گزارش کوتاهی از نمایشگاه کتاب
- آقای هژار زندهاند؟ - فوت کردند...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۶ -
۶ می ۲۰۰۷
این روزها در تهران، نمایشگاه کتاب است. این دیالوگ در گزارش سایت بازتاب از این نمایشگاه آمده است:
- «زنده باشین انشاالله، اهل سنندج هستید؟»
- «... بانه ...»
- «خیلی خوب، دستتون درد نکنه ... کردستان مرکز ذوق ادبیات است... آقای هژار زندهاند؟»
- «فوت کردند...»
- «این آقای هژار قانون ابن سینا را به قدری خوب ترجمه کرده که آدم وقتی میخواند، لذت میبرد.»
آیا پی بردید در اینجا کیست که دارد با مسئول غرفه یک بنگاه انتشارات کردستان سخن میگوید؟
نام کسی که دو سئوال بالا را کرده است و آخرین جمله را گفته است، در حکم دادگاه به عنوان دستوردهنده قتل برادر کسی آمده است که در جمله آخر از او تمجید شده است. حدس زدن آسانتر شد؟
اگر نه، به سرعت انتقال خود شک نکنید. صحنه آنقدر غریب است که ذهن کمتر کسی میتواند آن را تصور کند. پرسشگر، کسی نیست جز علی خامنهای. و هژار، کسی نیست جز عبدالرحمان شرفکندی برادر صادق شرفکندی. باور نمیکنید؟ خود ببینید:
www.baztab.com
سهراب مبشری
شانزده اردیبهشت 1386
|