گوشه ای از تخلفات شرکت توسعه صنایع خودرو
نامه ی جمعی از کارکنان شرکت
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱ ارديبهشت ۱٣٨۶ -
۲۱ آوريل ۲۰۰۷
اخبار روز: جمعی از کارکنان شرکت توسعه ی صنایع خودرو، در نامه ی سرگشاده ای از مدیریت شرکت انتقاد کرده و گوشه هایی از فساد و پارتی بازی در این شرکت را فاش کرده اند:
ما جمعی از کارکنان شرکت توسعه صنایع خودرو واقع در کیلومتر ۱۶ جاده قدیم کرج - جنب گروه بهمن که ۴٨% سهام آن متعلق به سازمان گسترش و ۲۶% سهام آن متعلق به ایران خودرو و ۲۶% سهام آن متعلق به سایپا میباشد ، در اعتراض به تبعیض ها و ظلمهائی که طی این چند سال به ما وارد شده است گوشه هائی از این موارد را به اطلاع خوانندگان محترم و کسانی که فکر میکنند دلشان برای این مملکت و بیت المال میسوزد میرسانیم که اگر کمی غیرت و انصاف در وجودشان مانده باشد برای احقاق حق ما اقدام خواهند نمود:
۱. مدیر فعلی این شرکت آقای مهندس دانش فهیم میباشد که دو سال پیش از سازمان گسترش بازنشسته شد و بنا بر اطلاعات ما بالغ بر یک میلیارد ریال به عنوان بازخرید سنوات به حساب شرکت ما گذاشته شد که این پول توسط شرکت توسعه صنایع خودرو به ایشان پرداخت گردید و در حال حاضر ایشان با حقوقی بالغ بر بیست میلیون ریال در دوران بازنشستگی مشغول خدماتی هستند که به تفصیل عرض خواهیم نمود.
۲. قائم مقام مدیرعامل نیز آقای دکتر!!!!! خوانساری هستند. شاید تعجب کنید که چرا با علامت تعجب در باره دکترای ایشان نوشتیم؟ دلیل اینست که ایشان مدرک دکترا ندارند و فوق لیسانس ایشان نیز مربوط به دانشگاه هاوائی میباشد و این در حالیست که حقوق سال ٨۵ ایشان با در نظر گرفتن دکترای قلابی و جعلی نزدیک به سی میلیون ریال بوده است و امسال نیز حتما" به چهل میلیون ریال خواهد رسید.
٣. مدیربازرگانی شرکت نیز آقای طایفه هستند که از دوستان نزدیک و هم محفلی آقای خوانساری میباشند که با حقوقی نزدیک به یک و نیم میلیون تومان مشغول خدمت به اسلام شدند. ایشان مدتی نیز به عنوان سرپرست امور اداری با حفظ سمت کار کردند که با گندکاریهای فراوان به کار قبلی برگشتند. اگر مدیریت شرکت این زحمت را به خود میداد که از دوست صمیمی آقای قائم مقام یک آزمایش عدم اعتیاد گرفته شود هیچگاه پای کثیف این فرد به شرکت باز نمیشد. نامبرده طی سال گذشته دو بار با خودرو سمند شرکت به شدت تصادف نموده اند و خسارت آن از طریق شرکت پرداخت شده است (نمونه هائی از بخشش حاتم طائی)
۴. مدیر تدارکات شرکت نیز آقای نجفی از دوستان و همکاران آقای خوانساری در زمان حضور پرافتخار و موثر ایشان در شرکت شهاب خودرو هستند که در پی ایشان به این شرکت آمدند که اگر نخواهیم از انصاف بگذریم شاید تنها فرد نسبتا" مفید باند آقای خوانساری ایشان باشند.
۵. آقای خوانساری حتی از منشی شخصی خودشان نیز گذشت نکردند و در اواخر سال ۱٣٨۴ خانم منشی قدیمی خود را از شرکت تراکتور سازی تبریز به این شرکت مامور نمودند و نزدیک به هفتصد هزار تومان به این خانم حقوق میدهند (به جز سایر مزایا ) و یک آژانس روزانه در اختیار این خانم منشی قرار گرفته که صبحها ایشان را از خیابان سهروردی به شرکت آورده و عصرها برمیگرداند.
۶. سال گذشته نیز دو نفر مدیران مالی و اداری شرکت نیز بدلیل رفتارهای زننده و خارج از عرف آقای خوانساری از شرکت استعفا داده و قطع همکاری نمودند که بایستی عرض کنیم که این شرکت لیاقت آنها را نداشت و از زمان رفتن آنها دیگر نه امور مالی درستی داریم نه امور اداری منظم.
۷. اگر از بقیه خدم و حشم آقایان بخواهیم بنویسیم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود که هر کدام در عین بی لیاقتی و بی تدبیری در مناصب مختلف از واحد کامپیوتر گرفته تا رئیس خودمان در کنترل پروژه و سایر قسمتها هر کدام نمونه ای کامل از میثاق عدم پارتی بازی و باند بازی هستند.
٨. از دیگر نمونه های تخلفات این حضرات سفرهای متعدد به ایتالیا و اسپانیا و ونزوئلا و روسیه و دیگر کشورها میباشد که در هر سفر تعدادی از دوستانشان از سازمان گسترش و ایران خودرو و سایپا را با هزینه شرکت با خود همراه میکنند که اگر کمی دقیقتر بنگریم، این کار در راستای احتیاط آقایان برای سالهای آتی است. این مگسان گرد شیرینی شاید در آینده به درد آقایان بخورند و در زمانی نه چندان دور که انشاالله آقای خوانساری دوباره خانه نشین میشوند شاید کاری و شغلی پر درآمد برای ایشان دست و پا کنند.
۹. اگر ظهرها سری به دفتر آقایان بزنید از دیدن سفره رنگین ناهاری ایشان نیز به وجد خواهید آمد که توسط پیمانکار غذای شرکت برایشان فراهم شده است. این در حالیست که کیفیت غذای کارگران روز به روز بدتر میشود.
۱۰. ضمنا" شرکت ما برای شرکت واز روسیه داشبورد تولید میکند و تنها درآمد ما محسوب میشود (البته به غیر از سود سپرده بانکی که مفتی میخورند و میبرند) و در سال ۱٣٨۵ دو بار سوله ها و انبار ما دچار آتش سوزی شد و هرچه تولید کرده بودیم و هرچه مواد داشتیم سوخت و هیچکس صداش در نیومد و معلوم نشد که کار خودشون بوده یا خود بخود آتش گرفته.
حرفهای ما برای گفتن بسیاره ولی گوش شنوائی برای شنیدن اونها نیست چرا که ما یکبار به سازمان بازرسی کل کشور و یکبار به سازمان گسترش شکایت کردیم ولی هیچ رسیدگی نکردند، که این مسئله دو علت میتواند داشته باشد: یا اونها هم با این آقایون شریکند یا اینکه اینقدر کثافت کاریهای بزرگ در کشور داریم که مشکل ما پیش اونها به حساب نمی آید.
ولی به هرحال امیدواریم که رئیس جمهوری که داعیه مهرورزی و عدالت پروری دارند حداقل از طریق سایت شما کمی حس غیرتشون تحریک بشه و به مشکل ما رسیدگی کنند و شر این از خدا بی خبرها رو از سر کارکنان کم و دوباره اونها رو خونه نشین کنند. انشا الله.
|