«همه مردم مشرکاند»
گزارشی از تشدید فعالیت گروه های تندرو مذهبی در کردستان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲ بهمن ۱٣٨۵ -
۲۲ ژانويه ۲۰۰۷
کردستان پرس - آسو صالح
www.kurdistanpress.com
بعد از پخش تصاویری از صحنههای خشن قتل گروههای تروریستی در عراق و در میان مردم در برخی شهرهای مرزنشین ایران و عراق، این بار این گروهها فعالیت خود را در ایران و علیالخصوص در برخی شهرهای مرزی آغاز کرده و یا شدت بخشیدهاند.
در برخی از شهرهای مرزنشین ایران از مدتی پیش برخی گروههای تندرو فعالیت خود را آغاز کرده و در بیانیههایی روزنامهنگاران و فعالین سیاسی، مطبوعاتی و مدنی را به مرگ تهدید کردهاند. اما اینک فعالیت این گروهها وارد مرحلهی تازهتری شده است. برخوردهای فیزیکی آغاز و صحنههای خشنی که در فیلمهایی که از عراق میرسید، اینجا در حال وقوع است.
یکی از همین موارد روز ۲۷ دی ماه در شهر جوانرود واقع در استان کرمانشاه رخ داد. فردی که به دلایلی نخواست نامش فاش شود به دام گروهی تروریستی گرفتارشد، اما خیلی خوششانس بوده و از چنگ آنها فرار کرده و جان سالم به دربرد. مصاحبهای را با این فرد انجام داده ایم که در ذیل میآید:
سوال: لطفاً این ماجرا را برای ما تشریح کنید و اینکه چه وقت و چگونه اتفاق افتاد؟
این ماجرا به روز چهارشنبه ۲۷ دیماه برمیگردد، یکی از این افراد از آشنایان بنده بود، در خیابان جلوی من را گرفت و با اصرار فراوان از بنده خواست برای انجام کاری به منزل آنها بروم و گفت فقط من و همسرم در منزل هستیم. بنده رفتم و در یک اتاق منتظر ماندم. ناگهان دو نفر غریبه را دیدم که وارد اتاق شدند. یکی از آنها دست و پای من را بست و دیگری نیز با چاقو من را تهدید کرد که هیچ حرفی نزنم. بعد شروع کردند به صحبت و ابتدا سوالی را مطرح کردند:آیا شما قبلاً با ما برخوردهای لفظی و مشاجره داشتهاید؟ من هم گفتم: بله، با شما اختلافاتی در مورد مسائل دینی و مذهبی داشتهام، چون اصلاً راه و روش شما را قبول ندارم. سپس خیلی ساده گفتند: تو مشرک هستی، نه تنها تو بلکه همهی مردم مشرکاند، حتی روحانیون. سپس ادامه دادند: ما میخواهیم بلایی به سر تو بیاوریم، اما قبل از آن تو باید اعتراف کنی تا دلیلی برای آن داشته باشیم. اگر هم اقرار نکنی هیچ اتفاقی نمیافتد، آن قدر تو را میزنیم تا بمیری. من هم گفتم: اگر قرار است در هر صورت بمیرم، پس اقرار یا اعتراف نمیکنم.
بعد از این من را اذیت کرده و تحت فشار قرار دادند که اقرار کنم ولی من زیربار نرفتم. در همین حال بیرون رفتند تا سیگار بکشند. احساس کردم که طناب دستم شل شده، پس سریعاً دستم را آزاد کرده و دستمالی را که به دهنم بسته بودند برداشتم و شروع کردم به داد و فریاد. در همین حال صدای پای یک نفر را شنیدم که در طبقهی بالای خانه زندگی میکرد و به طرف من میآمد؛ اما قبل از اینکه او برسد، دو نفری که بیرون بودند سریعاً به داخل اتاق آمدند و دست و پای من را آزاد کردند وبا نرمش با من رفتار کردند طوری که هیچ اتفاقی نیفتاده است. بعد ناگهان ناپدید شدند و من نمیدانم کجا رفتند.
سوال: آیا هم اینک مشخص نیست که کجا هستند؟
جواب: در حال حاضر خیر، ولی این افراد در سطح شهر مشخص هستند. خیلی از مخالفان خود را تهدید کردهاند، عدهای جرات داشته و این تهدیدها را افشا کردهاند اما عدهای نیز ترسیدهاند.
سوال: آیا به مراجع قضایی و ذیصلاح برای پیگیری این امر مراجعه کردهاید؟
جواب: بله و آنها در حال پیگیری این قضیهاند.
سوال: در واقع میتوان گفت افراد مشخصی هستند با اندیشههای اسلامگرایی تندرو؟
جواب: نمیتوان گفت اسلامگرا، چون نام اسلام برای این افراد حیف است. اینان صرفاً گروهی تروریستی هستند که نام اسلام و مسلمانان را خراب کردهاند.
سوال: آیا این افراد در سطح شهر فعالیت تبلیغی هم دارند؟
جواب: بله، کاملاً.
سوال: به نظر خودتان چرا شما را انتخاب کردهاند؟
جواب: فقط به این دلیل که مخالف آرا و نظرات آنها در برخی مسائل شرعی بودهام.
سوال: آیا در سطح شهر جوانرود هیچگونهی سابقهی مرگ مشکوکی وجود داشته است که پای این افراد در میان باشد؟
جواب: من خبر ندارم، اما حدود ۱۰ روز است که یک نفر ناپدید شده است؛ ولی نمیتوان گفت که کار این گروه است یا خیر.
* * *
این مورد یکی از دهها موردی بود که در شهرهای مرزی ایران رخ میدهد.
اما عکسالعمل نیروی انتظامی بهعنوان بازوی اجرایی پیگیری کنندهی این موارد بسیار قابل تامل است. در اینگونه موارد تا شاکی خصوصی وجود نداشته باشد، نیروی انتظامی وارد ماجرا نمیشود؛ در واقع باید قربانی داده شود تا مراجع ذیصلاح پیگیر موضوع باشند.
همانگونه که در ابتدا ذکر شد، فعالیت این افراد ابتدا با تهدید چهرهای برجسته آغاز شد؛ روزنامهنگاران و فعالین مدنی طلایهداران بودند. چندی پیش نیز چند تن از فعالین مدنی و مطبوعاتی با تلفن یا نامه تهدید شدهاند.
با توجه به موارد ذکر شده و اگر فاکتور "توهم توطئه" را کنار بگذاریم به این نتیجه میرسیم که در شهرهای کردنشین فضای کافی به فعالیت این افراد که اغلب افرادی شناخته شده هستند داده میشود و شاید دلیل اصلی آن نیز تنگتر کردن عرصهی فعالیت بر فعالین مدنی و مطبوعاتی و به انحراف کشیدن گوشهای از فعالیتهای مدنی است.
|