زمان و قبل از رفتن سید به تهران، سنندج به مدت یک سال تبعیدگاه عارف قزوینی، شاعر و ترانه‌سرای معروف ایران بود و چون عارف در آن مدت به منزل خوانین سنندج به‌خصوص منزل آصف دیوان رفت‌وآمد داشت، مسلماً صدای سید از نظر عارف مکتوم نمانده و احتمالاً جلساتی با هم داشته‌اند و با توجه به نحوهٔ به‌کارگیری تحریرات در صدای سیدعلی‌اصغر و شباهت آن با آهنگ‌های عارف قزوینی و نحوهٔ تحریرات به کار گرفته در آنها، به احتمال زیاد، سید موسیقی را از عارف آموخته و یا حداقل نحوهٔ صوت‌پردازی سید، بدون دخالت عارف نبوده‌است. اگر غیر از این باشد، سیدعلی‌اصغر خود ابداع کننده این سبک در موسیقی کردی است، چرا که نحوهٔ خواندن سید و به‌کارگیری تحریرات ریز در صدای وی مخصوص خود اوست و چنین سبکی در هیچ کجای کردستان، به جز سنندج و در نواحی صلوات‌آباد، وجود نداشته و ندارد...».
آن چه که در منابع مستند و ویکیدیا ها در باره موسیقی کردی آمده است نشان می دهد که موسیقی کردی را می توان بمنزله یکی از فرهنگهای موسیقی پنداشت که سنتهای آسیائی و اروپائی را به هم ارتباط می دهد. در رابطه با بر انگیختن آگاهی قومی و هویت مردم کرد، موسیقی کردی و نوازندگان کرد را می توان ایفاگر نقش «عاشقها» در ترکی آذری دانست. در اهمیت تاریخی موسیقی کردی که در ویکی‌پدیا نیز نقل شده است، گزنفون تاریخ نویس یونانی در این‌باره نوشته است: در سال ۴۰۱ قبل از میلاد، بعد از حمله یونان به ایران و شکست کوروش هخامنشی از یونانی‌ها، هنگامی که لشگر یونان قصد بازگشت از کردستان را داشت، کردها در حالی که نغمه‌ها و سرودهای دسته‌جمعی می خواندند یونانی‌ها را مورد حمله قرار دادند. گزنفون افزوده است، که چگونه کردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و حتی از آن در جنگ‌ها هم استفاده می‌کردند. هم چنان که در ویژه‌نامه موسیقیایی " فاسکه که " که در فرانسه منتشر شده، آمده است که ایران قدیم و سرزمین "میسوپوتامیا" یعنی جایگاهی که کردها اکنون در آن سکونت دارند، قدیمی‌ترین مهد موسیقی جهان بوده است. به نوشته این نشریه، تمام ملودی‌های ایرانی- در اینجا منظور ایرانی بودن ملودی‌ها است، یعنی جایی که فرهنگ آریایی در آنجا حضور داشته است نه مرز جغرافیایی و سیاسی ایران کنونی- در جهان بی‌همتا و بی‌نظیر است. به علت تنوع زیاد موسیقی کردی، متناسب با هر منطقه کردنشین، آوازهای خاص آن منطقه نیز وجود دارد و این یکی از نشانه های پربار بودن موسیقی کردی است. این تنوع زیاد برای تمام ملودی های شاد، ریتمیک، تراژدی و عزا در موسیقی کردی وجود دارد.

در بیانی دیگر از موسیقی در کردستان و مرزهای کشورهای کردنشین می توان توصیف کرد آفتاب که اندک اندک سایه طلوع خود را بر کوه های آرارات جائی که شمالی ترین قسمت ایران در مرز با روسیه و ترکیه است می گستراند اهالی منطقه با برپائی شیر دوشان و تهیه شیر از دام های خود همراه با زمزمه بیت‌ و لالایی‌ , ترانه ها و آوازهائی به استقبال روزی می روند که نمی دانند سرنوشت آنان در آن روز چگونه رقم خواهد خورد!
زمانی که آفتاب تابان ازفراز دشت و قله های زاگرس و دالاهو رخت می بندد, گروههائی از اهالی محل با مراسم کباب پزان حاصل یک روز زندگی را در کاشانه و کلبه های خود به روزگار می سپارند و در این بین ترانه ها و سرودها نقش مکملی در این جشن روزانه سیخ و آتش دارند .
شیر دوشان و کباب پزان از شمال تا جنوب کردستان ایران نسل به نسل منتقل شده است و در این بین هنرمندان , شاعران و خوانندگانی زیسته اند که با هنر, اشعار و صدای خود در زندگی روزانه و غم و خوشی مردم سهیم شده اند و صدای آنان و اشعار و ترانه های آنان چه به هنگام کار و چه در زمان دلتنگی,شادی و مراسم عزا و عروسی همراه زندگی و شریک انان بوده است.
کردستان ایران, جائی که اولین جمهوری خودمختار در آن تاسیس شد و بیشتاز مبارزه سیاسی در بین کشورهای سوریه, ترکیه ,عراق و جمهوری ارمنستان , لقب گرفت مهد هنرمندانی بوده است که پیوند ناگسستنی با توده مردم داشته اند و در این میان افکار سیاسی و تعلقات فکری خوانندگان مشهور کرد در کردستان ایران بر میزان محبوبیت و مردمداری آنان افزوده است.
در قلمرو موسیقی آماتور و حرفه ای , موسیقی کردی پیوند ناگسستنی با طبیعت و سرزمین مادری دارد و موسیقی کردی در مقایسه با موسیقی ساکنان دیگر منطقه, کاملا متمایز است. تمام آهنگهائی که در روستاها توسط روستائیان زمزمه و خوانده می شود شکلی ضدآوائی یا غیر آوائی دارند که می توان آن را در سنت موسیقی کردی دارای اهمیت دانست. اهنگهای ساخته موسیقدانان نیمه حرفه ای در شهرها، بیشتر به وسیله ملودی آنها مشخص می شوند.
همان طوری که اشاره شد تاثیر موسیقی کردی بر موسیقی اصیل ایرانی انکار ناپذیر است و در این میان شادروان سید علی اصغر کردستانی به لحاظ اجرای ردیف هائی از موسیقی مثل دستگاه شور,ابو عطا و با همراهی سازهائی به مانند (تار، کمانچه، فلوت و ضرب) که بعد ها توسط هنگامه اخوان, شهرام ناظری, بنان و تعداد دیگری از بزرگان موسیقی ایران آن ردیف ها مورد استفاده قرار گرفت ملموس و به یاد ماندنی است. در نظام موسیقی اصیل ایرانی, گوشه ای وجود دارد که بیات کرد در دستگاه شور نام دارد, که منشاءکردی این قطعه را بیان می کند. موسیقی کردی, به علت ملودیهای طبیعی گام شبیه مینور و ریتم متحرک و آواز خوانی آن, حالت خاصی به وجود می آورد که به گونه ی حیرت انگیزی متحرک, پرهیجان اما در مواردی نیز سرشار از حزن و اندوه است.
ناله شکن های شادروان حسن زیرک و آن ترانه معروف نوروز و جشن کردان در تاریخ موسیقی کردستان ایران یکی از یادگارهای گرانبهائی است که در گنجینه زرین عصر کنونی رنگ غبار آن را فرا گرفته. هم چنان که آهنگ تاریخی «ای نابه نابه» استاد علی اصغر کردستانی را می توان تنظیم و ترسیم کننده قسمت مهمی از وضعیت آن زمان شهر سنندج نامید!

«شیرین ته‌تشی ده ریسه» یکی از ترانه های بنام و جاودانه استاد مظهر خالقی است که در دهه چهل تا پنجاه به طور خاص و بعد از آن بطور عام یکی از ترانه های محبوب برای مردم کردستان به ویژه بانوان بود که هر وقت صدای استاد و این ترانه را در رادیوهای توشیبا یا-المینا-می شنیدند کار و زندگی را رها و ترانه را گاهی با حزن و اندوه زمزمه می کردند!
اینک نزدیک به چهار دهه است که صدای ناصر رزازی هم چون حسن زیرک از مرزهای ایران فراتر رفته است ولی با این تفاوت, که وی مانند زنده یاد محمد ماملی که عضو حزب دموکرات کردستان ایران بود در برهه ای از تاریخ با پوشیدن لباس پیشمرگی سازمان کومله فاز جدیدی از پیوند هنر و سیاست را رقم زد و در تئوری و عمل به این مهم دست یافت. هر چند به باور من ناصر می توانست یک خواننده فراگیرتر در جنبش ملی کردستان باشد و حضور وی در یکی از سازمان های تندرو کردستان ایران که بعد از شهادت فواد مصطفی سلطانی و تنی چند از رهبران آن بخش اصلی پایگاه فکری آن از سوی سازمان پیکار تغذیه می شد بنظر رسید بیشتر ابزاری باشد! بعد از استادسید اصغر کردستانی, حسن زیرک و سکوت مظهر خالقی از دهه 90 به بعد تاکنون و خاموشی صدای ماملی, ناصر رزازی تنها بازمانده نسل بزرگان موسیقی سنتی, اصیل و مردمی کردستان است که هم چنان محبوب میلیونها نفر از ملت کرد کردستان ایران و سایر مللی است که در آنجا ساکن و مطرح هستند.

اگر صدای استاد سید علی اصغر کردستانی در منطقه کردستان طنین انداز بود و اگر صدای استاد مظهر خالقی از مرزهای کردستان فراتر رفته بود و هر چند صدای شادروان حسن زیرک خواننده ای که فی البداهه در استودیو رادیو شعر و ترانه و آهنگ می ساخت و همان جا می خواند تا کناره های دجله و فرات رسیده بود اما صدای ناصر رزازی از مرزهای مناطق کردنشین در کشورهایی که کردها در آن سکونت دارند فراتر رفته و به یک صدای بین المللی تبدیل شده است که خاستگاه فرا مرزی پیدا کرده است.


ناصر ترانه های زیادی را خوانده است اما ترانه هیروشیمای کردستان؛ نامی که کردها بر حلبچه نهاده‌اند بسیار متفاوت تر از آهنگهای دیگر ناصر است هم چنان که آهنگ –خالو-خالو- را که در دوران بیشمرگی و زندگی در کوه در فضائی عجیب خوانده است در ردیف ترانه های جاودانی و تاریخی موسیقی کردستان است. حلبچه شهری که در آن، پیش از دو دهه گذشته و در آستانه نوروز، بزرگ جشن کردها، به عزای نوباوه های خفته در آغوش مادران و پدرانش نشست و رژیم صدام حسین این شهر را بمباران شیمیائی کرد و سکنان آن را قتل عام کرد. غم جانکه جانباختگان حلبچه چنان بر جان و تن کردها جای گرفته که هر چه از آن می‌گویند گویی داغ‌شان تازه و تازه‌تر می‌شود:
«شهر خاموش من، آن روح بهارانت کو؟, شور و شیدایی انبوه هزارانت کو؟»

متن کردی ترانه‌:
دنیا خه‌مه‌ ژیان ژانه‌
دنیا خه‌مه‌ ژیان ژانه‌
بۆ شاره‌که‌ی به‌هاری سوور
هیرۆشیمای کوردستانه‌
حه‌له‌بجه‌ی دایکی شاره‌زوور
ناصر از همان کاخ جوانانی که بر تپه ایستگاه رادیو تلویزیون در بلوار سنندج –کرمانشاه واقع بود خوانندگی را بطور رسمی شروع کرد و اندکی بعد از کوچه و برزن و محله صدای اش را به روی نوار و فرستنده رادیو و تلویزیون فرستاد با تقلید و رهگیری از استادانی مثل حسن زیرک، محمد مامله و آن طرفتر در کردستان عراق طاهر توفیق استعداد خود را در تلفیقی از ریتم و فن و هنر خوانندگی این اساتید بزرگ موسیقی قرار داد و پس از مدت کوتاهی سرانجام خود دارای سبک و سیاقی در موسیقی کردی شد که می توان گفت در عصر حاضر در موسیقی کردی بی رقیب و بی همتا است.
ناصر نیز مثل استاد مظهر خالقی و شادروان حسن زیرک گرایش موسیقی اش متنوع است و بطور عام تر انواع ترانه ها را خوانده است: ترانه سیاسی، ترانه انقلابی، ترانه میهنی، ترانه عاشقانه، ترانه های فولکلور، ترانه های زیست محیطی از جمله این تنوع گرائی در موسیقی ناصر رزازی است که سمت استادی برازنده ناصر است.
اکثر خوانندگان نامی کردستان ایران و عراق تحت تاثیر اشعار و تصنیف های شاعر نامی کرد ماموستا همین قرار داشته اند و در اجرا های خود از اشعار «همین» استفاده کرده اند. . سید محمد امین شیخ الاسلامی متخلص به« همین» فرزند سید حسن شیخ الاسلام مکری از تبار عارف و دانشمند معروف ملاجامی چوری ، در بهار سال 1300 شمسی برابر با سال 1340 قمری در یکی از روستاهای مهاباد به نام « لاچین » متولد شد . اشعار وی در ترانه های کردی جایگاه و اعتبار خاصی دارد.
صدیق تعریف نیز یکی از خوانندگان معروف کردستان، زاده شهر سنندج است که بیشتر تصنیف های فارسی را اجرا می کند و اجرا های وی بعد از استاد شجریان و زنده یاد ایرج بسطامی و علیرضا افتخاری در بین طرفداران موسیقی سنتی در ایران مورد پسند است.

حال و آینده موسیقی کردی
ستیزنظام با موسیقی در سطح کلان موجب شده است تا موسیقی اصیل سنتی و با محتوی و صاحب سبک موسیقی کردی روزهای فراموشی و زوال خود را احساس کند و سیر نزول موسیقی کردی چنان جدی شده است که کارشناسان، بزرگترین تهدیدها برای موسیقی کردی را در این می دانند که ملودی موسیقی های دیگر با موسیقی کردی مخلوط و یک نوع موسیقی جدید به وجود آورده است. تقلید و مد گرائی در بین جوانان موجب شده تا بسیاری از شبکه های ماهواره ای برای جذب مخاطب و تلقین سیاست های مبتذل خود، موسیقی ای را معرفی می کنند که در تضاد و تناقض کامل با تاریخ ملی کردستان است. ترکیب اشعار و ملودی های شرقی که از جمله مختص کردستان است با اشعار و ترانه های غربی که توسط بسیاری از شبکه های ماهواره ای کرد زبان یا ترک زبان پخش می شوند , موجب شده تا ناآگاهی نسبت به موسیقی ملی کردی را در نزد جوانان تبلیغ و ترویج کند . با این که از منظر گروههای اجتماعی و نوع خواستها موسیقی مختلط با محتوی اشعار عامیانه و بقول معروف کوچه و بازاری نیز یک نیاز برای طیفهای از این گروهها است اما نوع پردازش و خروجی این نوع موسیقی چنان گسترده و با تبلیغات وسیع همراه است که برای پرداختن به موسیقی ملی کردی فضا را تنگ و عرصه را کوچک کرده است.
از طرفی بخاطر وضعیت اقتصادی مناطق کرد نشین ایجاد بستر سرمایه گذاری در آموزش ترویج و تولید موسیقی ملی ضعیف و بیشتر جنبه فد گرائی دارد تا داشتن شبکه و مکانیسم تولید و عرصه. بطور مثال ناصر رزازی برای عرصه یک سی دی آن طوری که خود گفته نزدیک به صد هزار دلار هزینه کرده است و لی برگشت چنین سرمایه ای ناچیز بوده است! چنین رویگردی موجب زوال بیشتر موسیقی ملی و اصیل کردی می شود زیرا فرد و افرادی مثل رزازی توانائی ادامه در عرصه تولید و عرصه آثار خود را بصورت فردی از دست می دهند.
وقت آن رسیده ناصر در سمت استادی در حفظ و احیای موسیقی کردی که خود وی در این زمینه کارهای ارزشمندی را انجام داده است وارد شود و ساختاری را سازماندهی کند که سمت و سوی گروههائی از جوانان به آن متمایل شوند!



اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست