۱۵۰ سال مبارزه خستگی ناپذیر زنان خجسته باد
اطلاعیه فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۶ اسفند ۱٣٨۵ -
۷ مارس ۲۰۰۷
١۵٠ سال از اعتراضات خیابانی کارگران زن صنایع نساجی نیویورک برای گرفتن خواستهای صنفی خود میگذرد، اعتراضاتی که مبارزات صنفی و سیاسی زنان آمریکا و اروپا را برای دستیابی به برابر حقوقی در پی داشت و موجب اعلام ٨ مارس به عنوان روز جهانی زن از سال ١۹١١ گردید. ١۵٠ سال زمانی است طولانی. تاریخی است پر فراز و نشیب، به همراه پیروزیهای غیر قابل بازگشت برای زنان جهان و توشهای بزرگ برای پیمایش راه پیش رو تا نیل به برابری حقوقی، برقراری عدالت اجتماعی، تثبیت صلح و دموکراسی.
در کشور ما ایران، زنان در صد سال اخیر گامهای بلندی برای غلبه بر قید و بندهای جامعه سنتی و دستیابی به حقوق خود به عنوان نیمی از جامعه برداشتهاند. جنبش برابرحقوقی زنان ایران، تقریباً همزمان با جنبش چپ ایران پا به صحنه تاریخ ایران گذاشت. صفوف جنبش چپ ایران، از دوره فعالیت حزب کمونیست ایران و سپس حزب توده ایران گرفته تا شکلگیری جنبش فدائیان، همواره جایگاه زنان مبارزی بوده است که در جنبش چپ، در قیاس با سایر نیروهای سیاسی کشور پیگیرترین مدافعان خواستهای زنان ایران را یافتهاند. هر چند جنبش چپ ایران نیز از رسوبات فرهنگ مردسالارانه مصون نبوده و نیست، اما به لحاظ تاریخی، نام چپ ایران با حضور و شخصیتیابی زن ایرانی در عرصه مبارزات اجتماعی و سیاسی قرین بوده است.
همگام با توسعه شهرنشینی و صنعت در ایران، زنان ایران حضور فزایندهای در عرصه کار مزدی یافتند. در آستانه انقلاب ١٣۵۷، روند افزایش حضور زنان در حیات اقتصادی و اجتماعی کشور، به تبدیل جامعه زنان ایرانی به عاملی مهم در تحولات کشور انجامید. در انقلاب ١٣۵۷، زنان ایرانی از طبقات و اقشار مختلف اجتماعی، مشارکت گستردهای داشتند. اما آنچه حکومت برخاسته از انقلاب برای زنان ایران به ارمغان آورد، چیزی جز یورش گسترده عقبماندهترین نیروی سیاسی و اجتماعی ایران به دستاوردهای جنبش برابرحقوقی زنان ایران نبود. از همان فردای انقلاب، ندای شوم «یا روسری یا توسرِی»، زنان پیشروی ایرانی را از ماهیت نقشههایی که زمامداران جمهوری اسلامی برای زنان ایران در سر داشتند، آگاه کرد. از تظاهرات گسترده اعتراضی زنان به حجاب اجباری در اسفند ١٣۵۷، ایران عرصه کشمکش جامعه زنان با حکومتی بوده است که الگوی آن برای نیمی از جامعه امروزی ایران، زنان اسیر ساختارهای عشیرهای ١۴٠٠ سال پیش است.
در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آمده است زن « ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پرارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی. .. برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود». این جمله، چکیده نگرش قانون اساسی و ایدئولوژی حاکم بر آن به زن است. طبق این نگرش، با خانواده و نقش مادری است که زن، «ارزش و کرامت» مییابد. اصل بیستم همین قانون، برخورداری از حقوق انسانی را مشروط به «رعایت موازین اسلام» میکند که البته طبق اصل چهارم تشخیص آن بر عهده فقهای شورای نگهبان است. این قید و این سد سدید، تا کنون مانع همه گامهای هر چند جزیی اصلاحطلبانه در عرصه حقوق زنان (دیه، ارث و غیره) شده است، چرا که اصل ٢١ نیز در مشروط کردن حقوق زنان به «رعایت موازین اسلامی» صراحت دارد. این اصل همچنین «اعطای قیمومیت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی» را پیشبینی میکند، و البته «ولی شرعی» در درجه اول پدر و سپس جد پدری است.
علیرغم ٢٨ سال حکومت رژیمی که قانون اساسی آن، نماد نگرش عقبمانده و قرون وسطایی به زن است، زنان ایران در این نزدیک به سه دهه، در برابر حکومت ضد زن، میدان را خالی نکردهاند و با حفظ حضور خود در زندگی اقتصادی و اجتماعی، با مقاومت در برابر اجحافات گوناگون رژیم جمهوری اسلامی و با اعتراض به مشی ضد زن حکومت، جنبش خود را تداوم بخشیدهاند. بدین گونه، هیچ تحول سیاسی و اجتماعی در کشور ما شکل نخواهد گرفت مگر با نقش کلیدی و محوری زنان ایران و جنبش آنان. بخش قابل توجهی از نیروی کار ایران و متخصصان ایرانی را زنان تشکیل میدهند. سالهاست شمار دانشجویان دختر بر دانشجویان پسر افزون شده است. حجاب اجباری با مقاومت روزمره زنان ایرانی، به پروژهای شکستخورده تبدیل شده است. بسیاری از کارشناسان، هنرمندان، کارگردانان، نویسندگان و سایر فرهنگسازان ایرانی را زنان تشکیل میدهند. و این همه در شرایطی است که یک حکومت تا بن استخوان ضد زن بر کشور حاکم است.
در سراسر ٢٨ سال گذشته و به ویژه در سالهای اخیر، زنان ایرانی روز ٨ مارس را به عنوان روز مبارزه برای حقوق خود گرامی داشتهاند. همه تلاشهای حکومت برای تحمیل روز دیگری به عنوان روز زن به زنان ایرانی، شکست خورده است. در همه سالهای اخیر، همزمان با ٨ مارس تظاهرات حقطلبانه زنان ایرانی علیرغم دشواریهای ایجادشده از سوی نیروهای سرکوب و علیرغم روی آوردن دستگاه سرکوب به ضرب و شتم زنان در سال گذشته، برگزار شده است. امسال در آستانه ٨ مارس، دهها زن مبارز ایرانی را که در اعتراض به دادگاهی کردن شماری از اعضای جنبش زنان در برابر دادگاه انقلاب گرد آمده بودند، دستگیر کردهاند و آخرین گزارشها حاکی از اعتصاب غذای شماری از آنها در زندان است.
کوچه، خیابان، میدان و معابر کشور صحنه تلاش و تکاپوی مدنی زنان برای بیان خواستها، و مطالبه حقوق مدنی و دموکراسی در قالب تشکلهای مدنی و تجمعهای مسالمت آمیز است. جنبش زنان در ایران هر روز گامهایی بلندتری در مسیر مبارزه برای آزادی و دمکراسی بر میدارد. کارزارهای گوناگونی که به همت و پشتکار زنان به پا شده از جمله مبارزه برای تدوین منشور زنان، کمپین لغو سنگسار و کمپین «یک میلیون امضا» شواهد غرورانگیز این تلاشهای بیوقفهاند.
از سوی دیگر، امسال در حالی به پیشواز ٨ مارس میرویم که خطر حمله نظامی به ایران و به خطر افتادن صلح و امنیت در کشورمان گزینهای است محتمل. جنبش زنان ایران در مناسبتهای مختلف به عنوان مدافع پیگیر صلح، دمکراسی و تامین حقوق زنان در عرصه سیاست کشور ظاهر شده است. جا دارد مبارزه برای حفظ صلح که در کشور ما به معنای مبارزه با مشی ماجراجویانه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی است، امسال همراه با شعارهای برابر حقوقی زنان و تامین دمکراسی در کشور، به یکی از شعارهای اصلی ٨ مارس امسال تبدیل شود.
ما نیز میگوییم که حقوق زنان، حقوق بشر است. ما معتقدیم جنبش زنان با همبستگی و همیاری تمامی بخشها و لایههای اجتماعی زنان و با پشتیبانی سایر جنبشهای اجتماعی برای دستیابی به اهداف خویش توانمندتر و موفقتر خواهد بود.
ما حمله به تجمع آرام زنان، و بازداشت فعالین جنبش زنان را محکوم کرده، خواهان آزادی بیقید و شرط و هرچه سریعتر تمامی دستگیرشدگان هستیم.
روز جهانی زن را به تمامی زنان کشورمان تبریک گفته، دست فعالین جنبش زنان را به گرمی میفشاریم و خود را همراه مبارزات آنها در راه برابر حقوقی، صلح، دموکراسی و عدالت اجتماعی میدانیم.
هیئت سیاسی اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سهشنبه ١۵ اسفند ١٣٨۵
۶ مارس ٢٠٠۷
|