گفت و گوی سایت FIFA با کلوزه، آقای گل جام جهانی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٣ بهمن ۱٣٨۵ -
۲٣ ژانويه ۲۰۰۷
"میروسلاو کلوزه" بیتردید سالی موفق را پشت سر گذاشت. برای مهاجم وردربرمن سال ۲۰۰۶ یکی از موفقترین سالهای عمرش بود. این بازیکن با به ثمر رساندن ۵ گل، کفش طلای رقابتهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان را از آن خود کرد و با تیم ملی آلمان به مقام سوم این رقابتها دست یافت. این مهاجم ۲٨ ساله در باشگاه خود نیز مهاجم گلزن نشان داد.
او در فصل گذشته با ۲۵ گل آقای گل بوندسلیگا شد. در فصل جاری هم کلوزه همراه با مارکو پانتلیک مهاجم هرتابرلین در صدر جدول گلزنان بوندسلیگا قرار دارد.
به گزارش ایسنا، مهاجم لهستانیالاصل تیم ملی آلمان در گفتوگو با سایت FIFA دربارهی عملکرد خود در سال گذشته صحبت کرد. او در این گفتوگو از انگیزهها و مبارزههای پیش رویش گفت و اعتراف کرد که هنگامی که نوجوان بود، فوتبال نقش بزرگی در هماهنگی او با محیط داشت و این که او هشت ساله بود که به همراه پدر و مادرش از لهستان به آلمان آمدند. در این میان کلوزه خود را به عنوان یکی از بهترین مهاجمان دنیا معرفی کرده است. مهاجم گلزن با قدرت سرزنی بالا.
در زیر متن گفتوگوی این بازیکن با FIFA.Com میآید:
+ آقای کلوزه شما سالی بسیار موفق را پشت سر گذاشتید. آقای گل جام جهانی و بوندسلیگا شدید. با تیم ملی آلمان مقام سومی رقابتهای جام جهانی را جشن گرفتید. ارزیابی خود شما از سال ۲۰۰۶ میلادی چیست؟
ـ از نظر ورزشی من بهترین سال زندگیام را تجربه کردم ولی با موفقیتهای شخصی در بازیهای باشگاهی و در جام جهانی. برای من افتخار بزرگی است و از این موضوع خوشحالم چون تقریبا به همهی آنچه که هدف خود قرار داده بودم دست یافتم.
+ به نظر شما کدامیک مهمتر است؟ به دست آوردن کفش طلای رقابتهای جام جهانی یا مقام سوم تیم ملی آلمان؟
ـ طبیعی است که انسان همیشه میخواهد در همه چیز اول باشد. اما رسیدن به مکان سوم جام جهانی هم یک موفقیت تیمی است. پس از آنکه من در جام جهانی ۲۰۰۲، پنج گل به ثمر رساندم، پیش خودم تصمیم گرفتم در جام جهانی ۲۰۰۶، شش گل به ثمر برسانم اگر چه به همهی برنامههایم نرسیدهام اما، با این وجود بسیارم خوشحالم که در پایان رقابتها کفش طلای این بازیها را از آن خود کردم.
+ حال و هوای حاکم بر تیم در جریان جام جهانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ چیز بیهمتایی بود. هم احساس آن بازیها و هم حال و هوای حاکم بر تیم. هر گاه که به گذشته فکر میکنم از شدت خوشحالی مو به تنم راست میشود. آنچه از همه چیز مهمتر است، آن است که در جریان این رقابتها هیچ خشونت یا مطلب حاشیهای وجود نداشت.
+ نقطهی برجستهی کاری خود شما در سال ۲۰۰۶ چه بود؟
ـ من در سال گذشته به افتخارات زیادی دست یافتم. همه آنها برای من مهم هستند. چرا که از هر چیز کوچکی ذوقزده میشوم.
+ بهترین بازی شما در سال گذشته کدام بود؟
ـ فکر میکنم بازی برابر آرمینیا بیله فلد در ورزشگاه خانگی در بوندسلیگا بهترین بازی من بود. ما آن بازی را سه بر صفر بردیم و من خودم دو گل از سه گل بازی را به ثمر رساندم و گل سوم را هم روی پاس من به ثمر رسید.
+ و قشنگترین گل شما؟
ـ بدون تردید مهمترین گلی که به ثمر رساندم، گل تساوی ما در بازی برابر آرژانتین در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی بود. اما زیباترین گلی که به ثمر رساندم در بازیهای برگشت بوندسلیگا در ورزشگاه "وزر" برابر کلن به ثمر رسید.
+ تیم ملی آلمان پس از جام جهانی ۲۰۰۶ تغییرات زیادی را تجربه کرد. یوآخیملو، سکان هدایت تیم ملی آلمان را از یورگن کلینزمن پذیرفت. آیا در این میان برای شما هم چیزی تغییر کرده است؟
ـ خیر، همه چیز همانند گذشته و به همان روال است. چرا که شیوهی بازی تیم ملی آلمان هیچ تغییری نکرده است. یوآخیملو شیوهای تهاجمی را در نظر دارد. این برای بازیکنان ما بسیار مهم است. ما اکنون در مسیر خوبی به سمت پیشرفت و ترقی قرار داریم.
+ شما بسیار دیر هنگام در بازیهای بوندسلیگا حضور یافتید و در بیست و دو سالگی نخستین بازی خود در این رقابتها را انجام دادید. آیا این برای شما یک نقطهی ضعف و یک کمبود به شمار نمیآید؟
ـ بلکه همینطور است، من شروعی دیر هنگام داشتم. در سال ۱۹۹۹ نخستین قرارداد حرفهایام را با کایزرسلاترن امضا کردم. از طرفی دیگر دوستان زیادی را هم میشناسم که همگی زمانی عضو تیم ملی جوانان آلمان بودند اما، اکنون در لیگهای منطقهای بازی میکنند. روی هم رفته از آنچه که برایم روی داده است، خوشحالم.
+ یوزف، پدر شما هم یک بازیکن حرفهای فوتبال بود و در اوسر در لاشامپیونه فرانسه بازی میکرد. او در پیشرفت شما چه نقشی داشت؟
ـ پدر من بسیار تاثیرگذار بود. ما همیشه دربارهی بازیها با هم حرف میزنیم. در نهایت اما، رفتن از کایزرس لاترن به برمن برای من بسیار مهم بود.
+ شما هشت ساله بودید که به شهر کایزرس لاترن آمدید. آن زمان شما خیلی کم آلمانی صحبت میکردید. فوتبال در هماهنگی و سازگاری شما با محیط جدید چقدر تاثیرگذار بود؟
ـ بسیار مهم بود. ما بعد از مدرسه همیشه فوتبال بازی میکردیم. هنگامی که من برای نخستین بار اجازه یافتم با دوستانم بازی کنم آنها دیدند که من چقدر خوب میتوانم بازی کنم. پس از آن جریان آنها همیشه مرا انتخاب اول تیم خودشان قرار میدادند. این گونه من با محیط سازگار شدم. البته ما در خانواده هم با هم به زبان آلمانی صحبت میکردیم.
+ اوتو ریهاگل، زمانی که در کایرزس لاترن بودید شما را کشف کرد. "توماس شاف" در برمن شما را حمایت کرد و یورگن کلینزمن به عنوان یکی از بزرگترین مهاجمان دنیا به شما در تیم ملی آلمان کمکهای فراوانی کرد. مهمترین مربی شما کدامیک هستند؟
ـ به باور من هر مربیای برای من بسیار تاثیرگذار بود. چرا که روی هم رفته همه آنها به من فرصت بازی دادند. این برای من مهمترین مسایل است. چه آن زمان که در تیم آماتورهای کایزرس لاترن بازی میکردم و یا بعدها زمانی که نخستین بازیهایم را در بوندسلیگا انجام میدادم، مربیان همیشه روی من حساب خاصی باز میکردند.
+ شما اکنون با وردربرمن در رقابتهای جام یوفا حاضر هستید. برمن در لیگ قهرمانان اروپا هم با گروهی دشوار، با حریفانی همچون بارسلونا، چلسی و لفسکی صوفیه در یک گروه قرار داشتید. شانس برمن را در رقابتهای جام یوفا چگونه میبینید؟
ـ روی هم رفته از بازیهایمان در لیگ قهرمانان اروپا راضی هستم. در این گروه، ۱۰ امتیاز به دست آوردیم که بسیار خوب است. ضمن آن که در بازی برابر بارسلونا همانند آنچه از قبل پیشبینی میکردیم، خوششانس نبودیم. اما اکنون در جام یوفا حاضر هستیم. این برای ما چندان هم ناگوار نیست بلکه میخواهیم در این رقابتها هم تا آنجا که میشود پیش برویم. ما برابر آژاکس قرار گرفتهایم. این تیم حریف خوبی است و اگر این بازی با ببریم، خواهیم دید که برابر مسکو یا سلتاویگو بازی خواهیم کرد که در هر صورت بازی آسانی برای ما نخواهند بود.
+ آرزوی شما در سال ۲۰۰۷ چیست؟
ـ طبیعی است که برای خودم آرزو میکنم، همواره سلامت باشم. این مهمترین مساله است و اگر با برمن بتوانیم در تابستان آینده همچنان در صدر جدول باشیم، خیلی راضی خواهم بود.
+ چه بلایی بر سر پشتکهای معروف شما به هنگام گلزنی و شادی ناشی از به ثمر رساندن گلهایتان آمده است؟
ـ بله، مدتهاست که دیگر پشتک نزدهام اما، مطمئن هستم که شما در بازیهای دور برگشت بار دیگر این پشتکها را خواهید دید. زیباترین گلم را بار دیگر با یک پشتک جشن خواهم گرفت.
|