• قرارداد فروش گاز به آذربایجان سالانه ۱.۸ میلیارد متر مکعب با قیمت ۱۱۰ دلار برای هر هزار متر مکعب یکی از بازارهای حراج رژیم اسلامیست. در حالی که روسیه همین گاز را به قیمت ۲۳۵ دلار به آذربایجان میفروشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ بهمن ۱٣٨۵ -  ۱٣ فوريه ۲۰۰۷

درحالی که دست اندر کاران رژیم اسلامی شاخص تورم در ‌١٢ ماه منتهی به دی‌ماه ٨٥ را نسبت به ‌١٢ ماه منتهی به دی‌ماه سال قبل ۱۲.۵ درصد اعلام داشته اند؛ فقر و فلاکت مردم در گوشه و کنار کشور؛ گویای آن است که تورم بسیار بالاتر از اینهاست. مردم هرروز بیشتر از روز قبل با فقر و گرانی که خانمان بر میاندازد آشنا میشوند. کسانی هم که امیدهای فراوانی به این رژیم داشتند نیز اکنون ناامیدتر از قبل شده و عدم حضور گسترده آنان در نمایش تبلیغاتی تظاهرات ۲۲ بهمن؛ نشان از بیزاری آنان از حکومت نکبت و مرگ میباشد. هواداران دیروز رژیم نیز اکنون باید با ترس و لرز بیشتری همه مصیبت های اجتماعی را تحمل نمایند. اکنون تهدیدات بین المللی تمامی مردم را ایران را بیشتر از رهبران و سرمایه داران و آقازاده ها مورد هدف قرار میدهند. در شرایط حال که هنوز اتفاقی جدی رخ نداده ؛ قیمت نان و بنزین و بسیاری از مایحتاج عمومی سر به فلک کشیده و بخش های زیادی از مردم بدلائل مختلف در معرض خطر بیماری و مرگ قراردارند. بی پناهی؛ بیکاری؛ بی امیدی؛ بی نانی و اکنون نیز علاوه بر اینها سرما دامن بخش ها و طبقات زیر صفر جامعه ایران را فرا گرفته و در این حال رژیم اسلامی گاز را برای بخشهائی از آنان به بهانه اصراف در مصرف جیره بندی مینماید. قطع گاز در شهر بانه‌ و دهات کردستان آنهم در همین سرمای زمستان و عدم دسترسی مردم به وسائل گرمازا و جیره بندی نفت و در کنار آن قحطی نان آنهم در چنین روزهائی و فروش آن بقیمت هر قرص ۵۰۰ تومان؛ همه نشانگر آینده ای نا خوشآیند و ناگوار برای مردم میباشد. این در حالی است که از یک سو تعداد زیادی از زنان در ایران برای تامین زندگی خانواده هایشان اقدام به تن فروشی مینمایند؛ آمارهای رژیم اسلامی تعداد این زنان را تنها در تهران ٣۰۰ هزار نفر تخمین زده و از سوی دیگر بنا بر آمار ارائه شده توسط همین کانالها حدود ۵ میلیون انسان بی پناه؛ بیکار و بی خانمان؛ بدلیل اعتیاد در قبرستانها و بیابانها و کوچه پس کوچه ها به "زندگی" فلاکت بار خود ادامه میدهند. زندانیان در ایران بقدری بیشمارند که خود دست اندر کاران رژیم در تلاشند قوانینی را تدوین نمایند که هر کس را با "کمترین" جرم اقتصادی به زندان نیافکنند. آمار ارائه شده زندانیان توسط "دادستان" بیش از ۱٣۰ هزار نفر ثابت بوده و این آمار نوسانی ٣۰۰ درصدی دارد. یعنی بیش از ۲۶۰ هزار نفر نیز کسانی هستند که به زندانهای موقت محکوم میشوند. از این رو طبق مصوبات جدید جمهوری اسلامی ؛ بخش های زیادی از مردم باید در خانه های خود مدت محکومت به زندان خود را بسر برند.
اگر حکومت ولایت فقیه هرزمان شیادی را برای شیره مالیدن سر مردم؛ از توبره شعبده بازی خود بیرون میفرستد و کسی مثل احمدی نژاد را برای یک شیادی در عرصه ای به بزرگی ایران و فراتر از آن خلق مینماید تا مدعی برابری اجتماعی و اقتصادی گردد، وقول و قرارهایی برای تغییرات پردامنه در مدیریت می دهد و اجرای چنین کاری را به عهده همکیشان خود وامیگذارد؛ مردم دیگر میدانند که وضعیت کنونی ایران که باید آنرا بعنوان فاجعه به جهانیان شناساند؛ نه اینکه دست آورد ۱٨ ماه حکومت احمدی نژاد بلکه محصول سیاست ولایت فقیه است.
اگر در ظرف ۲٨ ساله گذشته هر کس آمد؛ هر کاری کرد آن را به حساب خودش نوشت و کسی یقه "رهبر" را نگرفت؛ حالا مردم دیگر میدانند که آن بالا آقا نباید پاک ومنزه باشد.
همین رئیس جمهور "عدالت خواه" در مقابل نارضایتی مردم به هم کیشان خود میگوید: "گول این حرفها را نخورید؛ به این زودی ها جا نزنید، تا بحال ما برای برنامه اتمی خود هیچگونه هزینه ای نداده ایم". این شخص که در زمان حکومت او بیش از ۱۵۰ نفر اعدام شده اند؛ اکنون نزدیکترین هواداران ولایت فقیه را نیز به بی اطلاعی از واقعیت ها و بزدل بودن متهم میکند و در مقابل سئوال آنان که میپرسند: چگونه است که هر روز بیش از پیش ضدیت با رژیم اسلامی گسترش مییابد؟ میگوید این حرفهای طرفداران ضد "انقلاب" است. "مردم" ایران هیچگاه با حکومت اسلامی ضدیت نمیابند!!
در اینحال است که متوجه میشویم نابخردی و نا توانی دولت در تامین مایحتاج مردم؛ موجب نابودی انسانهای بیگناهی میشود که قادر به تامین نه تنها مایحتاج خود نمیباشند بلکه از سرما و گرما نیز جانشان هدر میرد. هر روز اخباری از سوانح ناشی از شدت سرما و آتش سوزی در منازل و مدارس را از روزنامه ها و رادیوها دریافت میداریم. نارضایتی مردم آنچنان است که نمایندگان دستچین شده رژیم اسلامی در مجلس اسلامی نیز برای خالی نبودن عریضه بانگ بر آورده و میگویند مرگ و سرما و گرسنگی وحشتناک است.
رئیس جمهور که "روحش" از این همه بدبختیها "باخبر" نیست؛ در مقابل اشگ خانواده های به عزا نشسته محصلینی که در مدارس ایران بر اثر آتش سوزی جان داده اند؛ میگوید "آتش سوزی در مدارس که هر هفته اتفاق نمیافتد".
مردم اکنون میدانند تمامی دست آورد های رژیم اسلامی برای مردم؛ مرگ و بدبختی و خانه خرابی بوده و میباشد. اگر مدرسه ای نسوزد؛ خانه ای دچار حریق میشود؛ اگر خانه ای نسوزد؛ سری به بالای دار میرود؛ اگر اعدامی صورت نگیرد؛ در خرابه ها اجساد بی نام و نشان جمع آوری میشوند. دام مرگ؛ زندان؛ فقر؛ بیسوادی؛ دربدری؛ اعتیاد در هرکوچه و برزنی برای هر زن؛ پسر و دختری؛ کوچک و بزرگ گسترده است.
اما تنها فقر و اعتیاد و خیابان گردی نیست که اکنون در ایران وحشت میآفرینند؛ با نگاهی به وضعیت بهداشتی و ایمنی ۱۴۰ هزار "مدرسه ای" که در ایران وجود دارد؛ متوجه میشویم نه تنها آنها از وضعیت بهداشتی و ایمنی برخوردار نیستند؛ بلکه شیوه آموزشی جاری در این مدارس نیز غیراستاندارد بوده و حاصلی جز فقر آموزش محصلین و یا فرار آنان از مدرسه ندارند. چهار برابر شدن میزان مردودین سال ٨۵ نسبت به سال ٨۴؛ یعنی رشد آن به میزان ۴ میلیون نفر ناشی از همین فقر آموزش در مدارس میباشد.
بدلیل کمبود مدرسه در ایران اولا بیش از ۲۵ هزار مدرسه کشور دو نوبته میباشند و البته این در خوشبینانه ترین حالت آن است. در این حال وجود مدارس کپری و نامطلوب لکه ننگ دیگری است که در کنار تمامی لکه های ننگ رژیم اسلامی خودنمائی میکند. اگر به آمار اعلام شده مدیر کل دفتر آموزش و پرورش عشایری اعتماد کنیم؛ وجود ۵٣ هزار دانش آموز عشایری در همین امسال که سرما در این مناطق به کمتر از ۲۵ درجه زیر صفر رسیده است؛ گویای نظم جنایتکارانه رژیم اسلامیست.
این همه فلاکت درحالی است که گازهای ایران در بیابانهای جنوب؛ مرکزی؛ و غرب و شمال کشور جمع آوری و روزانه صدها میلیون متر مکعب آن وارد لوله های گاز شده و برای حراج به خارج از کشور صادر میشوند. سرمایه های ملی به حراج میروند تا چرخ ولایت فقیه؛ حکومت هزار فامیل بکار تاراج خود ادامه دهد.
قراردادهای فروش گازی که با کشورهای همسایه منعقد شده؛ ما را متوجه میسازد که رژیم نه تنها با فروش مهمترین سرمایه ملی قصد تامین هزنه های نظامی خود؛ بلکه با ارزان فروشی این سرمایه ها سعی در یافتن پشتیبانانی در عرصه بین الملی دارد.
اکنون بیش از هر زمان دیگری؛ حراج نفت و گاز در سر لوحه برنامه های اقتصادی رژیم اسلامیست. وابستگی بودجه های تدوین شده در ۲٨ ساله گذشته به نفت؛ و تاراج این بودجه توسط نورچشمی ها و رهبران رژیم اسلامی نه تنها منجر به سرازیر شدن این درآمدهای هنگفت به سفره های مردم نشده است؛ بلکه منجر به افزایش لایه های فقیرتر در جامعه و ازدیاد فاصله پول دار ها و اقشار کم و بی درآمد جامعه گردیده است.
با نگاهی به میزان صادرات گاز و قیمت آن متوجه خواهیم شد که رژیم تا چه اندازه برای تامین هزینه های نظامی خود تلاش مینماید و کوچکترین توجهی به این همه مصیبت های اجتماعی در ایران نمینماید. قرارداد فروش گاز به آذربایجان سالانه ٨. ۱ میلیارد متر مکعب با قیمت ۱۱۰ دلار برای هر هزار متر مکعب یکی از بازارهای حراج رژیم اسلامیست. در حالی که روسیه همین گاز را به قیمت ۲٣۵ دلار به آذربایجان میفروشد.
با اینکه ترکمنستان در همسایگی ایران قراردارد گاز خود را مبلغ ۲۰۰ دلار برای هر هزارمکعب میفروشد. مشتریان این کشور عبارتند از آذربایجان و اروپا و چین. البته همه این کشورها ترجیح میدهند گاز ایران راکه قیمتی بالغ بر ۱۱۰ دلار آمریکا در ازاء ۱۰۰۰ متر مکعب قیمت دارد را خریداری نمایند. قراردادهای جدید ایران و کشورهای آذربایجان؛ گرجستان و ترکیه و حراج گاز ایران در ارتباط با پاکستان و هند و چین گویای این واقعیت است که رژیم اسلامی اکنون بیشتر از همیشه سعی در هرچه بیشتر به تاراج دادن ثروت های ملی دارد.
قرارداد اولیه طرح توسعه فازهای ۱۲ و ۱٣ میدان گاز پارس جنوبی میان ایران و شرکت هلندی-انگلیسی "رویال داچ شل" و شرکت اسپانیایی "رپسول" منعقد شده نیز از همین دست است.
ارزش این قرارداد در صورت نهایی کردن تا پایان سال جاری میلادی به ۱۰ میلیارد دلار خواهد رسید. ایران با داشتن ۲۸ تریلیون متر مکعب گاز، ۱۸ درصد ذخیره ثابت شده گاز جهان را در اختیار دارد و دومین دارنده ذخایر گاز جهان پس از روسیه است.
جمهوری اسلامی روزانه ۲۶ میلیون متر مکعب گاز را به ترکیه صادر مینماید. و بر طبق قراردادی که در ۱۹۹۶ با ترکیه امضاء نموده میبایستی میزان گاز صادراتی به این کشور در سال به ۱۰ میلیارد متر مکعب افزایش یابد. مناطق غربی کشور که هم اکنون با کمبود گاز و نفت مواجه میباشند درست در مسیر همین لوله های گازی قرار دارند که از درون آنها ۲۶ میلیون متر مکعب گاز آنهم روزانه به ترکیه صادر میشود. مصرف یک خانواده سه نفری در سرمای سنندج در ماه بیشتر از ٣۰ متر مکعب نیست. در این صورت ۲۶ میلیون متر مکعب کفاف ۷۵ میلیون نفر انسانی را در فصل سرما میباشد. شدت فروش گاز به خارج از کشور منجر میشود که فشار در لوله های گاز در سطح کشور فروکش کند و به مصرف کنندگان داخلی نرسد و آنجا که رژیم قادر به انجام تعهدات خارجی خود نمیباشد فشار گاز را در شهرها پائین میآورد و یا آن را جیره بندی مینماید. احمدی نژاد بودجه جاری در سال آینده را ٣۷۵۰۰ میلیارد تومان (حدود ٣۷ میلیارد ئورو) اعلام کرد و گفت قیمت هر بشکه نفت در این بودجه ۷/٣٣ دلار در نظر گرفته شده. این در حالیست که بشکه نفت هم اکنون بالای ۵۰ دلار بوده و خود رژیم تاکید بر بالا نگاه داشتن قیمت فروش نفت دارد. از سوئی رفسنجانی در چهارم بهمن ماه اعلام نمود ۷۵ درصد بودجه تنظیم شده توسط احمدی نژاد برای سال ٨۵ از فروش نفت تامین میشود. با یک حساب دو دو تا چهارتا متوجه خواهیم شد که میزان فروش نفت تا چه اندازه با هستی رژیم بستگی دارد. اعلام رقم ۷،٣٣ ئورو برای هر بشگه نفت در بودجه احمدی نژاد تنها به این دلیل است که مازاد فروش نفت باقیمت بالای ۴۰ دلار سرگردان بماند و سفره چپاولگری خوبی برای آقازاده ها و دست اندرکاران رژیم باشد.