یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲٣ بهمن ۱٣٨۵ -  ۱۲ فوريه ۲۰۰۷


تفاوت دفاع مطلق با عکس العمل همه جانبه
احتمال حمله نظامی، همان پاشنه آشیل عملیات روانی دشمن بود
می توانست شرایط فعلی پیش نیاید
آیا هاشمی رفسنجانی حرکت جدید خود را به همین آرامی به پیش خواهد برد؟
ضلع سوم دیپلماسی ایران، دیپلمات جنگ و صلح
شاخص هایی در ارزیابی درستی یا نادرستی جهت گیری های کنونی
اقتصاد و مسأله هسته ای مسائل مورد گفتگوی احزاب

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در سر مقاله این نشریه: شلیک به پاشنه آشیل آمریکا نوشته است: جماعتی برای مسابقه کبوترپرانی گرد هم آمده بودند تا هر یک کبوتر خویش را به پرواز درآورده و بلندپروازترین آنها را برگزینند. در این میان، شخصی را دیدند که افسار الاغی را به دست گرفته و عازم میدان مسابقه است. پرسیدند برای چه آمده ای؟ گفت قصد شرکت در مسابقه را دارم. پرسیدند کبوترت کجاست؟ پاسخ داد؛ کبوتری ندارم، همین الاغ را برای مسابقه آورده ام! جماعت که به حیرت افتاده بودند با تعجبی آمیخته به تمسخر گفتند؛ این حیوان که اهل پرواز و پریدن نیست و صاحب الاغ در جواب گفت؛ مگر نمی بینید که خر است، خر که فهم و شعور ندارد بنابراین بعید نیست که یکدفعه هوای پریدن به سرش بزند و بپرد… ! به او گفتند، ولی این حیوان زبان بسته به محض پریدن با سر به زمین می خورد و مغزش متلاشی می شود… صاحب الاغ پاسخ داد؛ اگر این چیزها را می فهمید که خر نمی شد…
اگرچه همه شواهد و قرائن موجود و بسیاری از اخبار و گزارش های موثق حکایت از آن دارند که حمله نظامی آمریکا به ایران فقط یک عملیات روانی است و این توهم پراکنی و شایعه پردازی اهداف دیگری غیر از حمله نظامی را دنبال می کند ولی اظهارات رهبر معظم انقلاب در دیدار روز پنجشنبه پرسنل نیروی هوایی با ایشان، شلیک ماهرانه و عزتمندانه ای بر پاشنه آشیل این عملیات روانی بود که در فاصله ای کمتر از چند ساعت نشانه های روشنی از فروپاشی این پروژه را در پی داشت. حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر این نکته که سخن از حمله نظامی به ایران یک عملیات روانی است فرمودند: معتقدم هیچ کس چنین بی عقلی و خطایی نخواهد کرد و کشور و منافع خود را به خطر نخواهد انداخت، البته برخی می گویند رئیس جمهور آمریکا اهل محاسبه و در نظر گرفتن عواقب کارهایش نیست، اما این جور اشخاص را هم می توان سر عقل آورد و تحلیلگران و سیاست سازان آمریکایی این را می فهمند که ملت ایران، هیچ تعرضی را بدون پاسخ نخواهد گذاشت . و در همان حال با اشاره به شایعه حمله نظامی آمریکا به ایران و در صورت وقوع این احتمال گفتند: ملت ایران را با این مسائل نترسانید، زیرا مگر تا به حال آمریکا به ایران حمله نکرده است؟ ضمن آن که، دشمنان خوب می دانند که هرگونه تعرضی، عکس العمل همه جانبه ملت ایران را نسبت به متعرضان و منافع آنها در همه نقاط جهان به دنبال خواهد داشت .
دولت آمریکا که مخاطب مستقیم تهدید رهبر معظم انقلاب بود، زودتر از دیگران به صدا درآمد و تونی اسنو سخنگوی کاخ سفید در واکنشی منفعلانه در میان خبرنگاران حاضر شده وگفت …من این مطالب را گفته ام، وزیر دفاع و رئیس جمهور نیز آن را گفته اند که ما قصد حمله به ایران را نداریم . تونی اسنو که به گزارش خبرنگار فرانس پرس، دستپاچه و کمی عصبانی به نظر می رسید خطاب به خبرنگاران گفت احتمال حمله به ایران، فرضیه ای است که شما خبرنگاران آن را ساخته اید، شما سعی کردید گزارش کنید که ما در حال انجام این کار هستیم ولی ما بارها اعلام کرده ایم که قصد حمله به ایران را نداریم . سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به این سوال که اگر آمریکا قصد حمله به ایران را ندارد، چرا یک ناو هواپیمابر به منطقه استراتژیک اعزام کرده است؟ گفت: اعزام این ناو هواپیمابر مسئله کم اهمیتی است و ربطی به احتمال درگیری نظامی با ایران ندارد. آمریکا در اغلب موارد، ناو هواپیمابر در گوشه و کنار جهان مستقر می کند .
گفتنی است که درپی اعزام دومین ناو هواپیمابر آمریکا به منطقه خلیج فارس، برخی از رسانه های آمریکایی، از جمله شبکه تلویزیونی فاکس نیوز که به سخنگوی غیررسمی و رسانه تحت مدیریت پنتاگون شهرت دارد، تقویت ناوگان دریایی آمریکا در دریای عمان و خلیج فارس را با احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران بی ارتباط ندانسته بودند، اگرچه این فرضیه را به عنوان یک احتمال مطرح کرده بودند و متاسفانه برخی از رسانه های داخلی نیز با اشاره به حضور دو ناو هواپیمابر آمریکایی در منطقه، به مسئولان کشورمان هشدار داده بودند که شرایط بسیار حساس است و با لحنی که خالی از وحشت و یا القای وحشت نبود تاکید کرده بودند قدرت دشمن را نباید دست کم گرفت ! و رهبر معظم انقلاب در بیانات سرنوشت ساز اخیر خود ضمن آن که دست کم نگرفتن قدرت دشمن را سخنی عاقلانه دانستند که در فرهنگ عمیق ملت ایران نیز مورد تاکید است به روی دیگر این سکه نیز اشاره داشته و فرمودند آیا عاقلانه است که دشمن را دست کم نگیریم، اما در مقابل، عظمت و توانایی های ملت ایران را نادیده بگیریم؟
درپی پاسخ عزتمندانه حضرت آیت الله خامنه ای، نمایندگان هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در کمیته روابط خارجی سنا از کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا خواستند اسناد ادعاهایی که بارها علیه ایران تکرار کرده است را به این کمیته ارائه کند و رایس که به گفته خانم نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، برای ادعاهای خود همه چیز دارد غیر سند ! در پاسخ درخواست کمیته روابط خارجی سنا، گفت؛ ما بارها اعلام کرده ایم که مایلیم با ایران گفت و گو کنیم ولی این، ایرانی ها هستند که مایل نیستند با واشنگتن گفت وگو کنند .
برخلاف اظهارات منفعلانه کاخ سفید که احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران را ساخته و پرداخته خبرنگاران دانسته بود و علی رغم عکس العمل ناشیانه خانم رایس در مقابل تهدید رهبر معظم انقلاب که با دستپاچگی وجود گزینه حمله نظامی را در میان گزینه های پیش روی آمریکا انکار کرده بود، شواهد بسیاری در دست است که عملیات روانی اخیر با تاکید بر احتمال حمله نظامی به ایران، پروژه ای بوده است که دولتمردان کاخ سفید آن را کلید زده و ـ به خیال خود ـ با مهارت در پی اجرای آن بوده اند، با این انگیزه که ترس از احتمال حمله و تصور پی آمدهای آن، مردم را به انفعال و مسئولان نظام را به عقب نشینی در مقابل باج خواهی آمریکا و متحدانش وادار سازد… اما، پاسخ دندان شکن فرمانده کل قوا تیرک این خیمه فریب را از جای کنده و فروپاشی آن را درپی داشت… چرا که براساس یک روال شناخته شده، نقطه حساس یک عملیات روانی، ترساندن حریف از یک پایان احتمالی است که در پروژه اخیر، احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران، همان نقطه حساس یا پاشنه آشیل عملیات روانی دشمن بوده است. بنابراین وقتی رهبر معظم انقلاب با هوشیاری همیشگی، واکنش ایران اسلامی به آن احتمال را پشیمان کننده دانسته و با قاطعیت از تعرض به منافع آمریکا در سراسر جهان سخن می گویند، بدیهی است که پروژه عملیات روانی دشمن، اثربخشی خود را از دست داده و ناکام می ماند. مخصوصا آن که آمریکا و متحدانش به خوبی می دانند نظر رهبر معظم انقلاب فصل الخطاب است و با اظهارات هیچیک از مسئولان دیگر قابل مقایسه نیست.و به یقین، در سالروز ۲۲ بهمن، حضور حماسی مردم، همانگونه که ولی امر مسلمین گوشزد کرده اند، پاسخ دندان شکن دیگری به طراحان این پروژه آمریکایی خواهد بود.

تفاوت دفاع مطلق و عکس العمل همه جانبه
روزنامه رسالت هم با عنوان: عکس العمل همه جانبه نوشته است:
مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و هزاران نفر از اعضای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، عملیات روانی دشمنان علیه ملت ایران را نشان دهنده ضعف و استیصال آنان خواندند. ایشان در خصوص شایعه حمله ایالات متحده آمریکا به ایران اظهار داشتند: ملت ایران را با این مسائل نترسانید، مگر تا به حال آمریکا به ایران حمله نکرده است؟ ضمن آنکه دشمنان خوب می دانند که هرگونه تعرض، عکس العمل همه جانبه ملت ایران را نسبت به متعرضان و منافع آنها در همه نقاط جهان به دنبال خواهد داشت.
واقعیت امر این است که رهبر انقلاب با ترسیم رابطه ای جامع و تامل میان حمله احتمالی آمریکا و پاسخ ایران ، عواقب و تبعات هرگونه کنش غیرعقلانی کاخ سفید را ترسیم نموده اند. بر این اساس واکنش ایران به حمله احتمالی آمریکا پاسخی خطی و محدود نخواهد بود.
به عبارت دیگر واکنش ایران دامنه ای نامحدود دارد و همین امر قدرت هرگونه تفکر موثر را از مقامات آمریکایی و همراهان واشنگتن سلب خواهد نمود. تفاوت دفاع مطلق با عکس العمل همه جانبه را باید در نوع و نحوه تاثیرگذاری آن در میان دشمنان جستجو نمود. دفاع مطلق در مقابل حمله محدود جنگ را منحصر به کلیت منافع طرفین می نماید ولی عکس العمل همه جانبه دشمن را از جهات و ابعاد مختلف و در مقطع زمانی محدود زمین گیر می سازد. بر مبنای این نوع عکس العمل، دشمن قدرت هرگونه چرخش، فضاسازی و حتی دفاع را از دست می دهد و چاره ای جز عقب نشینی همه جانبه از اقدام اولیه خود ندارد.در جریان جنگ ٣٣روزه میان رژیم اشغالگر قدس و حزب الله لبنان، رزمندگان مقاومت اسلامی توانستند با اعمال فرمول حمله پیش دستانه و واکنش چندبعدی به حملات اسرائیل، ارتش تل آویو را در مقابل خود زمین گیر نمایند. حال عکس العمل همه جانبه به مراتب نسبت به فرمولی که رزمندگان دلیر حزب الله در جنگ با اسرائیل پیاده نمودند، گسترده تر است.
هدف قرار گرفتن منافع آمریکا در سرتاسر جهان مترادف با وارد شدن انواع ضربات اقتصادی، سیاسی و استراتژیک بر دولت بوش و حتی دولت های بعدی آمریکا خواهد بود. از این روست که بسیاری از دموکرات ها حمله به ایران را همانند کابوسی سخت می دانند و از حماقت احتمالی بوش در این رابطه به عنوان پاشنه آشیل کاخ سفید یاد می کنند.
دلیل اینکه شبکه های خبری و تحلیلی جهان در مقابل اظهارات قاطعانه رهبر انقلاب سرتعظیم فرود می آورند و حمله به ایران را به دور از عقلانیت ارزیابی می کنند ریشه در معادلات نهفته نظام بین الملل امروز دارد. مطابق عقلانی ترین محاسبات استراتژیک و فرامنطقه ای، قدرت نفوذ و
تاثیرگذاری ایران در مناطقی که منافع آمریکا در آنها درگیر است فضای باز و گسترده ای را در مقابل تهران جهت مانور در برابر هرگونه اقدام احتمالی کاخ سفید یا تل آویو ایجاد کرده است. از آن سو با تنگ تر شدن حلقه محاصره نیروهای آمریکایی در باتلاق عراق و دام افغانستان و نیز بر اساس روابط حسنه جمهوری اسلامی ایران با اغلب کشورهای دنیا دامنه اقدام واشنگتن قهراً بسیار محدود خواهد بود.
در نهایت اینکه حتی حمله محدود کاخ سفید به ایران نیز ضرباهنگ سقوط ایالات متحده آمریکا در مناسبات جهانی را به صدا در خواهد آورد. این حقیقتی آشکار است که نگرانی از آن را می توان در طنین صدای لرزان دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکا مشاهده کرد.

می توانست شرایط فعلی پیش نیاید
رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی با عنوان شهامت گفت وگو با مردم در روزنامه آینده نو نوشته است:
شرایطی که برای کشور ما پیش آمده، شرایط فوق العاده حساس و تعیین کننده ای است. مسیر پیگیری پرونده هسته ای ظرف سال های آینده روند خوبی داشت و اگر به همان منوال پیش می رفت می توانست شرایط فعلی پیش نیاید. متأسفانه اختلاف نظرها از یکسو و شعارهای غیرکارشناسی و تحریک آمیز که رقبای ما و قدرت های بزرگ می توانند آن را بهانه کنند و تحمیل اجماع علیه جمهوری اسلامی باعث شده است که روند حل معضل پرونده هسته ای که مسیر طبیعی و مدبرانه ای داشت به سرنوشت امروز دچار شود. در شرایطی هستیم که قطعنامه ای علیه ما صادر شده و نزدیک به دومین گام شورای امنیت برای صدور دومین قطعنامه علیه ایران می شویم. در این فاصله ما باید در داخل و خارج با دقت عمل کنیم. در بخش داخل، ما نباید همگان را عامه فرض کنیم. متأسفانه دولت در این مدت خود را از نخبگان جدا کرد و اجازه نداد کمترین خبری در این باره منتشر شود، چه رسد به انتقاد و این برخورد مناسبی نیست. باید رابطه مان میان دولت با مردم و نخبگان را تجدید کنیم، چون در شرایط جدید مردم و نخبگان باید با دولت هم قدم باشند. به تبع حوزه، احزاب و فعالین سیاسی باید با دولت همکار باشند و این همکاری در شرایطی به وجود می آید و نتیجه می دهد که ملت ما نسبت به وقایع موجود خوب توجیه شده باشند وگرنه نقش مثبت خود را نمی توانند آنگونه که باید به اجرا بگذارند. اما در ارتباط با خارج از کشور باید دیپلماسی را فعال تر کرد و هم به آن سرعت بخشید و هم به صورت هماهنگ عمل کرد. این طور نباشد که وزیر خارجه یک چیز بگوید، دبیر شورای عالی امنیت ملی یک چیز و رئیس جمهور چیز دیگر. نکته دیگر تغییر ادبیات در دیپلماسی رایج در کشور است. دنیای دیپلماسی ادبیات جدید ایران را نمی پذیرد. ما نمی توانیم با دنیا صحبت کنیم ولی با ادبیات و پروتکل رایج جهانی آشنایی نداشته باشیم. از این رو باید نگاه کارشناسان و دیپلمات های حرفه ای کشور مدنظر قرار گیرد.
بالاخره باید زمانی فرابرسد که ما با شهامت به مردم بگوییم که ما ترسی از ملاقات و مذاکره با آمریکایی ها نداریم و اگر احساس می کنیم حرف برتر داریم و می توانیم موفق باشیم باید با صراحت بحث مذاکره را با مردم در میان بگذاریم.

حرکت جدید هاشمی رفسنجانی
روزنامه اعتماد با عنوان: فصل گفتن ناگفتنی ها؟ نوشته است:
پنجشنبه شب شبکه سوم سیما گفتگوی مفصلی با هاشمی رفسنجانی پیرامون مسائل انقلاب و جنگ ترتیب داد که از جهاتی حاوی مسائل جدیدی بود. آقای هاشمی مدتی است که رویکرد نسبتاً جدید اما آرامی در قبال مسائل ناگفته انقلاب و جنگ در پیش گرفته، گاهی گوشه پرده آن تاریخ را بالا می زند و غوغایی در صحنه سیاست می افکند. صرف نظر از اینکه کدامین اسرار و رازها در هر نوبت هدف بیان او قرارگیرد اولین نکته آن است که وی ناگفته های فراوان دارد، رازهای مگو می داند و مهم تر اینکه نمی خواهد این همه را برای همیشه مکتوم بدارد، دوم آنکه در این وادی او هم به دفاع از خویش می پردازد و هم روشی تهاجمی در پیش می گیرد، دفاع آنکه نمی خواهد آوار ابهامات بر سرش خراب شود و تهاجم آنکه اغیار را به پاسخگویی بکشاند و در ترسیم موقعیت شخصیت ها و روند تصمیم گیری ها دخالت موثر بکند. از طرفی وی ناگفته فضای کنونی و تلاش در جهت به انزوا کشاندنش را مورد مخاطب قرار می دهد تا روشن سازد که موقعیت او در مواقف مهم انقلاب و جنگ چه سان با دیگران قابل مقایسه نیست. اما فصل گفتن ناگفته ها فرا رسیده باشد یا نه، هاشمی از هم اکنون آن را آغاز کرده و می رود تا دیگران هم بدین میدان مهم کشانده شوند و چگونگی وقوع انقلاب و تصمیمات رهبران آن شفا ف تر از هر زمان دیگر در معرض دید و قضاوت مردمان حال و آینده قرار گیرد. آیا هاشمی رفسنجانی نوع حرکت جدید خود را به همین آرامی به پیش خواهد برد یا تهاجمات مکرر فعلی به او، وی را ناگزیر به تشدید و تعمیق ناگفتنی هایش خواهد ساخت؟

ضلع سوم دیپلماسی ایران
دیپلمات جنگ و صلح در مسکو عنوان نوشته ایست در روزنامه اعتماد ملی که در پی نقل شده است:
وی را دیپلمات جنگ و صلح می خوانند. وزارت خارجه ۱۶ساله اش از سال ۱٣۶۰ تا ۱٣۷۶ به دو دوره ریاست دستگاه دیپلماسی در دوره جنگ و صلح تقسیم می شود.
علی اکبر ولایتی دیپلمات ۶۱ ساله ای است که تخصص اطفال را در مرکز طبی کودکان دانشگاه تهران و فوق تخصص بیماری های عفونی را در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا گذرانده و علاوه بر سمت های سیاسی و دیپلماتیک، چهره ای آکادمیک و علمی هم به شمار می رود. ریاست شورای عالی نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران و عضویت هیأت مدیره نظام پزشکی تهران از دیگر مسئولیت های وی به شمار می رود. مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل را از سال ۷۶ عهده دار است و بر این اساس هنوز هم دستی در عالم دیپلماسی دارد. سال قبل بود که برای سفری یک روزه به عربستان سعودی رفت و با ملک عبدالله پادشاه این کشور دیدار و پیام مقام معظم رهبری را تسلیم وی کرد. این بار وزیر خارجه اسبق راهی مسکو شده و رایزنی های هسته ای را در دستورکار دارد. ولادیمیر پوتین با ولایتی در اقامتگاه خود در نوو- اوگاریوو در خارج از مسکو ملاقات کرد و در آنجا پیام مقامات ایران را دریافت کرد؛ در سفری که پس از دیدار ایگور ایوانف دبیر شورای امنیت روسیه از تهران و تسلیم پیام رئیس جمهور روسیه به مقام معظم رهبری و احمدی نژاد صورت گرفت. ولایتی در جریان سفر به مسکو از طرح پیشنهادی پوتین استقبال کرده و آن را بسیار مثبت و سازنده و گامی ارزشمند و حساس از سوی رئیس جمهور روسیه درباره ایران خواند. هرچند هیچ جزئیاتی از طرح رئیس جمهور روسیه اعلام نشده اما به نظر می رسد این طرح در ارتباط با پیشنهاد ایوانف در حمایت از پیشنهاد محمد البرادعی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر تعلیق همزمان غنی سازی از سوی ایران و تحریم ها در شورای امنیت است. ایران در آن مقطع پیشنهاد البرادعی را رد کرد و غلامرضا آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت که کشورش قطعنامه ۱۷٣۷ شورای امنیت را که خواهان تعلیق غنی سازی اورانیوم است به اجرا نخواهد گذاشت. اما پوتین اول ماه فوریه خواستار اقدامی سریع برای اجرای پیشنهاد البرادعی شده بود. اما این بار شاید ولایتی حامل موضع مثبت ایران باشد، آن هم در مقطعی که بار دیگر گفت وگو با اروپا در حال احیاست؛ لاریجانی در مونیخ و متکی در موناکوی فرانسه به سر می برد و ضلع سوم دیپلماسی ایران در این برهه را وزیر خارجه اسبق بر عهده دارد. ولایتی در مسکو علاوه بر پوتین با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه و ایگور ایوانف دبیر شورای امنیت روسیه دیدار و گفت وگو کرد.

شاخص هایی برای ارزیابی
روزنامه همشهری با عنوان: تحلیل یک تحول نوشته است:
بررسی شرایط کنونی تحول سیاسی بزرگی که در بهمن ۱٣۵۷ در ایران رخ نمود، در عین دشواری، با بهره گیری از شاخص هایی قابل انجام است.
برای نمونه این روزها تمامی تحلیل گران غربی می نویسند و می گویند که برخورد مستقیم با ایران، باعث تضعیف جریان طرفدار غرب و تقویت جناح رادیکال در این کشور خواهد شد.
آیا این تحلیل ها اعتراف ضمنی به این واقعیت نیست که نه تنها انقلاب اسلامی در ایران دچار آفت مصادره از سوی یک جریان در درون خود نشده است بلکه نیروهای طرفدار غرب نیز در آن آزادی کامل دارند به نحوی که دول آمریکا و انگلیس در تنظیم فعل و انفعالات خود با ایران ناگزیر به لحاظ کردن موقعیت آنانند.
آیا از طریق برهان خلف نمی توان به این ارزیایی رسید که تحول سیاسی در ایران نه تنها در انحصار قرار نگرفته بلکه امروز همه گرایش ها و تمایلات از آن بهره مندند و دولت های مختلف براساس سلائق و گرایش خود صرفاً می توانند در این بهره مندی تلورانس ایجاد کنند.
شاخص دوم را اگر میزان تاثیرگذاری مردم در چرخش قدرت بپنداریم، آیا این که بعد از ۲٨ سال از این تحول سیاسی، گروه ها و جریانات اذعان دارند که صرفاً از طریق مردم می توان به قدرت رسید، می تواند ما را متوجه تحکیم موقعیت ملت بنماید. احترام برانگیزی ملت ها با میزان دخالت آنها در سرنوشتشان رابطه تنگاتنگ دارد. آیا اندیشیده ایم که جامعه از این جهت در چه جایگاهی قرار دارد؟
این که در هر دوره ای بعد از واگذاری قدرت اجرایی به یک طیف، عده ای منتقد جدی و عده ای حامی پروپا قرص اند، به چه معناست؟ زمانی که در انتخابی دیگر جای منتقدین و حامیان عوض می شود، آیا این نشان از ایجاد یک جامعه زنده سیاسی نیست، به ویژه اینکه تفاوت های جریانات به روی کار آمده در جریان چرخش قدرت، بسیار فاحش است.
شاخص سوم در ارزیابی درستی و نادرستی جهت گیری های کنونی تحول آغاز شده در ایران در سال ۵۷ را باید دوستان و دشمنان آن در جهان کنونی بدانیم.
همراهی دولتمردان این مرز و بوم قبل از این تحول با حکومت های نژادپرستی چون رژیم های آپارتاید حاکم بر برخی از کشورهای جنوب آفریقا که رسما از تبعیض نژادی حمایت می کردند یا ارتباط ناگسستنی آنها با صهیونیست های حاکم بر فلسطین اشغالی که از برتری قومی سخن می راندند، امروز در چه شرایطی قرار گرفته است؟
شاخص چهارم شاید بتواند پیشرفت های علمی ای باشد که بعد از سالها قرارداشتن تحت سلطه و نیز مواجه شدن با تحریم های شدید، در پی قیام علیه سلطه، به آنان نائل آمده ایم.
آیا اگر هویت و شخصیت ایرانی ترمیم نمی شد می توانستیم نه تنها بدون کمک خارجی بلکه تحت نظارت و فشار دقیق آنها برای پیشگیری از فروش هرگونه ابزار و ادوات پیشرفته به ما، به چنین دستاوردهایی نائل آئیم؟ بدون احساس شخصیت نمودن در هیچ جامعه ای رشدی بومی صورت نگرفته است.
آیا به این اندیشیده ایم که چرا صاحب فکر ایرانی امروز باور کرده است که می تواند ؟ آیا به این اندیشیده ایم که چگونه اکنون ما مردم ایران توانسته ایم به رتبه دوم در صنعت سدسازی در جهان نائل آئیم؟ چرا امروز می توانیم ضمن تحمل هزینه استقلال خود (یعنی تحریم) به کشفیات علمی خیره کننده نیز نائل آئیم؟
خوب است در این روزها ضمن تفکر درباره این مسائل، به بررسی پاسخ این سئوال نیز بپردازیم که چرا در دوران پیش از این تحول بزرگ، با وجود تمامی ظاهرسازی ها و حضور سلطه گرانه قدرتمندترین کشورها در این مرز و بوم، حتی نمی توانستیم صنعت نفت خود را اداره کنیم؟!

اقتصاد و مسأله هسته ای
روزنامه تهران امروز در یک گزارش خبری با عنوان: احزاب به چه می اندیشند، اقتصاد و مسأله هسته ای نوشته است:
با اوج گیری مسائل مربوط به پرونده هسته ای پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان و همچنین افزایش نرخ برخی اقلام و کالاهای مورد نیاز طی ماه های اخیر که اعتراض برخی از نمایندگان ملت را نیز در پی داشت، در بسیاری از اظهارنظرهای فعالان سیاسی در رسانه ها و مطبوعات، زمزمه هایی نگران از وضعیت اقتصادی و دیپلماسی هسته ای به گوش می رسید.
در همین رابطه ۲ تن از نمایندگان احزاب کشور، بخشی از دغدغه های اصلی اصولگرایان و اصلاح طلبان را با تهران امروز در میان گذاشته اند.
محمد هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی مهم ترین دغدغه احزاب را در شرایط کنونی کشور، وضعیت نامناسب اقتصادی خواند و اظهار داشت: متاسفانه هر سال میزان وابستگی کشور به درآمدهای نفتی افزایش می یابد، کما اینکه در سال ٨۵، این میزان افزایش چشمگیری داشته که برخلاف اصول برنامه چهارم توسعه و چشم انداز ۰۲ساله است.
هاشمی تاکید کرد: قسمت عمده ای از برداشت های کلان از درآمدهای نفتی، صرف امور جاری کشور می شود و برای سرمایه گذاری های بلندمدت و در مسیر توسعه حاصلی ندارد که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناخوشایندی خواهد داشت.
محمد هاشمی رشد ناهنجاری های اجتماعی مانند افزایش روزافزون مصرف کنندگان مواد روانگردان را از دغدغه های فرهنگی حزب کارگزاران و ناشی از شرایط اقتصادی کشور خواند. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در عین حال به حساسیت های موجود در عرصه سیاست خارجی کشورمان اشاره کرد و گفت: نگرانی های عرصه سیاست خارجی به بدنه اقتصادی و علمی کشور نیز لطمه وارد می کند و موجبات فرار سرمایه ها و فرار مغزها را فراهم می کند.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، اظهارات برخی از مسئولان دولت را در زمینه تعامل با احزاب و نخبگان مورد انتقاد قرار داد و گفت: ادبیات دولت باید با مسیر جامعه رشد یافته ما تناسب یابد و جایی برای پذیرش مخالف باز شود، چرا که تنها با نقد و بررسی برنامه ها و بالا بردن ضریب تحمل می توان به اهداف چشم انداز ۰۲ساله دست یافت. همچنین اسدالله بادامچیان، قائم مقام دبیرکل حزب موتلفه نیز در این زمینه احزاب سیاسی کشور را متفاوت دانست و گفت: دغدغه های اصلی احزاب براساس دیدگاه ها و اهداف آن فرق می کند. احزاب اصولگرا مهم ترین دغدغه شان پاسداری از اصول و ارزش های انقلاب است و در مدیریت داخلی خود با پیروی از خط امام و رهبری دارای انسجام هستند چرا که اصل ولایت پذیری کارها را آسان می کند. بادامچیان با بیان اینکه اصولگرایان به خدمت صادقانه به مردم می اندیشند، در زمینه سیاست خارجی معتقد است که اصولگرایان بیش از همه حفظ استقلال، عدم سازش و حفظ منافع ملی و عظمت ایران برایشان اولویت دارد.
وی در عین حال با نام بردن از احزاب لیبرال دموکرات در مقابل اصولگرایان ابراز عقیده کرد: ملی ـ مذهبی ها یا همان اصلاح طلبان دغدغه هایی از جنس دیگر دارند.
قائم مقام دبیرکل حزب موتلفه گام های دولت را در ۱٨ ماه گذشته در عرصه های مختلف داخلی و خارجی مثبت ارزیابی کرد و در عین حال به دولت توصیه کرد: گام های دولت نیاز به تکامل دارد و باید بیش از پیش به رفع مشکلات اقتصادی و گرانی ها همت گمارد.
بادامچیان اغلب مشکلات اقتصادی را ناشی از دوران هشت ساله دولت اصلاحات خواند و گفت: دولت فعلی می تواند با همکاری همه نیروها و استعدادها، مسئولیت خویش را در این زمینه انجام داده و چاره ساز باشد.

روز یکشنبه به دلیل تعطیلی ۲۲ بهمن ـ سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مردم ایران ـ نشریه ای منتشر نشد، یادداشتها و مقاله هایی که در این شماره از نظرتان می گذرد همگی از جراید روز شنبه (۲۱ بهمن) انتخاب شده اند.

منیع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست