بیانیه جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران درباره ی بحران هسته ای
•
برطرف ساختن خطر جنگ که میتواند روند تحقق دمکراسی در ایران را بیش از پیش به تعویق اندازد، نخستین اولویتی است که باید برای آن کوشید. نادیده گرفتن نقش اصلی جمهوری اسلامی در ایجاد بحران کنونی و یا نادیده گرفتن ضرورت درهم آمیختن شعار صلح با دمکراسی در ایران در جنبش صلح طلبی میتواند به همسویی اپوزیسیون با جمهوری اسلامی منجر گردد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲ اسفند ۱٣٨۵ -
۲۱ فوريه ۲۰۰۷
با پایان یافتن مهلت شورای امنیت و افزایش فشار بین المللی به ویژه از سوی دولت آمریکا برای وادار ساختن جمهوری اسلامی به خوداری از غنی سازی کامل اورانیوم ازیکسو و پافشاری رهبران جمهوری اسلامی بر پیش برد برنامه های هسته ای و وادارساختن جامعه بین المللی به تسلیم در برابر خواست خود، ایران با انزوای روزافزونی روبرو شده و گام به گام به سوی فاجعه نزدیک میگردد. در شرایطی که مجامع بین المللی با ارایه پیشنهادهای گوناگون برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره میکوشند، جمهوری اسلامی ایران با ادامه برنامه غنی سازی اش و رفتار تحریک آمیز و تهدید هایش، به بیم و هراس جهان دامن میزند. واکنش های ضد و نقیض مقام های جمهوری اسلامی در مورد تداوم و یا قطع همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی اگر به قصد فریب و وقت کشی هم نباشد به سختی ممکن است جامعه جهانی را متقاعد سازد تا دست از تشدید فشارها بردارد.
اکنون ایران بر سر دوراهی سرنوشت سازی قرارگرفته است. یا با پذیرش پیشنهادهایی چون تعلیق همزمان تحریم ها و غنی سازی اورانیوم و پیشنهاد سوئیس مبنی بر غنی سازی خشک در دوران مذاکرات، راه همکاری با سازمان ملل متحد را در پیش میگیرد و شبح خطر جنگ را از کشور دور میکند. یا آن که جمهوری اسلامی با تداوم سیاست ماجراجویانه خود ایران را باخطر تحریم اقتصادی گسترده و یا حمله نظامی روبرو میسازد که نتیجه آن برای مردم ایران ضایعات جبران ناپذیری در بر خواهد داشت. گرچه آمریکا بارها اعلام کرده است بر اولویت راه حلی دیپلماتیک برای حل بحران هسته ای ایران تاکید دارد و به نظر میرسد مایل است از اهرم تحریم های گسترده برای به عقب راندن جمهوری اسلامی استفاده کند، اما حمله نظامی را به عنوان یکی از گزینهها رد نکرده است و همزمان با فشارهای سیاسی به تهدیدها و تقویت نظامی خود در منطقه ادامه میدهد. علاوه بر آن نباید فراموش کرد که نئوکنسرواتیها که در دولت بوش از نفوذ چشمگیری برخوردارند سالهاست حمله نظامی را یگانه راه حل تامین منافع آمریکا در منطقه میدانند. ما ضمن محکوم نمودن سیاست های نظامیگری آمریکا برای حل بحران هسته ای ایران، ماجراجویی سران جمهوری اسلامی ایران را عامل اصلی زمینه سازی تهدید های نظامی آمریکا و عواقب شوم آن میدانیم. تهدید دایمی سران جمهوری اسلامی ایران به نابودی اسرائیل، بی اعتنایی به قطعنامه شورای امنیت و مداخلات حکومت ایران در عراق و منطقه از جمله سیاست هایی است که زمینه حمله نظامی به ایران توسط آمریکا و یا اسرائیل که پس از اشغال عراق در پی مهار ایران اند را افزایش می دهد. امری که در صورت به وقوع پیوستن به رویارویی و گسترش هرچه بیشتر نظامی گری و بنیادگرایی اسلامی منجر شده و میتواند کل منطقه را به انفجار بکشاند که برای مردم ایران و منطقه کابوس نوینی بیش نیست.
از سوی دیگر مخالفت های نیرومند دیگر کشورها و حتی کنگره آمریکا با توسل به راه حل حمله نظامی و بالا گرفتن صداهایی در حکومت ایران که خواستار توجه به پیامدهای سیاست هسته ای تاکنونی جمهوری اسلامی ایران و انعطاف در آن به قصد کنار آمدن با غرب می باشد می تواند (در صورت پیگیری این سیاست از هر دو سو) راه دستیابی به مصالحه را هموار سازد. امری که به نوبه خود ممکن است با قربانی کردن حقوق بشر در ایران و به سایه راندن آن و تثبیت موقعیت رژیم به گونه ای دیگر به زیان مبارزات دمکراتیک مردم ایران منجر شود. با این همه برطرف ساختن خطر جنگ که میتواند روند تحقق دمکراسی در ایران را بیش از پیش به تعویق اندازد، نخستین اولویتی است که باید برای آن کوشید. نا دیده گرفتن نقش اصلی جمهوری اسلامی در ایجاد بحران کنونی و یا نادیده گرفتن ضرورت درهم آمیختن شعار صلح با دمکراسی در ایران در جنبش صلح طلبی میتواند به همسویی اپوزیسیون با جمهوری اسلامی منجر گردد.
ما جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران ضمن رد دو راه حل حمله نظامی به ایران و یا تلاش برای مصالحه و تثبیت رژیم، برآین باوریم که میبایست با قدرت هرچه بیشتر برای هموار ساختن بدیل و صدای سومی کوشید. رژیم جمهوری اسلامی مانع جدی در راه صلح و تلاشهای نیروهای دموکرات و لائیک منطقه فراهم آورده است. از اینرو خواهان آنیم که نقض حقوق بشر ازجانب رژیم جمهوری اسلامی به عنوان معیار اساسی و مستمر در چگونگی مناسبات دولتهای بزرگ با دولت ایران قرارگیرد. سازمان ملل متحد نیز می بایست سیاستی را اتخاذ کند که سران، رهبران و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، مورد فشار، تحریم وتعقیب قرار گیرند. ما ضمن محکوم نمودن سیاست هسته ای بحرانزای رژیم جمهوری اسلامی خواستار توقف غنی سازی کامل اورانیوم و نظارت آژانس بین المللی بر انرژی اتمی و همکاری با آن هستیم. در عین حال ما مخالف دخالت و حمله نظامی احتمالی به ایران و سیاست بدیل سازی قدرت های بزرگ میباشیم و حق مردم ایران میدانیم که سرنوشت خود را خود تعیین نماید. اعمال فشار سیاسی بین المللی برای به عقب راندن رژیم جمهوری اسلامی و در دفاع از حقوق بشر و تلاش برای اعتلای مبارزات دمکراتیک مردم ایران آن راهی است که میتواند به تقویت صدای سوم در برابر میلیتاریسم و بنیادگرایی یاری رساند.
۲۰۰۷/۲/۲۰ شورای هماهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران
|