سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نشانه ای ز هست و نیست


ویدا فرهودی


• تمام عمر جستمش،و فا ش ِِ من نشد که کیست
کسی به نام ِ من که در، خطای بی کرانه زیست
کسی هماره جستجو، پی ِ سراب آرزو
که گاه و گاه ازعطش، به تشنگی ِ خود گریست ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۶ بهمن ۱٣٨۵ -  ۵ فوريه ۲۰۰۷


 
تمام عمر جستمش،و فا ش ِِ من نشد که کیست
کسی به نام ِ من که در، خطای بی کرانه زیست
کسی هماره جستجو، پی ِ سراب آرزو
که گاه و گاه ازعطش، به تشنگی ِ خود گریست
" خـِرَد" به صد اشاره گفت: " گرفته قهر جای مهر
و جز دروغ نطفه ای به بطن آن چه بوده نیست
شکسته جام جم کنون به حکم کینه یا جنون
به جادوی فسانه ها، توســلت برای چیست؟
به گور، خفته آرش آن، برای عشق جان فشان
اگر چه یاد زنده اش، غرور هر چه آدمی است...."
***
و جستجوی آرزو، تکیده شد خمیده شد
منم و دامنی سرشک ، نشانه ام ز هست و نیست !
من و نگاه تشنه ای که از ورای پــِلـک ِ شک
به هر چه بود و می شـَوَد، همیشه تلخ بنگریست
***
بجو تو خویش ِ خویش را، به یأس ِ من بها مده
مگرعیان شود، ترا ، که حق، کجا وزآن ِ کیست!؟
اگر چه روز من گذشت، به پرس و جوی واقعه
مبا د شعر ِ ا بری ام ، فرونـَهـَد ترا ز زیست!
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست