• بهار کوتاه ترین فصل سال بود
از گل گندمی تا نرگسی
از شکوفه‌ی سیبی تا خنده‌ی بلندی
دختران شبهای توفانی بالغ می‌شدند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۲۰ می ۲۰۱۷

بهار کوتاه ترین فصل سال بود
از گل گندمی تا نرگسی
از شکوفه‌ی سیبی تا خنده‌ی بلندی
دختران شبهای توفانی بالغ می‌شدند
و آبگیر‌های جلگه
دو‌روزه انباشته می‌شد
از کفچه ماهی ها‌،
و وزغ‌های ریز
مردان ایلیاتی،
در یک سپیده‌ی ابری
اسبان خود را زین می‌کردند
و به انزوای معهودِ خویش باز می‌گشتند
پای قلّه‌های دورِ کلاه برفی
سدر کهنسال بار دیگر تنها می‌ماند
رو به تابستانی بی‌انتها
در سرفصل مزارع صیفی
در رویای دخترانی که در بهار
آتشگاه‌های قبیله را افروخته بودند
زیر سایه‌ی او
و سنگچینی برجا نهاده
برای همیشه گم شده‌ بودند
میان سنگها، صخره‌ها،
آبیِ آسمان،
و سپیدی ابرها
خاشاک‌های علفزار بهارِ پیش
با گردباد پراکنده می‌شد
بر پهنه‌ی دشت‌ِ بی‌انتهای تابستانی
و بهار خاطره‌ی کوتاه‌ترین فصل سال بود


لقمان تدین نژاد
آتلانتا، ۸ آوریل ۲۰۱۷