سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تاملی کوتاه بر فرهنگ نقد پذیری در ایران
نقدی بر “پاسخ نهاد تهیه کننده طرح جامع تهران به منتقدان” *


• نقد با هر نوعش -با غرض ورزی یا بدون غرض ورزی - به عنوان فرصتی قلمداد می شود که منتقد در اختیار نویسنده و یا نقد شونده قرار می دهد. به عبارت دیگر نقد موهبت و هدیه ای است از جانب منتقد که تنها شایسته قدردانی و سپاسگزاری است و نه ناسزا ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ بهمن ۱٣٨۵ -  ۱۹ فوريه ۲۰۰۷


نقد علمی یکی از شاخصه های توسعه یافتگی است. نقد در ذات خود، تشخیص، تدقیق و تفکیک محاسن و معایب یک موضوع مشخص و واحد است. نقد علمی، تشخیص و تفکیک عالمانه سره از ناسره به منظور تدقیق عملِ علمی، توسعه علم و نهایتاً تحقق توسعه است.

    جملات فوق برگرفته از متن کامل پاسخ نهاد تهیه کننده طرح جامع تهران به منتقدان با عنوان ”طرح جامع و تفصیلی جدید شهر تهران, بلوغ نظام شهرسازی و مدیریت شهری کشور” می باشد که از سوی این نهاد در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران )ایسنا) قرار داده شده است .
   قضیه از این قرار است که طرح جامع شهر تهران با همکاری چند مشاور در حال تهیه و تصویب است. در اقدامی کم سابقه - در عرصه نقادی- و با ارزش کارگاههایی با حضور متخصصین دانشگاهی و حرفه مندان شهرسازی جهت نقد و بررسی این طرح در محل دفتر مطالعات ایسنا و با همکاری این خبرگزاری محترم برگزار شده است که گزارش آنها در سایت ایسنا موجود است. طی این کارگاهها و مجموعه نشستهای مرتبط نقدهایی به این طرح وارد شده است ونهاد تهیه کننده طرح در یک گزارش سعی کرده است به برخی از این نقدها پاسخ دهد. این حرکت در ذات خود با ارزش است و یاد آور حرکت به سمت سنت حسنه پاسخگویی است و در نوع خود قابل تحسین است. متاسفانه امکان مطالعه طرح جامع شهر تهران برایم فراهم نگشت اما با مراجعه به سایت خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا- توانستم گزارش نقد و بررسی طرح جامع تهران و پاسخ نهاد تهیه کننده طرح به منتقدان را مطالعه کنم. نکته عجیبی که توجه مرا به خود جلب نمود نحوه برخورد و پاسخگویی نهاد تهیه کننده طرح به منتقدان می باشد. این پاسخ دو بخش کاملا مجزا دارد، یک مقدمه یک صفحه ای که بخشهایی از آن را در این نوشته می آورم و بخش دوم آن که به محتوای پاسخ به منتقدان بر می گردد. علیرغم ابهاماتی که در محتوای پاسخ به انتقادها وجود دارد با توجه به اینکه گزارشهای طرح جامع در دسترس اینجانب نبوده است امکان قضاوت منصفانه و دقیق برای این جانب فراهم نیست اما آنچه در این نوشته به آن پرداخته می شود نحوه مواجهه این نهاد با منتقدان است.

دو جمله اول پاسخ به منتقدان خواننده را امیدوار می کند اما دیری نمی پاید که لحن نگارنده تغییر می یابد و اضافه میشود:

بنابراین نقد علمی برازنده کسانی است که عالِمِ به موضوع و روش و آگاه به شرایط و مودب به آداب نقد و حائز سلامت جسمی، روحی و روانی اند.

تا آنجا که اینجانب اطلاع دارد مدعوین کارگاهها و منتقدان از اساتید برجسته در رشته شهرسازی در دانشگاههای تهران می باشند حال سئوال این است که اگر اساتید رشته شهرسازی در بهترین دانشگاههای کشور به موضوع و روش طرح جامع آگاهی ندارند و با شرایط نقد آشنا نیستند پس چه کسانی این شرایط را دارند؟ اگر اساتید بهترین دانشگاههای کشور از سلامت روحی و روانی برخوردار نیستند پس چه کسانی در کشور از این سلامت برخوردارند؟ چگونه است که منتقدان در کشور ما به معلولیت جسمی و ذهنی متهم میشوند؟ چگونه است که در یک پاراگراف در جمله ای نقد علمی اینگونه مورد تمجید قرار می گیرد و در جمله بعد حتی بدون فاصله منتقدان طرح جامع شهر تهران اینگونه مورد حمله قرار می گیرند؟ این تناقض چگونه حل می شود؟
در ادامه همین مقدمه آمده است:

نقد در جوامع توسعه نیافته یا وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد، مسموم به بینش و روش عوام‌گرایانه، اهداف و اغراض شخصی و یا گروهی است. این نوع نقد و این جوامع، نه مدافعِ علم و عالم، که قاتل و مقتلِ علم و عالمان اند. از این‌رو ناقدان به ما هُوَ ناقد را در این فضا مجالی نیست. جامعه ما نیز گرفتار چنین مضمومه ای است. بکوشیم تا خود را به آن صفات خداوندانه بیاراییم. انشاءا....

در این ارتباط نکات زیر به ذهن متبادر می گردد:

نخست این که در کشور ما منتقد سالم و غیرمغرض وجود ندارد که این در وهله اول توهین به همه منتقدان است ضمن این که سعی دارد جرات نقد را از منتقد بستاند.
دوم این که چگونه ممکن است شخصی یا گروهی با این نوع تفکر هر گونه نقدی را اصلا به حساب آورد و در پی پاسخگویی واقعی به انتقادها و یا رفع نقاط ابهام و یا مسایل طرح جامع شهر تهران یا به عبارتی مهمترین طرح شهری کشور باشد؟ چرا که با این عینک بدبینی نسبت به منتقد و نقد مجالی برای بررسی واقعی انتقادها هم پیش نمی آید.
سوم این که علیرغم بیان پاراگراف فوق که تر و خشک را به یکجا میسوزاند در ادامه همین متن منتقدان به سه گروه تقسیم شدند که ظاهراً انتقادات گروه اول پسندیده است بنابراین اگر میان چند نفر از منتقدان شما با همه بدبینی هایتان افرادی هستند که انتقادات بجا و به قول شما بدون غرضی داشتند پس نحوه مواجهه شما با نقد زیر سئوال می رود.
در پاراگراف دیگری از مقدمه در اقدامی تعجب برانگیز به جای تقسیم بندی تعداد بی شمار انتقادها که از جانب شهردار تهران، اعضای شورای اسلامی، متخصصین حوزه های مختلف شهرسازی از دانشگاههای متعدد و حرفه مندان این رشته به طرح جامع وارد شده است منتقدان طرح به سه گروه تقسیم شدند. در این خصوص در مقدمه نهاد پاسخگو به انتقادها آمده است:

در خصوص طرح جامع جدید شهر تهران، تا کنون اظهار نظرهای رسمی و غیررسمی متعددی شده است که می توان آنها را در سه دسته زیر تقسیم بندی کرد:
1- گروهی که به رسم و قاعده نقد علمی، ضمن نقاط قوت، نقاط ضعفی را به طرق مختلف یادآوری کرده اند که اغلب آن‌ها در حد بضاعت، امکانات و فرصت موجود و وظایف و مأموریت ها، در طرح های جامع و تفصیلی اعمال شده است.
2- گروهی که از سر دلسوزی اما عجله و ناآشنایی، به انتقاداتی پرداخته اند که اغلب آنها پس از مذاکره و یا رجوع به مسنتدات طرح جامع، به آن قانع شده اند.
3- گروهی که علی رغم ناآگاهی یا به رغم آگاهی، انتقاداتی را بر طرح های جامع و تفصیلی جدید شهر تهران وارد کرده اند که هم از حیث روش و هم از حیث منش، [...] و محتوم به زیاده خواهی، تمامیت خواهی و غرض ورزی بوده است. آن‌ها به هیچ شأن و ساحتی، اعم از شأن و ساحت علم و اخلاق وفادار نبوده اند. اما آن‌ها آنچه بافته اند، به دور خود تنیده و در آن گرفتار آمده‌اند.

این نحوه برخورد با منتقدان بیشتر فرار از پاسخگویی را به ذهن متبادر می سازد تا مواجهه درست با منتقدان را. طبق این دسته بندی به بخش قابل توجهی از انتقادها توجهی نشده و به بخش باقیمانده نیز با عینک بدبینی که در ابتدای مقدمه آمده پرداخته شده است. خدا می داند با این عینک بدبینی نسبت به منتقدان چگونه میتوان به انتقادهای آنها توجه جدی داشت.
چنانچه پیش تر نیز آمده در این مقدمه یک صفحه ای اشاره شده است که :
نقد در جوامع توسعه نیافته یا وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد، مسموم به بینش و روش عوام‌گرایانه، اهداف و اغراض شخصی و یا گروهی است...
به عبارت دیگر نقد در جوامع توسعه یافته مسموم به بینش و روش عوام گرایانه نبوده و از اهدف و یا اغراض شخصی و یا گروهی به دور است- نقل به مضمون- اما خوب است که اعضای محترم نهاد تهیه کننده طرح جامع شهر تهران توجه داشته باشند که در این گونه جوامع نقد علمی در محیطی رشد کرده است که منتقدان به معلولیت جسمی، ذهنی و روانی متهم نشدند و نمیشوند. معمولا هر گونه نقدی بدون توسل به الفاظ ناشایست پاسخ داده می شود و البته عموما با روی خوش، زبانی نرم و قلمی شایسته پاسخ به نقد. نقد با هر نوعش -با غرض ورزی یا بدون غرض ورزی - به عنوان فرصتی قلمداد می شود که منتقد در اختیار نویسنده و یا نقد شونده قرار می دهد. به عبارت دیگر نقد موهبت و هدیه ای است از جانب منتقد که تنها شایسته قدردانی و سپاسگزاری است و نه ناسزا .
نکته جالب دیگر این است که این همه برخورد تهاجمی با منتقدان- که در جایی با تاکید بر روش شناسی هم همراه است و منتقدان به ناآشنایی با روش شناسی متهم می شوند -در حالی صورت می گیرد که به اعتراف خود نهاد محترم تهیه کننده طرح جامع شهر تهران مدیر محترم تهیه کننده طرح فاقد تخصص شهرسازی است و تنها از تخصص در حوزه توسعه اجتماعی و منطقه ای برخوردار است و باز این همه در حالی است که این نحوه مواجهه در میان استادان دانشگاه و متخصصان شهرسازی در بالاترین سطح حرفه ای صورت می گیرد.
امیدوارم یاد بگیریم که انتقاد را از هر نوعش و از جانب هرکس فرصت و موهبتی بدانیم که توجه به آنها در نهایت رشد و بالندگی خودمان و کشور عزیزمان را با خود به همراه دارد.

حمید محمدی ماکرانی
دانشجوی دکتری شهرسازی
دانشگاه کاسل آلمان
">hamidmoham@gmail.com">
hamidmoham@gmail.com

* این گزارش در تاریخ 13.10.1385در سایت ایسنا درج گردیده است.
www.isna.ir


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست