یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اوین بخشی از تهران نیست، تهران و ایران بخشی از اوین هستند


اسد مذنبی


• طبق ادعای عرضی سرور بزرگوار آقای نبوی: اوین بخشی از تهران است. حرفی نیست فقط ایکاش نبوی عزیز این مطلب را زودتر به سمع ایرانیان می رساندند تا خانم هاله اسفندیاری و جلوتر از ایشان رامین جهانبگلو و زیبا کاظمی متوجه این نکته می شدند و به تهران نمی رفتند چون آدم بد شانس ممکن است... اشتباها در اوین (بخشی از تهران) فرود بیاید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۶ -  ۲۰ می ۲۰۰۷


طبق ادعای عرضی سرور بزرگوار آقای نبوی: اوین بخشی از تهران است.
حرفی نیست فقط ایکاش نبوی عزیز این مطلب را زودتر به سمع ایرانیان می رساندند تا خانم هاله اسفندیاری و جلوتر از ایشان رامین جهانبگلو و زیبا کاظمی متوجه این نکته می شدند و به تهران نمی رفتند چون آدم بد شانس یا بقول کیهان شریعتمداری جاسوس اسرائیل ممکن است بعلت هوای بد و لوس و ننر یا تنبلی برج مواظبت و یا اصلا بنا به دستور فرمانده نیروی انتظامی که در پی یافتن بی حجاب به هواپیماهای همیشه درصحنه نیز گیر داده، اشتباها در اوین (بخشی از تهران) فرود بیاید.
چون در مملکت امام زمان:
۱- هواپیمای خبرنگاران معمولا به ساختمان می خورد
۲- هواپیمای فرماندهان سپاه به دلیل مهارت خلبان خودی اصولا به کوه اصابت می نماید
٣- هواپیمای وزر ا(رحمان دادمان وزیر خاتمی) احتمالا در دشت سقوط می کند
۴- هواپیمای سرباز اسرائیلی قطعا صحیح و سالم در فرودگاه مهرآباد بزمین می نشیند
۵- و اما هواپیمای جاسوسان اسرائیل (محققان و اندیشمندان سابق) صحیح ولی ناسالم در اوین یا همان بخش از تهران فرود خواهد آمد
زیرا بنا برهمان ادعای عرضی نبوی گرامی، اوین بخشی از تهران است و اتفاقا یک بخش بسیار خوش آب و هوا(پیما) ست!
برخی ناآگاهان می گویند ایرادی به این ادعای عرضی نیست اما چه خاکی بسرمان بریزیم چونکه در حال حاضر تهران و ایران بخشی از اوین است!!!
همان برخی ها ترس ورشان داشته که اگر این ادعای عرضی پذیرفته شود ممکن است تمام معادلات غذایی و دامی مملکت بهم بریزد (ممکن است در همه بخش های تهران دام بگذارند بعد بگویند اینجا همان بخش تهران یعنی اوین است)
در اینصورت چنین خواهد شد:
۱- ممکن است بگویند بخشی از تهران زیر نظر سازمان زندانها نیست!
۲- دراخبار خواهند گفت احمد باطبی دربند انفرادی بخشی از تهران است!
٣- یا مدعی می شوند که در بخشی از تهران زندانیان را سیستماتیک شکنجه می کنند!
۴- همچنین خواهند گفت بخشی از تهران زیر نظر وزارت اطلاعات اداره می شود!
۵- مخالفان مدعی می شوند که بخشهای مهم تهران در کنترل سپاه پاسداران است!
۶- گوینده صدا و سیما اعلام خواهد کرد: بنابه خواهش و تمنای آیت الله شاهرودی ،مقام رهبری بمناسبت عید غدیرتعداد زیادی از ساکنان بخشی از تهران را مورد عفو قرار دادند!
۷ – یا خواهند نوشت: منوچهرمحمدی در بخشی از تهران بطرز مشکوکی کشته شد!
٨ – روزنامه تیتر خواهد زد: بخشی از تهران اعتصاب غذا کردند!
۹- رادیوهای خارجی اعلام خواهند کرد: کارگران شرکت واحد به بخشی از تهران منتقل شدند!
۱۰ – یا در خارج از کشور مدعی خواهند شد که زیبا کاظمی هنگام عکسبرداری از بخشی از تهران دستگیر و در بخشی دیگری از تهران با جسم سخت به شهادت رسید!
۱۱- و حتی اگر یک زندانی سیاسی بخواهد خاطرات خود از زندان اوین را بنویسد خواهد نوشت: خاطرات یک زندانی سیاسی از بخشی از تهران!
در نتیجه افکار عمومی و خصوصی تحریک شده تمام دنیا کار و بار خود را ول کرده دربدر بدنبال آن "بخشی از تهران" خواهند گشت و ممکن است خدای ناکرده گیر بدهند به بخشی از تهران که زیر سلطه مقام رهبری است. برخی دیگر به بخش تحت حکومت قاضی مرتضوی شک خواهند کرد. عده دیگری به بخشی که زیر سلطه نظامیان دولت نهم است مشکوک خواهند شد. گروهی به بخشی از مملکت که تحت اداره مجمع تشخیص مملکت است ظن می برند خلاصه بلبشویی بپا خواهد شد آن سرش ناپیدا!
***

آقازاده در بهشت، پیغمبرزاده در اوین
ما خودمان که از اولش دین درست و حسابی داشته ایم اما آدمهای خیری که قرنهاست اندر احوالات دین و ایمان مطالعه و تحقیقات کرده اند و صفحات بیشماری کاغذ و صورت های بسیاری دین فروش را سیاه نموده اند، مدعی اند که قبل از کشف قوه جاذبه آقازاده ها توسط حاجی اسحق نیوتن، این پیغمبرزاده ها بودند که همیشه مورد عنایت خلق الله و حاکمیت ها بوده اند - ملاحظه بفرمایید که یک جورایی رانت خواری از اول در دنیا وجود داشته- و حتی در خیلی جاها فرزندان پیغمبران ضرب المثل هستند، مثلا می گویند فلانی ادعا می کرد پیغمبرزاده است اینطور دمار از روزگار ملت ایران درآورد اگر شمر زاده بود چکار می کرد!
البته در این میان یک مورد استثنا نیز در تاریخ وجود دارد، که استیضاح پسر پیغمبر برخلاف وزیر با کفایت احمدی نژاد، رای آورده و نامبرده یعنی پسر نوح در سمت خود ابقا نشده است و این مورد نیز به دلیل کمیاب بودن مورد حمایت یونسکو قرار گرفته و بصورت ضرب المثل درآمده، و می گویند
پسر نوح با بدان (اراذل و اوباش) بنشست
توسط نیروی انتظامی گردنش بشکست
همان کارشناسان خیر می گویند فقط دو حکومت در تاریخ بشریت از این امر مستثنی هستند، یکی حکومت مشروبه سلطنتی جناب یزید خان و دومی حکومت مخروبه سلطنتی روح الله خان میرهیچ!
آنان همچنین ادعا می کنند که به دلیل تظاهرات و اعتراضات گسترده و قطع نامه هایی که هر سال علیه یزید صورت می گیرد و باعث گردیده تا نامبرده سکه یک پول بشود، حکومت های دیگر به پیغمبرزاده ها گیر نمی دهند(البته یزید هم در سفرهای استانی اعلام کرده: اینقدر قطع نامه صادر بکنید تا جانتان بالا بیاید چون قتل و خونریزی حق مسلم ماست)
کارشناسان خیر اضافه می کنند همان دومی یعنی دین فروشانی که تا دیروز از فروش داستان کربلا ارتزاق می کردند، توانسته با انتساب خود به خدا و پیغمبر مردم را فریفته و به آقایی برسند و فرزندان آنان نیز که تا دیروز بنده زاده و غلام زاده بودند در اثر این فعل و انفعالات جوی دفعتا تبدیل شده اند به اقازاده و چون در اثر تغییرات جوی نعمت های فراوانی نصیب آنان شده، عطای بهشتی را که آقاهایشان در آن دنیا نوید می دهند به نعمات زمینی فروخته و در همین دنیا برای خود بهشت در هاوایی و دوبی و کانادا خریده اند و چون نگهداری بهشت هزینه سنگینی دارد دمار از روزگار بقیه درآورده اند. این وسط آقاها نیز برای رد گم کردن دمار از روزگار بانوان درآورده اند چون مدعی اند که بانوان مانع اصلی ورود آقایان به بهشت اند.
از آنطرف بانوان نیز که تحت ظلم و ستم هم از طرف شوهران و هم از سوی آقاها قرار گرفته خواهان وضع قوانین برابر با آقایان شده تا مانعی برای ورود آقایان به بهشت نباشند. درنتیجه به تریج قبای آقاها برخورده و فتوی صادر کرده که بانوان را دختر پیغمبر از راه بدر نموده و "پیغمبرزاده" را فرستاده اند به اوین تا خدای ناکرده کسی نتواند در کار دستگاه باریتعالی اختلال بوجود بیاورد!
***

مبارزه با بدحجابی در عربستان
دامنه مبارزه با بدحجابی به عربستان هم رسید و دولت عربستان سعودی در راستای تحقق شعار مبارزه با بدحجابی و همدردی با حکومت الله در جهان، هشت زن بدحجاب ایرانی که در حج عمره بودند را به مملکت بازگرداند. در فرودگاه ریاض نیز به آنان گوشزد شده که شانس آورده اید که ما هنوز صددرصد ته دل مان با نمایندگان حکومت الله قرص نیست چون تا دیروز شعار می دادند : تبت یدا ابی لهب – بریده باد دست مرحوم فهد
والا به دلیل بدحجابی نمی گذاشتیم سوار هواپیما شوید و مجبورتان می کردیم پیاده برگردید به ایران!
می گویند پس از آنکه دامنه حج عمره از دانش جویان به دانش آموزان سرایت کرد – کودکان دبستانی و کودکستانی نیز ذوق کرده اند چون به آنها گفته شده که چند سال دیگر نوبت شماست – مسولان حراج مملکت که از حراج دختران ایرانی در امارات سود کلانی برده بودند (وقتی آقازاده ها چوب حراج زده اند به نفت و گاز و عتیقه جات و اسناد نظامی، خون جوانان ایرانی که از این اقلام رنگین تر نیست) بو بردند که در عربستان نیز صنعت حراج بسیار پر رونق است و چه وقت بهتر از زمان حج عمره که از هزار و چهارصد سال قبل نیز محلی برای حراج زنان و دختران بوده است. اما به خشکی شانس، زیرا امام جمعه های عربستان در نماز دشمن شکن جمعه (تا قبل از خاتمی در عربستان به جمهوری اسلامی می گفتند دشمن) در بلندگوها اعلام کرده اند که دختران ایرانی پسران عربستانی را از راه بدر کرده اند! به آنان گفته شده شاید منظورتان دختران خاوردور است چون این ها در سایه حکومت الله بزرگ شده اند و چنین چیزی شایعه است. اما این حرفها بخرج عربستانی ها نرفته که نرفته.
پلیس عربستان نیز اعلام کرده که پس از بی حجاب ها نوبت اراذل و اوباش است و منتظرند تا آفتابه های خریداری شده از ژاپن برسد تا مبارزه بر علیه اراذل و اوباش را "شرع" نمایند!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست