سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انتخابات ایران، بازتولید پاتریمونالیسم حاکمیت


بابک گروسی


• تمام این شرایط برآمده از وضعیت موجود است که حاکمیت تن به تغییر شیوه نمی‌دهد و جامعه نیز برای خود جایگاه قائل نمی‌شود. انفعال جامعه در این شرایط به دو نتیجه ختم می‌شود: تداوم حاکمیت موجود یا دخالت دولتهای خارجی (قدرتهای جهانی). در حالت اول نمی توان هیچ نتیجه بهبودبخشی را انتظار داشت و در حالت دوم نیز شرایط طبق خواسته و میل دولت‌ها بوجود می‌آید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۲ فروردين ۱٣۹۶ -  ۱ آوريل ۲۰۱۷


شرایط کنونی ایران به عنوان کانون رخدادهای آینده، بازگو کننده "وضعیتی بحرانی" است. دلیل این ادعا را می‌توان در حوزه‌های داخلی و خارجی مشاهده کرد. نابسامانی شرایط اقتصادی و معیشتی از یک طرف، تبعیض در زضمینه‌های زنان، اتنیک‌ها، ادیان و طیف‌های اندیشه‌ای در سویی دیگر شرایط داخلی را بیش‌از‌پیش دچار بحران کرده است. که دولت جمهوری اسلامی نیز تن به برون رفت از آن نمی‌دهد. در بعد خارجی نیز می‌توان به دخالت نظام جمهوری اسلامی در شرایط کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن اشاره کرد که با "جنگ افروزی" در این کشورها، سعی بر دور کردن خود از کائوس بوجودآمده دارد. هرچند باید گفت ایران خود یکی از بانیان این شرایط آشفته است. با تمام این شرایط حاکمیت در ایران خود را برای انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم و شوراهای شهر و روستا آماده می‌کند؛ ولی در واقع باید این سوال را مطرح کرد که: آیا انتخابات می‌تواند به بهبود شرایط و حل بحران کمک کند؟
پیروی جامعه از وضعیت موجود که برآمده از ذهنیت و استراتژی حاکمیت است، را می‌توان هدف اصلی کلیه نظام‌های توتالیتر دانست. حاکمیت به وسیله نهادهای رابط (مثلا دولت) و همچنین بکارگیری ابزارهای مناسب بر استمرار وضعیت موجود تأکید می‌کند. در این بین از جامعه به عنوان فضای آزمایش و رزمایش قدرت تلقی می‌شود. بنابراین رابطه‌ای یکطرفه(اعمال قدرت) براساس خواسته‌های حاکمیت شکل می‌گیرد، که حاکمیت به کمک ابزارها خودرا بازتولید می‌کند. مسئله اساسی مشروعیت است که مشروعیت حاکمیت بر مشروعیت جامعه ارجحیت دارد. در بعدی دیگر منبع مشروعیت به حاکمیت تعلق دارد. در واقع این حاکمیت است که به جامعه، دولت و کلیه نهادها و افراد مشروعیت می‌بخشد. این‌گونه از مدیریت که ریشه‌ تاریخی دارد را می‌توان به حاکمان قدیم نسبت داد که خود را منبع مشروعیت معرفی می‌کردند. و نقشه راه آنان مشروع و غیره نامشروع بود. در واقع این خود حاکم بود که به مردمان آن جامعه مشروعیت اعطا می‌کرد. یعنی سازه‌های برآمده از حاکمیت به عنوان دایره عمل افراد تعیین می‌شدند. این شیوه از مدیریت را پاتریمونالیسم میگویند. که در شرایط حاضر منبع مشروعیت از یک فرد خارج و به یک هسته تبدیل شده است.
با نگاهی به توضیحات فوق، می‌توان به این نتیجه رسید که شیوه‌ای که در ایران با آن مواجهه هستیم کاملا پاتریمونالیستی(در پوششی نوین) است و سازه‌های برآمده از حاکمیت جمهوری اسلامی نیز در راستای بازتولید این حاکمیت گام برمی‌دارند. انتخابات پیش‌رو، یکی از این ابزارهاست. یعنی حاکمیت به وسیله آن سعی به بازتولید مشروعیت خود می‌کند. دلیل این امر به ذات حاکمیت، فضای انتخابات و شرایط بعد انتخابات برمی‌گردد. ذات حاکمیت، ذهنیت‌ها و نقشه‌راه‌های غیرخودرا قبول نمی‌کند. در اصل حاکمیت بین جامعه و خود فاصله انداخته و از پتانسیل‌های اجتماعی و نیروهای ذاتی را به عنوان "دیگری" یاد می‌کند. و مشارکت آنان را در امر سیاسی جامعه نفی می‌کند. حال اگر انتخابات را یکی از ابزارهای مشروعیت‌بخش حاکمیت قلمداد و پایندی به آن را لازمه بازتولید مشروعیت آن بنامیم، این مسئله آشکار می‌شود که هدف حاکمیت از انتخابات و شرکت در آن چیزی جز "مهندسی سیاسی جامعه" (با شرایط موجود) نیست. در سویی دیگر فضای انتخابات و شرایط بعد از انتخابات است که نقشی اساسی را در بازتولید گفتمان حاکمیت ایفا می‌کنند. منظور از فضای انتخابات این است که کاندیداها باید از فیلترینگ حاکمیت گذشته و با اصل حاکمیت مشکلی نداشته و در راستای مشروعیت‌بخشی به حاکمیت گام بردارند. و در گام بعدی منتخبان (که نمایندگان خود حاکمیت‌اند) باید در شرایطی که حاکمیت برای آنان وضع می‌کند، به اداره جامعه بپردازند. در این بین جامعه باید با مُهره‌های حاکمیت بازی کند. یعنی حاکمیت جامعه را به داخل بازی خود می‌کشاند.
تمام این شرایط و واقعیات برآمده از وضعیت موجود است که حاکمیت تن به تغییر شیوه نمی‌دهد و جامعه نیز برای خود جایگاه قائل نمی‌شود. یعنی درواقع انفعال جامعه در این شرایط به دو نتیجه ختم می‌شود: تداوم حاکمیت موجود یا دخالت دولتهای خارجی (قدرتهای جهانی). در حالت اول در واقع نمی‌توان هیچ نتیجه بهبودبخشی را انتظار داشت و در حالت دوم نیز شرایط طبق خواسته و میل دولت‌ها بوجود می‌آید. که در این‌صورت نیز جایگاه جامعه ایران نادیده گرفته می‌شود و فرقی بین این دو نمی‌توان دید. بنابراین راه حل باید به جامعه برگردد. یعنی "راه سوم" باید اتخاذ گردد و خود جامعه دست به عمل شود و خواسته و مطالبات خود را مطرح کند و خود تعیین کننده سرنوشت خود باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست