سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نفسِ عمیق در ارتفاعِ مه آلود (برای تنهایی ی کارگر سر به دار؛ محمد حسینی) - خسرو باقرپور


خسرو باقرپور



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٨ دی ۱۴۰۱ -  ٨ ژانويه ۲۰۲٣


به پیشانی ی کوه رسیدم
آوایِ حیرت در شکوهِ قُله لال شد!
سینه ام از ابرهایِ همراه پُر بود،
چشمانم در پروازِ شاهین ها می رفت
سرزمینِ سلطه ی سنگ ها بود
و غرورِ مرتفعِ بُزهایِ کوهی؛
با شاخ هایِ شکوهمندِ والاشان.
متّه ی سُم ها بر گُرده ی چِکاد فرو برده بودند
جهان را دیده بانی می کردند
تنها.

صخره ای دیدم که به تنهایی ام ماننده بود
شانه های خسته یِ من اما،
از سنگینی ی غرورِ او خالی بود.
کوله بار از گُرده برگرفتم
در پناهش،
آتش به بوته های خشک زدم
و چایِ خستگی نوشیدم
تنها.

غرشِ تُندر در جانِ آسمان پیچید
و نیزه های آذرخش
بر سوادِ مه گرفته ی دورها
فرود آمد
آه ام میانِ آتش و مه گُم شد.
بارانِ فرزانه می بارید
و یادِ فردا را در خیالِ کوه سبز می کرد
من در پناهِ چترِ سنگی ی خود بودم
تنها.

خبرهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز بخوانید


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست