سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سرمایه داری دولتی شوروی!
۱۸.تلاش برای کنترل آنارشی بازار


محمد قراگوزلو


• از متن پیام استالین و ماهیت سرمایه داری دولتی شوروی می توان فهمید که «برنامه‌ریزی مرکزی در شوروی، برنامه‌ریزی اقتصادی است که بر کارمزدی، تولید به مثابه ی تولید سرمایه و در نتیجه بر تناقض درونی و امکان وقوع بحران های اقتصادی استوار است. در شوروی دولت می توانست میزان رشد اقتصادی و الگوهای تولیدی را مطابق یک برنامه و به طور از پیش تعیین و تعقیب کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۰ آذر ۱٣۹۶ -  ۱ دسامبر ۲۰۱۷


در آمد (داره دیر می شه!)
هر قدر که از تب و لرزِ مناسبتیِ انقلاب اکتبر فاصله می گیریم، تبعا از تولیدات ژورنالیستی مرتبط نیز دور می شویم و فارغ از هیاهوی رسانه های جریان اصلی همراه با مخاطبان جدی و پی گیر، مباحثِ "نقدِ شوروی" را پی می گیریم. تنی چند از این مخاطبان به حق خواسته اند در کنار ارزیابی روند شکست انقلاب، به بررسی مولفه های موثر در پیروزی – به ویژه نقش حزب سیاسی - نیز وارد شویم. بی تردید تامل در عوامل اصلی آن پیروزیِ تاریخ ساز از اولویت های ضروری سوسیالیست های معاصر است. به ویژه در دوران ما که نه فقط سرمایه داری به حضیض انحطاط و گندیده گی خود افتاده و چند دهه است که در گرداب عفن امپریالیسم غلتیده بل که به این سبب نیز که شیفت شیوه ی تولید مبتنی بر دولت مداخله گر در بازار به سمت بازار هار شکست خورده است. بازار هار یک گام فراتر از بازار آزاد است! باری علاوه بر بحران های پرشمارِ سیکلیکِ متعاقب دهه ی 1840 تا کنون؛ واقعیت این است که سرمایه داری در تقابل با سه بحرانِ ساختاریِ: 1928 (شکل بندی سوسیال دموکراسی از درون جنگ دوم)، میانه ی دهه ی هفتاد قرن پیش (عروج نئولیبرالیسم ) و بحران کنونی (2008 و بن بست و شکست نئولیبرالیسم)به وضوح نشان داده است که از یک سو پدیده یی با ثبات به نام سرمایه داری یک افسانه ی موهوم است و از سوی دیگر سرمایه داری از چنان "خلاقیت" متکی به انعطاف پذیری بهره مند است که بحران ساختاری خود را از یک نقطه به نقطه یی دیگر منتقل کند. به عبارت روشن تر حالا دیگر متعصب ترین مدافعان "خوشبخت" سرمایه داری نیز پذیرفته اند که بحران با ذات این نظام تولیدی عجین است. اینک تقریبا ده سال پس از بحران بزرگ نئولیبرالیسم اما مساله این است که نقطه ی جدید انتقال بحران و به یک مفهوم نظام تولیدی جدیدی که قرار است سرمایه داری به آن کوچ کند کجاست؟ آیا شکست نئولیبرالیسم به معنای پایان جهانی سازی و بازگشت به سرمایه داریِ بسته ی ناسیونالیستی است؟ چنان که نخبه گان سرمایه داری آمریکا با اهرم ترامپ در صدد تحقق آن هستند! مدلی که یک بار در دوران نیکسون تجربه شد و به سرعت شکست خورد و با کاتالیزور حزب دموکرات کارتر به عروج ریگان انجامید. با وجود این حجم هنگفت از درهم تنیده گی های بانکی و سرمایه ی مالی و پراکنده گی اوراق بهادار انشقاقی و رخنه ی سرمایه داری چین در قلب آمریکا و اروپا چنان رویایی عملا یک خواب آشفته ی محکوم به شکست است. از طرف دیگر بازگشت هر مدلی از دولت رفاه نیز تا آینده یی قابل پیش بینی عملا محال است. بدون وجود یک اردوگاه چپ از قبیل شوروی و بدون پیش روی جنبش کارگری، سرمایه داری زیر بار "باج" دادن به مردم زحمتکش نخواهد رفت. علاوه بر دو فاکتور پیش گفته، دولت رفاه از درون ویرانه های جنگ دوم بیرون آمد. سرزمین های سوخته مجالی برای دور جدیدی از انباشت سرمایه فراهم کرد. آیاشرایط کنونی آفریقای شمالی و خاورمیانه ی پساداعش، ضرورت بازسازی عراق و سوریه و یمن و نوسازی صنایع فرسوده ی نفت و گاز و پتروشیمی و ترابری و بنادر ایران به همراه رقابت های تسلیحاتی میان بلوک ایران و عربستان در مجموع می توانند در نقش منجی برای کنترل بحران سرمایه داری ظاهر شوند؟ آیا دور جدید تقسیم جهان امپریالیستی بر محور سرزمین های سوخته ی آفریقا و خاورمیانه به شکل گیری بازارهای تازه انجامیده است؟ اشباع بازار نفت و سراشیبی قیمت تا حدود زیادی امکان انباشت سرمایه یی بالغ بر دوهزار میلیارد دلار را منتفی کرده است.از سوی دیگر شکل گیری بی سابقه ترین شکاف طبقاتی و عمیق ترین نابرابری ممکن در طول حیات نکبت بار سرمایه داری؛ هرآینه امکان وقوع شورش های اجتماعی را محتمل تر از همیشه ساخته است. دور به نظر می رسد که سرمایه داری به هشدارهای امثال پیکتی گوش دهد و سرکیسه را کمی به نفع اکثریت مطلق شل کند! به این ترتیب است که ما ظاهرا آهسته و بی سر و صدا اما در واقع با شتاب به یک تندپیچ تاریخی نزدیک می شویم! چنین است که حتا رسانه ی اصلی نیز چپ و راست فاصله ی میان انگشتان شصت و سبابه اش را گاز می گیرد؛ از وجود این همه نابرابری و شکاف طبقاتی ضجه می کشد و به سرمایه داری سرمست "یک درصدی" نهیب می زند که "آقا جان داره دیر می شه ها!!"
ادامه دهیم.

اغتشاش در کنترل تولید و قیمت گذاری!
موضوع چیستی تبادل کالا و محورهای اصلی نظام تولید و توزیع کالا، شکل واقعی فعالیت بازار، چه گونه گی دخالت دولت در عرصه ی کنترل تولید و پیش گیری از هرج و مرجِ ناشی از رقابت های احتمالی و قیمت گذاری های یکسانِ مبتنی بر برنامه و تمرکز و البته ارزش مبادله، در نقد سرمایه داری دولتی شوروی از اهمیت ویژه یی برخوردار است.
تونی کلیف ضمن رد نظریه ی اقتصاد متمرکز بر "برنامه و بازار" در مواردی رقابت اقتصادی میان دولت شوروی و دولت های امپریالیستی غرب را محدود کرده است و گاه نیز با استناد به یک سلسله آمار از وجود رقابت در متن اقتصاد شوروی سخن گفته است:
«اقتصاد شوروی همه چیز هست به جز برنامه ریزی شده. نخستین برنامه ی 5 ساله ی اقتصادی با این فرض طرح شده بود که کشاورزی به طور کلی در دست کشاورزان خصوصی باقی بماند. در آخرین سال برنامه ی اقتصادی کالخوزها می بایست تنها 11.5 درصد کل غلات کشور را تولید می‌کردند اما سرانجام 70 درصد کشاورزی در کالخوزها و سوخوزها تولید گردید... برنامه ی اقتصادی هم‌چنان فرض را برآن داشت که روابط بین تمام بخش‌های اقتصادی بر پایه ی مبادله ی بازار باشد. در حالی که این دوره منجر به جیره بندی کامل شد. فرض دیگر بر آن بود که تعداد کارگرانی که در استخدام اقتصاد دولتی بودند 33 درصد افزایش یابد، اما در حقیقت 96.6 درصد افزایش یافت... جمعیت روستاها و شهرها برخلاف برنامه کاهش و افزایش یافت... عدم همکاری زیادی بین کارخانه های مختلف وجود داشت. برای نمونه به گفته ی دمیانوویچ (سر مهندس کارخانه‌ی تراکتورسازی استالین‌گراد) در اکتبر 1940 بالغ به 753 تراکتور به ارزش 18 میلیون روبل در حیات کارخانه جمع‌آوری شده بود. زیرا فاقد قطعاتی بود که باید به بهای 100 هزار روبل از کارخانه‌های کوچک‌تر خریداری می شد. کارخانه های مختلف کالاهای مشابه را با قیمت‌های بسیار متفاوت تولید می کنند. ایزوستیا می نویسد "گاهی دو کارخانه که تحت نظر یک وزارت‌خانه هستند و از لوازم مشابهی استفاده می کنند، بازهم هزینه ی تولید بسیار متفاوتی دارند. در یک مورد هزینه ی اجرایی یک کارخانه 2 یا 3 برابر بیشتر از دیگری ست... اگر انضباط در رابطه با کارکنان کارگاه ایجاد شود، صدها هزار کارگر غیر ضروری می‌توانند مرخص شوند تا هزینه ی تولید به طرز فاحشی کاهش یابد." دلیل دیگری که برای تفاوت هزینه ها وجود دارد تفاوت فاحش در میزان کالاهای ناقص است. در گزارش وزیر مالی وقت (زوروف) به شورای عالی درباره ی بودجه ی دولت در سال 1947 آمده است که در دو کارخانه‌ی تولیدکننده ی لامپ های برق، هزینه ی تولید در یکی 5 برابر بیش از دیگری است. دلیل او این بود که در یکی 47.3 درصد تولید ناقص وجود دارد، در حالی که در دیگری این میزان تنها 7.3 درصد است. بدیهی است که در شرایط سرمایه داری بر اساس مالکیت خصوصی چنین تفاوت های فاحشی در هزینه ی تولید وجود ندارد و کارخانه های قدیمی به سرعت از گردش خارج می شوند...»
(پیشین، صص:127-122)
کلیف برای نشان دادن آنارشی تولید به تفاوت قیمت ها و عدم هم آهنگی کارخانه ها اشاره می کند و برای اثبات موضع خود به نقل از سخن رانی استالین می‌نویسد:
«برنامه‌ریزان و مجریان اقتصادی ما به جز در چند مورد استثنایی از عمل کرد قانون ارزش آگاهی ندارند. آن را مطالعه نمی کنند و قادر نیستند که در محاسبات خود آن را در نظر بگیرند. این در واقع حکایت از اغتشاشی دارد که هنوز در دایره ی سیاست تثبیت قیمت ها حاکم است. در این جا یک نمونه از چندین نمونه را می آوریم. چندی پیش تصمیم گرفته شد که قیمت پنبه و غله به نفع رشد پنبه تنظیم گردد. قیمت‌های دقیق‌تری برای فروش غله به پنبه‌کاران ارائه شود و قیمت پنبه که به دولت تحویل می‌گردد افزایش یابد. برنامه‌ریزان و مجریان اقتصادی ما در این مورد پیش‌نهادی ارائه دادند که اعضای کمیته‌ی مرکزی را به کلی مبهوت ساخت. آنان پیش‌نهاد کردند که قیمت یک تن غله عملاً در همان سطح یک تن پنبه باشد. علاوه بر آن قیمت یک تن غله را برابر با یک تن نان پخته شده تعیین کردند در جواب اعضای کمیته ی مرکزی که اظهار داشتند قیمت یک تن نان باید بیشتر از یک تن غله باشد زیرا شامل هزینه ی بیشتر آسیاب کردن و پختن است و این حقیقت که به طور کلی پنبه از غله گران تر است و توسط قیمت بازار جهانی تعیین شده است پیش‌ نهادکننده گان نتوانستند جواب منطقی بدهند. کمیته ی مرکزی ناچار شد که این مشکل را به دست خود حل کند و قیمت غله را کاهش و قیمت پنبه را افزایش دهد.»
و کلیف بر این نطق استالین اضافه می‌کند:
«عجب اغتشاشی! و آن هم در بالاترین سطوح مملکتی.» (پیشین، صص:126-125)
حتا اگر سخن رانی نقل شده ی استالین بدون تحریف و کاملاً صحیح باشد بازهم تحلیل ما که در ابتدای این بخش گفته شد بر نظر کلیف می‌چربد. مساله این است که استالین در این جا از نقش و دخالت مستقیم دولت در کنترل بازار و تعیین قیمت ها دفاع می‌کند و صریحاً همان مباحث اقتصاد برنامه + بازار را پیش می‌کشد. کارشناسان نظراتی ارائه کرده‌ اند، اما "پولیت بورو"ی حزب وارد میدان شده و "مشکل را به دست خود حل کرده" است. این دقیقاً همان برنامه یی است که اراده ی دستوری خود را بر اغتشاش ناشی از رقابت بازار تحمیل می‌کند و در مقابل به هم ریختن قیمت ها بر اساس منافع سرمایه‌داران بخش خصوصی می‌ایستد و پایه ی سرمایه داری دولتی شوروی را می‌سازد. نقد سوسیالیستی به این روند تنها می تواند مسائلی چون مبادله‌ی کالایی و اساس قیمت‌گذاری و در نهایت خرید و فروش نیروی کار بر اساس قیمت کالا را هدف بگیرد.
از متن پیام استالین و ماهیت سرمایه داری دولتی شوروی می توان فهمید که «برنامه‌ریزی مرکزی در شوروی، برنامه‌ریزی اقتصادی است که بر کارمزدی، تولید به مثابه ی تولید سرمایه و در نتیجه بر تناقض درونی و امکان وقوع بحران های اقتصادی استوار است. در شوروی دولت می توانست میزان رشد اقتصادی و الگوهای تولیدی را مطابق یک برنامه و به طور از پیش تعیین و تعقیب کند. اما تناقض درونی شیوه ی تولید حاکم، اولاً او را ناگزیر از تعیین این اهداف در انطباق با ضروریات و الزامات سرمایه می سازد، اگر این ضروریات مورد نظر قرار نگیرند، برنامه به جای هدایت تولید، به سرعت تولید را از هم می پاشد. ثانیاً با انکشاف اقتصاد برنامه‌ ریزی شده‌ی سرمایه داری، برنامه ریزی خود به عامل بحران و بن بست تولید بدل می شود. ادامه ی تولید به این شیوه "به صرفه" نخواهد ماند، بی آن که جامعه امکان فنی تولید را از دست داده باشد. به این ترتیب تمایز مهم سرمایه‌داری دولتی شوروی در قیاس با سرمایه داری رقابتی در حقیقت امکان تعیین الگوی تولید و میزان رشد اقتصادی در چهارچوب شیوه ی تولید سرمایه داری است.»
(گاه نامه ی "به سوی سوسیالیسم"، ایرج آذرین، مقاله ی "ویژه گی های سرمایه داری دولتی شوروی"، صص:234-233)
موضوع اقتصاد مبتنی بر برنامه + بازار در مکاتبات شارل بتلهایم و پل سوئیزی نیز در تشریح ماهیت سرمایه داری شوروی مطرح شده است.

ادامه دارد...
جمعه دهم آذر ماه 1396 دوم دسامبر 2017

محمد قراگوزلو
Qhq.mm22@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست