منشور اصول فمینیستی برای فمینیست های آفریقا
•
ما در مجامع عمومی خود را فمینیست نامیده و چنین تعبیری از خود داریم زیرا هویت و سیاست های فمینیستی خود را جشن می گیریم. ما معتقدیم که کار مبارزه برای دستیابی به حقوق زنان عمیقا سیاسی بوده و روند این نام گذاری نیز سیاسی خواهد بود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۶ بهمن ۱٣٨۵ -
۱۵ فوريه ۲۰۰۷
مقدمه
فوروم فمینیست های آفریقا ۱۵ تا ۱۹ نوامبر ۲۰۰۶ در اکرا، غنا برگزار شد. این جلسه ۱۰۰ فعال فمینیست را از تمام منطقه و همچنین مهاجرین به مناطق دیگر جمع کرد. این فضا، فضایی مستقل بود که در آن فمینیست های آفریقایی از تمامی طبقات، در سطوح مختلف فعالیت خود در جنبش فمینیستی از بسیح در سطح محلی برای توانمندسازی زنان گرفته تا سطوح دانشگاهی فرصت داشتند تا در مورد ایجاد اصول جمعی و تدوین روش هایی برای تقویت و رشد جنبش فمینیستی در منطقه به بحث و گفتگو بپردازند.
یکی از نتایج اصلی این اجلاس، تصویب "منشور اصول فمینیستی" بود که گروه های کاری منطقه ای اجلاس بر سر آن به توافق رسیده و آن را یکی از اهداف اصلی خود قرار داده بودند. این حس وجود داشت که نیاز به چیزی داریم تا به ما در جهت تعیین و تاکید بر تعهدات مان نسبت به اصول فمینیستی کمک کند که با استفاده از آن تحلیل و عملکرد درستی داشته باشیم. به این ترتیب، منشور تدیون شده تعیین کننده ی ارزش های جمعی است که ما به عنوان کلید اصلی کار خود آنها را در نظر داشته و در زندگی خود به عنوان فمینیست های آفریقایی نیز آن ها را در نظر داریم. این منشور، سامان بخش تغییراتی است که می خواهیم در زندگی جوامع محلی خود به آنها دست یافته و بیانگر نحوه ی دسترسی به آنها است. علاوه بر این، بیانگر مسئولیت های فردی و جمعی ما نسبت به جنبش و نسبت به یکدیگر در درون جنبش است.
با این منشور، ما بر تعهدات خود برای از بین بردن مردسالاری در انواع مختلف آن در آفریقا تأکید می کنیم. به خود یاآور می شویم که مسئولیت دفاع و احترام بدون قید و شرط به حقوق همه ی زنان را بر عهده داریم. ما متعهد به حمایت از میراث فمینیست های قبل از خود هستیم که در این راه ایثار فراوان کردند تا ما بتوانیم خودمختاری بیشتری داشته باشیم.
این منشور سند الهام بخش و زندگی بخشی است. ساز و کارهای مربوط به عملی کردن تمامی تصمیماتی که در این جلسه اتخاذ شده است نیز در این منشور ذکر شده اند. برخی پیشنهادات اصلی عبارتند از:
• توزیع و شناساندن منشور به عنوان ابزاری مهم برای ایجاد یک جنبش. این کار نیاز به داده هایی چون ترجمه ی منشور به زبان های مختلف، مبادله ی مضامین منشور از طریق رسانه های مختلف مانند رادیو، وب سایت، تلویزیون و غیره دارد.
• منشور از نظر بسیاری از شرکت کنندگان ساز و کاری برای پاسخ گویی برای سازمان دهی فمینیست ها به شمار می رود. به این ترتیب، پیشنهاد شد که سازمان های زنان از آن به عنوان ابزاری برای نظارت بر توسعه ی موسساتی خود و همچنین بازبینی کار همنوعان خود با دیگر فمینیست ها استفاده کنند.
پیشگفتار
تعبیر فمینیستی از خودمان
ما در مجامع عمومی خود را فمینیست نامیده و چنین تعبیری از خود داریم زیرا هویت و سیاست های فمینیستی خود را جشن می گیریم. ما معتقدیم که کار مبارزه برای دستیابی به حقوق زنان عمیقا سیاسی بوده و روند این نام گذاری نیز سیاسی خواهد بود. انتخاب این که خود را فمینیست بنامیم باعث می شود که در جایگاه ایدئولوژیکی خاصی قرار بگیریم. با فمینیست نامیدن خودمان، فرایند مبارزه برای دستیابی به حقوق زنان را ماهیتی سیاسی بخشیده، مشروعیت ساختارهایی که باعث در قید و بند قرار گرفتن زنان می شوند را زیر سوال برده و ابزاری را برای تحلیل ها و اقداماتی ایجاد می کنیم که امکان تغییر را به وجود آورند. ما به عنوان فمینیست آفریقایی از هویت چندگانه و متفاوتی برخوردار هستیم. ما زنان آفریقایی هستیم که در آفریقا زندگی می کنیم و حتی هنگامی که در جایی دیگر زندگی می کنیم، تمرکز اصلی مان در رابطه با زندگی زنان آفریقایی در این قاره است. "اگرها"، "اماها" یا "در عین حال ها" از ویژگی های فمینیستی ما نیستند. ما تنها فمینیست هستیم و همین و بس.
برداشت ما از فمینیسم و مردسالاری
به عنوان فمینیست های آفریقایی، برداشتی که ما از فمینیسم داریم باعث می شود که ساختار و نظام روابط اجتماعی مردسالاری که ریشه در ظلم و استثمار ما دارد، مرکز توجه همه ی تحلیل هایمان باشد. مردسالاری،نظام قدرت مردانه است که از طریق نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی، مذهبی و نظامی، به ظلم و ستم خود مشروعیت می بخشد. دسترسی و کنترل مردم بر منابع و پاداش آنها در میان حوزه های خصوصی و دولتی مشروعیت خود را از ایدئولوژی مردسالار، سلطه ی مردان کسب می کند. بسته به زمان و مکان، مردسالاری گونه های متفاوتی دارد به این معنا که به مرور زمان تغییر نموده و بسته به قشر اجتماعی، نژاد، مذهب و روابط و ساختارهای سلطنتی جهانی گونه های مختلفی را به خود می گیرد. علاوه بر این، در روابط اخیر، مردسالاری تنها به واسطه ی این عوامل تغییر نمی کند بلکه با قشر اجتماعی، نژاد، قوم، مذهب و سلطنت جهانی دارای ارتباط درونی بوده و روابط آنها را تا حدودی تعیین می کند. بنابراین، برای چالش کارآمد با مردسالاری باید با گونه های دیگر ظلم و استثمار که اغلب ویژگی حمایتی از یکدیگر را دارند، نیز به چالش پرداخت.
برداشت ما از مردسالاری از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا برای ما به عنوان فمینیست، چارچوبی به وجود می آورد که در قالب آن می توان تمامیت ظلم و استثماری را تشریح کرد که بر زندگی زنان آفریقایی تأثیر منفی می گذارد. ایدئولوژی مردسالار با ایجاد چارچوبی اجتماعی که در آن زنان و مردان را توصیف کرده و آنان را می بیند و باعث رجحان مردان به زنان می شود، جنبه های مختلف زندگی را شکل داده و به آنها مشروعیت می بخشد. وظیفه ی ایدئولوژیک ما به عنوان فمینیست این است که این نظام را بشناسیم و وظیفه ی سیاسی ما این است که به آن خاتمه دهیم. تمرکز اصلی ما علیه مرد سالاری به عنوان یک نظام است و با تک تک مردان یا زنان به صورت فردی مبارزه نمی کنیم. به این ترتیب، به عنوان فمینیست، کار خود را سرمایه گذاری فردی و موسساتی در مبارزات علیه هر گونه ظلم و ستم حاصل از مردسالاری می دانیم.
هویت ما به عنوان فمینیست های آفریقایی
به عنوان فمینیست هایی که تبعه آفریقا بوده و در اینجا کار و زندگی می کنیم، مدعی این حق و امکان هستیم که هم فمینیست باشیم و هم آفریقایی. قبول داریم که به عنوان فمینیست همه ی ما هویت همسانی نداریم – این تفاوت ها را به رسمیت شناخته و به آن احترام می گذاریم و خود را متعهد به دستور کاری خاص برای جوامع و زنان آفریقایی می دانیم که به وجود آورنده ی تغییرات باشد. این چیزی است که هویت مشترک فمینیستی ما محسوب می شود.
مبارزه ی اخیر ما به عنوان فمینیست های آفریقایی پیوند ناگسستنی با تاریخچه ی ما به عنوان یک قاره، بافت پیش مستعمراتی مختلف، اسارت، استعمار، مبارزات آزادی خواهی، استعمار نو، جهانی شدن و غیره دارد. دولت های مدرن آفریقایی بر گرده فمینیست های آفریقایی ساخته شد که همگام با مردان برای آزادی این قاره مبارزه کردند. همزمان با تشکیل دولت های آفریقایی جدید در این هزاره ی نو، هویت جدیدی را نیز برای زنان آفریقایی به وجود می آوریم، هویتی با حق شهروندی، رها از استثمار مردسالارانه، با حق دسترسی، مالکیت و کنترل بر منابع و جسم خودمان و استفاده از جنبه های مثبت فرهنگ هایمان با استفاده از شیوه های رهایی بخش و مفید. همچنین این مسئله را به رسمیت می شناسم که تاریخچه ی قبل از استعمار، استعماری و پس از استعمار ما نیاز به اقدامات جدی دارد که به منظور انجام تغییرات به نفع گروه های خاصی از زنان آفریقایی در شرایط مختلف لازم و ضروری است.
ما دستاوردهای تاریخی و چشمگیری که جنبش زنان آفریقا در طول چهل سال گذشته داشته است را ارج نهاده و به عنوان فمینیست های آفرسقایی نسبت به آنها مدعی هستیم زیرا تنها با حضور فمینیست های آفریقایی برخاسته از آحاد مردم تا سطوح بالاتر بود که چنین دستاوردهایی به حقیقت پیوستند؛ آنها با یکدیگر برنامه ریزی، سازمان دهی، شبکه سازی و اعتصاب نموده و تظاهرات برپا کردند و همچنین تحقیقات، تحلیل ها و رایزنی نموده و موسساتی را به وجود آوردند و تنها انتظاری که از دولت ها، کارفرمایان و موسسات دارند این است که انسانیت زنان را به رسمیت بشناسند.
به عنوان فمینیست های آفریقایی، ما نیز بخشی از جنبش جهانی فمینیست ها علیه استثمار مردسالاری در گونه های مختلف آن هستیم. تجربیات ما وابسته به تجربیاتی است که زنان در سراسر جهان داشته اند و ما با آنها اعلام همبستگی نموده و در طول سال ها از آنها حمایت نموده ایم. همان طور که به عنوان فمینیست های آفریقایی مدعی جایگاه خود هستیم از فمینیست های پیشین خود نیز الهام می گیریم که راه را برای ما باز کرده و امکان تضمین حقوق زنان آفریقایی را به وجود آورده اند. در حین احیای یاد و خاطره ی همه ی زنانی که نام آنها در هیچ کتاب تاریخی ذکر نشده است، تاکید داریم که ادعای مبنی بر این که فمینیسم از غرب وارد آفریقا شده است، توهینی بیش نیست. ما مدعی تاریخ غنی و طولانی مقاومت زنان آفریقایی علیه مردسالاری در آفریقا هستیم. به این ترتیب، مدعی حق نظریه پردازی، نوشتن، تدوین راهبردها و سخن گفتن به عنوان زنان آفریقایی هستیم.
اصول اخلاقی فردی
به عنوان افراد فمینیست، ما به صورت فردی خود را نسبت به برابری جنسیتی مبتنی بر اصول فمینیستی متعهد دانسته و به آن معتقدیم. این اصول عبارتند از:
لاینفک بودن، غیر قابل انکار بودن و جهانی بودن حقوق بشر زنان.
مشارکت کارآمد در ایجاد و تقویت فعال سازمان فمینیستی آفریقایی و شبکه سازی جهت ایجاد تغییرات.
روحیه ی همبستگی فمینیستی و احترام متقابل مبتنی بر گفت و گوی صادق، آشکار و باز در رابطه با تفاوت های موجود با یکدیگر.
حمایت، تغذیه و مراقبت از دیگر فمینیست های آفریقایی در کنار مراقبت از رفاه فردی خود.
داشتن عملکردی عاری از خشونت و دستیابی به جوامعی عاری از خشونت.
حق همه ی زنان برای رهایی از مردسالاری، استثمار، تبعیض و خشونت.
حق زنان برای دسترسی به معیشت مناسب و عادلانه و همچنین پیش بینی های رفاهی شامل مراقبت های بهداشتی، آموزش، آب آشامیدنی و بهداشت محیطی با کیفیت مناسب.
داشتن حق انتخاب و خودمختاری در رابطه با مسئله ی تمامیت جسمی شامل حقوق بهداشت باروری، سقط، هویت جنسی و جهت گیری جنسی.
مشارکت جدی در گفتمان های مذهبی، فرهنگی، سنتی و زندگی خانوادگی با تمرکز اصلی بر مسئله ی حقوق زنان.
به رسمیت شناخته شدن و انعکاس زنان آفریقایی به عنوان فاعل و نه مفعول کارمان و به عنوان عواملی تاثیر گذار در زندگی و جوامع مان.
حق برخورداری از روابط بین فردی سالم، با احترام متقابل و تأمین کننده.
حق بیان روحانیت ما در درون یا خارج از قالب مذهبی.
به رسمیت شناختن سازمان دهی فمینیست های آفریقایی که دارای تاریخی غنی است که تا کنون مستند نشده و نادیده گرفته شده است.
اصول اخلاقی سازمانی
به عنوان سازمان های فمینیستی خود را متعهد به موارد زیر می دانیم:
ترویج برای باز بودن، شفافیت، برابری و پاسخگویی به عنوان موسسات و سازمان هایی با اهداف فمینیستی.
تاکید بر این که سازمان فمینیستی بودن به معنای عدم برخورداری از ویژگی های تخصص، کارآیی، نظم و پاسخگویی نیست.
تاکید و حمایت از حق کار زنان آفریقایی شامل حکومت گری برابر طلب، عادل و پرداخت دستمزدهای برابر و سیاست های مناسب برای مادران شاغل.
استفاده ی مسئولانه از قدرت و نظارت بر سلسله مراتب سازمانی با احترام به همه ی افراد. ما معتقدیم که فضاهای فمینیستی به منظور توانمندسازی و ارتقاء سطح زنان به وجود آمده اند. تحت هیچ شرایطی نباید اجازه دهیم که فضاهای سازمانی ما تبدیل به مراکز ستم و ظلم به دیگر زنان شوند.
اجرای رهبری مسئول و مدیریت سازمان در ظرفیت های پرداختی و داوطلبانه و تلاش در جهت حفظ ارزش های و اصول مهم فمینیستی در هر زمان.
اجرای رهبری پاسخگو در سازمان های فمینیست و در نظر گرفتن نیازهای دیگران برای تکامل و رسیدن به سطوح تخصصی. این مضمون شامل ایجاد فضاهایی برای تقسیم قدرت در بین نسل ها نیز می باشد.
ایجاد و حفظ پایدار سازمان های فمینیست به منظور پرورش رهبری زنان. سازمان ها و شبکه های زنان باید توسط زنان مدیریت و رهبری شوند. بین اصول رهبری فمینیستی و داشن مدیران مرد برای راهبری، مدیریت و به عنوان سخن گو از سوی سازمان های زنان تناقض وجود دارد.
سازمان های زنان باید الگوی عملکرد مطلوب در داخل سازمان های جامعه ی مدنی بوده و اطمینان حاصل نمایند که منابع مالی جمع آوری شده تحت عنوان زنان آفریقا واقعا در جهت خدمت به آنها و نه برای اجرای علائق شخصی هزینه شده اند. نظام ها و ساختارها باید آیین های رفتاری مناسبی داشته باشند تا از فساد مالی و کلاهبرداری پیش گیری نموده و عادلانه به بررسی و حل مناقشات و شکایات بپردازند زیرا که این موارد به معنای حفظ نظم و سازمان دهی در داخل سازمان های ما است.
تلاش در جهت تغذیه ی اکتیویسم خود با تحلیل های نظری و ایجاد ارتباط به فرایندهای اجرایی و دانش نظری از فمینیسم آفریقایی.
ارزیابی انتقادی از تأثیرگذاری سازمان های فمینیستی خودمان و داشتن صداقت در رابطه با نقش خودمان در جنبش فمینیستی.
مقاومت در مقابل تلاش ها جهت از بین بردن و اشغال فضاهای مستقل فمینیستی در جهت پیش برد اهداف گروه های راستی یا دستور کارهای محافظه کارانه.
اطمینان از این که سازمان های غیر دولتی یا عمومی فمینیستی در پاسخ گویی به یک نیاز واقعی از سوی زنان به وجود آمده تا به این نیاز پاسخ دهد و تنها به منظور تامین علائق فردی و درآمدزایی بدون پاسخگویی نیست.
رهبری فمینیستی
به عنوان رهبران جنبش فمینیستی، معتقدیم که سازمان دهی فمینیستی ایده ی زنان به عنوان رهبر را گسترش داده است. به عنوان رهبران فمینیست ما متعهد به ایجاد تغییرات اساسی در وضعیت رهبری مبتنی بر برداشتی هستیم که از کیفیت رهبری زنان داشته و مهم تر از آن تعداد زنان در مسند رهبری داریم. با به موارد زیر معتقد بوده و خود را نسبت به آن متعهد می دانیم:
• اصول اخلاقی تنظیم شده تحت کنتر تمامیت و پاسخ گویی در هر شرایط.
• گسترش و تقویت شبکه های چند نسلی و ایجاد رهبران فمینیست در سراسر این قاره.
• تضمین این که جنبش فمینیستی به عنوان هوادار مشروع زنان در مسند قدرت شناخته می شود.
• ایجاد و گسترش دانش و اطالعات خود و روزآمد نمودن آن به عنوان بنیانی برای شکل دهی تحلیل ها و تدوین راهبردها و به منظور ایجاد فرهنگ یادگیری با پیشگامی خودمان در داخل جنبش زنان.
• تغذیه، مدیریت و ایجاد فصت هایی برای فمینیست های جوان با شیوه ای فارغ از حس ریاست طلبی.
• اعتبار بخشیدن به کار زنان آفریقایی و توانایی فکری آنها در قالب کاری خودمان.
• ایجاد زمانی برای پاسخ گویی مطلع، معتبر و قابل اتکا به دیگر فمینیست هایی که در پی همبستگی و حمایت سیاسی، عملی یا عاطفی هستند.
• باز بودن در ارائه یا دریافت دیدگاه های افراد همسان و ارائه و دریافت بازخورد سازنده از دیگر فمینیست ها.
|