در سوگ مریم غلام ویسی
دکتر اسعد رشیدی
•
آفتاب
برشانه های لرزانت فرومی نشیند
وگیسوان سیاهت را
باد
درازدحام خاموش سوگواران آشفته می کند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۲ اسفند ۱٣٨۵ -
۱٣ مارس ۲۰۰۷
آفتاب
برشانه های لرزانت فرومی نشیند
وگیسوان سیاهت را
باد
درازدحام خاموش سوگواران آشفته می کند.
چه منظر مشوشی است:
افق بادانه های نقره ای فام
ازکرانه های بیرنگ فاصله می گیرد
ودرامتدادبامدادی بابوی نارنج وارغوان
درژرفای جانت
برای ابدپنهان می شود.
تومرده ای
کنارسپیدارهای لرزان
دربستری ازبنفشه ویاسهای بی قرار
آهنگ رویش دانه ای رامی شنوی
وسرزمینت رابه یادخواهی آورد
که هیچگاه
ازآن تونبود
باآسمانی خاکستری
که برجنازه ات فروافتاده است.
تومرده ای
بانیزه های زهرآگینی دررگانت
باپرده های تاریکی
که زیبائیت رامی پوشانند
باشیارمهربان آفتابهای کوچکی
که برسیماولبانت بجامانده اند.
تومرده ای
کنارسپیدارهای لرزان
دربستری ازبنفشه ویاسهای بی قرار.
۱۲.٣.۲۰۰۷
|